خارج اصول – جلسه هفتاد و یکم – آثار قطع – اثر دوم: حجیت قطع – بررسی نظر محقق اصفهانی – اشکال اول و دوم و سوم    

جلسه ۷۱ – PDF

جلسه هفتاد و یکم

آثار قطع – اثر دوم: حجیت قطع – بررسی نظر محقق اصفهانی – اشکال اول و دوم و سوم    

۱۴۰۱/۱۱/۱۹

 

خلاصه جلسه گذشته

عرض کردیم در مورد اثر دوم قطع، یعنی منجزیت و معذریت یا به تعبیر دیگر حجیت، محقق اصفهانی مطلبی دارند که محصل آن این است که تنجز تکلیف به معنای استحقاق عقاب، امر ذاتی و قهری نیست، بلکه یک امر جعلی عقلایی است. یعنی استحقاق عقاب از احکام عقلائیه و از مصادیق یکی از قضایای مشهوره است. لذا حکم عقل محسوب نمی‎شود. این مدعای محقق اصفهانی است و آثاری نیز بر این مبنا مترتب می‎شود.
این نظر ریشه‎اش این است که حسن عدل و قبح ظلم از قضایای مشهوره است و استحقاق عقاب بر می‎گردد به حسن عدل و قبح ظلم. پس مبنای این مسئله همان حسن عدل و قبح ظلم است، زیرا کسی که با یقین به تکلیف با آن مخالفت کند این خروج از زی عبودیت و بندگی است و لذا هتک و ظلم نسبت به مولا حساب می‎شود و ظلم نیز قبیح است، زیرا عقلاء تطابقت علی قبحه.

بررسی نظر محقق اصفهانی

این نظر مورد اشکال قرار گرفته است، چند اشکال به محقق اصفهانی وارد شده است، هم محقق خویی و هم شهید صدر و دیگران اشکالاتی را متوجه ایشان کردند، چند اشکال اینجا می‎توانیم ذکر کنیم.

اشکال اول

اینکه منجزیت و معذریت قطع یا به تعبیر دیگر استحقاق عقاب از امور جعلی عقلایی باشد قابل ایراد است از این جهت که چنانچه در عالم هیچ انسانی زندگی نمی‎کرد و هنوز اجتماع انسانی شکل نگرفته بود، باز هم انسان آن را می‎فهمید و درک می‎کرد، یعنی اگر مثلا غیر از آدم ابوالبشر هیچ انسانی در این عالم نبود باز این قابل درک بود، یعنی یقین او برای او حجیت داشت و منجز و معذر محسوب می‎شد. آنگاه با این وصف چگونه می‎توانیم بگوییم این به اعتبار حفظ نظام و ابقاء نسل از سوی عقلاء جعل شده است؟ ایشان گفتند این یک امر جعلی عقلایی است که حفظا للنظام و ابقائا للنوع صورت گرفته است. اشکال این است که لولا الاجتماع، باز قطع برای بشر حجیت داشت، قطع و یقینش برایش حجت و منجز و معذر بود. لذا ابقاء نوع و حفظ نظام اصلا موضوعا منتفی می‎شود. این نشان می‎دهد مسئله قبح ظلم و حسن عدل یعنی این کبرایی که ما نحن فیه را می‎خواهد برگرداند به آن از قضایای مشهوره نیست، زیرا اگر از قضایای مشهوره بود و برای حفظ نظام و ابقاء نوع اعتبار شده بود، باید وقتی که هیچ بشری در این عالم نبود چنین درکی وجود نداشت در حالیکه مسلما این درک وجود دارد.

اشکال دوم

لازمه این سخن آن است که نسبت به تمام احکام شرعی ما این مطلب را بگوییم. یعنی مخالفت با هر حکم شرعی ولو فردی‎ترین حکم و عبادی‎ترین احکام، یعنی ملتزم شویم مخالفت با حکمی که یقین به آن پیدا کرده، فاعلش مستحق عقاب است زیرا ظلم بر مولا است و ظلم قبیح است و عقلا جمیعا توافق دارند بر قبح ظلم، یعنی اعتبار کردند قبح ظلم را برای ابقاء نوع و حفظ نظام. ولی آیا می‎توانیم این را در تمام موارد احکام شرعی ملتزم شویم؛ مثل اینکه کسی در امور عبادی فردی، با حکم مخالفت کند. آیا اینجا می‎توانیم بگوییم مخالفت با این تکلیف از باب حفظ نظام و ابقاء نوع مستلزم استحقاق عقاب است؟ واقعا کسی نمی‎تواند به این ملتزم شود.
اینها اشکالاتی است که محقق خویی کردند.

اشکال سوم

این اشکال را بعضی از شاگردان محقق خویی مطرح کردند. محقق اصفهانی که می‎گوید عقلا توافق دارند بر قبح ظلم و حسن عدل و اگر کسی با حکم و دستور مولا مخالفت کند، مستحق عقاب است چون هتک و ظلم و به مولا کرده، آیا می‎توانیم بگوییم معنای حکم عقلاء ادراک عقلا است؟ یعنی عقلاء اینطور می‎فهمند و درک می‎کنند؟ قطعا این منظور نیست، زیرا اگر منظور از نظر و حکم عقلاء این باشد که عقلاء ادراک می‎کنند قبح ظلم را، این معنایش این است که قبح ظلم یک امر واقعی است و اینها آن را درک کرده‎اند، در حالیکه مسلما نظر محقق اصفهانی این نیست، او می‎خواهد بگوید عقلاء بنای عملیشان بر این است که ظالم را مستحق ذم می‎دانند، می‎گویند این آدم مستحق ذم و سرزنش است، عادل را مستحق مدح و ستایش می‏دانند، یعنی آنها در بناء عملیشان نسبت به عادلان و ظالمان اینچنین قضاوتی دارند، یعنی کأنه اینطور اعتبار می‏کنند؛ ولی سوال این است که این بنای عملی عقلاء بدون جهت پیش آمده؟ چه چیز باعث شده که عقلاء توافق کنند که ظالم مستحق عقاب است و عادل مستحق پاداش؟ منشأ این توافق عقلا چیست؟ وقتی می‎گوییم عقلاء، بالاخره یعنی آن حیث عاقل بودن و داشتن قوه عاقله را برای اینها در نظر گرفته‎ایم، اینها بی‎جهت که حکم نمی‎کنند، بالاخره یک امر راجحی را دیدند و به خاطر آن گفتند ظالم مستحق ذم است و عادل مستحق مدح است، آن امر راجحی که به حسب ظاهر کلام محقق اصفهانی منشأ این بنای عملی شده عبارت است از حفظ نظام. ایشان فرمود حفظا للنظام و ابقائا للنوع.
پس عقلاء اگر حکم بر استحقاق عقاب برای کسی که با قطعش مخالفت می‎کند، کرده‎اند به این جهت است که به نظر آنها این ظلم است، این ظلم نیز از دید آنها قبیح است و دیدند اگر استحقاق عقاب برای ظالم را اعتبار نکنند نظام به هم می‎ریزد و نسل متلاشی می‎شود. پس آن امر راجحی که موجب این حکم شده حفظ نظام بوده است.
حال نقل کلام می کنیم به این امر راجح و می‏گوییم آیا رجحان حفظ نظام و ابقاء نوع و نسل، یک امر عقلی است یا عقلایی؟ چرا عقلا می‏گویند باید نظام حفظ شود؟ اگر بگوییم این یک امر عقلایی است سؤال می‎کنیم منشأ اینکه نظام باید حفظ شود از دید عقلاء چیست؟ به عبارت دیگر چه عاملی و چه امر راجحی وجود داشته که به خاطر آن می‎گویند باید نظام حفظ شود؟ بالاخره یک امری را باید ذکر کنیم، باز نقل کلام می‎کنیم به آن می‎گوییم آن عقلی است یا عقلایی و هکذا، بالاخره باید به یک جایی برسد که یک امر عقلی باشد و الا یتسلسل، که بالاخره منشأ حکم عقلا باید وجود رجحان در چیزی باشد و الا معنا ندارد که عقلاء بما هم عقلا بی‎جهت بدون هیچ سببی حکم به رجحان چیزی کنند. پس اگر رجحان حفظ نظام خودش یک امر عقلایی باشد سر از تسلسل در می‎آورد.
اگر هم بگویید حفظ نظام یک امر عقلی است لازمه‎اش این است که حسن عدل و قبح ظلم امری عقلایی نباشد بلکه خودشان یک امور واقعیه عقلیه باشند، زیرا این مسئله را از مصادیق آن عنوان قرار داده‎اند. یعنی حسن عدل و قبح ظلم مصداق حفظ نظام و ابقاء نوع شدند به گونه‎ای که اگر کسی مخالفت کند، یعنی در نظام اخلال ایجاد کرده.
پس نتیجه این شد که حسن عدل و قبح ظلم نمی‎تواند از قضایای مشهوره باشد. زیرا اگر عقلا توافق کنند بر قبح ظلم، باید منشأداشته باشد مثلا حفظ نظام باشد طبق بیان ایشان، اگر بگوییم این عقلایی است، می‎گوییم منشأ آن چیست؟ و هکذا ادامه پیدا می‎کند تا برسد به اینکه منشأ عقلی داشته باشد و اگر منشأ عقلی داشته باشد نفی مدعای ایشان است.
این هم اشکال سومی است که اینجا شده است.
سوال:
استاد: اشکال همین است که این مورد اصلا نمی‎تواند جزء مشهورات باشند. مشهورات القضایا التی مما تطابقت علیها آراء العقلاء، منظور است. آن تطابقت یعنی مورد تطابق همه عقلا است مثل همین حسن عدل و قبح ظلم.

بحث جلسه آینده

اشکال دیگری نیز شهید صدر دارد که باید آن را نیز عرض کنیم و سپس آنها را بررسی کنیم.

در شرایطی که همه بدخواهان علیه مردم و انقلاب متحد شده‎اند باید همه ملت یکپارچه در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کنند

روز شنبه، روز ۲۲ بهمن و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران است. در مورد اصل این مطلب قبلا صحبت کردیم، الان فقط می‎خواهم راجع به اهمیت حضوردر راهپیمایی ۲۲ بهمن مطالبی را عرض کنم.
امسال شرایط بسیار حساس و استثنایی و مهم است. به راستی تمام دشمنان این کشور، تمام مخالفان دین و مذهب و به یک معنا مخالفان هویت اسلامی و ایرانی ما، دست به دست هم داده‌اند و با تمام توان به میدان آمد‎ه‎اند و از نقاط ضعف ما دارند سوء استفاده می‎کنند تا آسیب جدی بر پیکره این ملت، این کشور، اسلام ، روحانیت و وحدت مردم وارد کنند؛ تردیدی در این نیست. لذا کسی که اندک دل‎سوزیی داشته باشد، با همه اشکالاتی که وجود دارد و ما نیز اذعان داریم به این اشکالات، باید با تمام توان در برابر اجانب و بدخواهان به دفاع برخیزد.
اشکالات فراوان است، مهمترین آنها مشکلات معیشتی مردم و گرفتاری‎های آنان است. هیچ تردیدی در آن نیست، بعضا سوء مدیریت‎ها، در کنار تحریم‎های ظالمانه که بر این مردم وارد شده است. الان دیگر لازم به گفتن نیست که لحظه‎ای قیمت‎ها ارتفاع پیدا می‎کند و زندگی را برای عموم مردم و از جمله طلاب و آنهایی که با مشکلات و گرفتاری‎های فراوانی مواجه هستند، سخت کرده است. با این حال فشارها و هجمه‎های فراوانی به ملت و کشور و نظام در این ماه‎های اخیر وارد شده و در حال وارد شدن است.
تمام مخالفین ایران، با همه سلائق، از چپ کمونیست و مارکسیست بگیرید تا سلطنت طلب، با هم متحد شدند تا بساط این کشور را به هم بریزند. آنها برای ۲۲ بهمن فراخوان سراسری در دنیا دادند و از تمام مخالفان جمهوری اسلامی درخواست کرد‎ه‎اند در اجتماعاتی شرکت کنند و علیه انقلاب و این نظام قدرت نمایی کنند. در سراسر جهان این فراخوان را دادند، روز ۲۲ بهمن، آن ظالم زاده که از نظر ریشه و خانواده بی اصل و نسب است و خودش هم بی‎شخصیت و عیاش گرفته تا … و واقعا چیزی که ذره‎ای در وجود آنها نیست دلسوزی به حال این کشور و مردم است و تمام عمرشان نیز به عیاشی و خوش‎گذرانی مشغول بودند اینها همه مشغول قدرت نمایی شده‎اند، اگر چه بعد از این اغتشاشات مقداری سرخورده شده‎اند که چرا مسائل آنطور که آنها می‎خواستند پیش نرفت. بحمدلله مردم با تمام دلخوری‎هایشان واقعا ایثار را به حد کمال رساندند و می‎رسانند، صبوری را به حد کمال رساندند با همه گرفتاری‎هایی که دارند مراقبند که دشمن نفوذ نکند وآسیب بزند، همین مردمی که از صبح تا شب با مشکلات زیادی دسته و پنجه نرم می‎کنند و هر کسی آن را لمس می‎کند، اما به وقتش، همه اینها را نادیده می‏گیرند و دفاع می‎کنند از اسلام و انقلاب و دین و یکپارچگی این کشور تمامیت ارضی این مملکت، حفظ علم اسلام و تشیع، تا به حال اینطور بوده، هر جایی که نیاز بوده مردم حضور پیدا کردند، کوتاهی نکردند و قصور نداشتند. در صحنه‎های متفاوت؛ در دفاع مقدس در مشکلاتی که پیش می‎آید زلزله و سیل که پیش می‎آید، در همین کرونا واقعا مهربانانه به کمک یکدیگر شتافتند، مهمترینش همین صبوری و مقاومت و خویشتن داری است که دارند، در این ایام که اغتشاشات پیش آمد همراهی نکردند با اغتشاشگران، من مطمئنم در این صحنه نیز انشاء‎الله آنها را مأیوس خواهند کرد و انقلاب را به عنوان حقیقتی که محصول پایمردی‎ها و نتیجه زحمات خود مردم است و خون‎های زیادی برای آن داده شده، سرمایه‎های مادی و معنوی فراوانی در این راه از دست رفته، به سادگی حاضر نیستند در معرض آسیب و خطر قرار بگیرد، نمی‎توانند تماشا کنند که جمعی که هیچگاه به فکر این ملت و این کشور نبودند، میدان دار شوند آن وقتی که نیاز داشتند اینها پشت کردند، بلکه به دشمنان کمک کردند که فشارها و تحریم‎های بیشتری را متوجه این مردم بکنند.
لذا راهپیمایی امسال بسیار اهمیت دارد، کسی عذر و بهانه ‎ای برای عدم شرکت نیاورد و انشاء الله همه با هم قدرت و اقتدار این کشور و نظام را به دنیا و بدخواهان و دشمنان این مملکت نشان دهیم و انشاء الله حضور یکپارچه و قوی باعث شود که آنها تجدید نظر کنند در نگاهشان به این کشور.
از این طرف نیز از مسئولین می‏خواهیم که تقدیر و تشکر از مردم فقط به زبان و لسان نباشد، تقدیر و تشکر فقط منحصر به این ایام نشود، عملا باید از این ملت تشکر کرد و تشکر عملی از مردم خدمت بیشتر، خدمت بی‎شائبه و شبانه روزی به این مردم است که مشکلاتشان کم شود، وضع معیشت بهبود پیدا کند، آرامش داشته باشند و انشاء‎الله یک زندگی مشحون از فضائل و مملو از بهره‎های مادی و معنوی برای آنان و نسل های آینده فراهم شود. تقدیر و تشکر باید با تدبیر و برنامه‏ریزی و دور اندیشی صورت بگیرد، تقدیر و تشکر واقعی این است.
البته پیشرفت‎هایی که بعد از انقلاب صورت گرفته، انصافا قابل توجه است. نباید بگوییم هیچ کاری صورت نگرفته است، پیشرفت‎های مختلفی در ابعاد مختلف چه فناوری و چه خدمت رسانی به اقشار ساکن در روستاها، اما اینها کافی نیست و مطابق با شأن و منزلت مردم ایران نیست و باید با امید به آینده روشن به این سو حرکت کنیم
انشاء الله همه دست به دست هم بدهیم تا این مشکلات را بر طرف کنیم.

برچسب‌ها:, , , , , ,