خارج اصول

جلسه چهارم-حکم حکومتی و حکم غیر حکومتی

جلسه ۴ – PDF جلسه چهارم حکم حکومتی و حکم غیر حکومتی ۱۳۸۹/۰۷/۰۶   خلاصه جلسه گذشته تعريف حکم حکومتي و حکم الحاکم را ارائه داديم. در تعريف ارائه شده دو تا خصوصيّت وجود داشت. خصوصيّت اوّل: اين بود که انشاء يک حکم تکليفي يا وضعي مي ‌ شود، حالا در اين که منشأش حاکم شرع است، آن را ديگر روشن است و ما الآن عرض نمي ‌ کنيم، امّا اين حاکم طارتاً انشاء يک حکم تکليفي يا وضعي مي­کند. و اخری اين است که انشاء موضوع يک حکم تکليفي يا حکم وضعي مي ‌ کند که این خصوصیت دوم است. در توضيح اين دو خصوصيّت از هر کدام يک موردي را ذکر کرديم، امّا اگر بخواهيم سؤال بکنيم دقیق­تر

جلسه سوم-حکم حکومتی و غیر حکومتی

جلسه ۳ – PDF   جلسه سوم حکم حکومتی و غیر حکومتی ۱۳۸۹/۰۷/۰۵   خلاصه جلسه گذشته بحث ما در تعريف حکم حکومتي و بيان ماهيت حکم حاکم يا حکم والي بود. نمونه‌هايي از عبارات بزرگان را نقل کرديم از متقدّمين و معاصرين و نتيجه اين شد که اگر ما يک نگاه اجمالي به اين تعابير داشته باشيم، در ميابيم که اين کلمات ضمن اينکه داراي اختلافات روشن و واضحي در جهات مختلف به ويژه در محدوده حکم حکومتي دارند. امّا در عين حال، داراي يک وجه مشترک‌اند که آن وجه مشترک مقوّم حکم حاکم است، يعني آن رکن اصلي حکم را تشکيل مي‌دهد که عبارت است از انشاء حکم از ناحيه حاکم شرع، که البته اينکه اين انشاء در

جلسه دوم-حکم حکومتی و حکم غیر حکومتی

جلسه ۲ – PDF   جلسه دوم حکم حکومتی و حکم غیر حکومتی ۱۳۸۹/۰۷/۰۴   خلاصه جلسه گذشته عرض شد در بحث قبل که حکم تقسيم می­شود به حکم حکومتي و غير حکومتي، و ما قبل از تعريف حکم حکومتي گفتيم اين مطلب مورد تسالم همه فقها است که براي فقيه يک شأني به عنوان شأن حکم ثابت است،‌ عامّه و خاصّه اين شأن را براي فقيه و مجتهد قائل‌اند. و اساساً اگر ما بخواهيم اين شأن را انکار بکنيم و بگوییم فقيه اصلاً شأن حکم ندارد اين در واقع سدّ باب قضاء خواهد بود يعني انکار اين شأن براي فقيه يک تالي فاسد بزرگي دارد که باب قضاوت مسدود خواهد شد. ما اشاره خواهيم کرد، که بالأخره ما حکم

جلسه اول-حکم حکومتی و غیر حکومتی

جلسه ۱ – PDF جلسه اول حکم حکومتی و غیر حکومتی ۱۳۸۹/۰۷/۰۳   یادآوری در بحث سال گذشته وقتی به تعریف علم اصول رسیدیم و تعاریفی که در مورد علم اصول وارده شده بود را مورد نقد و بررسی قرار دادیم و نهایتاً تعریف مختار را بیان کردیم، با توجه به اینکه قید “حکم شرعی” در اکثر آن تعاریف و تعریف مختار لحاظ شده بود و همچنین غایت علم اصول استنباط “حکم شرعی” است مناسب دیدیم که در مورد حکم شرعی بحث کنیم؛ که اساسا حکم شرعی ماهیتاً چیست، مبادی و مراتب آن کدام است؟ دارای چه تقسیماتی است؟ همانطور که گفته شد مباحث حکم شرعی در علم اصول پراکنده است و مناسب است که این مباحث جمع شود و

جلسه صد و بیست-نظریه حق الطاعة(نقد و بررسی)

جلسه ۱۲۰ – PDF جلسه صد و بیست نظریه حق الطاعة(نقد و بررسی) ۱۳۹۱/۰۳/۱۰ اشکال هشتم بر فرض ما شمول حق­الطاعة نسبت به تکالیف مظنونه و یا مشکوکه را با اندکی تسامح بپذیریم ولی پذیرش دائره سعه حق­الطاعة نسبت به تکالیف موهومه مشکل است. به نظر شهید صدر موضوع حق­الطاعة مطلق الإحراز یا به عبارت دیگر انکشاف تکلیف است، ایشان می­گوید وجود واقعی تکلیف نه تمام الموضوع برای حق­الطاعة است و نه جزء الموضوع بلکه موضوع حق­الطاعة صرف انکشاف است به هر درجه­ای که باشد؛ یعنی اگر انکشاف ولو به مقدار بسیار ضعیفی هم حاصل شود حق­الطاعة ثابت است. اشکال این است که اگر انکشاف، تمام الموضوع برای حق­الطاعة باشد آیا واقعاً مرتبه بسیار ضعیف از انکشاف؛ یعنی وهم نسبت

جلسه صد و نوزدهم-نظریه حق الطاعه(نقد و بررسی)

جلسه ۱۱۹ – PDF جلسه صد و نوزدهم نظریه حق الطاعه(نقد و بررسی) ۱۳۹۱/۰۳/۰۹ اشکال پنجم این اشکال به نوعی با اشکال قبلی مرتبط است، ما عرض کردیم اشکال شهید صدر به مشهور این است که قیاس مولویت ذاتیه خداوند متعال به مولویت­های عقلائیه صحیح نیست در ادامه این اشکال شهید صدر فرمودند نمی­توانیم بگوییم شارع این سیره و طریقه معمول در مولویت­های عقلائیه را امضاء کرده و بعد نتیجه بگیریم آنچه که در مولویت­های عقلائیه وجود دارد مورد امضاء شارع قرار گرفته پس معتبر است، منظور از سیره که ایشان ذکر کردند همان نکته­ای است که قبلاً هم اشاره شد که از دید عقلاء مولویت عقلاء و حق­الطاعة در صورتی ثابت است که تکلیف واصل شده باشد و اگر

جلسه صد و هجدهم-نظریه حق الطاعه(نقد و بررسی)

جلسه ۱۱۸ – PDF جلسه صد و هجدهم نظریه حق الطاعه(نقد و بررسی) ۱۳۹۱/۰۳/۰۸ خلاصه جلسه گذشته بحث در اشکال چهارم به نظریه حق­الطاعه بود، اشکال این بود که بر فرض بپذیریم مشهور مولویت ذاتیه خداوند را با مولویت عقلائیه قیاس کرده­اند آیا این قیاس غلط است که شهید صدر آن را منشأ اشتباه مشهور دانستند یا خیر؟ گفته شد در مورد این اشکال شهید صدر به مشهور دو احتمال وجود دارد؛ یکی اینکه اساساً در خود مقیس علیه این خصوصیت وجود ندارد تا بخواهد به مقیس هم تسری داده شود؛ یعنی در مولویت عقلائیه اساساً حق­الطاعة مشروط به وصول قطعی تکلیف نیست تا ما بخواهیم با قیاس مولویت ذاتیه خداوند به آن بگوییم مولویت ذاتی خداوند هم مشروط به

جلسه صد و هفدهم-نظریه حق الطاعة(نقد و بررسی)

جلسه ۱۱۷ – PDF جلسه صد و هفدهم نظریه حق الطاعة(نقد و بررسی) ۱۳۹۱/۰۳/۰۷ خلاصه جلسه گذشته بحث در نقد و بررسی مسلک حق­الطاعة بود، تا اینجا ما سه اشکال نسبت به این نظریه مطرح کردیم؛ اشکال اول یک اشکال مبنایی بود و آن این بود که قیاس تشریع به تکوین قیاس مع­الفارق است، اشکال دوم این بود که بر خلاف آنچه شهید صدر گفته­اند، مشهور بین مولویت و منجزیت تفکیک نکرده­اند؛ یعنی مشهور ملازمه بین اصل مولویت و منجزیت را قبول دارند لکن می­گویند بین حدود مولویت و حدود منجزیت و حق­الطاعة ملازمه­ای وجود ندارد، این اشکال در واقع به این جهت بود که مشهور همان گستردگی را که درباره مولویت تشریعی قائل است در مورد منجزیت و امتثال

جلسه صد و شانزدهم-نظریه حق الطاعة(نقد و بررسی)

جلسه ۱۱۶ – PDF جلسه صد و شانزدهم نظریه حق الطاعة(نقد و بررسی) ۱۳۹۱/۰۳/۰۶ خلاصه جلسه گذشته بحث در بررسی مسلک حق­الطاعة بود، عرض کردیم به نظر ما اشکالاتی به این مسلک وارد است که در جلسه گذشته یک اشکال مبنایی را به این نظریه طرح کردیم، صرف نظر از آن اشکال مبنایی به همان ترتیبی که ما ابعاد مختلف نظریه حق­الطاعة را مطرح کردیم اشکالات را هم به همان ترتیب بیان می­کنیم. اشکال دوم اشکال دوم در مورد اشکالی است که شهید صدر نسبت به مشهور ایراد کردند که مشهور اشتباهی را مرتکب شده­اند و ریشه اشتباه مشهور را هم ذکر کردند. برای اینکه اشکال را توضیح دهیم ناچاریم اصل فرمایش شهید صدر را به طور خلاصه عرض کنیم،

جلسه صد و پانزدهم-نظریه حق الطاعه(نقد و بررسی)

جلسه ۱۱۵ – PDF جلسه صد و پانزدهم نظریه حق الطاعه(نقد و بررسی) ۱۳۹۱/۰۳/۰۳ نقد و بررسی نظریه حق ­الطاعه بعد از تبیین ابعاد مختلف نظریه حق­الطاعة اکنون باید به بررسی این نظریه بپردازیم، اشکالات متعددی در کتب و مقالات به این نظریه وارد شده که اگر بخواهیم این اشکالات را استقصاء کنیم بنا بر آنچه که در بعضی کتب و مقالات آمده صرف نظر از امکان رجوع بعضی از اشکالات به یکدیگر متجاوز از۳۵ اشکال به این نظریه ایراد شده است، پاسخ­هایی هم به این اشکالات داده شده و بحث و گفتگوهایی هم درباره خود این پاسخ­ها صورت گرفته که با توجه به اینکه آخر سال تحصیلی است و فرصت برای بیان همه اشکالات نیست و در عین حال

جلسه صد و چهاردهم-نظریه حق الطاعة(آثار و لوازم)

جلسه ۱۱۴ – PDF جلسه صد و چهاردهم نظریه حق الطاعة(آثار و لوازم) ۱۳۹۱/۰۳/۰۲ اثر چهارم چهارمین اثر از آثار مسلک حق­الطاعة در بحث امکان یا عدم امکان ترخیص در همه اطراف علم اجمالی ظاهر می­شود و شهید صدر تأثیر این مبنا را در این بحث بیان کرده است، می­دانید که به طور کلی مخالفت با علم تفصیلی موجب عقاب است و اساساً محال است که شارع اجازه مخالفت با قطع و یقین و علم تفصیلی را صادر کند اما در مورد علم اجمالی این بحث هست که آیا شارع می­تواند اجازه مخالفت با بعضی اطراف یا همه اطراف علم اجمالی را بدهد یا نه؛ به عبارت دیگر منجزیت علم اجمالی مورد بحث و گفتگو است که آیا اساساً امکان

جلسه صد و سیزدهم-نظریه حق الطاعة(آثار و لوازم)

جلسه ۱۱۳ – PDF جلسه صد و سیزدهم نظریه حق الطاعة(آثار و لوازم) ۱۳۹۱/۰۳/۰۱ بحث در آثار و لوازم مسلک حق­الطاعة بود، به دو اثر از آثار این مسلک از دیدگاه شهید صدر اشاره کردیم، چند اثر دیگر باقی مانده که آنها را هم ذکر می­کنیم و بعد به ارزیابی و بررسی این نظریه خواهیم پرداخت. اثر سوم سومین اثر نظریه حق­الطاعة در مورد متجری ظاهر می­شود. طبق این مسلک، متجری مستحق عقاب است در حالی که طبق مسلک قبح عقاب بلابیان متجری مستحق عقاب نیست. توضیح مطلب این است که: به طور کلی عاصی کسی است که به وجود یک تکلیف وجوبی یا تحریمی یقین پیدا کند و با آن مخالفت کند؛ یعنی با آنکه تکلیف در واقع ثابت

جلسه صد و دوازدهم-نظریه حق الطاعة(آثار و لوازم)

جلسه ۱۱۲ – PDF جلسه صد و دوازدهم نظریه حق الطاعة(آثار و لوازم) ۱۳۹۱/۰۲/۳۱ آثار نظریه حق ­الطاعه بحث دیگری که مربوط به نظریه حق­الطاعة است آثار و ثمراتی است که این نظریه در علم اصول دارد، این مسلک در واقع در مقابل مسلک قبح عقاب بلابیان نتایج متفاوتی در بعضی از مباحث علم اصول دارد که ما به چند نمونه از این ثمرات اشاره می­کنیم تا معلوم شود که این ثمرات و آثار چگونه است و چگونه می­توان فرق بین این دو مسلک را فهمید. اثر اول مسلک حق­الطاعة در واقع یک روش و متد استنباطی است که بر طبق آن عمومی­ترین اصل عملی، اصل اشتغال ذمه است که از آن به عنوان اصل احتیاط عقلی هم تعبیر می­شود.

جلسه صد و یازدهم-نظریه حق الطاعة(دلیل- سابقه این نظریه)

جلسه ۱۱۱ – PDF جلسه صد و یازدهم نظریه حق الطاعة(دلیل- سابقه این نظریه) ۱۳۹۱/۰۲/۳۰ بحث در اقسام حق­الطاعة از دیدگاه شهید صدر بود، عرض کردیم به نظر ایشان مولویت و حق­الطاعة بر سه قسم است، قسم اول را که عبارت از مولویت ذاتیه بود در جلسه گذشته توضیح دادیم و گفتیم این مولویت برای خداوند تبارک و تعالی ثابت است و تابع جعل و اعتبار نیست، ملاک این مولویت هم از دید عقل خالقیت و مالکیت خداوند متعال نسبت به انسان­ها است نه مسئله شکر منعِم. قسم دوم: مولویت مجعوله از قِبل مولای حقیقی این مولویت برای نبی و ولی ثابت است؛ یعنی در واقع از ناحیه خداوند متعال این مولویت برای بعضی از انسان­ها که واجد صلاحیت­های لازم

جلسه صد و ده-نظریه حق الطاعه(موضوع و اقسام)

جلسه ۱۱۰ – PDF جلسه صد و ده نظریه حق الطاعه(موضوع و اقسام) ۱۳۹۱/۰۲/۲۷ موضوع حق ­الطاعة در ادامه بررسی ابعاد مختلف مسلک حق­الطاعة امروز به موضوع حق­الطاعة می­پردازیم، از آنچه که تابحال گفته شد موضوع حق­الطاعة مشخص می­شود، موضوع حق­الطاعة نه وجود واقعی نفس الامری تکالیف است و نه وجود واقعی تکالیف، جزء الموضوع برای حق­الطاعة است بلکه آنچه موضوع حق­الطاعة می­باشد تکالیف محرزه است به هر نحوی که تحقق پیدا کرده باشد. توضیح مطلب این است که ما در واقع داریم دو مطلب را نفی می­کنیم و در مقابل یک مطلب را به نحو ایجابی بیان می­کنیم. مطلب اول: وجود واقعی نفس الأمری تکالیف، موضوع حق­الطاعة نیست؛ یعنی حق­الطاعة و حق­المولویة اثبات می­کند حقی را بر گردن مکلفین

جلسه صد و نهم-نظریه حق الطاعه(فرق بین قطع و غیر قطع طبق این نظریه)

جلسه ۱۰۹ – PDF جلسه صد و نهم نظریه حق الطاعه(فرق بین قطع و غیر قطع طبق این نظریه) ۱۳۹۱/۰۲/۲۶ خلاصه جلسه گذشته در جلسه گذشته پیرامون فرق بین قطع و غیر قطع بنا بر مسلک حق الطاعة مطالبی را بیان کردیم لکن با توجه به اینکه سؤالاتی مطرح شد و همچنین بخش زیادی از جلسه ضبط نشده بود این بحث را تکرار می­کنیم تا سلسله مباحث، حلقه مفقوده نداشته باشد. عرض شد با اینکه طبق مسلک حق الطاعة ظن و شک و وهم به تکلیف هم مثل قطع به تکلیف از نظر عقل لزوم امتثال دارند و از این جهت قطع و غیر قطع مشترکند اما در عین حال تفاوت­هایی هم بین قطع و غیر قطع وجود دارد: فرق

جلسه صد و هشتم-فرق بین قطع و غیر قطع از دید شهید صدر

جلسه ۱۰۸ – PDF جلسه صد و هشتم فرق بین قطع و غیر قطع از دید شهید صدر ۱۳۹۱/۰۲/۲۵ خلاصه جلسه گذشته در جلسه گذشته عرض کردیم دائره حق الطاعة در نظر شهید صدر و قائلین به مسلک حق الطاعة بسیار وسیع است که علاوه بر تکالیف متیقنه و قطعیه تکالیف مظنونه، تکالیف مشکوکه و حتی تکالیف موهومه را هم شامل می­شود؛ چون ملاک اصلی در استقرار حق الطاعة طبق مبنای قائلین به این نظریه مجرد انکشاف است به هر مقداری که باشد. بر خلاف مشهور که دائره حق الطاعة را محدود به موارد قطع به تکلیف کرده­اند، قائلین به این نظریه معتقدند هر چیزی که به نحوی در آن انکشاف محقق شده باشد به هر درجه­ای که باشد در

جلسه صد و هفتم-نظریه حق الطاعة

جلسه ۱۰۷ – PDF جلسه صد و هفتم نظریه حق الطاعة ۱۳۹۱/۰۲/۲۴ خلاصه جلسه گذشته بحث درباره نظریه حق الطاعة یا حق المولویه بود، عرض کردیم با اینکه این نظریه بیشتر به نام شهید صدر شهرت پیدا کرده ولی قطعاً ایشان از ابداع کننده­گان این نظریه نبوده و قبل از ایشان بعضی از اعاظم مثل محقق داماد و قبل از ایشان هم مرحوم آخوند این اصطلاح و عنوان را در کفایه مطرح کرده­اند گرچه آن را توضیح نداده و به عنوان یک نظریه آنچنان که متأخرین استفاده کرده­اند ایشان آن را مورد توجه قرار نداده­اند لکن از آنجا که این نظریه به طور جدی توسط شهید صدر مطرح شده و در مواضع مختلفی از طرف ایشان مبسوطاً مورد توجه قرار

جلسه صد و ششم-نظریه حق الطاعة

جلسه ۱۰۶ – PDF جلسه صد و ششم نظریه حق الطاعة ۱۳۹۱/۰۲/۲۰ خلاصه جلسه گذشته نتیجه بحث ما این شد که از دید عقل اگر کسی تمکن از امتثال تفصیلی داشته باشد می­تواند به امتثال علمی اجمالی اکتفاء کند و امتثال اجمالی او از امتثال تفصیلی کفایت می­کند، این مسئله در توصلیات کاملاً واضح و روشن است و کسی هم در آن شبهه و مناقشه­ای نکرده است. در عبادیات هم عرض کردیم عمده­ترین مشکل آنجایی است که امتثال اجمالی مستلزم تکرار باشد، اشکالات مختلفی در این رابطه شده که ما به بعضی از آنها اشاره کردیم؛ چون نمی­خواهیم بحث جواز احتیاط در عبادات را متعرض شویم؛ زیرا این بحث مبسوطی است که در جای خودش باید به طور مفصل به

جلسه صد و پنجم-بررسی کلام صاحب منتقی الاصول

جلسه ۱۰۵ – PDF جلسه صد و پنجم بررسی کلام صاحب منتقی الاصول ۱۳۹۱/۰۲/۱۹ خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم صاحب منتقی الاصول بیانی دارند مبنی بر اینکه امتثال علمی اجمالی یا به عبارت دیگر احتیاط در عبادات با فرض تمکن از امتثال تفصیلی جائز نیست، محصل فرمایش ایشان این بود که تقرب عبارت است از اتیان عمل به داعی قربی؛ یعنی مهم­ترین رکن عبادت این است که قصد قربت و وجه قربی عمل حفظ شود که در امتثال علمی اجمالی چنین قصدی ممکن نیست و اگر بخواهد این کار صورت بگیرد مستلزم تشریع محرّم است. عرض کردیم این بیان از چند جهت محل اشکال است که اشکال اول را در جلسه گذشته اشاره کردیم و گفتیم اینکه ایشان می­فرماید این