جلسه بيستم-جمع بندی بحث اعتبار روایات کافی

دانلود-جلسه بيستم-PDF

جلسه بيستم
جمع بندی بحث اعتبار روایات کافی
09/۱۲/۱۳۸۹

خلاصه جلسه گذشته:

بحث در مورد اعتبار روایات کافی تقریباً تمام شد و اگر خواسته باشیم یک جمع بندی از این بحث داشته باشیم می­توانیم بگوییم که روایات کافی مورد اعتماد است چون ما اشکالاتی را که نسبت به اعتبار روایات کافی مطرح شده بود پاسخ دادیم و مجموعه پاسخی که به این اشکالات دادیم به ضمیمه اینکه ما در مسئله­ی حجیت خبر واحد قائل به اعتبار خبر موثوق الصدور هستیم باعث صحت روایات کافی می­شود.

تکمله بحث اعتبار روایات کافی:

بحث اعتبار روایات کافی را با تذکر دو نکته مهم تکمیل می­کنیم:

۱ ـ حجیت خبر موثوق الصدور:

در حجیت خبر واحد دو مبنا وجود دارد:

۱) یکی اینکه خبر واحدی که موثوق الصدور باشد حجت است، اگر ما گفتیم خبر موثوق الصدور حجت است نیازی به بررسی تک­تک راویان و احراز ثقه بودن روات نداریم چون مهم این است که انسان به صدور روایت از معصوم اطمینان پیدا کند، ممکن است یک روایتی از نظر سندی ضعف­هایی داشته باشد ولی قرائنی در کنار آن روایت باشد که این قرائن موجب وثوق و اطمینان به صدور از معصوم بشود که اگر ما این مبنا را در حجیت خبر واحد پذیرفتیم ولو اینکه خبری مشتمل بر رواتی باشد که ضعیف باشند اما اگر قرائنی کنار آن باشد که موجب وثوق به صدور آن روایت شود آن خبر برای ما حجت است

۲) مبنای دوم در حجیت خبر واحد این است که خبری حجت است که راوی آن ثقه باشد که در این صورت باید ثقه بودن راوی احراز شود. طبق این مبنا اشتمال سند روایت بر یک راوی ضعیف و غیر ثقه روایت را از حجیت ساقط می­کند.

پس اگر مبنای ما در باب حجیت خبر این باشد که بگوییم خبر موثوق الصدور حجت است بسیاری از مشکلاتی که در رابطه با کتاب کافی و سایر کتب اربعه مطرح می­شود حل می­شود برای اینکه ما می­گوییم بخشی از روایات کافی که سند آنها صحیح است مشکلی ندارد، البته در اینکه عدد اسناد صحیح روایات کافی چقدر است اختلاف است مثلاً مرحوم محدث بحرانی روایات صحیح را از غیر صحیح تفکیک کرده­اند و مدعی هستند که از ۱۶۰۰۰ روایتی که در کتاب کافی ذکر شده است ۵۰۷۲ روایت صحیح است و ۱۱۸ روایت موثق هستند و ۳۰۲ روایت قوی هستند و ۹۴۸۵ روایت ضعیف هستند، مرحوم مجلسی هم در مرءات العقول و افراد دیگری هم این تفکیک را انجام داده­اند، آنچه که مسلم است این است که بخش زیادی از روایات کافی صحیح می­باشند آن بخش­هایی هم که روایات ضعیف یا حسن یا موثق هستند (بنا بر اصطلاح متأخرین) به نظر می­رسد که آنها هم با توجه به جهات و قرائنی معتبرند که یکی از آن قرائن این است که این روایات عمدتاً از اصول و کتب مشهوره اخذ شده­اند که اخذ از کتب معروفه و مشهوره موجب اعتبار روایت می­شود، بخشی از این روایات چون طریق نقل آنها منحصر نیست و طرق متعدد برای نقل آنها وجود دارد که بعضی از آن طرق قطعاً قابل قبول هستند لذا بخشی از روایات هم به این قرینه به صدور آنها اطمینان پیدا می­کنیم، بخشی از روایات هم بواسطه قرائن دیگری مثل اجماع، ظاهر دلیل، ظاهر کتاب، ظاهر سنت و… به صدور آنها اطمینان پیدا می­کنیم لذا ما اگر بخواهیم در یک نگاه کلی به روایات کافی بنگریم و آنها را از نظر اعتبار و عدم اعتبار ارزیابی کنیم می­گوییم روایات کافی معتبرند چون یا خود روایات کافی فی نفسها واجد شرائط حجیت هستند و یا اینکه در کنار آنها قرائن قابل اعتمادی وجود دارد که برای ما این اطمینان را ایجاد می­کند که روایاتی که در کتاب کافی وجود دارد قابل اعتماد هستند و صحیح می­باشند. پس ما مجموعاً با توجه به جهاتی که گفته شد می­گوییم روایات کافی صحیح می­باشند.

۲ ـ صحیح قدمایی و متأخرین:

صحیح قدمایی با صحیح متأخرین فرق می­کند آنچه ما به آن اشاره کردیم که بعضی بین روایات صحیح و غیر صحیح کافی تفکیک قائل شده­اند بر اساس اصطلاح متأخرین است. اصطلاحات حدیثی و اقسام حدیث بین قدما و متأخرین متفاوت است نکته مهمی که در اینجا وجود دارد و توجه به آن لازم است این است که صاحب وسائل در کتاب وسائل عبارت«بالآثار الصحیحه عن الصادقین(ع)» را نقل می­کند و می­گوید: روایات کافی بر طبق اصطلاح قدما صحیح شمرده می­شدند یعنی آنچه که بواسطه قرائن قطعیه یا تواتر از معصومین(ع) ثابت شده است. [۱]

از یک­طرف مرحوم کلینی اذعان می­کنند که روایات کافی صحیح است و از طرف دیگر مخصوصاً در بین متأخرین این تفکیک را ما ملاحظه می­کنیم که تعدادی از روایات کافی را صحیح و تعدادی را غیر صحیح دانسته­اند و بین روایات کافی تفکیک داده­اند که به این تفکیک­ها اشاره کردیم، این را باید توجه داشته باشیم که اصطلاحات حدیثی قدما و متأخرین با هم متفاوت است قدما می­گفتند: روایات دو دسته اند: صحیح و غیر صحیح، متأخرین روایات را چند دسته کرده­اند و می­گویند: صحیح، موثق، حسن، ضعیف، که معلوم می­شود صحیح در نزد قدما با صحیح در نزد متأخرین فرق می­کند.

صحیح قدمایی عبارت است از: روایتی که اطمینان به صدور آن از معصوم حاصل شود و فرقی نمی­کند که این اطمینان ناشی از وثاقت راوی باشد یا از قرائن دیگر حاصل شود.

قرائنی که قدما با اعتماد بر آن قرائن روایت را صحیح می­دانستند عبارت بودند از:

وجود حدیث در بسیاری از اصول اربعمأه، تکرار حدیث در یک یا چند اصل معتبر و مشهور با طرق مختلف، وجود حدیث در یک اصل یا کتاب متعلق به یکی از اصحاب اجماع مثل ابن ابی عمیر یا وجود روایت در کتبی که به تأیید و امضاء ائمه(ع) رسیده باشد.اینها قرائنی بود که به اعتبار این قرائن قدما روایت را صحیح می­دانستند ولو اینکه راوی روایت ثقه نباشد ولی به مرور این قرائن یا مخفی شده و یا از بین رفته به گونه­ای که دسترسی به این قرائن برای عصرهای بعد از عصر قدما مقدور نبود و وقتی این قرائن از بین رفت نمی­توانست برای متأخرین به عنوان قرائن صحت مورد استناد قرار بگیرد لذا شروع کردند به دسته بندی و بررسی وضعیت راویان حدیث و بر اساس این دسته بندی، صحت معنای جدیدی پیدا کرد و اقسام و انواع روایات بیشتر شد لذا صحیح در اصطلاح متأخرین با صحیح در اصطلاح قدما فرق می­کند و نسبت بین این دو اعم و اخص مطلق است و صحیح قدمایی اعم از صحیح متأخرین می­باشد.

صحیح متأخرین عبارت است از: روایتی که سند آن روایت به امام معصوم متصل باشد و راویان آن حدیث در همه طبقات امامی و عادل باشند.

پس بسیاری از روایاتی که در نزد قدما صحیح بوده ممکن است که در نزد متأخرین ضعیف باشند و بخاطر همین اختلاف بوده که متأخرین به تفکیک روایات کافی پرداخته­اند. مثلاً اگر راوی یک روایت ثقه باشد ولی امامی نباشد آن روایت را موثقه می­دانند نه صحیح، یا اگر راوی یک روایت ثقه نباشد و تضعیف شده باشد آن روایت را ضعیف می­شمارند، پس وقتی ما می­گوییم دو نوع اصطلاح درباره صحیح وجود دارد صحیح قدمایی و صحیح متأخرین، این ارزیابی ما را از کتاب کافی متفاوت می­کند. وقتی می­بینیم مرحوم کلینی نوشته«بالآثار الصحیحه عن الصادقین(ع)» قطعاً منظور ایشان از این عبارت صحیح قدمایی می­باشد بنابراین نمی­شود این عبارت را مورد اشکال قرار داد که چطور می­شود تمام روایات کافی صحیح باشند در حالیکه تعداد زیادی از روایات کافی ضعف سندی دارند چون روایات کافی یا فی نفسها واجد شرائط حجیت بوده­اند و یا مرحوم کلینی معتمداً بر قرائنی که وجود داشته اطمینان به صدور از معصوم پیدا کرده و روایات کافی را صحیح دانسته است و ما هم به همین اعتماد می­کنیم. اینکه بعداً قرائن از بین رفته و از دسترس ما خارج شده لطمه­ای به صحت روایات کافی نمی­زند و ما می­توانیم به همان صحتی که مرحوم کلینی به آن معتقد بوده اخذ بکنیم و به اعتبار اینکه نزدیک به عصر معصومین(ع) بوده بگوییم این روایات قابل اعتماد است. این محصل مطالبی بود که در مورد کتاب کافی ذکر شده بود.

بحث جلسه آینده: کتاب من لا یحضره الفقیه را در جلسه آینده بررسی و ارزیابی خواهیم کرد.

«والحمد لله رب العالمین»


[۱] .وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص۴۷۱.