آذر ۱۳۹۹(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)

جلسه هفتم – طرق تحمل روایت (وجاده)

جلسه ۷ – PDF  جلسه هفتم طرق تحمل روایت (وجاده) ۱۳۹۲/۰۹/۰۵   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم به سه دلیل برای اثبات عدم جواز نقل و عمل به روایاتی که از طرق وجاده تحمل شده تمسک شده است یعنی به کتاب، سنت و سیره عقلائیه برای اثبات این مدعا تمسک شد. اما در اینکه آیا این ادله وافی به مقصود است یا نه عرض کردیم آنچه از کتاب استفاده می‏شود بر خلاف مدعای قائل این است که روایاتی که به این طریق تحمل می‏شود مشمول آن عمومات نیست، به طور کلی مشکله این طریق (وجاده) این است که می‏گویند مقرون به اجازه نیست و گفتند روایتی که مقترن به اجازه نیست مشمول عمومات نهی از عمل به ظن می‏شود. اشکال

جلسه ششم – طرق تحمل روایت (وجاده)

جلسه ۶ – PDF  جلسه ششم طرق تحمل روایت (وجاده) ۱۳۹۲/۰۹/۰۳   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم محل نزاع جایی است که «واجد» کتاب یا روایتی را یافته و آن روایت، نه خبر متواتر است و نه خبر واحدِ مقرون و متضمن اجازه که چنین کتاب یا روایتی محل نزاع واقع شده که آیا روایت آن و عمل به آن جایز است یا نه؟ لذا خبر متواتر یا خبر مقرون به اجازه از محل بحث خارج است و بحث در خبری است که مقرون به اجازه نیست و به طریق سماع یا کتابت و امثال آن هم تحمل نشده بلکه واجد یک کتاب یا روایتی را دیده و روایت را از آن نقل می‏کند. گفته شد اقوال مختلفی در رابطه

جلسه پنجم – طرق تحمل روایت (وصیت، وجاده)

جلسه ۵ – PDF  جلسه پنجم طرق تحمل روایت (وصیت، وجاده) ۱۳۹۲/۰۷/۳۰   طریق هفتم: وصیت منظور از وصیت این است که شیخ به کسی وصیت کند به این مضمون که این کتاب، کتابی است که خود او از دیگری روایت کرده و معمولاً این در حال موت و سفر اتفاق می‏افتد، مثلاً کسی که در حال سفر یا موت است وصیت می‏کند، درباره خصوص روایت، شیخ وصیت می‏کند این کتاب را من خودم روایت کرده‏ام، حال آیا وصیت به کسی نسبت به کتابی با این مضمون که بگوید خود من این کتاب را روایت کرده‏ام به عنوان طریقی از طرق تحمل روایت محسوب می‏شود؟ اکثراً از این طریق منع کرده و گفته‏اند این طریق معتبر نیست، حال باید ببینیم

جلسه چهارم – طرق تحمل روایت (مناوله، اعلام و کتابت)

جلسه ۴ – PDF  جلسه چهارم طرق تحمل روایت (مناوله، اعلام و کتابت) ۱۳۹۲/۰۷/۲۸   خلاصه جلسه گذشته بحث در طرق تحمل روایت بود، تا اینجا به سه طریق از طرق تحمل روایت اشاره کردیم که عبارت بودن از: سماع، قرائت و اجازه. طریق چهارم: مناوله مناوله عبارت از این است که شیخ کتاب یا مجموعه‏ای از روایات خود را به شاگردش اعطاء می‏کند و به او می‏گوید: «انت مجازٌ فی روایته». در گذشته کسانی که از اصحاب روایت و محدثین بوده‏اند کتاب داشته‏اند که ما در گذشته پیرامون کتاب و اصل و تصنیف به طور مفصل بحث کردیم، حال اگر فرض کنید شیخی کتاب خودش را که متضمن روایات جمع آوری شده توسط خودش است؛ یعنی خودش از طریق

جلسه سوم – طرق تحمل روایت (قرائت، اجازه)

جلسه ۳ – PDF  جلسه سوم طرق تحمل روایت (قرائت، اجازه) ۱۳۹۲/۰۷/۱۶   بحث در طرق تحمل روایت بود، عرض کردیم هشت طریق برای تحمل روایت ذکر شده، طریق اول سماع بود که ما در مورد خود سماع، اعتبارش و نحوه بیان کسی که سماعاً حدیثی را شنیده و می‏خواهد نقل کند مطالبی را بیان کردیم. طریق دوم: قرائت قرائت به این معناست که شاگرد و تلمیذ روایت را بر شیخ و استاد خودش قرائت می‏کند و شیخ در مقام تصحیح روایت چنانچه اشکال یا ایرادی در آن حدیث در مقام قرائت توسط تلمیذ ببیند بر طرف می‏کند. نام دیگر این طریق هم «عرض» است چون شاگر روایت را بر شیخ  و استاد خود عرضه می‏کند. قرائت دارای اقسامی است

جلسه دوم – طرق تحمل روایت- سماع

جلسه ۲ – PDF  جلسه دوم طرق تحمل روایت- سماع ۱۳۹۲/۰۷/۰۹   تحمل روایت یکی از مباحث مهم در علم رجال بحث از تحمل روایت است و بحث دیگری که در ادامه این بحث مطرح می‏شود بحث نقل روایت است، معلوم است هر روایتی که می‏خواهد نقل شود ابتدا باید اخذ شود، اخذ و تحمل روایت هم طرق و راه‏هایی دارد، در مقام اول بحث از طرق تحمل روایت مطرح می‏شود که راه‏های اخذ روایت چیست و اعتبار و جایگاه این طرق باید بررسی شود، سپس به بحث از نقل روایت خواهیم پرداخت که خود نقل روایت هم طرق مختلف دارد، یک جهتی که در مواجهه با روایات برای ما می‏تواند مهم باشد و در ارزیابی روایت تأثیرگذار است این

جلسه یکم – مروری بر مباحث گذشته

جلسه ۱ – PDF جلسه یکم مروری بر مباحث گذشته ۱۳۹۲/۰۷/۰۷   مروری بر مباحث رجالی از ابتدا تا کنون با توجه به فصل زمانی طولانی بین مباحث، مروری کلی بر مباحثی که تا اینجا مطرح شد می‏کنیم، سپس وارد بحث جدید خواهیم شد. به طور کلی شروع بحث ما از ابتدا پیرامون کتب اربعه بود، در این رابطه ما کتاب کافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب الاحکام و استبصار شیخ طوسی را مورد بررسی قرار دادیم، مزایا و معایب و محاسن این کتب را بیان کردیم و مقایسه بین این کتب را انجام دادیم. عمده بحث در مورد اعتبار کتب اربعه بود که آیا اساساً روایات کتب اربعه معتبر است یا نه؟ عرض کردیم روایات این کتب معتبر است؛

جلسه بیست و سوم – بخش سوم: صاحبان خمس

جلسه ۲۳ – PDF  جلسه بیست و سوم بخش سوم: صاحبان خمس ۱۳۹۳/۰۳/۰۳   خلاصه جلسه گذشته تا اینجا معلوم شد که منظور از ذی القربی به حسب روایات، ائمه معصومین (عليهم السلام) می باشند، خود آیه با قطع نظر از | روایات دلالت بر این مطلب ندارد، روایات برای ما این معنا را مشخص کرده، البته در عمده آيات الأحكام همین مسئله جریان دارد، یعنی بسیاری از مطالبی که از آيات الأحكام استفاده میکنیم به کمک روایات است. بررسی اشکالات اشکال اول یک اشکالی در این رابطه ممکن است به ذهن بیاید که اگر منظور از ذی القربی ائمه معصومین باشند، این در زمان رسول خدا تحقق خارجی نداشته، چطور می شود آیه یک گروهی را معرفی کند در

جلسه بیست و دوم – بخش سوم: صاحبان خمس

جلسه ۲۲ – PDF  جلسه بیست و دوم بخش سوم: صاحبان خمس ۱۳۹۳/۰۲/۲۹   جمع بین روایات بحث در معنای ذی القربی بود. از آیه به حسب ظاهر با قطع نظر از روایات شاید نتوانیم از کلمه ذی القربی استفاده کنیم که منظور امام معصوم می باشد، قدر مسلم این است که دسته ای از روایاتی که در ذیل این آیه وارد شده ذی القربی را به معنای امام معصوم تفسیر کرده، به هر حال چه بگوئیم تأویل است چه تفسیر، بعضی از روایات که در ذیل این آیه وارد شده ذی القربی را به معنای امام معصوم دانسته، در دسته دیگری از روایات هم ذی القربی به معنای لغوی خودش تفسیر شده یعنی نزدیکان و اقربای پیامبر. بین این

جلسه بیست و یکم – بخش سوم: صاحبان خمس

جلسه ۲۱ – PDF جلسه بیست و یکم بخش سوم: صاحبان خمس ۱۳۹۳/۰۲/۲۲   خلاصه جلسه گذشته بحث در مورد معنای ذی القربی بود، قرار شد در رابطه با ذی القربی در قرآن بحث کنیم، به طور کلی در قرآن حدود ۱۶ مورد از این کلمه به انحاء مختلف ذی القربی و ذوی القربی، خود قربی به تنهائی استفاده شده، البته در بسیاری از این موارد قرائنی وجود دارد که به معنای مثلا خاص لغوی خوش هست. معنای لغوی در مورد ذی القربی یا قربی، باید گفت ریشه اش از قرب است به معنای نزدیک و دنو و مصدر میباشد و در لغت به معنای نزدیکان و خویشاوندان نسبی می باشد، زمخشری می گوید قربی مصدری است مثل ذلفی و