جلسه دهم-كتب اربعه

دانلود-جلسه دهم-PDF

جلسه دهم
كتب اربعه
05/۱۰/۱۳۸۹

خلاصه بحث جلسه گذشته:

بحث ما در عمده ترین منابع حدیثی شیعه بود. گفتیم که منابع حدیثی شیعه در ابتدا اصول بودند که به اصول اربعمأة مشهور بودند و این چهار صد اصل عبارت بودند از چهار صد نوشته­ای که حاوی روایاتی بود که راویان از خود امام شنیده بودند و بر اساس ترتیب شنیدن، در این کتابها نوشته بودند لذا تبویب و دسته بندی مشخصی نداشت. از آن چهار صد اصل حدود ۱۱۶ اصل را شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعه نام برده که از آن ۱۱۶ اصل کمتر از ۲۰ اصل باقی مانده است.

علت عمده اینکه از اصول اربعمأة چیزی غیر از این تعداد کم باقی نمانده این است که وقتی جوامع روائی تدوین شد نیاز به اصول اربعمأة کم رنگ شد و کم­کم اصول اربعمأة متروک و مهجور شد و مرجع مراجعه کسانی که به احادیث نیاز داشتند جوامع اصلی شد. اساس منابع حدیثی شیعه اصول اربعمأة بودند.

زمان تصنیف اصول اربعمأه:

اینکه آن اصول در چه دوره­ای تصنیف شده­اند محل اختلاف است، معمولاً دوره تصنیف اصول اربعمأة را از زمان امیرالمؤنین علی(ع) تا زمان امام عسکری(ع) نام می­برند یعنی هر چه در این دوره نوشته شده، اصول اربعمأة نام دارد. شیخ مفید از کسانی است که تصریح به همین مطلب دارد، البته در دوره امام علی(ع) تا امام سجاد (ع) نوشتن محدود و پنهانی بود ولی در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) منع و محدودیتی وجود نداشت. عده­ای عقیده دارند که دوره تصنیف اصول اربعمأة از زمان امام باقر(ع) تا زمان امام کاظم(ع) بوده است یعنی قبل از امام باقر(ع) چیزی به عنوان اصل نوشته نشده و بعد از امام کاظم(ع) هم دوران تدوین جوامع اولیه است. به نظر می­رسد که دیدگاه اول به واقعیت نزدیکتر است چون نمونه­هائی از کتابهائی که به این شکل(اصل) نوشته شده حتی از زمان خود پیامبر(ص) وجود داشته است.

اصل، کتاب، جامع:

روایات اصول بدون دسته­بندی و ترتیب خاصی بوده و صرفاً بر اساس ترتیب زمانی سمع از امام معصوم(ع)، نوشته می­شد. بعد از اصول اربعمأة نوشته­هائی به عنوان کتاب، مطرح شد. کتاب به معنای جمع­آوری احادیثی است که بی­واسطه یا باواسطه از امام شنیده شده، البته در کتاب دسته­بندی محدودی در نوشتن وجود داشته که این دسته­بندی در اصل نبوده و اصول بدون هیچ ترتیب و تبویبی و فقط بر اساس ترتیب زمانی شنیدن نوشته شده، بعضی از کتاب، تعبیر به جوامع روائی اولیه می­کنند ولی واقعیت این است که اصطلاح جوامع بر کتاب اطلاق نمی­شود چون جامع هر دسته­بندی را شامل نمی­شود و جوامع روائی کتابهائی هستند که یک نوع جامعیتی در نقل روایات دارند و تمام روایات را در بر دارند و ترتیب و تبویبی هم در آنها ذکر شده است.

پس تنظیم روایات به این ترتیب است: اصل، کتاب و جوامع روائی. گرچه بعضی به کتاب، اطلاق جوامع روائی اولیه و به کتب اربعه، اطلاق جوامع روائی ثانویه کرده­اند و گفته­اند تنظیم روایات به این ترتیب است: اصل، جوامع روائی اولیه و جوامع روائی ثانویه.

جوامع روائی عبارتند از: کتابهائی که بر اساس موضوعات فقهی و یا به ترتیب حروف الفبائی، مرتب و منظم شده­اند. البته در میان جوامع روائی شیعه، تنظیم بر اساس حروف الفبائی نداریم بلکه تنظیم تمام جوامع روائی شیعی بر اساس موضوعات فقهی است لذا در مجموع، کتب اربعه به عنوان جوامع روائی اصلی شیعه شناخته می­شوند.

کتب اربعه عبارتند از: تهذیب­الاحکام، استبصار، من­لایحضره­الفقیه و کافی.

در کنار کتب اربعه سه کتاب دیگر وجود دارد که مهم بوده­اند تا جائیکه بعضی کتب اربعه را به اصول خمسه و یا جوامع شش­گانه تعبیر کرده­اند. یکی از آن کتابها کتاب محاسن است، که معروف است به محاسن برقی نوشته ابوجعفراحمدبن­محمدخالدبرقی که از اصحاب امام جواد(ع) و امام هادی(ع) است. خود احمدبن­محمدبن­خالدبرقی ثقه می­باشد ولی از راویان ضعیف هم روایت نقل کرده ولی در عین حال که از راویان ضعیف هم روایت نقل کرده از اهمیت این کتاب کم نمی­کند و خود مرحوم کلینی در کتاب کافی تعداد زیادی روایت از محاسن نقل می­کند. آنچه که مهم است این است که این کتاب مبنای تنظیم و تبویب کتابهای بعضی مثل شیخ صدوق بوده یعنی شیخ صدوق تنظیم کتابهائی مثل من­لایحضره­الفقیه را بر اساس محاسن برقی انجام داده است. قاضی نورالله شوشتری از کسانی است که کتاب محاسن برقی را به عنوان پنجمین کتاب حدیثی شیعه در کنار کتب اربعه قرار داده است.

کتاب دیگری که در کنار کتب اربعه ذکر شده کتاب مدینه­العلم شیخ صدوق است که کسانی مثل پدر شیخ بهائی(م.۹۸۴ه.ق) این کتاب را در کنار کتب اربعه قرار داده­اند، نقل است که این کتاب دو برابر کتاب من­لایحضره­الفقیه بوده که الان هیچ اثری از آن کتاب نمانده است.

کتاب دیگری که به کتب اربعه ضمیمه کرده­اند کتاب قرب­الاسناد حمیری است، قاضی نورالله شوشتری عمده کتابهای حدیثی شیعه را شش کتاب دانسته­است، کتابهای اربعه و محاسن برقی و قرب­الاسناد حمیری.

در مورد صحت کتب اربعه دو مبنا وجود دارد:

مبنای اول: مشهور اخباریین و بسیاری از اصولیین روایات کتب اربعه را صحیح می­دانند، از جمله صاحب وسائل و صاحب حدائق قائل به صحت روایات کتب اربعه هستند مطلقا. لذا قائلین به این قول صرف ذکر روایتی در این کتب را در صحت روایت کافی می­دانند و سند روایت را بی نیاز از بررسی می­دانند.

مبنای دوم: بعضی هم می­گویند صرف ذکر روایات در کتب اربعه دال بر صحت روایات نیست و سند آن روایات باید بررسی شود. این مطلب تفصیلاً در آینده مورد بحث قرار خواهد گرفت.

نویسندگان کتب اربعه سه نفرند که به محمدون ثلاث اول مشهورند:

۱ـ ابوجعفرمحمدبن­یعقوب­کلینی(م.۳۲۵ه.ق).

۲ـ ابوجعفرمحمدبن­علی­بن­بابویه معروف به شیخ صدوق(م.۳۸۱ه.ق).

۳ـابوجعفرمحمدبن­حسن­طوسی(م.۴۶۰ه.ق).

کلینی کتاب کافی را نوشته است، شیخ صدوق کتاب من­لایحضره­الفقیه را نوشته است و شیخ طوسی دو کتاب تهذیب و استبصار را نوشته است.

علت تدوین جوامع روائی:

الف) عدم دسترسی به امام معصوم(ع) . با توجه به شروع غیبت صغری، دسترسی به امام معصوم کم­کم از بین رفت لذا نیاز بود آن روایاتی که موجود است جمع­آوری شود.

ب) خطر از بین رفتن احادیث، که ممکن بود احادیث به مرور زمان از بین برود و جلوگیری از این خطر انگیزه­ای شد برای جمع­آوری احادیث.

ج) نیازهای روز افزون جامعه شیعه، پیش آمدن مسائل جدید و گسترده شدن دامنه شیعه در عالم، عامل سوم تدوین جوامع روائی می­باشد.

لذا این جهات سه­گانه باعث شد که فکر تدوین جوامع روائی شیعی توسط علماء شیعه ایجاد شود و شروع به تدوین جوامع روائی نمایند.

بحث جلسه آینده: بررسی کتب اربعه خواهد بود.

«والحمدلله رب العالمین»