دروس خارج

جلسه نوزدهم-قول: مرحوم امام(ره)

جلسه ۱۹ – PDF جلسه نوزدهم قول: مرحوم امام(ره) ۱۳۸۸/۰۸/۰۵ مقایسه و تفاوت بین نظرات تا اینجا چهار نظریه در باب اراده تکوینیه و اراده تشریعیه عرض کردیم، قبل از اینکه به بیان نظر پنجم- که نظر امام رضوان الله تعالی علیه است – بپردازیم دو نکته را اشاره می کنیم نکته اول فرق بین بیان مرحوم محقق اصفهانی با بیان مرحوم آخوند است؛ چون یک تشابه نسبی بین این دو بیان وجود دارد و نکته دوم تاکید بر فرقی که در بعضی از جهات بین محقق عراقی و قول سوم است. نکته اول: ( تفاوت كلام آخوند(ره) با كلام محقق اصفهانی) اما در مورد تفاوت سخن آخوند با محقق اصفهانی، قبلا اشاره کردیم که ریشه کلام محقق اصفهانی از

جلسه هجدهم-قول سوم

جلسه ۱۸ – PDF جلسه هجدهم قول سوم ۱۳۸۸/۰۸/۰۴ قول سوم تا اینجا دو فرق در باب اراده تکوینیه و اراده تشریعیه عرض کردیم، نظر سوم، نظری متفاوت با دو نظر گذشته است. طبق این نظر بین این دو اراده از حیث حقیقت و متعلق فرقی نیست. بلکه فرق بین دو اراده از حیث کیفیت تعلق به مراد است . در توضیح این مبنا گفته­اند اگر به طور کلی وجود یک فعل متوقف بر مقدماتی باشد یعنی اگر فعلی بخواهد در خارج محقق بشود محتاج به این باشد که جهات و مقدمات متعددی کنار هم قرار بگیرد و هر کدام از این جهات نقشی در تحقق این فعل داشته باشند، اینجا دو حالت متصور است: حالت اول: این است که

جلسه هفدهم-بررسی نظر مرحوم محقق اصفهانی:

جلسه ۱۷ – PDF جلسه هفدهم بررسی نظر مرحوم محقق اصفهانی: ۱۳۸۸/۰۸/۰۳ خلاصه بحث گذشته ملخص نظر مرحوم محقق اصفهانی این بود که ایشان ملاک تقسیم اراده را به تکوینی و تشریعی به اعتبار تعلق اراده به فعل خودش و یا به فعل غیر قرار داده اند، یعنی گفته اند: اراده تکوینیه آن است که متعلق به فعل خودش می­باشد و اراده تشریعیه آن است که متعلق به فعل غیر است. لکن در مورد خداوند فرمودند که اراده تشریعیه نسبت به تکالیف شرعیه وجود ندارد با همان بیان و دلیلی که عرض شد. یعنی در حقیقت در نظر ایشان اراده فقط، اراده تکوینیه است. اراده تکوینیه تعلق می گیرد به بعث و تشریع، بعد این بعث و تشریع به عنوان

جلسه شانزدهم-امر اول: ارادۀ تکوینیه و تشریعیه

جلسه ۱۶ – PDF جلسه شانزدهم امر اول: ارادۀ تکوینیه و تشریعیه ۱۳۸۸/۰۸/۰۲ عرض شد كه براي روشن شدن حقيقت حكم شرعي و پس از ذكر آراء و انظاري كه در باب حقيقت حكم شرعي وجود دارد به نحو اجمال؛ تحقيق مساله و ذكر قول حق در مساله متوقف بر بيان اموري است: اراده تكوینيه و اراده تشريعه امر اول كه به نظر مي رسد بايد معلوم شود، مساله اراده تكوينيه و اراده تشريعیه است. در باب معناي اراده تكوینيه و اراده تشريعیه چند نظر بيان شده. قول اول: محقق اصفهانی اولين نظر، نظر مرحوم كمپاني يعني شيخ محمد حسين اصفهاني است. ايشان در ضمن يك بحث طولاني ومفصل -كه بعضا از حد اصول فقه هم فراتر رفته است- به

جلسه پانزدهم-حقیقت حکم شرعی

جلسه ۱۵ – PDF جلسه پانزدهم حقیقت حکم شرعی ۱۳۸۸/۰۷/۲۹ حکم شرعی، از مبادی تصوریه علم اصول در ابتدای بحث امروز به بررسی این نکته می پردازیم که بحث از حکم شرعی جزء کدام دسته از مباحث علم اصول است؟ چون ما عرض کردیم بعضی از مطالب مربوط به مبادی تصوریه است و بعضی ها جزء مبادی تصدیقه علم اصول هستند، مبادی هم مبادی به عمومی و خصوصی تقسیم می شد و دسته دیگر از مباحث جزء مسائل علم اصول است. اما بحث از حقیقت حکم شرعی جزء مبادی تصوریه علم اصول است؛ چون قضیه و تصدیق نیست و ما می­خواهیم ببینیم این حکم شرعی به معنای یک مفهومی که در علم اصول زیاد مورد کاربرد و استفاده هست، به

جلسه چهاردهم-حقیقت حکم شرعی

جلسه ۱۴ – PDF جلسه چهاردهم حقیقت حکم شرعی ۱۳۸۸/۰۷/۲۸ مقدمه عرض كرديم كه دو ديدگاه مهم وجود دارد و باید بگوییم که منظور از حقيقت حكم شرعي؛ تعريف یا آنچه كه در معرفي حكم شرعي گفته مي شود، نيست. ما مي خواهيم ابتدا قبل اينكه آن حقيقت را در قالب الفاظ بياوريم و معرفي كنيم جنس حكم شرعي را بشناسيم و ببینیم حكم شرعي روحش چيست؟ اين كه گفتيم دو ديدگاه اصلي در رابطه با حقيقت و جنس حكم شرعي وجود دارد، منظور اين است كه طبق يك ديدگاه حكم شرعي روحش جعل و انشا و اعتبار است حال با تفاوت هايی كه در تعبیر وجود دارد. ديدگاه دوم اين است كه روح حكم شرعي جعل و انشا نيست

جلسه سیزدهم-نقد و بررسی وجوه تفاوت قاعده اصولی و فقهی بنا بر تعریف مختار

جلسه ۱۳ – PDF جلسه سیزدهم نقد و بررسی وجوه تفاوت قاعده اصولی و فقهی بنا بر تعریف مختار ۱۳۸۸/۰۷/۲۷ نقد و بررسی وجوه تفاوت قاعده اصولی و فقهی بنا بر تعریف مختار بحث در تفاوت قاعده اصولی و قاعده فقهی بود، عرض شد که این تفاوتهایی که بین قواعد فقهیه و قواعد اصولیه ذکر شده هر کدام از جهتی ممکن است مورد اشکال باشد؛ اما باید ببینیم بر اساس تعریفی که ما از علم اصول ارائه داده ایم کدام یک از این تفاوتها را باید ب‍پذیریم؟ چون که ممکن است تفاوت وضابطه ای که برای قواعد اصولی و قواعد فقهی ذکر شده؛ اساسا با تعریفی که ما ارایه داده بودیم مغایرت داشته باشد. تعریف مختار این بود که علم

جلسه دوازدهم-تفاوت قاعده اصولی با قاعده فقهی

جلسه ۱۲ – PDF جلسه دوازدهم تفاوت قاعده اصولی با قاعده فقهی ۱۳۸۸/۰۷/۲۶ بحث ما در بيان تفاوت قواعد اصولي با قواعد فقهي بود، كه اين بحث از متفرعات بحث تعريف علم اصول است. عرض كرديم در مورد تفاوتهاي قواعد اصوليه و قواعد فقهيه وجوهي گفته شده؛ كه ديروز دو وجه از آنها را ذكر كرديم که امروز مروری بر آن دو وجه خواهیم داشت و سایر وجوه را نیز ذکر می­کنیم. وجه اول: شيخ انصاري(ره) يكي وجهي كه شيخ انصاري فرمودند: ضابطه مسئله اصولي آن است كه فايده و نتيجه آن مختص مجتهد است و براي مقلد بي­فايده است اما مساله فقهيه و قاعده فقهيه آن است: كه فايده و نتيجه آن مختص به مجتهد نيست، بلكه به نحو

جلسه یازدهم-تعریف مختار از علم اصول

جلسه ۱۱ – PDF جلسه یازدهم تعریف مختار از علم اصول ۱۳۸۸/۰۷/۲۵ تعریف مختار تا اینجا تقریبا همه تعاریفی که برای علم اصول شده بود ذکر گردید و اشکالاتی که به این تعاریف به نظر می رسید مطرح شد. البته در این بین تعاریف دیگری هم هست که از آنها صرف نظر می کنیم، اما آن تعریفی که به نظر ما حداقل از بسیاری از این اشکالات محفوظ است و این اشکالات در آن وجود ندارد، تعریفی است که می خواهیم ذکر کنیم و مختار هم همین است که علم اصول عبارت است از: «القواعد الغیر المشتملۀ علی الحکم الشرعی الفرعی التی یمکن ان تقع کبری استنتاج الحکم الکلی الفرعی الالهی او الوظیفۀ العملیۀ » قواعدی که مشتمل بر یک

جلسه ده-تعریف شهید صدر و امام(ره)

جلسه ۱۰ – PDF جلسه ده تعریف شهید صدر و امام(ره) ۱۳۸۸/۰۷/۱۵ تعریف هفت: شهید صدر مرحوم شهید صدر در مورد تعلم اصول تعریفی دارند که به صورت خلاصه آنرا عرض می کنیم. ایشان می گوید علم اصول عبارت است از:« هو العلم بالعناصر المشترکۀ فی الاستدلال الفقهی خاصه التی یستعملها الفقیه کدلیل علی الجعل الشرعی الکلی» [۱] علم اصول عبارت است از علم به عناصر مشترک در استدلال فقهی که فقیه از آنها به عنوان یک دلیل بر جعل شرعی کلی استفاده می­کند. خصوصیات این تعریف ایشان چهار خصوصیت برای این تعریف ذکر می­کنند که با هریک از این خصوصیات بخشی از اغیار از دایره این تعریف خارج می شوند، آن چهار خصوصیت عبارتند از: خصوصیت اول اولین خصوصیت

جلسه نهم-تعریف محقق عراقی و آیت الله خویی از علم اصول

جلسه ۹ – PDF جلسه نهم تعریف محقق عراقی و آیت الله خویی از علم اصول ۱۳۸۸/۰۷/۱۹ تعریف پنجم: تعریف محقق عراقی تا اینجا چهار تعریف برای علم اصول و اشكالات آنها بيان شد. تعریف پنجم تعریف مرحوم عراقی است که فرموده­اند علم اصول عبارت است از: « القواعد الخاصه الواقعه فی طریق استکشاف الوظایف الکلیه العملیه شرعیه کانت ام عقلیه» [۱] علم اصول عبارت از قواعد خاصی است که در طریق کشف وظایف کلی عملی واقع می­شوند اعم از اینکه شرعی باشند یا عقلی. تفاوت این تعریف با تعریفات گذشته تفاوت این تعریف با تعریفاتی که قبلا ذکر شد روشن است اولا اینکه ایشان به جای کلمه استنباط، استکشاف ذکر کرده اند، آن هم استشکاف وظایف کلی و سخن

جلسه هشتم-تعریف سوم و چهارم برای علم اصول

جلسه ۸ – PDF جلسه هشتم تعریف سوم و چهارم برای علم اصول ۱۳۸۸/۰۷/۱۸ اشكال دوم محقق اصفهانی بر تعریف مرحوم آخوند اشکال دوم مرحوم محقق اصفهانی به آقای آخوند (ره) این است که در این تعریفی که شما ذکر کرده اید دو خصوصیت برای قواعد اصولی برشمرده­اید که این دو خصوصیت یا جامعی بین آن دو وجود ندارد یا جامعی بین آن دو وجود دارد؟ که اگر جامعی بین این دو خصوصیت وجود دارد شما در مقام تعریف باید آن جامع را ذکر کنید و اگر به قدر جامعی بین آن دوخصوصيت قائل نیستید باید ملتزم بشوید به اینکه بر هر یک از این دو خصوصیت غرضی حاکم است چون نمی­شود در مسائل یک علم دو خصوصیت وجود داشته

جلسه هفتم-اشکالات مرحوم آخوند بر کلام محقق اصفهانی

جلسه ۷ – PDF جلسه هفتم اشکالات مرحوم آخوند بر کلام محقق اصفهانی ۱۳۸۸/۰۷/۱۵ اشکالات محقق اصفهانی بر تعریف آخوند(ره) تعریف مشهور از علم اصول بیان شد و اشکال مرحوم آخوند به این تعریف و تغییراتی که ایشان در این تعریف دادند توضیح داده شد. مرحوم محقق اصفهانی به کلام مرحوم آخوند دو اشکال می­کنند: اشکال اول خلاصه اشکال مرحوم کمپانی به آقای آخوند این است که علی رغم اینکه شما تلاش کردید که با اضافه کردن قید انتهی الیه فی مقام العمل خروج اصول عملیه جاری در شبهات حکمیه و ظن انسدادی بنا بر حکومت را از دایره مسائل علم اصول حل کنید اما مع ذلک هنوز بسیاری از مسائل مهم علم اصول از دایره این علم خارج می­مانند.

جلسه ششم-تعریف مرحوم آخوند

جلسه ۶ – PDF جلسه ششم تعریف مرحوم آخوند ۱۳۸۸/۰۷/۱۴ اساس اشکال مرحوم آخوند به تعریف مشهور بحث در تعریف مشهور از علم اصول بود، عرض کردیم مرحوم آقای آخوند به تعریف مشهور اشکالاتی وارد کردند که اساس فرمایش مرحوم آخوند یک اشکال است و آن اینکه بعضی از مسائل اصلی علم اصول طبق تعریف مشهور از دایره علم اصول خارج می‌شود و به دو نمونه از اینها اشاره کردند یکی مسئله ظن انسدادی بناء بر حکومت و دیگری اصول عملیه جاری در شبهات حکمیه. چگونگی خروج ظن انسدادی بنا بر حکومت طبق تفسیر دوم از دایره تعریف مشهور اما بیان چگونگی خروج ظن انسدادی بنابر حکومت از تعریف مشهور: معنای ظن انسدادی بنابر حکومت این است که عقل با

جلسه پنجم-تعریف مشهور از علم اصول

جلسه ۵ – PDF جلسه پنجم تعریف مشهور از علم اصول ۱۳۸۸/۰۷/۱۳ نظر شهید صدر در باب تقسیم مباحث علم اصول در تقسیم بندی مباحث اصول، مباحث اصولی را به شش مبحث تقسیم کردیم که عبارت بود از ۱) مبادی عمومی علم اصول ۲) مباحث الفاظ ۳) مباحث استلزامات عقلیه ۴) مباحث حجج و امارات ۵) مباحث اصول عملیه و ۶)خاتمه که در تعارض ادله بود. شهید صدر در باب تقسیم علم اصول یک نظر دیگری دارند که به طور خلاصه نظر ایشان را عرض می کنیم ایشان ضمن ایراد اشکالاتی به تقسیم رائجی که درمباحث اصولی است می فرماید که مسائل اصولی در واقع از ادله مشترکه استدلال و استنباط فقهی بحث می کند و این مسائل هم از

جلسه چهارم-مبادی و مسائل علم اصول

جلسه ۴ – PDF جلسه چهارم مبادی و مسائل علم اصول ۱۳۸۸/۰۷/۱۲ تتمه: ادوار تشریع و اجتهاد از دیدگاه اهل سنت یک تتمه ­ ای از بحث دیروز باقی مانده است که آن را مختصر عرض می کنیم و ادامه بحث را دنبال می‌کنیم از دیدگاه اهل سنت عرض کردیم که ادوار تشریع و اجتهاد چهار دوره است: دوره اول،دوره تاسیس بود که مربوط به دوره نبوت است. دوره دوم، دوره نضج و کمال است، که مربوط به دوره صحابه و تابعین از سال یازدهم هجرت تا نیمه قرن چهارم می­باشد ویژگی­های دوره سوم این دوره که دوره جمود و تقلید است از نیمه قرن چهار تا قرن دوازدهم امتداد پیدا کرد علت اینکه این دوره به عنوان دوره جمود

جلسه سوم دو مکتب مهم اصولی معاصر

جلسه ۳ – PDF جلسه سوم دو مکتب مهم اصولی معاصر ۱۳۸۸/۰۷/۱۱ ویژگی­های دوره چهارم ما در جلسه گذشته عرض کردیم که ادوار علم اصول را در نزد شیعه می­توان به چهار دوره تقسیم کرد و ویژگی­های سه دوره آنرا بیان کردیم، منتهی یک تتمه­ای از بحث گذشته باقی مانده و آن ویژگی­های دوره چهارم است. قصدمان این است که خلاصه­ای از ویژگی­های دوره چهارم را عرض کنیم و سپس یک خلاصه­ای از ادوار اجتهاد و علم اصول در نزد اهل سنت و ان شاءالله وارد مباحث اصلی علم اصول بشویم. ما عرض کردیم که دوره­ی چهارم علم اصول، با ظهور علامه مجدد وحید بهبهانی پدیدار شد، یعنی بعد از آن که یک قرن اخباری­ها بر مراکز علمی تشیع سیطره

جلسه دوم-ادوار چهارگانه علم اصول

دانلود-جلسه دوم-PDF جلسه دوم ادوار چهارگانه علم اصول ۱۳۸۸/۰۷/۰۸ تشیع پایه ­گذار علم اصول دیروز عرض کردیم که با مجموعه­ی قرائن و شواهدی که در دست است می­توان تقریباً با اطمینان گفت که علم اصول در دامن اهل بیت و اصحاب ائمه (ع) و بعدهم عالمان مکتب اهل بیت (ع) متولد، رشد و نمو پیدا کرد، البته اگر چه اهل سنت و اخباریین این عقیده را دارند که علم اصول به وسیله­ی عامه و اهل سنت ابتدائاً پیدا شدو همچنین دسته­ای از علمای شیعه از جمله­ی آن­ها مرحوم شهید صدر است. مرحوم شهید صدر معتقد است به هر حال علم اصول ابتداءاً به وسیله اهل سنت تکوّن پیدا کرد اگر چه خود ایشان هم معتقد است که بذر فکر اصولی

جلسه اول-مقدمات بحث اصول

جلسه ۱ – PDF جلسه اول مقدمات بحث اصول ۱۳۸۸/۰۷/۰۷ ویژگی­های درس خارج اصول بنا است که ان­شاءالله به حول و قوّه الهی و عنایات حضرت بقیّة الله روحی له الفداء یک بحث اصول را از ابتداء شروع کنیم که این بحث دارای ویژگی­هایی است:  ويژگي اول  بحث اصول به طور خاصی وسیع و گسترده شده در حالی­که بعضی از بحث­هائی که در درس­های خارج اصول مطرح می­شوند ثمره عملی ندارند جز این­که تطویل بوده و باعث از بین رفتن فرصت­ها و عمر است لذا بعضی از بحث­هائی که در علم اصول به نظر می­رسد خیلی ضروری نباشد وارد آن­ها نخواهیم شد. می­دانید یک دوره خاج اصول از پنج، شش سال طول می­کشد تا پانزده سال؛ واقعاً پانزده سال برای

جلسه صد و يازدهم-بررسی وجه نهم(راه حل محقق نائینی(ره))

جلسه ۱۱۱ – PDF جلسه صد و يازدهم بررسی وجه نهم(راه حل محقق نائینی(ره)) ۱۱/۰۳/۱۳۹۰ اشکالات مربوط به اصول محرزه و تنزیلیه اشکالات مربوط به بخش اول کلام محقق نائینی که مربوط به راه حل ایشان نسبت به موارد طرق و امارات بود بیان شد اما بخش دوم کلام ایشان مربوط به اصول محرزه و تنزیلیه بود ایشان برای موارد اصول محرزه و تنزیلیه راه حل دیگری ارائه داده­اند نسبت به این بخش از کلام ایشان هم اشکالاتی شده که مهمترین آن­ها یک اشکال است که عرض می­کنیم، همان اشکالی(اشکال پنجم) که در بخش اول به محقق نائینی در مورد طرق و امارات وارد شد اینجا هم همین اشکال وارد است و مهمترین اشکال هم همین اشکال است. اشکال اول