بهمن ۱۳۹۸(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)

جلسه هفتاد و هفتم – مسئله هشتم- تعلق خمس به زیادة حکمیة در غیر مال التجارة – ادله قول به عدم ثبوت خمس مطلقا

جلسه ۷۷ – PDF جلسه هفتاد و هفتم مسئله هشتم- تعلق خمس به زیادة حکمیة در غیر مال التجارة-ادله قول به عدم ثبوت خمس مطلقا ۱۳۹۴/۱۲/۱۷         بررسی زیاده عینیه حکمیه بعد از روشن شدن حکم زیاده عینیه اعم از متصله و منفصله، درباره زیاده حکمیه بحث خواهیم کرد. مقصود از زیاده حکمیه این است که عین بدون آنکه متصلاً یا منفصلاً زیاده ای در آن محقق شود، ارتفاع قیمت پیدا کند؛ یعنی در بازار به هر دلیلی قیمت عین افزایش پیدا کند. توجه داشته باشید که طبق فرض مسأله این عین، عینی است که یا خمس به آن متعلق نمی شود یا اگر هم متعلق شده، خمس آن پرداخت شده است. اما مع‏ذلک بدون اینکه اضافه‎ای

جلسه هفتاد و ششم – مسئله هشتم – تعلق خمس به زیادة عینیه – بررسی دو اشکال

جلسه ۷۶ – PDF جلسه هفتاد و ششم مسئله هشتم- تعلق خمس به زیادة عینیه- بررسی دو اشکال ۱۳۹۴/۱۲/۱۶         خلاصه جلسه گذشته عرض شد در مورد تعلق خمس به زیاده متصله دو اشکال شده است؛ اشکال اول را ذکر کردیم و پاسخ دادیم. محصل اشکال اول این بود که حتی اگر ما خمس را در مطلق فائده ثابت بدانیم چون زیاده متصله نزد عرف از مصادیق فائده محسوب نمی‎شود نمی‎توانیم حکم به ثبوت خمس کنیم. به این اشکال پاسخ دادیم؛ عرض کردیم در صدق فائده بر این زیاده مشکلی وجود ندارد، چه بسا فائده نصیب انسان شود اما بالفعل قابل استیفا نباشد. استیفای فائده و فعلیت فائده در صدق عنوان فائده دخیل نیست. به تعبیر دقیق

جلسه هفتاد و پنجم – مسئله هشتم – تعلق خمس به زیادة عینیه – بررسی دو اشکال

جلسه ۷۵ – PDF جلسه هفتاد و پنجم مسئله هشتم- تعلق خمس به زیادة عینیه- بررسی دو اشکال ۱۳۹۴/۱۲/۱۵         بررسی دو اشکال در مورد تعلق خمس به زیاده متصله عرض کردیم که مقتضای عمومات و ادله‎ای که خمس را در مطلق فائده ثابت می‌کنند، ثبوت خمس در زیاده عینیه است. هرچند این زیاده مربوط به عینی باشد که خمس آن قبلاً داده شده یا اساساً از ابتدا متعلق خمس نبوده است. اشکال اول در اینجا یک شبهه و اشکالی مطرح شده (البته بعضی از دوستان هم جلسه گذشته این سوال و شبهه را مطرح کردند) این شبهه و سوال مربوط به تعلق خمس به زیاده عینیه متصله است، هرچند قابل تعمیم به زیاده عینیه منفصله هم

جلسه هفتاد و چهارم – مسئله هشتم- تعلق خمس به زیادة عینیة در اموالی که خمس ندارند

جلسه ۷۴ – PDF جلسه هفتاد و چهارم مسئله هشتم- تعلق خمس به زیادة عینیة در اموالی که خمس ندارند ۱۳۹۴/۱۲/۱۲         خلاصه جلسه گذشته در مسئله هشتم بحث از تعلق خمس به زیادۀ حکمیۀ در اعیانی است که یا متعلق خمس نیستند یا خمس آنها قبلاً پرداخت شده است، عرض کردیم امام(ره) متعرض زیادۀ عینیۀ اعم از متصله و منفصله در این مسئله نشده‎اند، اما مرحوم سید در مسئله پنجاه و سوم به این موضوع هم رسیدگی کرده‎اند. علی أی حال ما برای اینکه بحث را کامل کنیم هم حکم در زیادۀ عینیۀ و هم در زیادۀ حکمیۀ را بررسی خواهیم کرد. حکم مسئله در زیادة عینیة اما در مورد زیادۀ عینیۀ به طور کلی این

جلسه هفتاد و سوم – مقام چهارم : استثناء مؤونة – جهة ثانیة : مطلب سوم : تقیید مؤونۀ مستثنی به سنۀ (قمری یا شمسی بودن سنة)

جلسه ۷۳ – PDF جلسه هفتاد و سوم مقام چهارم: استثناء مؤونة– جهة ثانیة: مطلب سوم: تقیید مؤونۀ مستثنی به سنۀ (قمری یا شمسی بودن سنة) ۱۳۹۴/۱۲/۱۱         قمری یا شمسی بودن سنة مسئله‎ای که از بحث تقیید مؤونۀ به سنۀ باقی مانده این است که، آیا مقصود سنۀ قمریۀ است یا سنۀ شمسیۀ؟ در اینجا دو احتمال وجود دارد؛ یکی اینکه مراد سنۀ قمریۀ است؛ چون در اینجا بحث از اتمام سنۀ است و وقتی گفته می‌شود خمس در مازاد بر مؤونۀ سنۀ واجب می‌شود. مقصود آن سنۀای است که در باب زکات هم اصحاب آن را پذیرفته‎اند، در باب زکات ملاک را سنۀ قمریۀ می‌دانند. لکن به نظر می‌رسد با توجه به دلیل استثناء مؤونۀ

جلسه هفتاد و دوم – مقام چهارم : استثناء مؤونة – جهة ثانیة : مطلب سوم : تقیید مؤونۀ مستثنی به سنۀ

جلسه ۷۲ – PDF جلسه هفتاد و دوم مقام چهارم: استثناء مؤونة– جهة ثانیة: مطلب سوم: تقیید مؤونۀ مستثنی به سنۀ ۱۳۹۴/۱۲/۱۰         مروری بر مباحث گذشته دلیل پنجم بر تقیید مؤونۀ به سنۀ، روایات است، عرض کردیم به دو طائفه از روایات استدلال شده است. طائفه اولی را در جلسه گذشته بیان کردیم، طائفه دوم روایات مربوط به باب زکات است که در آن فقیری که مستحق زکات است به کسی تعریف شده که مؤونۀ سنۀ خودش و عیالش را مالک نباشد، نه فعلاً و نه قوتاً، این روایات و تقریب استدلال به آنها را بیان می‌کنیم. روایت اول «عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ الدَّغْشِيِّ قَالَ‏ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ (ع) عَنِ السَّائِلِ وَ

جلسه هفتاد و یکم – مقام چهارم: استثناء مؤونة – جهة ثانیة : مطلب سوم : تقیید مؤونة مستثنی به سنة

جلسه ۷۱ – PDF جلسه هفتاد و یکم مقام چهارم: استثناء مؤونة– جهة ثانیة: مطلب سوم: تقیید مؤونة مستثنی به سنة ۱۳۹۴/۱۲/۰۹         مرور مباحث گذشته بحث در مقام چهارم یعنی بحث از استثناء مؤونۀ بود؛ در مورد استثناء مؤونۀ دو جهت مورد بحث بود و در جهت دوم چند مطلب مورد بررسی قرار گرفت. مطلب سوم بحث از تقیید مؤونۀ به سنۀ بود، گفتیم بعد از آنکه قرار شد خمس در فوائد بعد از کسر مؤونۀ تحصیل و مؤونۀ شخص ثابت شود بجز مواردی که از شمول استثناء مؤونۀ شخص خارج هستند، مثل معدن و کنز و امثال اینها، می‌خواهیم ببینیم چرا مؤونۀ شخص مقید به سنۀ شده است، چند دلیل بر تقیید مؤونۀ به سنۀ

جلسه هفتاد – مقام چهارم: استثناء مؤونة – جهةثانیة: مطلب سوم : تقیید مؤونۀ مستثنی به سنۀ

جلسه ۷۰ – PDF جلسه هفتاد مقام چهارم:استثناء مؤونة–جهةثانیة: مطلب سوم:تقیید مؤونۀ مستثنی به سنۀ ۱۳۹۴/۱۱/۲۶         مروری بر مباحث گذشته در اول بحث از جهت دوم یعنی بحث از استثناء مؤونة گفتیم در این مقام چهار مسئله مطرح است؛ مسئله اول درباره اصل استثناء بود اینکه چرا اصولاً مؤونة باید استثناء شود. مطلب دوم پیرامون استثناء مؤونۀ شخص بود، اصل اینکه مؤونۀ شخص و اهل و عیال او کسر می‌شود و چنانچه زیاد آمده آنوقت خمس واجب می‌شود، این هم به تفصیل مورد بحث قرار گرفت و معلوم شد محدوده مستثنی منه کدام است یعنی مطلب دوم پیرامون محدوده مستثنی منه در مؤونۀ شخص بود (اینکه مؤونۀ شخص در چه اموری استثناء می‌شود و در چه

جلسه شصت و نهم – مقام چهارم: استثناء مؤونة – جهة ثانیة: مطلب دوم: محدوده مستثنی‎منه در مؤونة شخص

جلسه ۶۹ – PDF جلسه شصت و نهم مقام چهارم: استثناء مؤونة– جهة ثانیة: مطلب دوم: محدوده مستثنی‎منه در مؤونة شخص ۱۳۹۴/۱۱/۲۶         بررسی استثناء  مؤونۀ شخص در سه مورد از بحث در استثناء مؤونۀ شخص و محدوده مستثنی منه تنها یک مطلب باقی مانده که با بررسی آن مطلب، سخن ما در مطلب دوم تمام می‌شود. تا اینجا معلوم شد مؤونۀ شخص از اصناف مختلف خمس بجز معدن و کنز و غوص استثناء می‌شود، در کنز و معدن و غوص به دلیل شهرت قویه ما احتیاط کردیم و گفتیم احتیاطاً مؤونۀ سنۀ استثناء نمی‌شود، سه مورد از مواردی که متعلق خمس هستند یعنی غنائم جنگی، زمینی که کافر آن را از مسلمان می‌خرد و مال حلال

جلسه شصت و هشتم – مقام چهارم : استثناء مؤونة – جهةثانیة: مطلب دوم : محدوده مستثنی‎منه در مؤونة شخص

جلسه ۶۸ – PDF جلسه شصت و هشتم مقام چهارم:استثناء مؤونة–جهةثانیة: مطلب دوم:محدوده مستثنی‎منه در مؤونة شخص ۱۳۹۴/۱۱/۲۵         دلیل پنجم دلیل پنجم بر عدم استثناء مؤونۀ شخص در معدن و کنز و غوص، یک قیاس استثنایی می‌باشد؛ این قیاس این است که: •    اگر مؤونۀ شخص در معدن و کنز و غوص استثناء شده بود، باید دلیلی و روایتی بر آن دلالت می‌کرد. •    لکن دلیل و روایتی بر این مطلب دلالت نکرده است. •    پس مؤونۀ شخص از معدن و کنز و غوص استثناء نشده است. «إن کان المقدم فالتالی، لکن التالی باطلٌ، فالمقدم مثله»، اینجا هم به چنین قیاسی استدلال شده است. مقدمه اولی در قیاس استثنایی در واقع یک جمله شرطیه می‌باشد که