جلسه بیست و پنجم – ۵- عمر بن حنظله

جلسه ۲۵ – PDF 

جلسه بیست و پنجم

۵- عمر بن حنظله                 

۱۳۹۳/۰۲/۰۹

۵- عمر بن حنظله:

در مورد وثاقت عمر بن حنظله هم اختلاف واقع شده، تا اینجا در وثاقت و عدم وثاقت چهار نفر، یعنی علی بن ابی حمزه بطائنی، محمد بن سنان، سهل بن زیاد و معلی بن خنیس بحث کردیم، نفر پنجم عمر بن حنظله است، در مورد این شخص هم اختلاف شده لکن اختلافی که در مورد او واقع شده با اختلافی که در مورد روات گذشته صورت گرفته متفاوت است، در مورد روات قبلی که تا کنون مورد بحث قرار گرفتند اختلاف در این بود که آیا اینها ثقه هستند یا ضعیف؟ یعنی یک طرف از دو طرف اختلاف قائل به وثاقت این اشخاص و طرف دیگر قائل به عدم وثاقت بود اما اختلافی که در مورد عمر بن حنظله واقع شده به این نحو است که عده‏ای قائل به وثاقت او و عده‏ای دیگر قائل به عدم ثبوت وثاقت او هستند نه اینکه قائل به ضعف او باشند بلکه فقط می‏گویند وثاقت او ثابت نشده است.

اقوال:

بر این اساس در مورد وثاقت عمر بن حنظله دو قول وجود دارد:

قول اول: عده‏ای مثل شهید ثانی قائل به وثاقت عمر بن حنظله شده‏اند.

قول دوم: عده‏ای قائلند وثاقت عمر بن حنظله ثابت نشده از جمله مرحوم آقای خویی.

قدماء درباره عمر بن حنظله تصریح به وثاقت نکرده ولی در مقابل کلامی که دال بر ضعف او هم باشد در کلمات قدماء مشاهده نمی‏شود لذا وضعیت عمر بن حنظله از حیث وثاقت و عدم آن با بقیه روات فرق می‏کند چون در مورد بقیه روات اشاره کردیم که جمعی از قدماء قائل به وثاقت آنها بودند و جمعی هم آنها را به ضعف و کذب متهم کرده بودند اما در مورد عمر بن حنظله تصریحی به وثاقت او در کلمات قدماء مشاهده نشده و در عین حال کلامی هم که دال بر ضعف او باشد مشاهده نشده است.

به هر حال آنچه در مورد عمر بن حنظله می‏توان گفت این است که حدود ۷۰ روایت از عمر بن حنظله در کتب اربعه نقل شده و چند روایت مهم که مورد استناد فقهاء واقع شده از طریق عمر بن حنظله نقل شده است؛ یکی روایت مربوط به خبرین متعارضین است، دیگری روایت مربوط به وجوب تقلید از فقهاء، لذا بررسی وضعیت عمر بن حنظله صرف نظر از تعداد روایاتی که از او نقل شده از این جهت دارای اهمیت است که بعضی از روایات او در مسائل مهمی مورد استفاده واقع شده است.

ادله وثاقت:

دلیل اول: روایت اجلّاء از او

بعضی از اجلاء از جمله اصحاب اجماع مثل زرارة، ابن بکیر، ابن مُسکان و امثال اینها از عمر بن حنظله روایت نقل کرده‏اند که در این رابطه می‏توانید به کتاب معجم رجال الحدیث مراجعه کنید. بنابراین روایت اجلاء از عمر بن حنظله به عنوان دلیلی بر وثاقت او ذکر شده است.

دلیل دوم: روایت بعضی از مشایخ ثقات

بعضی از مشایخ ثقات مثل صفوان بن یحیی در موارد متعددی از عمر بن حنظله روایت نقل کرده است. صفوان بن یحیی از جمله سه نفری (ابن ابی عمیر، احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی و صفوان بن یحیی) است که «لایروون و لایرسلون الا عن ثقة» لذا روایت او از عمر بن حنظله دال بر وثاقت او می‏باشد.

دلیل سوم: کثرت روایات از ائمه (ع)

عمر بن حنظله روایات زیادی را از ائمه (ع) نقل کرده و کثرت روایت به واسطه بعضی از ادله دلیل بر وثاقت است از جمله این روایت که از امام صادق (ع) وارد شده که حضرت می‏فرمایند: «اعرفوا منازل الناس علی قدر روایاتهم عنّا» ؛ درجه و منزلت مردم را به اندازه روایاتی که از ما نقل می‏کنند بشناسید. البته همان گونه که قبلاً هم عرض کرده‏ایم کثرت روایت از توثیقات عامه محسوب نمی‏شود.

دلیل چهارم: عمل به روایات عمر بن حنظله

اصحاب به روایات عمر بن حنظله عمل کرده‏اند تا جایی که شاید در بعضی موارد روایت نقل شده از او تنها روایتی باشد که در مسئله مورد نظر وجود داشته باشد لذا اصحاب روایات او را تلقی به قبول کرده و بر طبق آن عمل کرده‏اند لذا عمل به روایات او حاکی از وثاقت اوست چون اگر قرار بود عمر بن حنظله موثق نباشد دلیلی وجود نداشت که به روایات او خصوصاً مقبوله صادر از او که مشهور است عمل کنند.

دلیل پنجم: روایات دال بر مدح او

روایت اول: قال: قلت لابی عبدالله (ع): «انّ عمر بن حنظله اتانا عنک بوقتٍ، فقال ابو عبدالله (ع): اذن لایکذب علینا» راوی می‏گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم عمر بن حنظله گاهی از طرف شما پیش ما می‏آید و مطالبی از شما را برای ما نقل می‏کند، امام (ع) فرمودند: او بر ما دروغ نمی‏بندد. این کلام امام (ع) صراحت در این دارد که عمر بن حنظله ثقه بوده است. روایت دیگری هم در فروع کافی نقل شده که می‏توانید مراجعه کنید.

روایت دوم: عن عمر بن حنظله قال: قلت لابی جعفر (ع): «انی اظنّ انّ لی عندک منزلةً، قال: أجل»؛ عمر بن حنظله می‏گوید: من به امام باقر (ع) عرض کردم: من گمان می‏کنم نزد شما منزلت و اعتباری دارم، حضرت (ع) فرمودند: بله همین طور است.

روایت سوم: قال ابوعبدالله (ع) لعمر بن حنظله: «یا ابا صخر انتم و الله علی دینی و دین آبائی و قال: لنشفعنّ ثلاث مرات، حتی یقول عدونا فما لنا من شافعین و لا صدیق حمیم»؛ امام صادق (ع) به عمر بن حنظله فرمودند: به خدا قسم شما بر دین من و دین پدران من هستید و من شما را شفاعت خواهم کرد تا جایی که دشمنان ما می‏گویند: پس برای ما شافعی نیست. سوگند امام صادق (ع) در این روایت مبنی بر استقامت عمر بن حنظله در دین آن حضرت و پدرانش و همچنین سوگند آن حضرت مبنی بر شفاعت از عمر بن حنظله دال بر قدر و منزلت اوست.

اگر چه گفتیم در کلمات بزرگان از قدماء علم رجال تصریح به وثاقت عمر بن حنظله مشاهده نمی‏شود اما او را از جمله اصحاب امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بر شمرده‏اند از جمله اینکه شیخ طوسی او را از اصحاب این دو امام بزرگوار ذکر کرده است. برقی هم او را از اصحاب امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بر شمرده است.

در بین بزرگان از جمله کسانی که به وثاقت عمر بن حنظله تصریح کرده شهید ثانی است که این هم می‏تواند مؤیدی بر وثاقت عمر بن حنظله باشد.

در مجموع با ملاحظه ادله‏ای که ذکر شده عده‏ای به وثاقت عمر بن حنظله قائل شده‏اند اما در مقابل بعضی اگر چه او را تضعیف نکرده‏اند اما می‏گویند وثاقت او برای ما ثابت نیست و این ادله نمی‏تواند وثاقت عمر بن حنظله را برای ما ثابت کند. حال باید اشکالات وارد شده بر ادله دال بر وثاقت عمر بن حنظله را ذکر و بررسی کنیم تا حق در مسئله روشن شود.