سایر دروس

جلسه نوزدهم – ۲- علی بن ابی حمزه بطائنی

جلسه ۱۹ – PDF  جلسه نوزدهم ۲- علی بن ابی حمزه بطائنی ۱۳۹۲/۱۲/۰۶   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در مورد مذهب علی بن ابی حمزه بطائنی دو دسته روایت وارد شده که در یک دسته از روایات گفته شده او تا آخر عمرش بر وقف باقی مانده و از آن رجوع نکرده اما در دسته دیگری از روایات اشاره شده که او از وقف رجوع کرده است، البته اصل اینکه علی بن ابی حمزه بطائنی واقفی بوده مورد اتفاق هر دو دسته از روایات است لکن اختلاف در این است که آیا از وقف رجوع کرده یا نه؟ ما به روایات دسته اول (روایات دال بر عدم رجوع از وقف) اشاره کردیم و در رابطه با دسته دوم (روایات

جلسه هجدهم – ۲- علی بن ابی حمزه بطائنی

جلسه ۱۸ – PDF  جلسه هجدهم ۲- علی بن ابی حمزه بطائنی ۱۳۹۲/۱۲/۰۴   خلاصه جلسه گذشته بحث پیرامون علی بن ابی حمزه بطائنی بود، جهت اولی از جهاتی که درباره او لازم است مورد بحث قرار گیرد مسئله مذهب اوست، گفتیم در رابطه با مذهب او دو قول وجود دارد؛ بعضی معتقدند او واقفی بوده و تا آخر عمرش هم از وقف رجوع نکرده که مشهور این نظر را پذیرفته‏اند لکن بعضی دیگر معتقدند او از مذهب خود رجوع کرده است. برای صحت و سقم این مسئله چاره‏ای جز رجوع به روایاتی که در این رابطه نقل شده نداریم. دو دسته روایت درباره مذهب علی بن ابی حمزه ذکر شده که ما به چهار روایت در جلسه گذشته اشاره

جلسه هفدهم – ۱- محمد بن سنان ۲- علی بن ابی حمزه بطائنی

جلسه ۱۷ – PDF  جلسه هفدهم ۱- محمد بن سنان ۲- علی بن ابی حمزه بطائنی ۱۳۹۲/۱۱/۲۹   نتیجه آخرین مطلبی که لازم است درباره محمد بن سنان گفته شود این است که با توجه به کثرت روایاتی که از طریق محمد بن سنان نقل شده کما اینکه عرض کردیم صدها روایات از او در کتب اربعه و غیره وارد شده، بالاخره تکلیف ما در رابطه با روایات او چیست؟ آنچه از مطالب گذشته معلوم شد این است که ضعف محمد بن سنان ثابت نشده بلکه حتی می‏توان ادعا کرد با توجه به ادله‏ای که بر مدح و وثاقت او اقامه شده جانب وثاقت او رجحان دارد و مشکلی هم که درباره او ذکر شد که میل به غلو داشته

جلسه شانزدهم – ۱- محمد بن سنان

جلسه ۱۶ – PDF  جلسه شانزدهم ۱- محمد بن سنان ۱۳۹۲/۱۱/۲۷   جمع بندی عرض کردیم بعضی از روات از حیث وثاقت و ضعف مورد اختلاف واقع شده‏اند، یکی از این اشخاص محمد بن سنان است، ما ادله مدح و قدح محمد بن سنان را ذکر و مورد بررسی قرار دادیم. فقط یک مطلبی درباره محمد بن سنان باقی مانده و آن اینکه آیا روایاتی که از طریق محمد بن سنان نقل شده پذیرفته می‏شود یا نه؟ نخست یک جمع بندی کلی در مورد محمد بن سنان ارائه می‏دهیم و بعد نظر خود را درباره پذیرش یا عدم پذیرش روایات او اعلام خواهیم کرد. به طور کلی آنچه از مجموع مطالبی که تا کنون گفتیم بدست می‏آید این است که

جلسه پانزدهم – ۱- محمد بن سنان

جلسه ۱۵ – PDF  جلسه پانزدهم ۱- محمد بن سنان ۱۳۹۲/۱۱/۰۸   خلاصه جلسه گذشته در مورد محمد بن سنان عرض کردیم اشکالاتی نسبت به وثاقت او مطرح شده، در مقابل ادله‏ای هم دال بر وثاقت او ذکر شده که دلیل اول را در جلسه گذشته مورد بررسی قرار دادیم. بررسی دلیل دوم دلیل دوم روایت اجلّاء از محمد بن سنان بود، ما قبلاً در بحث توثیق عام این مسئله را مورد رسیدگی قرار دادیم که صرف روایت اجلّاء از شخصی دلیل بر توثیق نیست، در صورتی روایت اجلّاء دال بر توثیق است که احراز کنیم راوی از کسانی است که فقط از ثقه روایت می‏کند، چون در مورد گروهی از روات آمده که «لایروون الا عن ثقة» و در

جلسه چهاردهم – ۱- محمد بن سنان

جلسه ۱۴ – PDF  جلسه چهاردهم ۱- محمد بن سنان ۱۳۹۲/۱۱/۰۱   خلاصه جلسه گذشته بحث در مورد محمد بن سنان بود که عرض کردیم وثاقت و عدم وثاقت او مورد اختلاف واقع شده، ادله قائلین به مدح و اعتبار او را ذکر کردیم، دلیل قدح او را هم بیان کردیم. ما اکنون با دو دسته از ادله مواجهیم، البته ادله مادحه از نظر شواهد و تعداد از ادله قدح و ضعف بیشترند، حال باید این ادله را بررسی کنیم ببینیم حق در مسئله چیست که اگر ادله مدح، اعتبار و وثاقت محمد بن سنان را ثابت کند و ادله و وجوه قادحه هم ضعف و بی اعتباری او را اثبات کند باید برای جمع بین این ادله و بر

جلسه سیزدهم – ۱- محمد بن سنان

جلسه ۱۳ – PDF  جلسه سیزدهم ۱- محمد بن سنان ۱۳۹۲/۱۰/۲۴   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم درباره وثاقت و ضعف محمد بن سنان اقوال مختلفی وارد شده، ما دلیل بر ضعف و قدح او را که عمدةً استناد به بعضی از کلمات علماء علم رجال بود بیان کردیم، در مقابل بر وثاقت او هم به اموری استدلال شده، یکی از این امور نظرات بعضی از اعلام علم رجال درباره محمد بن سنان است که عرض کردیم بعضی از این انظار از ناحیه کسانی است که خودشان درباره محمد بن سنان قدح کرده اما در موضع دیگری به مدح او پرداخته‏اند که ما به بعضی از آن کلمات اشاره کردیم، دلیل دوم بر مدح محمد بن سنان روایت اجلاء بود،

جلسه دوازدهم – ۱- محمد بن سنان

جلسه ۱۲ – PDF  جلسه دوازدهم ۱- محمد بن سنان ۱۳۹۲/۱۰/۲۲   بحث در مورد محمدبن‏سنان بود، عرض کردیم او از جمله کسانی است که اقوال مختلفی در مورد او ذکر شده است، بعضی او را مدح، بعضی او را قدح و بعضی هم در مورد او توقف کرده‏اند، در جلسه گذشته پیرامون قول به ضعف محمدبن‏سنان مطالبی را عرض کردیم، گفتیم برای اثبات این مدعا عمدتاً به کلمات بعضی از اعلام علم رجال استناد شده، ما کلمات نجاشی، کشی و شیخ مفید را در این رابطه عرض کردیم، کلمات دیگری هم در مورد محمدبن‏سنان وارد شده که امروزه به آن اشاره می‏کنیم. ادامه نظرات اعلام رجال درباره محمد بن سنان کلام شیخ طوسی ایشان در چند موضع در رابطه

جلسه یازدهم – ۱- محمد بن سنان

جلسه ۱۱ – PDF  جلسه یازدهم ۱- محمد بن سنان ۱۳۹۲/۰۹/۲۶   بررسی وثاقتِ روات مورد اختلاف بعد از مباحثی که درباه موضوعات مختلف علم رجال داشتیم که مباحث مهمی هم بود از جمله بحث از مصادر رجالی، مصادر اولیه، مصادر ثانویه، جوامع روایی اولی، جوامع روایی ثانوی، کتب اربعه، توثیقات عامه و خاص، طرق تحمل و نقل روایات بحث جدیدی که به آن خواهیم پرداخت که بحث مهمی است و در استنباط روایات کاربرد زیادی دارد بحث درباره بعضی از اشخاص است که مورد اختلاف واقع شده‏اند که آیا این اشخاص ثقه‏اند یا نه؟ روایات آنها قابل قبول است یا نه؟ بعضی از اشخاص به ضعف شهرت پیدا کرده و مشهور آنها را ضعیف دانسته اما در مقابل عده‏ای

جلسه دهم – نسخه- رساله- مسائل- نوادر

جلسه ۱۰ – PDF  جلسه دهم نسخه- رساله- مسائل- نوادر ۱۳۹۲/۰۹/۲۴   خلاصه جلسه گذشته بحث در انحاء نقل روایت بود، عرض کردیم روایت به طرق مختلفی نقل می‏شود، اولین طریق برای نقل روایت، کتاب یا اصل بود. به اقوال مختلف پیرامون تفاوت کتاب و اصل اشاره کردیم و مقتضای تحقیق در مسئله را هم بیان کردیم. عدم دلالت اصل بر اعتبار صاحب اصل نکته‏ای که در ادامه این بحث لازم است مورد اشاره قرار گیرد این است که آیا صرف اینکه کسی دارای اصل باشد مستلزم معتبر بودن او یا مدح اوست یا نه؟ یعنی همین که گفته شود اصلی به شخصی منتسب است مثل اصلی که ابان بن تغلب، ابان بن عثمان، زیاد بن منذر و امثال اینها

جلسه نهم – طریق اول: اصل

جلسه ۹ – PDF  جلسه نهم طریق اول: اصل ۱۳۹۲/۰۹/۱۷   کیفیت نقل روایت درباره کیفیت نقل روایت چندین راه و طریق وجود دارد: طریق اول: اصل معنای کتاب معلوم است اما باید ببینیم اصل به چه معناست و نسبت اصل و کتاب چیست؟ آنچه اجمالاً در بدو امر می‏توان گفت این است که کتاب اعم از اصل است، یعنی هر اصلی کتاب است ولی هر کتابی اصل محسوب نمی‏شود. در رابطه با معنای اصل چندین قول وجود دارد: قول اول: اصل عبارت است از هر چیزی که اصحاب امام صادق (ع) آن را تصنیف کرده باشند، یعنی آن چیزهایی را که مصنفین به طور مستقیم و بدون واسطه از امام صادق (ع) استماع کرده‏اند و پاسخ‏هایی که امام صادق

جلسه هشتم – فواید اجازه و آثار مترتب بر آن

جلسه ۸ – PDF  جلسه هشتم فواید اجازه و آثار مترتب بر آن ۱۳۹۲/۰۹/۱۰   خلاصه جلسه گذشته نتیجه بحث در آخرین طریق ذکر شده در باب تحمل روایت یعنی طریق وِجاده این شد که وِجاده طریقی است که نمی‏توان گفت به خاطر مقرون نبودن به اجازه، نقل و عمل به روایاتی که از این طریق اخذ شده جایز نیست. البته در مقام نقل نمی‏توان از الفاظی که ظهور در اجازه دارد استفاده کرد. پس نفس اجازه در اعتبار این طریق (وِجاده) مدخلیت ندارد و آنچه در این طریق مشاهده می‏شود این است که انتساب روایات مأخوذ از این طریق به صاحب کتاب معلوم است و سند آن هم معلوم است که آن سند یا معتبر است یا نه ولی

جلسه هفتم – طرق تحمل روایت (وجاده)

جلسه ۷ – PDF  جلسه هفتم طرق تحمل روایت (وجاده) ۱۳۹۲/۰۹/۰۵   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم به سه دلیل برای اثبات عدم جواز نقل و عمل به روایاتی که از طرق وجاده تحمل شده تمسک شده است یعنی به کتاب، سنت و سیره عقلائیه برای اثبات این مدعا تمسک شد. اما در اینکه آیا این ادله وافی به مقصود است یا نه عرض کردیم آنچه از کتاب استفاده می‏شود بر خلاف مدعای قائل این است که روایاتی که به این طریق تحمل می‏شود مشمول آن عمومات نیست، به طور کلی مشکله این طریق (وجاده) این است که می‏گویند مقرون به اجازه نیست و گفتند روایتی که مقترن به اجازه نیست مشمول عمومات نهی از عمل به ظن می‏شود. اشکال

جلسه ششم – طرق تحمل روایت (وجاده)

جلسه ۶ – PDF  جلسه ششم طرق تحمل روایت (وجاده) ۱۳۹۲/۰۹/۰۳   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم محل نزاع جایی است که «واجد» کتاب یا روایتی را یافته و آن روایت، نه خبر متواتر است و نه خبر واحدِ مقرون و متضمن اجازه که چنین کتاب یا روایتی محل نزاع واقع شده که آیا روایت آن و عمل به آن جایز است یا نه؟ لذا خبر متواتر یا خبر مقرون به اجازه از محل بحث خارج است و بحث در خبری است که مقرون به اجازه نیست و به طریق سماع یا کتابت و امثال آن هم تحمل نشده بلکه واجد یک کتاب یا روایتی را دیده و روایت را از آن نقل می‏کند. گفته شد اقوال مختلفی در رابطه

جلسه پنجم – طرق تحمل روایت (وصیت، وجاده)

جلسه ۵ – PDF  جلسه پنجم طرق تحمل روایت (وصیت، وجاده) ۱۳۹۲/۰۷/۳۰   طریق هفتم: وصیت منظور از وصیت این است که شیخ به کسی وصیت کند به این مضمون که این کتاب، کتابی است که خود او از دیگری روایت کرده و معمولاً این در حال موت و سفر اتفاق می‏افتد، مثلاً کسی که در حال سفر یا موت است وصیت می‏کند، درباره خصوص روایت، شیخ وصیت می‏کند این کتاب را من خودم روایت کرده‏ام، حال آیا وصیت به کسی نسبت به کتابی با این مضمون که بگوید خود من این کتاب را روایت کرده‏ام به عنوان طریقی از طرق تحمل روایت محسوب می‏شود؟ اکثراً از این طریق منع کرده و گفته‏اند این طریق معتبر نیست، حال باید ببینیم

جلسه چهارم – طرق تحمل روایت (مناوله، اعلام و کتابت)

جلسه ۴ – PDF  جلسه چهارم طرق تحمل روایت (مناوله، اعلام و کتابت) ۱۳۹۲/۰۷/۲۸   خلاصه جلسه گذشته بحث در طرق تحمل روایت بود، تا اینجا به سه طریق از طرق تحمل روایت اشاره کردیم که عبارت بودن از: سماع، قرائت و اجازه. طریق چهارم: مناوله مناوله عبارت از این است که شیخ کتاب یا مجموعه‏ای از روایات خود را به شاگردش اعطاء می‏کند و به او می‏گوید: «انت مجازٌ فی روایته». در گذشته کسانی که از اصحاب روایت و محدثین بوده‏اند کتاب داشته‏اند که ما در گذشته پیرامون کتاب و اصل و تصنیف به طور مفصل بحث کردیم، حال اگر فرض کنید شیخی کتاب خودش را که متضمن روایات جمع آوری شده توسط خودش است؛ یعنی خودش از طریق

جلسه سوم – طرق تحمل روایت (قرائت، اجازه)

جلسه ۳ – PDF  جلسه سوم طرق تحمل روایت (قرائت، اجازه) ۱۳۹۲/۰۷/۱۶   بحث در طرق تحمل روایت بود، عرض کردیم هشت طریق برای تحمل روایت ذکر شده، طریق اول سماع بود که ما در مورد خود سماع، اعتبارش و نحوه بیان کسی که سماعاً حدیثی را شنیده و می‏خواهد نقل کند مطالبی را بیان کردیم. طریق دوم: قرائت قرائت به این معناست که شاگرد و تلمیذ روایت را بر شیخ و استاد خودش قرائت می‏کند و شیخ در مقام تصحیح روایت چنانچه اشکال یا ایرادی در آن حدیث در مقام قرائت توسط تلمیذ ببیند بر طرف می‏کند. نام دیگر این طریق هم «عرض» است چون شاگر روایت را بر شیخ  و استاد خود عرضه می‏کند. قرائت دارای اقسامی است

جلسه دوم – طرق تحمل روایت- سماع

جلسه ۲ – PDF  جلسه دوم طرق تحمل روایت- سماع ۱۳۹۲/۰۷/۰۹   تحمل روایت یکی از مباحث مهم در علم رجال بحث از تحمل روایت است و بحث دیگری که در ادامه این بحث مطرح می‏شود بحث نقل روایت است، معلوم است هر روایتی که می‏خواهد نقل شود ابتدا باید اخذ شود، اخذ و تحمل روایت هم طرق و راه‏هایی دارد، در مقام اول بحث از طرق تحمل روایت مطرح می‏شود که راه‏های اخذ روایت چیست و اعتبار و جایگاه این طرق باید بررسی شود، سپس به بحث از نقل روایت خواهیم پرداخت که خود نقل روایت هم طرق مختلف دارد، یک جهتی که در مواجهه با روایات برای ما می‏تواند مهم باشد و در ارزیابی روایت تأثیرگذار است این

جلسه یکم – مروری بر مباحث گذشته

جلسه ۱ – PDF جلسه یکم مروری بر مباحث گذشته ۱۳۹۲/۰۷/۰۷   مروری بر مباحث رجالی از ابتدا تا کنون با توجه به فصل زمانی طولانی بین مباحث، مروری کلی بر مباحثی که تا اینجا مطرح شد می‏کنیم، سپس وارد بحث جدید خواهیم شد. به طور کلی شروع بحث ما از ابتدا پیرامون کتب اربعه بود، در این رابطه ما کتاب کافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب الاحکام و استبصار شیخ طوسی را مورد بررسی قرار دادیم، مزایا و معایب و محاسن این کتب را بیان کردیم و مقایسه بین این کتب را انجام دادیم. عمده بحث در مورد اعتبار کتب اربعه بود که آیا اساساً روایات کتب اربعه معتبر است یا نه؟ عرض کردیم روایات این کتب معتبر است؛

جلسه بیست و سوم – بخش سوم: صاحبان خمس

جلسه ۲۳ – PDF  جلسه بیست و سوم بخش سوم: صاحبان خمس ۱۳۹۳/۰۳/۰۳   خلاصه جلسه گذشته تا اینجا معلوم شد که منظور از ذی القربی به حسب روایات، ائمه معصومین (عليهم السلام) می باشند، خود آیه با قطع نظر از | روایات دلالت بر این مطلب ندارد، روایات برای ما این معنا را مشخص کرده، البته در عمده آيات الأحكام همین مسئله جریان دارد، یعنی بسیاری از مطالبی که از آيات الأحكام استفاده میکنیم به کمک روایات است. بررسی اشکالات اشکال اول یک اشکالی در این رابطه ممکن است به ذهن بیاید که اگر منظور از ذی القربی ائمه معصومین باشند، این در زمان رسول خدا تحقق خارجی نداشته، چطور می شود آیه یک گروهی را معرفی کند در