جلسه بیست و هشتم
۷- مفضّل بن عمر
۱۳۹۳/۰۲/۲۸
۷- مفضّل بن عمر
یکی دیگر از رواتی که از حیث وثاقت و ضعف، مورد اختلاف واقع شده مفضل بن عمر است، بعضی او را توثیق و بعضی دیگر تضعیف کردهاند. تعداد روایاتی که در کتب اربعه از او نقل شده بالغ بر۱۰۰ روایت است.
هم قائلین به وثاقت و هم کسانی که قائل به ضعف مفضّل بن عمر شدهاند ادلهای را بر اثبات مدعای خود اقامه کردهاند که بعضی از این ادله نظیر ادلهای است که ما سابقاً در مورد روات قبلی به آنها اشاره کردیم.
ادله وثاقت:
دلیل اول: روایت اجلّاء از او
بزرگانی مثل ابن ابی عمیر، محمد بن مسلم، یونس بن عبدالرحمن، حسن بن محبوب، عثمان بن عیسی و امثالهم از مفضّل بن عمر روایت نقل کردهاند، لکن آنچه از طریق ابن ابی عمیر و محمد بن مسلم از مفضل نقل شده در کتب اربعه نیامده است.
دلیل دوم: وقوع در اسناد تفسیر علی بن ابراهیم قمی
مفضّل بن عمر در هر دو بخش از کتاب تفسیر قمی ذکر شده است.
دلیل سوم: مدح بعضی از اعلام علم رجال
۱- شیخ مفید او را از اصحاب خاص امام صادق (ع) بر شمرده و تعبیر به ثقات از فقهاء صالحین را درباره او بکار برده است. همچنین درباره او میگوید: مفضّل به امامت حضرت موسی بن جعفر (ع) تصریح کرده است.
۲- شیخ طوسی در کتال الغیبة مفضّل را از وکلاء ممدوحین بر شمرده که دارای طریقه حسن است و سه روایت را هم در حق او نقل کرده است.
۳- ابن شهر آشوب درباره مفضّل بن عمر میگوید: «هو من خواص اصحابه»؛ او از خواص اصحاب امام صادق (ع) بوده، همچنین در جای دیگری درباره او گفته: «من الثقات الذین رووا صریحاً عن النصّ علی موسی بن جعفر (ع) عن ابیه».
۴- ابن طاووس درباره مفضل خطاب به پسرش میگوید: «اُنظر کتاب المفضل بن عمر الذی املاه الصادق (ع) فیما خلق الله عزّ و جلّ من الآثار». در جای دیگری نقل میکند: امام (ع) دستش را روی سینه مفضّل گذاشت و فرمود: «احفظ بمشیة الله…» کنایه از اینکه امام صادق (ع) به او لطف فرمودند و آنچه در سینه او بود از احادیث و روایات را تحکیم و تأیید کردند، بعد خود مفضل در جواب میگوید: «استغیث بمعونة مولای و تأییده عن الکتاب الذی کتبه و صار ذلک بین یدیه کأنّی اقرئه…» تا اینکه امام (ع) میفرمایند: «فأنت منّا بالمکان الرفیع و موضعک من قلوب المؤمنین موضع الماء من الصدی».
دلیل چهارم: روایات مادحه
کشّی حدود ۱۷ روایت را درباره مفضّل بن عمر نقل کرده که مرحوم شیخ طوسی هم بعضی از این روایات را در کتاب الغیبة ذکر کرده است و محدث نوری هم در مستدرک ۸ روایت به این روایات اضافه کرده است.
روایت اول: هشام بن احمر میگوید: عن هشام بن أحمر قال: «دخلت على أبي عبد الله عليه السلام و أنا أريد أن اسأله عن المفضل بن عمر، و هو في ضيعة له في يوم شديد الحر و العرق يسيل على صدره فابتدأني فقال : نعم و الله الذي لا اله الا هو، المفضل بن عمر الجعفي، حتى أحصيت نيّفاً و ثلاثين مرة يقولها و يكررها، قال: انما هو والد بعد والد»، هشام بن احمر میگوید: من در یک روز گرم میخواستم درباره مفضّل بن عمر از امام صادق (ع) سؤال کنم ولی قبل از اینکه من سؤال کنم امام (ع) فرمودند: بله والله او مفضل بن عمر است و تا جایی که من شمردم حدود سی و چند بار این را فرمودند و تکرار کردند و بعد فرمودند: مفضل بن عمر والد بعد والد است و این جمله کنایه از مدح مفضل بن عمر است. نظیر همین روایت را مرحوم شیخ طوسی در کتاب الغیبة هم ذکر کرده است.البته سند روایتی که شیخ طوسی نقل کرده با سند روایتی که کشّی نقل کرده اختلاف دارد ولی اصل مطلب همان است که امام (ع) درباره مفضل فرمودهاند.
روایت دوم: محمد بن مسعود قال: حدثنی عبدالله بن خلف قال: حدثنا علی بن حسان الواسطی قال: حدثنی موسی بن بکیر قال: سمعت ابا الحسن یقول: «لما اتاه موت المفضل بن عمر قال: رحمه الله کان الوالد بعد الوالد اما انه قد استراح»، حضرت (ع) بعد از وفات مفضل بن عمر فرمودند: امام علیه السلام میفرمایند: او با مرگ، راحت شد. بدیهی است که انسان دروغ گو و فاسد، با مرگ راحت نمیشود.
روایت سوم: حكى نصربن الصباح عن ابن أبي عمير بأسناده: «أن الشيعة حين أحدث أبو الخطاب ما أحدث خرجوا إلى أبي عبد الله عليه السلام فقالوا: اقم لنا رجلا نفزع اليه فی أمر ديننا و ما نحتاج اليه من الاحكام ؟ قال: لا تحتاجون إلى ذلك متى ما احتاج أحدكم عرج الي و سمع مني و ينصرف، فقالوا: لابد فقال: قد أقمت عليكم المفضل اسمعوا منه و أقبلوا عنه، فانه لا يقول على الله و علي الا الحق، فلم يأت عليه كثير شيء حتى شنعوا عليه و على أصحابه، و قالوا : اصحابه لا يصلون و يشربون النبيذ و هو اصحاب الحمام و يقطون الطريق، و المفضل يقربهم و يدنيهم»؛ از امام (ع) تقاضا میکنند کسی را معرفی کنند که در امر دین و احکامشان به او مراجعه کنند، امام (ع) فرمودند: نیازی به این امر ندارید، اگر هم نیاز داشتید به سمت من بیایید و از من بشنوید و بروید، گفتند: اگر چارهای نبود و به شما دسترسی نداشتیم چه کنیم؟ حضرت (ع) فرمودند: من مفضل را برای شما میفرستم از او بشنوید و به او روی آورید، همانا او بر خداوند تبارک و تعالی و بر من جز حق چیزی نمیگوید.
روایت چهارم: فروی محمد بن سنان قال: «دخلت علی ابی الحسن علیه السلام قبل ان یحمل الی العراق بسنته، و علی ابنه علیه السلام بین یَدَیه فقال لی: یا محمد فقلت لبیک قال: انه سیکون فی هذه السنة حرکة (الی ان قال): یا محمد ان مفضّل کان انسی و مستراحی»؛ امام رضا (ع) به محمد بن سنان فرمودند: من امسال سفری در پیش خواهم داشت بعد در ادامه فرمودند: مفضّل انیس من است و من با او مأنوس و راحت هستم.
روایت پنجم: عن أحمد بن محمد، عن ابن سنان، عن مفضل قال: «قال أبوعبدالله عليه السلام: إذا رأيت بين اثنين من شيعتنا منازعة فافتدها من مالي»؛ مفضل میگوید: امام صادق (ع) فرمودند: اگر نزاعی بین دو نفر از شیعیان ما دیدی آن را به وسیله مال من حل کن.
آنچه ذکر شد مجموعه روایاتی بود که یا به طور روشن بر وثاقت مفضّل بن عمر دلالت دارد یا حداقل مؤید آن است و نشان دهنده این است که مفضل بن عمر دارای شأن و جلالت و منزلت خاصی نزد ائمه (ع) بوده است.
بحث جلسه آینده: ادله دال بر وثاقت مفضل بن عمر را ان شاء الله در جلسه آینده بررسی خواهیم کرد.
نظرات