بهمن ۱۳۹۸(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)

جلسه هفتاد و ششم – خاتمه بحث عدالت

جلسه ۷۶ – PDF جلسه هفتاد و ششم خاتمه بحث عدالت ۱۳۹۱/۱۲/۰۲              خلاصه جلسه گذشته بحث پیرامون ادله­ دال بر اعتبار مرتبه کامل­تری از عدالت در قاضی و مفتی بود؛ دو دلیل ذکر شد که دلیل اول مورد بررسی قرار گرفت و پنج اشکال به این دلیل وارد کردیم. بررسی مؤید در ذیل دلیل اول روایتی از امیرالمؤمنین(ع) به عنوان مؤید ذکر شده بود که امیرالمؤمنین(ع) به شریح قاضی فرمودند: «يَا شُرَيْحُ قَدْ جَلَسْتَ‏ مَجْلِساً لَا يَجْلِسُهُ إِلَّا نَبِيٌّ أَوْ وَصِيُّ نَبِيٍّ أَوْ شَقِي‏» بر جایگاهی تکیه­ زده­ای که از دو حال خارج نیست یا نبی و وصی نبی بر این مسند تکیه می­زند یا یک انسان شقی. مستدل به این روایت به عنوان

جلسه هفتاد و پنجم – خاتمه بحث عدالت

جلسه ۷۵ – PDF جلسه هفتاد و پنجم خاتمه بحث عدالت ۱۳۹۱/۱۲/۰۱              خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله دال بر اختلاف مرتبه­ی عدالت بین قاضی و مفتی از یک طرف و شاهد و امام جماعت از طرف دیگر بود به عبارت دیگر ادله قول به اخص بودن معنای عدالت در حاکم شرع یعنی عدالت معتبر در قاضی و مفتی اخص است از عدالت معتبر در امام جماعت و شاهد؛ عرض کردیم به ادله­ای تمسک شده است. دلیل اول و دوم بیان شد؛ دلیل دوم روایات بود عرض کردیم دو طایفه از روایات مورد استناد قرار گرفته یکی روایت امام سجاد (ع) و دسته دوم هم روایاتی دال بر اینکه علم حقیقی و معرفت حقیقی

جلسه هفتاد و چهارم – خاتمه در بحث عدالت

جلسه ۷۴ – PDF جلسه هفتاد و چهارم خاتمه در بحث عدالت ۱۳۹۱/۱۱/۳۰              خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که آیا عدالت معتبر در حاکم شرع یعنی قاضی و مفتی، به همان معنایی است که در مورد امام جماعت و شاهد معتبر است یا متفاوت از آن است؟ عرض کردیم بعضی قائلند به تفاوت مرتبه عدالت در این دو مورد؛ از جمله مرحوم صاحب حدائق قائل به این نظریه است. [۱] ایشان استشهاد می­کند به کلمات بعضی از بزرگان دیگر که آنها هم قائل به همین نظریه هستند. عرض کردیم این قول به ادله­ای استناد کرده دلیل اول را بیان کردیم. دلیل دوم: روایات اگر بخواهیم روایاتی که در این رابطه وارد شده

جلسه هفتاد و سوم – زوال و عود عدالت – خاتمه در بحث عدالت

جلسه ۷۳ – PDF جلسه هفتاد و سوم زوال و عود عدالت- خاتمه در بحث عدالت ۱۳۹۱/۱۱/۲۹              تنبیهان تنبیه اول: کلام محقق حائری دو تنبیه در ذیل بحث گذشته باقی مانده که باید بررسی کنیم؛ در جلسه گذشته عرض کردیم همان گونه که عدالت حکماً با ارتکاب کبیره زائل می­شود به توبه هم بر می­گردد لکن بحث این است که آیا عود عدالت به توبه مطلق است یا این منوط به چیز دیگری هم هست؟ در این رابطه محقق حائری یک کلامی دارند؛ ایشان در مورد قبول شهادت به توبه به واسطه اتیان به کبیره یک قیدی ذکر کرده که جای تأمل دارد. تعبیر ایشان این است: شهادت به واسطه توبه قبول می­شود به

جلسه هفتاد و دوم-زوال و عود عدالت

دانلود-جلسه هفتاد و دوم-PDF جلسه هفتاد و دوم زوال و عود عدالت ۲۸/۱۱/۱۳۹۱ مسئله بیست و نهم: « تزول صفة العدالة حكماً بارتكاب الكبائر أو الاصرار على الصغائر ، بل بارتكاب الصغائر على الاحوط ، و تعود بالتوبة إذا كانت الملكة المذكورة باقية». امام (ره) در مسئله بیست و نهم پیرامون زوال و عود عدالت مطالبی را بیان می­کنند. بعد از آنکه شرطیت عدالت در مفتی در مسئله بیست و هفتم ثابت شد و در مسئله بیست و هشتم عدالت تعریف شد، اینجا می­فرماید آن عدالت چگونه زائل می­شود و چگونه برمی­گردد؛ می­فرماید: صفت عدالت به سبب ارتکاب کبائر یا اصرار بر صغائر حکماً زائل می­شود بلکه احوط آن است که عدالت به ارتکاب صغائر نیز حکماً زائل می­شود و

جلسه هفتاد و دوم – زوال و عود عدالت

جلسه ۷۲ – PDF جلسه هفتاد و دوم زوال و عود عدالت ۱۳۹۱/۱۱/۲۸              مسئله بیست و نهم « تزول صفة العدالة حكماً بارتكاب الكبائر أو الاصرار على الصغائر ، بل بارتكاب الصغائر على الاحوط ، و تعود بالتوبة إذا كانت الملكة المذكورة باقية». امام (ره) در مسئله بیست و نهم پیرامون زوال و عود عدالت مطالبی را بیان می­کنند. بعد از آنکه شرطیت عدالت در مفتی در مسئله بیست و هفتم ثابت شد و در مسئله بیست و هشتم عدالت تعریف شد، اینجا می­فرماید آن عدالت چگونه زائل می­شود و چگونه برمی­گردد؛ می­فرماید: صفت عدالت به سبب ارتکاب کبائر یا اصرار بر صغائر حکماً زائل می­شود بلکه احوط آن است که عدالت به ارتکاب

جلسه هفتاد و یکم – اعتبار مروت در معنای عدالت – ادله عدم اعتبار

جلسه ۷۱ – PDF جلسه هفتاد و یکم اعتبار مروت در معنای عدالت – ادله عدم اعتبار ۱۳۹۱/۱۱/۲۱              خلاصه جلسه گذشته دو دلیل از ادله عدم اعتبار مروت در عدالت ذکر شد و مشخص گردید این دو دلیل از اشکال و شبهه مصون می­باشد. دلیل سوم به بعضی از روایات بر عدم اعتبار مروت در عدالت استناد شده که دو دسته می­باشند؛ دسته اول روایاتی که به اطلاق آنها اخذ شده و دسته دوم بعضی دیگر از روایات که ظهور یا نص بر عدم اعتبار مروت می­باشند. دسته اول به اطلاق دو روایت اخذ شده به این معنی که این دو عبارت از دو روایت به حسب ظاهر شامل فرض ارتکاب عمل منافی مروت

جلسه هفتاد – اعتبار مروت در معنای عدالت – ادله عدم اعتبار

جلسه ۷۰ – PDF جلسه هفتاد اعتبار مروت در معنای عدالت – ادله عدم اعتبار ۱۳۹۱/۱۱/۲۴              خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله قائلین به اعتبار مروت در تحقق عدالت بود؛ دو دلیل مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد این دو دلیل نمی-تواند اثبات کند که مروت در معنای عدالت معتبر است. دلیل سوم این دلیل یک قیاس اقترانی است که از دو مقدمه تشکیل شده است مثل اقیسه¬ای که برای استدلال مورد استفاده قرار می-گیرد: مقدمه اول: کسی که از مردم خجالت نکشد و از آنها حیا نکند، از خدا هم حیا نمی¬کند. مقدمه دوم: کسی که از خداوند حیا نکند عادل نیست. نتیجه: کسی که از مردم حیا نکند، عادل نیست. مقدمه

جلسه شصت و نهم – اعتبار مروت در معنای عدالت – ادله عدم اعتبار

جلسه ۶۹ – PDF جلسه شصت و نهم اعتبار مروت در معنای عدالت – ادله عدم اعتبار ۱۳۹۱/۱۱/۲۳              خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله قول اول در باب اعتبار مروئت در معنای عدالت بود؛ قول اول این بود که مروئت در تحقق عدالت معتبر است. چند دلیل بر این قول اقامه شده؛ دلیل اول یک فقره از صحیحة ابن ابی یعفور بود؛ اولین جمله این روایت یعنی عبارت «أن تعرفوه بالستر و العفاف» مورد استناد واقع شده است. عرض شد برای استدلال به این فقره سه تقریب ذکر شده که دو تقریب را بیان کردیم، حال به بیان و بررسی تقریب سوم می¬پردازیم: تقریب سوم طبق این تقریب جمله «أن تعرفوه بالستر و العفاف»

جلسه شصت و هشتم – اعتبار مروت در معنای عدالت

جلسه ۶۸ – PDF جلسه شصت و هشتم اعتبار مروت در معنای عدالت ۱۳۹۱/۱۱/۲۱              خلاصه جلسه گذشته بحث در اعتبار مروئت در معنای عدالت و تحقق وصف عدالت بود؛ در مقام اول درباره معنای مروئت بحث کردیم و معنای آن فی الجمله معلوم گردید اما مقام دوم پیرامون اصل اعتبار مروئت در معنای عدالت است. عرض کردیم این مسئله در کلمات فقهاء متقدم مطرح نشده یعنی آنها مروئت را در معنای عدالت معتبر نمی­دانستند و از زمان علامه به بعد این مسئله مطرح شده است. فی الجمله در این رابطه دو قول وجود دارد: بعضی از فقها معتقدند مروئت در عدالت معتبر است و بعضی آن را در عدالت معتبر نمی­دانند و اشاره کردیم