دروس

جلسه دهم – مقدمه پنجم: مبادی اجتهاد – علم تفسیر – مؤیدی برای این بحث – ذکر دو امر از مبادی اجتهاد

جلسه ۱۰ – PDF جلسه دهم مقدمه پنجم: مبادی اجتهاد – علم تفسیر – مؤیدی برای این بحث – ذکر دو امر از مبادی اجتهاد ۱۳۸۹/۰۷/۱۷   خلاصه جلسه گذشته بحث جلسه گذشته در باره نیاز به علم رجال بود، و بیان کردیم که اجتهاد متوقف بر علم جال است اما در همین حدی که بیان شد و نه نظر مرحوم محقق همدانی و نه قول مرحوم آیت الله خوئی را می­پذیریم، فی الجمله اطلاع، کافی است چون مبنای ما حجیت خبر موثوق الصدور است، همین که قرائنی پیدا شود که به انسان کمک کند تا به صدور روایت وثوق پیدا کند کفایت می­کند، نیاز به علم رجال به همین مقدار است نه بیشتر. می­فرمایید دلیل، بالاخره این تبیین دارد،

جلسه نهم – مقدمه­ پنجم: مبادی اجتهاد – علم رجال – مبانی حجیت خبر واحد – مبانی حجیت خبر واحد – حق در مسئله – تذکر اخلاقی

جلسه ۹ – PDF جلسه نهم مقدمه­ پنجم: مبادی اجتهاد – علم رجال – مبانی حجیت خبر واحد – مبانی حجیت خبر واحد – حق در مسئله – تذکر اخلاقی ۱۴/۰۷/۱۳۸۹    خلاصه جلسه گذشته در اجتهاد علوم و اموری مورد نیاز است که بعضی از آنها را بررسی کردیم. یکی از این علوم علم ادبیات عرب می­باشد. درباره نیاز اجتهاد به ادبیات عرب و علم لغت بیان شد که در حد آشنایی لازم است و نیازی به صاحب نظر بودن در این علم نیست. البته در کنار این مطلب عرض شد امام(ره) می­فرماید آشنایی با محاورات عرفی لازم است البته این علم نیست ولی یک امری است که در استنباط تأثیر دارد. علم دوم علم منطق بود که بر

جلسه هشتم – مبادی اجتهاد – کلام محقق خراسانی در لزوم تجزی – مقدمه پنجم: مبادی اجتهاد – علم لغت و ادبیات عرب – علم اصول – علم منطق

جلسه ۸ – PDF جلسه هشتم مبادی اجتهاد – کلام محقق خراسانی در لزوم تجزی – مقدمه پنجم: مبادی اجتهاد – علم لغت و ادبیات عرب – علم اصول – علم منطق ۱۳۸۹/۰۷/۱۳   خلاصه جلسه گذشته بحث در مسئله امکان تجزی تمام شد و عرض کردیم که نه تنها قول به عدم امکان تجزی در اجتهاد باطل است بلکه ما به ملاحظه چندین مطلب می­توانیم قائل شویم به اینکه تجزی در اجتهاد ممکن است. کلام محقق خراسانی در لزوم تجزی مرحوم آخوند در کفایة نه تنها مدعی امکان تجزی در اجتهاد هستند بلکه می­گویند تجزی در اجتهاد لازم و ضروری است یعنی قول به تجزی یک امر لازم و ضروری است. عبارت این است «بل یستحیل حصول إجتهاد مطلق

جلسه هفتم – امکان تجزی دراجتهاد – دلیل دوم بر عدم امکان تجزی – بررسی دلیل دوم – اثبات تجزی در اجتهاد

جلسه ۷ – PDF جلسه هفتم امکان تجزی دراجتهاد – دلیل دوم بر عدم امکان تجزی – بررسی دلیل دوم – اثبات تجزی در اجتهاد ۱۳۸۹/۰۷/۱۱   خلاصه بحث گذشته بحث ما در امکان تجزی در اجتهاد بود که آیا تجزی در اجتهاد ممکن است یا خیر؟ عرض شد که قائلین به عدم امکان تجزی در اجتهاد چند دلیل اقامه کرده­اند. دلیل اول دلیل اول ذکر شد و اشکالاتی که بر دلیل اول به نظر می­رسید بیان شد. به هر حال محصل اشکال دوم این شد که کسانی مدعی تجزی در اجتهاد هستند و این تقسیم را پذیرفته­اند در واقع نمی­خواهند ملکه را تقسیم کنند، آنهایی که اجتهاد را به ملکه تفسیر کرده­اند و می­گویند اجتهاد یعنی ملکه­ای که بواسطه

جلسه ششم – مقدمه چهارم: اقسام اجتهاد – امکان اطلاق و تجزی -مقام اول: امکان اجتهاد مطلق -مقام اول: امکان اجتهاد مطلق -بیان قائلین به عدم امکان – بررسی قول به عدم امکان – کلام صاحب فصول – بررسی کلام صاحب فصول – مقام دوم:امکان تجزی در اجتهاد -ادله قائلین به عدم امکان تجزی در اجتهاد

جلسه ۶ – PDF جلسه ششم مقدمه چهارم: اقسام اجتهاد – امکان اطلاق و تجزی -مقام اول: امکان اجتهاد مطلق -مقام اول: امکان اجتهاد مطلق -بیان قائلین به عدم امکان – بررسی قول به عدم امکان – کلام صاحب فصول – بررسی کلام صاحب فصول – مقام دوم:امکان تجزی در اجتهاد -ادله قائلین به عدم امکان تجزی در اجتهاد  ۱۳۳۸۹/۰۷/۱۰   خلاصه بحث گذشته بحث در اقسام اجتهاد بود، عرض شد که اجتهاد دارای تقسیمات متعددی است. یک تقسیم، تقسیم به اجتهاد بالقوه و اجتهاد بالفعل بود که این­را ما نپذیرفتیم. تقسیم دوم تقسیم به مطلق و متجزی است، مجتهد را به مجتهد مطلق و مجتهد متجزی تقسیم می­کنند. طبق تعریفی که مشهور از اجتهاد دارند و مرحوم آخوند هم

جلسه پنجم – مقدمه سوم: مشروعیت اجتهاد – ادله مشروعیت اجتهاد: دلیل اول – دلیل دوم – مقدمه سوم: اقسام اجتهاد – تقسیم اول: اجتهاد بالقوه و اجتهاد بالفعل

جلسه ۵ – PDF جلسه پنجم مقدمه سوم: مشروعیت اجتهاد – ادله مشروعیت اجتهاد: دلیل اول – دلیل دوم – مقدمه سوم: اقسام اجتهاد – تقسیم اول: اجتهاد بالقوه و اجتهاد بالفعل ۱۳۸۹/۰۷/۰۶   خلاصه بحث گذشته عرض شد قدرت و توانایی استنباط در برخی از تعاریف آمده و در همه نیست، عمده اشکالات ما ناظر به تعریفاتی است که توانایی و قدرت در آنها اخذ شده است. اگر مراد از ملکه آن قوه قدسیه باشد چنانچه بعضی اینطور می­گویند که به واسطه آن قوه قدسیه می­تواند احکام شرعیه را استنباط کند، حتی آن قوه نیز خود اجتهاد نیست چنانکه اشاره کردیم از قول صاحب هدایة المسترشدین. پس اجتهاد یعنی همان استنباط فعلی، اگر در تعریف قدرت و توانایی را

جلسه چهارم-مقدمه دوم: معنای اجتهاد

جلسه ۴ – PDF   جلسه چهارم مقدمه دوم: معنای اجتهاد – بررسی کلام محقق خوئی – تعریف مختار – نکته قابل توجه –حقیقت اجتهاد ۱۳۸۹/۰۷/۰۵   خلاصه جلسه گذشته مشهور متأخرین در مورد اجتهاد تعریفی ارائه داده­اند که به نظر مرحوم آقای خوئی محل اشکال است. محصل اشکال ایشان این بود که اگر ما اجتهاد را به معنای ملکه بگیریم و بگوییم که اجتهاد عبارت است از ملکه­ای که بواسطه آن اقتدار بر استنباط حکم شرعی پیدا می­شود این اجتهاد نمی­تواند عدل احتیاط و تقلید قرار بگیرد و همانند احتیاط و تقلید مؤمّن از عقاب باشد. وجه سخن این است که ملکه اجتهاد و استنباط با سایر ملکات تفاوت دارند، ملکه استنباط وجوداً متوقف بر استنباط نیست اگر چه

جلسه سوم – معنای اجتهاد – بررسی تعریف دوم – بررسی تعریف سوم – اشکال مشترک بر تعاریف ثلاثه

جلسه ۳ – PDF جلسه سوم معنای اجتهاد – بررسی تعریف دوم – بررسی تعریف سوم – اشکال مشترک بر تعاریف ثلاثه ۱۳۸۹/۰۷/۰۴   خلاصه جلسه گذشته از نظر لغوی ریشه اجتهاد از جهد بمعنای وسع و طاقت می­باشد هر چند مشقت ملازم آن است ولی آنچه از قول لغویین بدست می­آید این است که معنای آن وسع و طاقت است که تارة همراه با مشقت است و تارة همراه با مشقت نیست. هرچند معمولاً با مشقت همراه است و نباید بر روی این جهت تأکید کرد که بمعنای مشقت است اگر جَهد باشد و اگر از جُهد باشد بمعنای بذل وسع است، اکثریت اهل لغت بذل الوسع را بیان کرده­اند بغیر از ابن اثیر. اما از جهت اصطلاح عرض

جلسه دوم- ادله قائلین به استقلال اجتهاد و تقلید – دلیل عدم دخول در علم فقه – دلیل عدم دخول در اصول دین – حق در مسئله – مقدمه دوم: معنای اجتهاد – الف) معنای لغوی اجتهاد – نتیجه کلمات اهل لغت – ب) معنای اصطلاحی اجتهاد – بررسی تعریف اول

جلسه ۲ – PDF جلسه دوم ادله قائلین به استقلال اجتهاد و تقلید – دلیل عدم دخول در علم فقه – دلیل عدم دخول در اصول دین – حق در مسئله – مقدمه دوم: معنای اجتهاد – الف) معنای لغوی اجتهاد – نتیجه کلمات اهل لغت – ب) معنای اصطلاحی اجتهاد – بررسی تعریف اول ۱۳۸۹/۰۷/۰۳   خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که آیا مباحث اجتهاد و تقلید بیشتر با علم اصول است تناسب دارد یا با علم فقه؟ و یا اساساً نه در داخل علم اصول است و نه در محدوده علم فقه چنانچه برخی قائل هستند که علم مستقلی است. به نظر ما تناسب بحث اجتهاد و تقلید با فقه بیشتر است گرچه این بحث هم

جلسه اول – مقدمه اول: فقهی بودن بحث اجتهاد و تقلید – اقوال در مسئله – حق در مسئله – دلیل اول – دلیل دوم

جلسه ۱ – PDF   جلسه اول مقدمه اول: جلسه اول – مقدمه اول: فقهی بودن بحث اجتهاد و تقلید – اقوال در مسئله – حق در مسئله – دلیل اول – دلیل دوم ۱۳۸۹/۰۶/۳۱              تذکر اخلاقی «قال الصادق(ع): الخشیة میراث العلم و العلم شعاع المعرفة و قلب الإیمان» خشیت میراث و نتیجه و اثر علم است یعنی در مقابل عظمت پروردگار خشیت و خوف داشتن نتیجه علم است و علمی که موجب این خشیت و خوف نشود و این اثر را نداشته باشد علم نیست. در دنباله روایت دارد که «من حرم الخشیة لا یکون عالماً» کسی که از خشیت محروم است، عالم نخواهد بود. علم از اشعه معرفت و قلب ایمان است

شرح رساله حقوق – جلسه سی ام – حق نفس انسان – اهمیت شناخت نفس انسانی

جلسه ۳۰ – PDF جلسه سی ام حق نفس انسان – اهمیت شناخت نفس انسانی ۱۳۹۸/۱۱/۳۰ حق نفس انسان امروز سی‌امین جلسه‌ای است که از سال گذشته ما درباره فرازهای رساله حقوق مطالبی را عرض می‌کنیم. بعد از بیان آن مقدمه‌ای که نسبتا طولانی بود و ما صرفا به ترجمه آن اکتفا کردیم، اولین فراز رسالة الحقوق به بیان حق خداوند بر انسان اختصاص پیدا کرد؛ اینکه بزرگترین حق خدا بر انسان مسأله عبادت خالصانه است و یک اشاره‌ای به اثر عبادت خالصانه شد. از اینجا به بعد وارد حق انسان می‌شود و می‌فرماید: «وَ أَمَّا حَقُ‏ نَفْسِكَ‏ عَلَيْكَ‏ فَأَنْ تَسْتَوْفِيَهَا فِي طَاعَةِ اللَّهِ فَتُؤَدِّيَ إِلَى لِسَانِكَ حَقَّهُ وَ إِلَى سَمْعِكَ حَقَّهُ وَ إِلَى بَصَرِكَ حَقَّهُ وَ إِلَى يَدِكَ حَقَّهَا

جلسه صد و بیست-نظریه حق الطاعة(نقد و بررسی)

جلسه ۱۲۰ – PDF جلسه صد و بیست نظریه حق الطاعة(نقد و بررسی) ۱۳۹۱/۰۳/۱۰ اشکال هشتم بر فرض ما شمول حق­الطاعة نسبت به تکالیف مظنونه و یا مشکوکه را با اندکی تسامح بپذیریم ولی پذیرش دائره سعه حق­الطاعة نسبت به تکالیف موهومه مشکل است. به نظر شهید صدر موضوع حق­الطاعة مطلق الإحراز یا به عبارت دیگر انکشاف تکلیف است، ایشان می­گوید وجود واقعی تکلیف نه تمام الموضوع برای حق­الطاعة است و نه جزء الموضوع بلکه موضوع حق­الطاعة صرف انکشاف است به هر درجه­ای که باشد؛ یعنی اگر انکشاف ولو به مقدار بسیار ضعیفی هم حاصل شود حق­الطاعة ثابت است. اشکال این است که اگر انکشاف، تمام الموضوع برای حق­الطاعة باشد آیا واقعاً مرتبه بسیار ضعیف از انکشاف؛ یعنی وهم نسبت

جلسه صد و نوزدهم-نظریه حق الطاعه(نقد و بررسی)

جلسه ۱۱۹ – PDF جلسه صد و نوزدهم نظریه حق الطاعه(نقد و بررسی) ۱۳۹۱/۰۳/۰۹ اشکال پنجم این اشکال به نوعی با اشکال قبلی مرتبط است، ما عرض کردیم اشکال شهید صدر به مشهور این است که قیاس مولویت ذاتیه خداوند متعال به مولویت­های عقلائیه صحیح نیست در ادامه این اشکال شهید صدر فرمودند نمی­توانیم بگوییم شارع این سیره و طریقه معمول در مولویت­های عقلائیه را امضاء کرده و بعد نتیجه بگیریم آنچه که در مولویت­های عقلائیه وجود دارد مورد امضاء شارع قرار گرفته پس معتبر است، منظور از سیره که ایشان ذکر کردند همان نکته­ای است که قبلاً هم اشاره شد که از دید عقلاء مولویت عقلاء و حق­الطاعة در صورتی ثابت است که تکلیف واصل شده باشد و اگر

جلسه صد و هجدهم-نظریه حق الطاعه(نقد و بررسی)

جلسه ۱۱۸ – PDF جلسه صد و هجدهم نظریه حق الطاعه(نقد و بررسی) ۱۳۹۱/۰۳/۰۸ خلاصه جلسه گذشته بحث در اشکال چهارم به نظریه حق­الطاعه بود، اشکال این بود که بر فرض بپذیریم مشهور مولویت ذاتیه خداوند را با مولویت عقلائیه قیاس کرده­اند آیا این قیاس غلط است که شهید صدر آن را منشأ اشتباه مشهور دانستند یا خیر؟ گفته شد در مورد این اشکال شهید صدر به مشهور دو احتمال وجود دارد؛ یکی اینکه اساساً در خود مقیس علیه این خصوصیت وجود ندارد تا بخواهد به مقیس هم تسری داده شود؛ یعنی در مولویت عقلائیه اساساً حق­الطاعة مشروط به وصول قطعی تکلیف نیست تا ما بخواهیم با قیاس مولویت ذاتیه خداوند به آن بگوییم مولویت ذاتی خداوند هم مشروط به

جلسه صد و هفدهم-نظریه حق الطاعة(نقد و بررسی)

جلسه ۱۱۷ – PDF جلسه صد و هفدهم نظریه حق الطاعة(نقد و بررسی) ۱۳۹۱/۰۳/۰۷ خلاصه جلسه گذشته بحث در نقد و بررسی مسلک حق­الطاعة بود، تا اینجا ما سه اشکال نسبت به این نظریه مطرح کردیم؛ اشکال اول یک اشکال مبنایی بود و آن این بود که قیاس تشریع به تکوین قیاس مع­الفارق است، اشکال دوم این بود که بر خلاف آنچه شهید صدر گفته­اند، مشهور بین مولویت و منجزیت تفکیک نکرده­اند؛ یعنی مشهور ملازمه بین اصل مولویت و منجزیت را قبول دارند لکن می­گویند بین حدود مولویت و حدود منجزیت و حق­الطاعة ملازمه­ای وجود ندارد، این اشکال در واقع به این جهت بود که مشهور همان گستردگی را که درباره مولویت تشریعی قائل است در مورد منجزیت و امتثال

جلسه صد و شانزدهم-نظریه حق الطاعة(نقد و بررسی)

جلسه ۱۱۶ – PDF جلسه صد و شانزدهم نظریه حق الطاعة(نقد و بررسی) ۱۳۹۱/۰۳/۰۶ خلاصه جلسه گذشته بحث در بررسی مسلک حق­الطاعة بود، عرض کردیم به نظر ما اشکالاتی به این مسلک وارد است که در جلسه گذشته یک اشکال مبنایی را به این نظریه طرح کردیم، صرف نظر از آن اشکال مبنایی به همان ترتیبی که ما ابعاد مختلف نظریه حق­الطاعة را مطرح کردیم اشکالات را هم به همان ترتیب بیان می­کنیم. اشکال دوم اشکال دوم در مورد اشکالی است که شهید صدر نسبت به مشهور ایراد کردند که مشهور اشتباهی را مرتکب شده­اند و ریشه اشتباه مشهور را هم ذکر کردند. برای اینکه اشکال را توضیح دهیم ناچاریم اصل فرمایش شهید صدر را به طور خلاصه عرض کنیم،

جلسه صد و پانزدهم-نظریه حق الطاعه(نقد و بررسی)

جلسه ۱۱۵ – PDF جلسه صد و پانزدهم نظریه حق الطاعه(نقد و بررسی) ۱۳۹۱/۰۳/۰۳ نقد و بررسی نظریه حق ­الطاعه بعد از تبیین ابعاد مختلف نظریه حق­الطاعة اکنون باید به بررسی این نظریه بپردازیم، اشکالات متعددی در کتب و مقالات به این نظریه وارد شده که اگر بخواهیم این اشکالات را استقصاء کنیم بنا بر آنچه که در بعضی کتب و مقالات آمده صرف نظر از امکان رجوع بعضی از اشکالات به یکدیگر متجاوز از۳۵ اشکال به این نظریه ایراد شده است، پاسخ­هایی هم به این اشکالات داده شده و بحث و گفتگوهایی هم درباره خود این پاسخ­ها صورت گرفته که با توجه به اینکه آخر سال تحصیلی است و فرصت برای بیان همه اشکالات نیست و در عین حال

جلسه صد و چهاردهم-نظریه حق الطاعة(آثار و لوازم)

جلسه ۱۱۴ – PDF جلسه صد و چهاردهم نظریه حق الطاعة(آثار و لوازم) ۱۳۹۱/۰۳/۰۲ اثر چهارم چهارمین اثر از آثار مسلک حق­الطاعة در بحث امکان یا عدم امکان ترخیص در همه اطراف علم اجمالی ظاهر می­شود و شهید صدر تأثیر این مبنا را در این بحث بیان کرده است، می­دانید که به طور کلی مخالفت با علم تفصیلی موجب عقاب است و اساساً محال است که شارع اجازه مخالفت با قطع و یقین و علم تفصیلی را صادر کند اما در مورد علم اجمالی این بحث هست که آیا شارع می­تواند اجازه مخالفت با بعضی اطراف یا همه اطراف علم اجمالی را بدهد یا نه؛ به عبارت دیگر منجزیت علم اجمالی مورد بحث و گفتگو است که آیا اساساً امکان

جلسه صد و سیزدهم-نظریه حق الطاعة(آثار و لوازم)

جلسه ۱۱۳ – PDF جلسه صد و سیزدهم نظریه حق الطاعة(آثار و لوازم) ۱۳۹۱/۰۳/۰۱ بحث در آثار و لوازم مسلک حق­الطاعة بود، به دو اثر از آثار این مسلک از دیدگاه شهید صدر اشاره کردیم، چند اثر دیگر باقی مانده که آنها را هم ذکر می­کنیم و بعد به ارزیابی و بررسی این نظریه خواهیم پرداخت. اثر سوم سومین اثر نظریه حق­الطاعة در مورد متجری ظاهر می­شود. طبق این مسلک، متجری مستحق عقاب است در حالی که طبق مسلک قبح عقاب بلابیان متجری مستحق عقاب نیست. توضیح مطلب این است که: به طور کلی عاصی کسی است که به وجود یک تکلیف وجوبی یا تحریمی یقین پیدا کند و با آن مخالفت کند؛ یعنی با آنکه تکلیف در واقع ثابت

جلسه صد و دوازدهم-نظریه حق الطاعة(آثار و لوازم)

جلسه ۱۱۲ – PDF جلسه صد و دوازدهم نظریه حق الطاعة(آثار و لوازم) ۱۳۹۱/۰۲/۳۱ آثار نظریه حق ­الطاعه بحث دیگری که مربوط به نظریه حق­الطاعة است آثار و ثمراتی است که این نظریه در علم اصول دارد، این مسلک در واقع در مقابل مسلک قبح عقاب بلابیان نتایج متفاوتی در بعضی از مباحث علم اصول دارد که ما به چند نمونه از این ثمرات اشاره می­کنیم تا معلوم شود که این ثمرات و آثار چگونه است و چگونه می­توان فرق بین این دو مسلک را فهمید. اثر اول مسلک حق­الطاعة در واقع یک روش و متد استنباطی است که بر طبق آن عمومی­ترین اصل عملی، اصل اشتغال ذمه است که از آن به عنوان اصل احتیاط عقلی هم تعبیر می­شود.