جلسه دوم – طرق تحمل روایت- سماع

جلسه ۲ – PDF 

جلسه دوم

طرق تحمل روایت- سماع

۱۳۹۲/۰۷/۰۹

تحمل روایت:

یکی از مباحث مهم در علم رجال بحث از تحمل روایت است و بحث دیگری که در ادامه این بحث مطرح می‏شود بحث نقل روایت است، معلوم است هر روایتی که می‏خواهد نقل شود ابتدا باید اخذ شود، اخذ و تحمل روایت هم طرق و راه‏هایی دارد، در مقام اول بحث از طرق تحمل روایت مطرح می‏شود که راه‏های اخذ روایت چیست و اعتبار و جایگاه این طرق باید بررسی شود، سپس به بحث از نقل روایت خواهیم پرداخت که خود نقل روایت هم طرق مختلف دارد، یک جهتی که در مواجهه با روایات برای ما می‏تواند مهم باشد و در ارزیابی روایت تأثیرگذار است این است که ببینیم این روایت از چه طریقی نقل شده، لذا طرقی برای نقل روایت وجود دارد که بعضی از آنها قابل اعتماد نیست و بعض دیگر قابل اعتماد است، شناخت این طرق که البته به کمک علائم و نشانه‏هایی صورت می‏گیرد مطلبی است که لازم است در این مجال مورد بررسی قرار گیرد.

مقام اول: طرق تحمل روایت

هشت طریق برای تحمل روایت ذکر شده که به آنها اشاره می‏کنیم و مباحثی که در این طرق دنبال می‏کنیم عبارتند از: تعریف و تبیین آن طریق، بررسی اعتبار آن طریق، بررسی اقسام آن طریق (اگر دارای اقسام باشد)، بررسی رتبه و جایگاه آن طریق در مقایسه با سایر طرق و نحوه حکایت راوی از آن طرق، یعنی گاهی نوع حکایت راوی، مبیّن کیفیت تحمل روایت است؛ مثلاً گاهی می‏گوید: «سمعتُ» و گاهی تعبیر دیگری به کار می‏برد.

طریق اول: سماع

سماع عبارت است از شنیدن حدیث از مشایخ، به این معنی که کسی حدیث را از خود شیخ بشنود که این ممکن است مباشرتاً باشد و ممکن است مع الواسطه باشد. در صورتی که حدیث مباشرتاً از خود شیخ شنیده شود مثل اینکه فرض کنید شیخ روایت در مسجد روایت را می‏خواند و شخص با گوش خود روایت را از شیخ بشنود و در این جهت بین اینکه مستمع یک نفر باشد یا بیشتر فرقی وجود ندارد، ممکن است شیخ در اتاق خودش روایت را برای شخص بخواند و ممکن است در مسجد در جمع گروهی کثیر بخواند.

 همچنین ممکن است شخص مستقیم مخاطب شیخ باشد، یعنی به تنهایی در مقابل شیخ نشسته و روایت را در حالی که خطاب تفصیلی به او متوجه است می‏شنود ولی گاهی در ضمن یک جمع مخاطب واقع شده مثلاً در جمع ۱۰۰ نفر در مسجد نشسته که در این صورت هم مخاطب است ولی خطابی که متوجه او شده اجمالی است. پس فرقی نمی‏کند مخاطب یکی باشد یا بیشتر.

 همچنین فرقی نمی‏کند شیخ روایت را از روی کتاب بخواند یا از حفظ بخواند، آنچه مهم است این است که شخص روایت را از خود شیخ بشنود، حال اینکه شیخ روایت را از کتاب مصححی می‏خواند یا از حفظ فرقی در صدق سماع نمی‏کند، البته اگر بخواهیم اینها را با هم مقایسه کنیم شاید فرق داشته باشد بین جایی که از کتاب مصححی بخواند یا از حفظ و یا شخص مخاطب به خطاب تفصیلی باشد یا خطاب اجمالی، حتی ممکن است مخاطب هم نباشد یعنی شخص به مسجد رفته تا نماز بخواند و شیخی روایتی را برای شاگردان خود نقل می‏کند و او هم شنیده است، در این فرض شخص مخاطب شیخ نبوده اما سماع تحقق پیدا کرده است، پس سماع بر همه صوری که ذکر شد صدق می‏کند هر چند ممکن است رتبه آنها با هم متفاوت باشد.

گاهی هم ممکن است سماع با واسطه باشد. منظور از سماع با واسطه این نیست که شخص در مجلس حضور نداشته باشد و دیگری برای او نقل کند بلکه منظور این است که جمعیت مخاطبین شیخ زیاد است و شخص دیگری گفته‏های شیخ را برای دیگران املاء می‏کند مثل اینکه در مورد صاحب بن عباد گفته شده در مجلس روایی او شش نفر بوده‏اند که سخنان او را برای دیگران املاء می‏کرده‏اند یعنی نقش بلندگو را ایفاء می‏کرده‏اند.

تردیدی نیست که سماع با واسطه هم سماع است و طریق دیگری برای تحمل روایت محسوب نمی‏شود و حتی کسی که از طریق واسطه روایت را از شیخ می‏شنود می‏تواند بگوید «سمعتُ منه» یعنی سماع را به خود شیخ اسناد دهد و بگوید از خود شیخ شنیدم.

پس سماع یکی از طرق تحمل روایت و فرقی هم بین سماع مباشر و غیر مباشر نیست فی الجمله و همچنین فرقی بین سماع از این جهت که خطاب تفصیلی به شخص متوجه شده باشد یا خطاب اجمالی وجود ندارد و یا اصلاً مخاطب نباشد، همچنین فرق نمی‏کند شیخ روایت را از روی کتاب مصحح بخواند یا از حفظ بخواند، یعنی در سماع به عنوان طریق تحمل روایت قید و خصوصیتی غیر از خود سماع اخذ نشده است. البته در سماع، حضور در مجلس شرط است، حاضرین در مجلس می‏توانند مخاطب باشند و می‏توانند مخاطب نباشد لذا سماع شامل غیر مخاطبی که در مجلس حاضر است هم می‏شود اما شامل کسی که غایب است نمی‏شود و در مورد او نمی‏توان گفت روایت را از طریق سماع تحمل کرده است.

سؤال: آیا بر شنیدن از رادیو و تلویزیون هم سماع صدق می‏کند؟

استاد: در صورتی که برای انسان احراز شود که در آنچه می‏شنود هیچ گونه تصرفی از نظر کمی و کیفی صورت نگرفته و به تعبیر دیگر هیچ گونه سانسوری واقع نشده باشد و ما بدانیم آنچه می‏شنویم تمام آن چیزی است که گفته شده است این گونه شنیدن هم حکم سماع را دارد. البته اینکه آیا در چنین صورتی هم سماع از شیخ بر آن صدق می‏کند خالی از تأمل نیست، گاهی گفته می‏شود من از فلانی شنیدم که فلان سخن را گفت، آنچه به ذهن مخاطب خطور می‏کند این است که شخص در مجلس حضور داشته و آن سخن را شنیده است اما اگر شخص فیلم یا نوارِ سخنان او را گوش دهد می‏گوید من خودم شنیدم که چنین گفت، پس اگر قرینه‏ای ذکر نشود به ذهن می‏آید که شخص در مجلس حاضر بوده و شنیده ولی وقتی گفته می‏شود از تلویزیون یا رادیو شنیدم سماع خاصی است که سمع به ابزار و وسایل است لذا از این جهت شاید بتوان در آن خدشه کرد و الا در صدق سماع بر آن بحثی نیست لکن سماعی که مورد نظر است سماع از شیخ است به عنوان اینکه شنونده در مجلس حضور داشته و از او شنیده است، پس وقتی می‏گوید خودم شنیدم که این سخن را گفت، ظهور در حضور او در مجلس دارد اما اگر از رادیو و تلویزیون و امثال آن بشنود شاید صدق سماع مورد بحث بر آن صحیح نباشد اما شنیدن از رادیو و تلویزیون به صورت زنده یا شنیدن از تلفن مثل حضور در مجلس تلقی می‏شود لذا می‏تواند بگوید: «سمعتُ».

اعتبار سماع:

قطعاً این طریق معتبر است و بهترین طریق تحمل روایت است. وقتی خودش سخنی را از شیخ می‏شنود خصوصاً زمانی که این سماع مباشراً باشد نه با واسطه اعرف از دیگران است به روایتی که شنیده لذا در اعتبار این طریق بحثی نیست و در اینکه بهترین طریق تحمل روایت است هم بحثی نیست.

الفاظ سماع:

بیان تحمل روایت به نحو سماع با الفاظ مختلفی صورت می‏گیرد، می‏تواند بگوید: «حدّثنی فلانٌ»، «سمعتُ فلاناً»، «اخبرنی»، «انبأنی» یا بگوید «قال فلانٌ» که همه این عبارات می‏تواند دال بر سماع باشد اگر چه تعبیر «حدّثنی»، «اخبرنی» و «سمعتُ» از سایر تعابیر بهترند. استفاده از این تعابیر هم مختص به سماع مباشری نیست بلکه در سماع با واسطه هم می‏تواند از این الفاظ استفاده کند.