اسفند ۱۳۹۸(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)

جلسه سوم-آیه25_ مفردات_ معنای کلی آیه _ بشارت‌های چهارگانه

جلسه ۳ – PDF جلسه سوم آیه25_ مفردات_ معنای کلی آیه _ بشارت‌های چهارگانه ۱۳۹۷/۰۷/۱۶ خلاصه جلسه قبل برخی از مفردات آیه بیست و پنجم را شرح دادیم، برخی دیگر از مفردات باقی مانده و بعد از بیان این ها انشاءالله به تفسیر آیه و نکاتی که در این آیه باید بیان شود می‌پردازیم. تا اینجا درباره «بشّر، الذین آمنوا، عملوا الصالحات، «لام» لهم، جنّات، تجری و أنهار» مطالبی را عرض کردیم. یعنی حدود هفت کلمه یا عبارت از کلمات و عبارات این آیه توضیح داده شد. در ادامه فرموده:«کلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍرِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ». مفردات ادامه آیه بیان خاصی ندارد؛  ثمره: معنایش معلوم است و به معنای نتیجه، میوه و حاصل است. ثمره هم

جلسه دوم-آیه25_ مفردات_ اصطلاحات قرآنی بهشت

جلسه ۲ – PDF جلسه دوم آیه25_ مفردات_ اصطلاحات قرآنی بهشت ۱۳۹۷/۰۷/۱۵ اصطلاحات قرآنی بهشت عرض کردیم در مورد مفردات آیه بیست و پنج که جنّت یا جنّات به چه معناست و درباره معانی مختلف آن در لغت و تناسبی که معنای لغوی و اصطلاحی در اکثر این موارد دارد را توضیح دادیم. اما درباره جنّت یک توضیح اجمالی عرض می‌کنم و الا اگر بخواهیم در مورد موضوع بهشت اینجا سخن بگوییم؛ بحث مبسوطی است. یکی از موضوعاتی که در قرآن درباره آن چیزی حدود دویست آیه نازل شده همین موضوع بهشت است و جهنم که در مقابل بهشت است آن هم آیات زیادی در قرآن دارد. موضوعات مختلفی درباره بهشت و جهنم قابل بررسی است، مثلا از مشترکاتی که

جلسه اول-آیه25_ ارتباط آیه با قبل_ مفردات

جلسه ۱ – PDF جلسه اول آیه25_ ارتباط آیه با قبل_ مفردات ۱۳۹۷/۰۷/۱۴ ارتباط آیه ۲۵ با آیات قبل در سال گذشته آیات اول تا بیست و چهارم سوره بقره را در این جلسه مورد بررسی قرار دادیم، الان از آیه بیست و پنجم باید شروع کنیم. اما قبل از اینکه آیه بیست و پنجم را شروع کنیم برای اینکه ارتباط این آیه با آیات قبلی و سیر بحث در ابتدای قرآن معلوم شود اشاره مختصری به مجموعه آیاتی که تا اینجا از اول مورد بررسی قرار گرفته می‌کنیم. به طور کلی در آیات ابتدایی خداوند متعال به بیان اصناف سه گانه مردم پرداخت، فرمودند: مردم برسه دسته اند: ۱.متقین ۲. کفار ۳. منافقین. برای هریک از این اصناف سه‌گانه

جلسه صد و نهم-بررسی عناوین ثانویه

جلسه ۱۰۹ – PDF جلسه صد و نهم بررسی عناوین ثانویه ۱۳۸۹/۰۳/۰۵ تنبیه سابقاً در مورد محدوده عناوین ثانویه بحث کردیم و گفتیم برخی این عناوین را به چهارده عنوان رسانده­اند و از جمله نذر، شرط، عهد و قسم بود در اینکه اینها از عناوین ثانویه محسوب می­شوند و اطلاق عنوان ثانوی به اینها می­شود بحثی نیست اصلاً عنوان ثانوی معنایش این است که یک عنوان جدیدی برای فعل مکلف پیدا شود. بحث در این است که اگر این عناوین ثانویه مثل عهد، نذر، قسم و شرط به چیزی متعلِّق شد آیا موجب تغییر حکم می­شود یا خیر؟ آیا نماز شب که فی نفسه استحباب دارد با تعلق عنوان نذر واجب می­شود یا نه؟ یا اگر یک عمل مستحبی به

جلسه صد و هشتم – نسبت احکام اولیه با احکام ثانویه

جلسه ۱۰۸- PDF جلسه صد و هشتم  نسبت احکام اولیه با احکام ثانویه ۱۳۸۹/۰۳/۰۴ بحث در باب نسبت بین ادله احکام اولیه و ادله احکام ثانویه بود عرض شد که در این بحث اجمالاً پنج قول وجود دارد که توضیح آن گذشت، توفیق عرفی، حکومت، تخصیص، تعارض و تزاحم بود. نکته­ای درباره جمع عرفی جمع عرفی دو اطلاق دارد یکی اطلاق خاص و دیگری عام. در اطلاق خاص منظور از توفیق عرفی نحوه­ خاصی از جمع عرفی بین دو دلیلی است که به نظر بدوی متعارض می باشند این اطلاق در مقابل حکومت و ورود و تخصیص و امثال اینها است، این اطلاق در عرض حکومت و در مقابل حکومت است، اطلاق دوم توفیق عرفی برای مطلق جمع دلالی بین

جلسه صد و هفتم-نسبت احکام اولیه با ثانویه

جلسه ۱۰۷ – PDF جلسه صد و هفتم نسبت احکام اولیه با ثانویه ۱۳۸۹/۰۳/۰۳  تصویر عروض عناوین ثانویه در احکام تکلیفیه و وضعیه بطور کلّی ما گفتیم عناوین ثانویه هم می­توانند بر احکام تکلیفی عارض شوند و هم بر احکام وضعی، یعنی آنچه که معروض عناوین ثانویه قرار می­گیرد تاره حکم تکلیفی و اخری حکم وضعی می­باشد. تصویر عروض عناوین ثانویه بر احکام تکلیفیه روشن است ما می­توانیم بگوییم وجوب یا حرمت یا کراهت به عنوان اولی یا به عنوان ثانوی مثلاً تصویر وجوبی که ناشی از اضطرار است یا ضرری که بر وجوب عارض می­شود از نظر تصور، مشکلی ندارد و مانعی برای این مسئله نیست. امّا در مورد احکام وضعیه تصویر عروض عناوین ثانویه نیاز به توضیح دارد،

جلسه صد و ششم-حکم اولی و ثانوی

جلسه ۱۰۶ – PDF جلسه صد و ششم حکم اولی و ثانوی ۱۳۸۹/۰۳/۰۲ خلاصه بحث گذشته نتیجه بحث گذشته این شد که برای بررسی صحت و عدم صحت تقسیم حکم به اولی و ثانوی ما ابتدائاً باید مسئله تعدد اوامر را مورد بررسی قرار بدهیم چون پذیرش مسئله حکم اولی و ثانوی فرع پذیرش تعدد اوامر است و با رد تعدد در اوامر، تقسیم حکم به اولی و ثانوی هم به عنوان دو حکم مستقل مردود است و عرض کردیم عمده دلیل ما در رد تعدد اوامر، ظواهر ادله و آیات و روایات است، هنگام رجوع به ادله ملاحظه می­کنیم که برای یک تکلیف خطابات و اوامر متعدده و مستقله نداریم آنچه که هست بیان کیفیت امتثال امر واحد در

جلسه صد و پنجم-حکم اولی وثانوی

جلسه ۱۰۵ – PDF جلسه صد و پنجم حکم اولی وثانوی ۱۳۸۹/۰۳/۰۱ تحقیق در تقسیم حکم به اولی و ثانوی بحث در صحت تقسیم حکم واقعی به اولی و ثانوی بود و اینکه آیا ما حکمی به نام حکم ثانوی داریم؟ تحقیق در این تقسیم بندی چیست؟ مقدمه برای روشن شدن حق در مسئله ما باید به یک مسئله مبنایی که در باب اوامر وجود دارد، بپردازیم و آن مسئله تعدّد اوامر و تعدّد خطابات است. برخی از بزرگان از جمله مرحوم آخوند خراسانی از کلمات ­ شان استفاده می شود که اوامر بطور کلی بر سه قسم هستند: امر واقعی اولی، امر واقعی ثانوی و امر ظاهری. امر واقعی اولی مانند صلّ مع الوضوء و امر واقعی ثانوی مانند

جلسه صد و چهارم-حکم اولی و ثانوی

جلسه ۱۰۴ – PDF جلسه صد و چهارم حکم اولی و ثانوی ۱۳۸۹/۰۲/۲۲ جایگاه این بحث در علم اصول بحث در تقسیم حکم شرعی به اولی و ثانوی بود. تعریف حکم اولی و ثانوی را بیان کردیم ، این بحث در مواضع مختلفی از علم اصول مطرح است: از جمله در بحث اجزاء، در بحث تمسک به عام در شبهات مفهومیه و مصداقیه یا در بحث تعادل و تراجیح، آنجایی که موارد جمع عرفی را ذکر می­کنند که نسبت ادله احکام اولیه را با ادله احکام ثانویه بررسی می­کنند و همچنین در قاعده لا ضرر که بخشی از قاعده لاضرر در علم اصول مطرح می شود که در کفایه نیز آمده است. غیر از این مواضع خاص که مشخصاً به

جلسه صد و سوم-حکم اولی و ثانوی

جلسه ۱۰۳ – PDF جلسه صد و سوم حکم اولی و ثانوی ۱۳۸۹/۰۲/۲۱ ثانیاً بحث ما در تقسیم حکم شرعی به اولی و ثانوی بود. یک مسئله در این رابطه این است که مقسم در این تقسیم آیا منحصراً حکم تکلیفی است یا شامل حکم وضعی هم می­شود؟ یعنی حکم شرعی تکلیفی تقسیم می­شود به اولی و ثانوی یا حکم وضعی هم داخل در محدوده مقسم هست؟ البته این مسئله مفروغ عنه است که مقسم این تقسیم حکم واقعی است، در مباحث گذشته گفتیم تقسیم حکم به حکم واقعی و ظاهری هم در احکام تکلیفیه است و هم در احکام وضعیه اما آیا تقسیم حکم واقعی به اولی و ثانوی شامل احکام وضعیه هم هست یا خیر؟ به نظر بدوی