دروس خارج

جلسه چهل و یکم – معنای اعلمیت

جلسه ۴۱ – PDF جلسه چهل و یکم معنای اعلمیت ۱۳۹۰/۰۹/۲۸                   خلاصه جلسه گذشته یک مطلب از قسمت اول مسئله پنجم باقی مانده است. عرض کردیم که بخش اول مسئله­ی پنجم تحریر این بود: «یجب تقلید الاعلم علی الأحوط» ما تقلید اعلم را به سه صورت تقسیم کردیم و در مورد هر سه صورت هم بحث شد. لکن یک مطلبی که اینجا مورد تعرض واقع نشده معنای اعلمیت است اگر چه مناسب بود معنای اعلمیت در ابتدای مسئله پنجم و جزء مقدمات آن مسئله مورد بحث قرار بگیرد اما بهر حال راجع به این مطلب ببینیم که چه نظریاتی وجود دارد. معنای اعلمیت مرحوم سید در مسئله هفدهم عروة این چنین فرموده­اند

جلسه چهل – بررسی صورت سوم تقلید اعلم

جلسه ۴۰ – PDF جلسه چهل بررسی صورت سوم تقلید اعلم ۱۳۹۰/۰۹/۲۷                   دلیل دوم دلیل دوم بر جواز تقلید غیر اعلم در فرض شک در موافقت و مخالفت فتوای اعلم و غیر اعلم، سیره عقلائیه است. استدلال به سیره عقلائیه به این بیان است که سیره عقلاء و بنای عملی عقلاء بر این است که وقتی شک دارند نظر افضل و غیر افضل با هم متوافق است یا متخالف، در این موارد فرقی در رجوع به اعلم و غیر اعلم نمی­بینند یعنی در این موارد به غیر اعلم رجوع می­کنند این سیره در همه حرف و صنایع هم جاری می­باشد. البته اینکه گفتیم فرقی نمی­بینند از حیث جواز است و الا در

جلسه سی و نهم – بررسی صورت سوم تقلید اعلم

جلسه ۳۹ – PDF جلسه سی و نهم بررسی صورت سوم تقلید اعلم ۱۳۹۰/۰۹/۲۶                   خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله¬ای بود که برای جواز تقلید غیر اعلم در فرض شک در موافقت و مخالفت فتوای اعلم و غیر اعلم اقامه شده بود. دلیل اول اطلاقات ادله جواز تقلید بود. مستدل این گونه استدلال کرد که اطلاقات ادله¬ی جواز و مشروعیت تقلید شامل صورت موافقت فتوای اعلم و غیر اعلم و صورت علم به مخالفت فتوای اعلم و غیر اعلم و صورت شک در موافقت و مخالفت فتوای این دو نفر می¬شود لکن به دلیل خاص صورت علم به مخالفت فتاوای اعلم و غیر اعلم از تحت این مطلقات خارج شده و بقی

جلسه سی و هشتم – بررسی صورت سوم تقلید اعلم

جلسه ۳۸ – PDF جلسه سی و هشتم بررسی صورت سوم تقلید اعلم ۱۳۹۰/۰۸/۲۳              خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که اگر شک داشته باشیم فتوای اعلم و غیر اعلم با هم اختلاف دارد و علم به مخالفت و موافقت فتوای اعلم و غیر اعلم نداشته­ باشیم، آیا در این صورت که صورت سوم مسئله مورد بحث ما می­باشد رجوع به غیر اعلم جایز است یا به عبارت دیگر در این صورت هم تقلید اعلم تعین دارد؟ عرض کردیم در این مسئله مقتضای اصل معلوم است؛ عقل به احتیاط حکم می­کند و احتیاط در دوران بین تعیین و تخییر، در تعیین است یعنی رجوع به اعلم لکن با قطع نظر از اصل باید

جلسه سی و هفتم – بررسی صورت سوم تقلید اعلم

جلسه ۳۷ – PDF جلسه سی و هفتم بررسی صورت سوم تقلید اعلم ۱۳۹۰/۰۸/۲۲              صورت سوم تقلید اعلم گفتیم در مورد تقلید اعلم سه فرض و سه صورت متصور است: صورت اول اینکه علم داریم فتاوای اعلم و غیر اعلم با هم یکی است. صورت دوم اینکه ما علم به اختلاف اعلم و غیر اعلم داشته باشیم. حکم این دو صورت به تفصیل بیان شد البته صورت اول بحثی نداشت اما صورت دوم تفصیلاً مورد بررسی قرار گرفت. صورت سوم آنجایی است که شخصی وجود دارد که اعلم است و در مقابلش بعضی غیر اعلم هستند و ما علم به مخالفت و یا موافقت اعلم و غیر اعلم نداشته بلکه شک داریم که آیا

جلسه سی و ششم – جمع بندی مربوط به صورت دوم تقلید اعلم

جلسه ۳۶ – PDF جلسه سی و ششم جمع بندی مربوط به صورت دوم تقلید اعلم ۱۳۹۰/۰۹/۲۰              جمع بندی مباحث گذشته نتیجه همه مباحثی که در صورت دوم از صور تقلید اعلم داشتیم را باید بیان کنیم و یک جمع بندی از مباحث گذشته داشته باشیم. از آنجایی که بحث به طول انجامیده موضوع بحث را یادآوری می­کنیم. اگر به خاطر داشته باشید گفتیم در مسئله تقلید اعلم، به طور کلی سه صورت وجود دارد: صورت اول: یک اینکه فتوای اعلم و غیر اعلم موافق هم باشد و مقلد هم علم به موافقت فتوای اعلم و غیر اعلم داشته باشد. این فرض بحث خاصی نداشت و گفتیم که این صورت ندرتاً اتفاق می­افتد در

جلسه سی و پنجم – ادله جواز رجوع به اعلم

جلسه ۳۵ – PDF جلسه سی و پنجم ادله جواز رجوع به اعلم ۱۳۹۰/۰۹/۲۰              خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم دلیل ششم برای جواز رجوع به غیر اعلم طوایفی از روایات است جلسه گذشته سه طایفه از روایات را بیان کردیم. تقریب استدلال به این سه طایفه ذکر شد و نتیجه این شد که اجمالاً از این روایات می­توان استفاده کرد رجوع به غیر اعلم جایز است. اشکالاتی به استدلال به این روایات مطرح است که ما به چند اشکال اشاره می­کنیم و مورد بررسی قرار می­دهیم. اشکال اول اشکال اول متوجه طایفه اول و دوم از روایات است. طایفه اول روایاتی بود که در آن روایات ملاحظه شد که ائمه علیهم السلام به اشخاص

جلسه سی و چهارم – ادله جواز رجوع به اعلم

جلسه ۳۴ – PDF جلسه سی و چهارم ادله جواز رجوع به اعلم ۱۳۹۰/۰۹/۱۹              خلاصه جلسه گذشته تا اینجا پنج دلیل برای جواز رجوع به غیر اعلم یا به عبارت دیگر تخییر در رجوع به اعلم و غیر اعلم ذکر شد. این ادله بعضاً مورد اشکالاتی واقع شد؛ بعضی از این اشکالات پاسخ داده شد لکن بعض دیگر وارد بود. در مجموع دلالت بعضی از این ادله را بر جواز رجوع به غیر اعلم پذیرفتیم. عرض کردیم ادله دیگری هم ذکر شده که ما دیگر وارد بحث از آن ادله و بررسی و نقد آنها نمی­شویم؛ عمده­ترین دلیلی که باقی مانده روایات است. دلیل ششم: روایات دلیل ششم روایاتی است که بعضی با استناد

جلسه سی و سوم – ادله جواز رجوع به اعلم

جلسه ۳۳ – PDF جلسه سی و سوم ادله جواز رجوع به اعلم ۱۳۹۰/۰۸/۲۳              خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله قول به تخییر در رجوع به اعلم و غیر اعلم بود یا به عبارت دیگر ادله جواز رجوع به اعلم. تا اینجا سه دلیل ذکر شد. بعضی از این ادله به نظر ما تمام بود لکن نسبت به بعضی دیگر از این ادله اشکال کردیم. دلیل چهارم این دلیل، دلیلی است که مرحوم آقای خوئی مطرح کردند و البته به این دلیل اشکال کردند. ما این دلیل را ذکر می­کنیم و اشکالی که مرحوم آقای خوئی به این دلیل دارند را بیان می­کنیم و بعد باید دید که این اشکال وارد است یا نه؟

جلسه سی و دوم – ادله جواز رجوع به اعلم

جلسه ۳۲ – PDF جلسه سی و دوم ادله جواز رجوع به اعلم ۱۳۹۰/۰۸/۲۲              خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله قائلین به جواز رجوع به غیر اعلم بود. عرض کردیم برای قول به تخییر بین اعلم و غیر اعلم چند دلیل اقامه شده است. دلیل اول اطلاقات ادله جواز تقلید بود. به این دلیل اشکالاتی شده بود که پاسخ دادیم. دلیل دوم دلیل دوم سیره متشرعه است. مستدل می­گوید سیره متشرعه از زمان معصومین بر این بوده که به مجتهدین واجد شرایط فتوی رجوع می­کردند و قول هر کسی را که فتوای او حجت بود، اخذ می­کردند بدون اینکه از اعلمیت و افقهیت فحص کنند. همین مقدار که کسی به عنوان مجتهد شناخته می­شد

جلسه سی و یکم – ادله جواز رجوع به اعلم

جلسه ۳۱ – PDF جلسه سی و یکم ادله جواز رجوع به اعلم ۱۳۹۰/۰۸/۲۱              خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله قائلین به جواز رجوع به غیر اعلم یا به عبارت دیگر ادله قائلین به تخییر بین اعلم و غیر اعلم بود. عرض کردیم دلیل اول این قول، اطلاقات ادله جواز تقلید و مشروعیت تقلید است. اینها با استناد به عدم ذکر قید اعلمیت و افقهیت در ادله اعم از آیات و روایات، می­گویند ما کشف اطلاق می­کنیم و نتیجه می­گیریم که این قید در زمره­ی اوصاف و شرایط مرجع تقلید نیست. تقریب استدلال به آیات از جمله آیه نفر و آیه سؤال و همچنین روایات مانند روایت احتجاج، توقیع شریف و امثال اینها را

جلسه سی – ادله جواز رجوع به اعلم

جلسه ۳۰ – PDF جلسه سی ادله جواز رجوع به اعلم ۱۳۹۰/۰۸/۱۸              خلاصه جلسه گذشته عرض شد قائلین به جواز رجوع به غیر اعلم یا به عبارت دیگر قائلین به تخییر بین اعلم و غیر اعلم به ادله­ای تمسک کرده­اند که ما در جلسه گذشته دلیل اول این قول را ذکر کردیم. دلیل اول، اطلاقات ادله لفظیه جواز تقلید بود. عرض کردیم اینها با استناد به اطلاق آیات و روایاتی که بر جواز تقلید و مشروعیت تقلید اقامه شده، استفاده کرده­اند که قید اعلمیت و افقهیت در تقلید معتبر نیست چون در هیچ یک از این ادله این قید ذکر نشده است و ما از عدم ذکر قید در آیات و روایاتی که جواز

جلسه بیست و نهم – ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل هفتم

جلسه ۲۹ – PDF جلسه بیست و نهم ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل هفتم ۱۳۹۰/۰۸/۱۷              بحث در روایات دال بر وجوب تقلید اعلم بود. تا اینجا پنج روایت را ذکر کردیم. روایت ششم روایت ششم روایتی است از امام جواد(ع) «عن الجواد علیه السلام أنه قال: مخاطباً عمّه» خطاب به عموی بزرگوارشان فرمودند «یا عمّ إنه عظیم عند الله أن تقف غداً بین یدیه فیقول لک لم تفتی عبادی بما لم تعلم و فی الأمة من هو اعلم منک» روز قیامت برای تو خیلی سنگین است که تو را در محضر خدا حاضر کنند و خداوند تبارک و تعالی به تو بفرماید چرا برای بندگان من فتوی به چیزی دادی که نمی­دانستی؟ در

جلسه بیست و هشتم – ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل هفتم

جلسه ۲۸ – PDF جلسه بیست و هشتم ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل هفتم ۱۳۹۰/۰۸/۱۱              ما تا اینجا چهار روایت که برای لزوم تقلید اعلم مورد استناد قرار گرفته بود را ذکر کردیم. چند روایت دیگر باقی مانده که باید دید اینها دلالت بر وجوب تقلید اعلم دارد یا نه؟ روایت پنجم این روایت در اختصاص شیخ مفید نقل شده و علامه مجلسی در بحار نیز آن را از اختصاص نقل کرده است. «قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم: من تعلم علماً لیماری به السفهاء أو لیباهی به العلماء أو یصرف به الناس الی نفسه یقول أنا رئیسکم فلیتبوأ مقعده من النار إنّ الریاسة لاتصلح الا لأهلها؛ فمن دعی

جلسه بیست و هفتم – ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل هفتم

جلسه ۲۷ – PDF جلسه بیست و هفتم ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل هفتم ۱۳۹۰/۰۸/۱۰              خلاصه جلسه گذشته بحث در دلیل هفتم وجوب تقلید اعلم بود. عرض کردیم دلیل هفتم چند روایت است که به آنها استدلال شده برای وجوب رجوع به اعلم. تا اینجا ما دو روایت را خواندیم یکی مقبولة عمر بن حنظلة بود که محصل بحث در این مقبولة این شد که با اینکه سند آن قابل قبول است اما از نظر دلالت، وجوب تلقید اعلم را اثبات نمی­کند. تفاوت روایت دوم و مقبوله روایت دوم روایت داوود بن حصین بود. این روایت هم شبیه به روایت عمر بن حنظلة بود که عرض کردیم تقریب استدلال به روایت داوود مثل

جلسه بیست و ششم – ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل هفتم

جلسه ۲۶ – PDF جلسه بیست و ششم ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل هفتم ۱۳۹۰/۰۸/۰۹              خلاصه جلسه گذشته عرض شد برای لزوم تقلید اعلم به ادله­ای از جمله مقبولة عمر بن حنظلة استناد شده است. سه تقریب استدلال به مقبولة را بررسی کردیم و معلوم شد هیچ کدام از این سه تقریب نمی­تواند اثبات مدعی کند. اشکالات تقریب چهارم باید بررسی کنیم که آیا این تقریب می­تواند استدلال به مقبولة را تمام کند و آیا با این تقریب می­شود وجوب تقلید اعلم را اثبات کرد یا خیر؟ تقریب چهارم استدلال این است که اساساً ما بگوییم حکم در اینجا به معنای فتواست یعنی نه به معنای فصل خصومت و قضاء است کما اینکه

جلسه بیست و پنجم – ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل هفتم

جلسه ۲۵ – PDF جلسه بیست و پنجم ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل هفتم ۱۳۹۰/۰۸/۰۸              خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم که در مورد لزوم تقلید اعلم به مقبولة عمر بن حنظلة استناد شده است. این مقبولة از نظر سندی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که سند آن معتبر است. بعد از آن نوبت به بحث دلالی رسید؛ عرض کردیم چهار تقریب برای استدلال به این مقبولة قابل ذکر است که ما دو تقریب را سابقاً گفتیم و دو تقریب را در جلسه گذشته ذکر کردیم که مجموعاً چهار تقریب برای استدلال به مقبولة عمر بن حنظلة بیان شد. حال باید دید آیا این تقریب­ها می­تواند اثبات مدعا یعنی لزوم تقلید اعلم

جلسه بیست و چهارم – ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل هفتم

جلسه ۲۴ – PDF جلسه بیست و چهارم ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل هفتم ۱۳۹۰/۰۸/۰۷              خلاصه جلسه گذشته بحث در مقبولة عمر بن حنظلة برای اثبات لزوم تقلید اعلم بود. عرض کردیم که درباره این مقبولة هم بررسی سندی لازم است انجام شود و هم بررسی دلالی. از نظر سندی گفته شد که این روایت معتبر است. عمر بن حنظلة در کتب رجالی نه مورد توثیق قرار گرفته و نه تضعیف شده است لکن صاحب قاموس الرجال مرحوم تستری به سه دلیل خواستند وثاقت عمر بن حنظلةرا اثبات کنند. ما کلام ایشان را نقل کردیم حال باید دید که آیا این سه دلیل و سه شاهدی که ایشان برای اثبات وثاقت عمر بن

جلسه بیست و سوم – ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل هفتم

جلسه ۲۳ – PDF جلسه بیست و سوم ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل هفتم ۱۳۹۰/۰۸/۰۴              بحث در دلیل هفتم وجوب تقلید اعلم بود. عرض کردیم تا اینجا شش دلیلی که ما ذکر کردیم بر لزوم رجوع به اعلم هیچ کدام وافی به مقصود نبود. دلیل هفتم روایات است؛ چند روایت مبنی بر وجوب رجوع به اعلم مورد استناد قرار گرفته است. روایت اول مقبولة عمر بن حنظلة است که متن روایت را عرض کردیم. تقریب استدلال به مقبوله عمر بن حنظله شاهد ما و آن جمله­ای که در این مقبولة مورد استناد است همین جمله «الحکم ما حکم به اعدلهما و افقههما و اصدقهما فی الحدیث و اورعهما» است. این فقره­ای که مورد

جلسه بیست و دوم – ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل ششم

جلسه ۲۲ – PDF جلسه بیست و دوم ادله وجوب تقلید اعلم – دلیل ششم ۱۳۹۰/۰۸/۰۳              دلیل ششم دلیل ششم بر لزوم رجوع به اعلم بر وزان دلیل سوم و پنجم متشکل از یک صغری و یک کبری است یعنی یک قیاس شکل اول به این ترتیب: صغری: قول اعلم اوثق است. کبری: هر قولی اوثق باشد حجت است. نتیجه: قول اعلم حجت است. یعنی قول غیر اعلم در قیاس با قول اعلم دیگر حجت نیست و آن رأی و نظری که باید اخذ شود، رأی و نظر اعلم است. اصل این استدلال را مرحوم سید در الذریعة [۱] و به تبع ایشان جمعی از بزرگان از جمله صاحب معالم [۲] ذکر کردند. البته