جلسه هفتم-سیر تدوین حدیث نزد شیعه

دانلود-جلسه هفتم-PDF

جلسه هفتم
سیر تدوین حدیث نزد شیعه
۲۹/۰۸/۱۳۸۹

منبع سوم:

در جلسه گذشته اجمالاً به سیر تدوین حدیث، نزد اهل سنّت اشاره کردیم و منتهی شد به مهمترین منابع حدیثی اهل سنّت که فهرست­وار عرض می­کنیم و بعد هم سیر تدوین حدیث نزد شیعه را خواهیم گفت وبعد از این مقدمه وارد بحث اصلی می­شویم، ما به مهمترین منابع حدیثی اهل سنّت اشاره کردیم و گفتیم که موطّا ابن­مالک، مسند احمد بن حنبل و صحاح ­ستّه از مهمترین منابع حدیثی اهل سنّت هستند.در مسند احمد بن حنبل(۱۶۴-۲۴۱) بیش از ۳۰۰۰۰ حدیث نقل شده، خودش می­گوید این کتاب را از بین ۷۵۰۰۰۰ حدیث انتخاب کرده­ا­م. تفاوت­هائی هم بین این منابع حدیثی وجود دارد که بعداً به آنها اشاره خواهیم کرد، در بین این هشت کتاب که به عنوان جوامع روائی اهل سنّت مطرح است مهمترین آنها، صحیح بخاری است، بعد صحیح مسلم ،به همین جهت شروح متعدد و تعلیقات زیادی براین دو کتاب نوشته شده است.

غیر از این منابع مهم، در طول دورانهای بعد هم جوامع روائی دیگری پدید آمد که آنها هم به نوعی مورد توجه قرار گرفته­اند که به بعضی از آنها اشاره می­کنیم: سنن­دارِمی که ­ابومحمدعبدالله­بن­عبدالرحمن(م.۲۵۵ه.ق) آن را نوشته­است، سنن ­بیهقی که مربوط به ابی­بکراحمدبن­حسین­ خسروجردی(م.۴۵۸ه.ق) است، مسندابی­عوانه اسفراینی(م.۳۱۶ه.ق)، المنتقی، مربوط به عبدالسلام بن عبدالله حراّنی معروف به ابن تیمیه (م.۶۵۲ه.ق) نیل الاوتار تألیف محمدبن علی بن محمد یمنی(م.۱۲۵۰ه.ق).

اما در بین شروحی که بر صحیحین مسلم وبخاری نوشته شده است دو کتاب زیر از بقیه مشهورترند:

ــ فتح الباری فی شرح صحیح البخاری که ابن حجر عسقلانی (م. ۸۵۲ ه.ق) ـ شافعی مذهب بوده ودر مصر زندگی می­کرده ـ آن را نوشته است.

ــ المنهاج فی شرح صحیح مسلم بن حجاج معروف به شرح نَوَوی [۱] (م.۶۷۶ ه.ق) که نووی هم مانند عسقلانی شافعی مذهب بوده ولی شامی بوده است.

این اجمالی از مهمترین منابع حدیثی اهل سنّت بود که عرض شد البته کتابهای دیگری هم وجود داردکه تفصیل آنها را می­توان با رجوع به بعضی کتابها از جمله فهرستِ ابن­ندیم که تفصیلاً راجع به این امور بحث کرده است،به دست آورد.

تاریخ تدوین حدیث نزد شیعه:

به نظر شیعه اولین کسی که کتاب حدیثی تدوین کرده است امیرالمؤمنین(ع) بوده­است که معروف به «کتابُ علیٍ» می­باشد. در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده که امام مکرر نقل می­کند: رأیتُ فی کتاب علی… یا قرأتُ فی کتاب علی …، که این کتاب را پیامبر(ص) به علی (ع) املا فرموده­اند و حضرت علی(ع) کتابت نموده است و در زمان امام باقر(ع) این کتاب توسط امام به حَکم بن عُتَیبه نشان داده شد، لذا اولین کسی که در زمان پیامبر(ص) کتاب نوشته است خود امیرالمؤمنین(ع) است. غیر از علی(ع) اصحاب دیگر پیامبر(ص) هم کتابهائی داشته­اند از جمله: ابورافع(م.۳۵ه.ق) کتاب السنن و الاحکام و القضا را نوشته است، سلمان فارسی، ابوذر­غفاری هم کتاب حدیث داشته­اند، ابورافع دو تا پسر داشته به نام علی بن ابورافع وعبدالله بن ابورافع که جزو کاتبان احادیث امیر­المؤمنین(ع) هم شدند، در مجموع آنچه که به طور خلاصه عرض می­شود این است که اهتمام به کتابت حدیث و تدوین احادیث در نزد اهل بیت از خود امیر­المؤمنین(ع) تا فرزندان حضرت وجود داشته است و نه تنها نهی از کتابت نبوده بلکه تأکید بر کتابت حدیث بوده است، هرچند که تا زمان امام­باقر(ع) و امام صادق(ع) مجالی برای ترویج علنی حدیث وجود نداشته است.

سؤال: با اینکه اهل بیت امر به کتابت حدیث می­کردند و خود، اهتمام به کتابت حدیث داشتند و این اهتمام در بین اصحاب هم وجود داشت، چرا احادیث وارده از اهل­بیت در آن ایام رواج پیدا نکرد؟ به عبارت دیگر علل و عوامل عدم رواج حدیث در بین پیروان اهل­بیت چه بوده است؟

جواب:

اولاً: سختگیر­ی­ها و کنترل­های شدید بنی­امیه برای جلوگیری از ترویج احادیث اهل­بیت مهمترین عامل بود، از زمانی که خلفاء خلافت را به دست گرفتند نقل و کتابت احادیث نبوی را منع کردند که این منع شامل احادیث اهل­بیت هم می­شد و بعداً این منع در مورد احادیث حضرت علی(ع) شدیدتر شد .

ثانیاً: گرفتاریهای علی(ع) و اولادش بود که مجالی برای کتابت احادیث نداشتند، خود علی(ع) در یک دوره بیست و پنج ساله در انزوا بودند و زمینه ترویج حدیث را نداشتند بعد از خلافت هم مشغول جنگ و دفع فتنة دشمن بودند، بعد از امیرالمؤمنین(ع)، امام­حسن(ع) و امام­حسین(ع) و امام­سجاد(ع) همان مشکلات را داشتند و امکان ترویج حدیث را نداشتند.

سؤال: چرا با اینکه علی(ع) و دیگر ائمه می­دانستند که آیندگان به سخنان آنان نیاز خواهند داشت سخنان خود را کتابت نکردند؟

جواب: اولاً: با توجه به منعی که وجود داشت اصحاب نمی توانستند آزادانه نقل و کتابت حدیث داشته باشند و آن مقدار از احادیث هم که به دست ما رسیده است با سختی فراوان جمع آوری شده است.

ثانیاً: نوشتن کتاب در آن زمان مرسوم نبوده و شاید جهت دیگر این بوده است که شائبه نگارش کتابی مستقل در کنار قرآن، در اذهان ایجاد نگردد و همچنین با توجه به آنچه ذکر شد شرایط هم وجود نداشته است.

در هر صورت عواملی که ذکر شد باعث شد که کتابت و نقل حدیث تا زمان امام­باقر(ع) و امام­ صادق ­­(ع) با رکود مواجه شود و از زمان امامت حضرت باقرالعلوم(ع) و امام­صادق (ع) تدوین حدیث شروع شد و اوج گرفت و در زمان امام رضا (ع) و بعد از آن توسعه پیدا کرد.کتابهای زیادی در این دوران نوشته شده است تا جائیکه شیخ مفید نقل­ می­کند: امامیه از زمان امام علی(ع) تا امام عسکری(ع) ۴۰۰ کتاب نوشته­اند که به اصول اربعة مأة معروف شده است.

نکته: آنچه قابل توجه است این است که عمده منابع حدیثی اهل سنّت که از اوائل قرن سوم شروع شده، همه بعد از عصر امام باقر(ع)، امام صادق(ع)و امام رضا(ع) و اصحاب خاص این سه بزرگوار بوده است و مؤلّفین این منابع، بی­واسطه یا با­واسطه از ائمه استفاده کرده­اند، مثلاً در باره ابوحنیفه می­نویسند که در مجلس درس امام صادق (ع) شرکت می کرده است.

بحث جلسه آینده: بررسی اصطلاحاتی از جمله اصل، کتاب، مصنف، جوامع و… خواهد بود.

«الحمدلله رب العالمین»


[۱] . نوا شهری از نواحی دمشق است.