اجتهاد و تقلید

جلسه هشتاد و يكم – فرع دوم: بقاء بر تقلید میت

جلسه ۸۱ – PDF جلسه هشتاد و يكم فرع دوم: بقاء بر تقلید میت ۱۳۹۰/۱۲/۲۰                   فرع دوم: بقاء بر تقلید بحث در فرع دوم مسئله سیزدهم است: «نعم یجوز البقاء علی تقلیده بعد تحققه بالعمل ببعض المسائل مطلقا ولو فی المسائل التی لم یعمل بها علی الظاهر». فرع دوم از مسئله سیزدهم درباره بقاء بر تقلید میت است؛ فرع اول پیرامون تقلید ابتدائی از میت بود که به تفصیل در مورد آن بحث کردیم. در فرع دوم امام (ره) می­فرمایند: بقاء بر تقلید میت مطلقا جایز است به شرط آنکه تقلید از میت در زمان حیات او محقق شده باشد. تحقق تقلید هم به این است که به بعضی از مسائل عمل

جلسه هشتاد – ادله منکرین جواز تقلید ابتدائی از میت

جلسه ۸۰ – PDF جلسه هشتاد ادله منکرین جواز تقلید ابتدائی از میت ۱۳۹۰/۱۲/۱۷   دلیل پنجم آخرین دلیل قائلین به عدم جواز تقلید ابتدائی از میت مطلبی است که آقای خوئی فرمودند؛ ایشان می­فرماید: فتوای میت در صورتی که قائل به حجیت آن بشویم از دو حال خارج نیست: تارةً فتوای مجتهد را معتبر و حجت می­دانیم حتی در جایی که میت با احیاء و سایر اموات در فضیلت مساوی باشند یعنی به عبارت دیگر میت از دیگران اعلم نیست و اخری فتوای میت را حجت می­دانیم در جایی که او اعلم از سایر اموات و همچنین اعلم از احیاء است. اما صورت اول که میت مساوی با دیگران باشد در این صورت جواز رجوع به او و حجیت

جلسه هفتاد و نهم – ادله منکرین جواز تقلید ابتدائی از میت

جلسه ۷۹ – PDF جلسه هفتاد و نهم ادله منکرین جواز تقلید ابتدائی از میت ۱۳۹۰/۱۲/۱۶   دلیل سوم: اجماع دلیل سوم قائلین به عدم جواز تقلید ابتدائی از میت اجماع است؛ بعضی از بزرگان ادعای اجماع بر عدم جواز تقلید ابتدائی از میت کرده­اند. البته در بین کسانی که به آنها نسبت داده می­شود که ادعای اجماع کرده­اند بعضی به صراحت به اجماع اشاره کرده­اند از جمله مرحوم وحید بهبهانی [۱] ولی بعضی از بزرگان تصریح به اجماع نکرده­اند لکن از کلام آنها شاید بتوان ادعای اجماع را استفاده کرد. در هر صورت اجمالاً قائلین به عدم جواز تقلید ابتدائی از میت ادعا می­کنند این مسئله در مذهب امامیه اجماعی است در حالی که اهل سنت قائل به جواز

جلسه هفتاد و هشتم – ادله منکرین جواز تقلید ابتدائی از میت

جلسه ۷۸ – PDF جلسه هفتاد و هشتم ادله منکرین جواز تقلید ابتدائی از میت ۱۳۹۰/۱۲/۱۵   عرض کردیم قائلین به عدم جواز تقلید ابتدائی از میت به چند دلیل تمسک کردند. دلیل اول استدلال به بعضی از آیات بود که بحث از آن گذشت. اما دلیل دوم روایات است. دلیل دوم: روایات روایات متعددی مورد استدلال قرار گرفته است؛ بعضی از روایات دلالت بر جواز افتاء دارند و در بعضی از روایات ارجاع به خواص اصحاب شده مثل آنچه که امام(ع) به ابان بن تغلب فرمودند: «إجلس فی مسجد المدینة و أفت للناس فإنی أحبّ أن یری فی شیعتی مثلک». [۱] یا روایاتی که نهی از افتاء به غیرعلم کرده که این روایات دلالت بر جواز افتاء دارد اگر

جلسه هفتاد و هفتم – ادله منکرین جواز تقلید ابتدائی از میت

جلسه ۷۷ – PDF جلسه هفتاد و هفتم ادله منکرین جواز تقلید ابتدائی از میت ۱۳۹۰/۱۲/۱۴   ادله منکرین جواز تقلید ابتدائی از میت منکرین جواز تقلید ابتدائی از میت یا به تعبیر دیگر قائلین به اشتراط حیات در مفتی به چند دلیل تمسک کرده­اند؛ دلیل اول: آیات دلیل اول استدلال به چند آیه می­باشد. آیاتی که در اصل مسئله جواز تقلید و حجیت فتوای مجتهد به آن استناد شده بود در مورد عدم جواز تقلید ابتدائی از میت هم مورد استدلال قرار گرفته است: آیه اول: آیه نفر  «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» . [۱] در این آیه حجیت نظر و انذار

جلسه هفتاد و ششم – جمع بندی ادله جواز تقلید ابتدائی از میت

جلسه ۷۶ – PDF جلسه هفتاد و ششم جمع بندی ادله جواز تقلید ابتدائی از میت ۱۳۹۰/۱۲/۱۰   جمع بندی ادله قائلین به جواز تقلید ابتدائی از میت بحث از جواز تقلید میت ابتدائاً مناسب است یک جمع بندی از مباحث مطرح شده داشته باشیم. البته هنوز بحث از فرع اول تمام نشده ولی در هر صورت برای فهم بهتر بحث این جمع بندی ضروری به نظر می­رسد. فرع اول مسئله سیزدهم این بود که آیا تقلید از میت ابتدائاً جائز است یا نه؟ ما عرض کردیم در این مسئله دو قول وجود دارد یکی قول مشهور قریب به اتفاق فقهاء است که می­گویند تقلید میت ابتدائاً جائز نیست و دیگری هم قول به جواز تقلید میت ابتدائاً می­باشد که

جلسه هفتاد و پنجم – ادله جواز تقلید ابتدائی از میت

جلسه ۷۵ – PDF جلسه هفتاد و پنجم ادله جواز تقلید ابتدائی از میت ۱۳۹۰/۱۲/۰۹   خلاصه جلسه گذشته نتیجه بحث در مورد دلیل چهارم قائلین به جواز تقلید میت ابتدائاً این شد که استصحاب حجیت فتوای مجتهد میت یا استصحاب جواز تقلید از او یا استصحاب جواز اخذ از مجتهد میت مبتلا به اشکالاتی شد که همه آنها مورد خدشه قرار گرفت؛ مجموعاً پنج اشکال نسبت به این استصحاب مطرح گردید و پاسخ این اشکالات داده شد. البته بعضی از این اشکالات نزدیک به هم بودند اما در عین حال قابلیت اینکه به نحو مستقل ذکر بشوند را داشتند. دو دلیل دیگر باقی مانده که باید ببینیم آیا جواز تقلید ابتدائی از میت را ثابت می­کنند یا خیر؟ دلیل

جلسه هفتاد و چهارم-ادله جواز تقلید ابتدائی از میت

جلسه ۷۴ – PDF جلسه هفتاد و چهارم ادله جواز تقلید ابتدائی از میت ۱۳۹۰/۱۲/۰۸   اشکال پنجم اشکال پنجم به استصحاب اشکالی است که امام (ره) این اشکال را مطرح فرمودند و آن را یک اشکال قوی بر استصحاب حجیت فتوای مجتهد میت می­دانند. این اشکال در واقع همان اشکال متکامل مرحوم آقای حکیم است یعنی همان اشکال اول است منتهی به نحو کاملتر و به نحو جامعتر مطرح شده است. اصل اشکال این است که استصحاب فقط در یک حکم شرعی یا موضوع دارای اثر شرعی جریان پیدا می­کند و در ما نحن فیه نه یک حکم شرعی وجود دارد که بخواهد استصحاب شود و نه یک موضوع دارای اثر شرعی که قابل استصحاب باشد. اما اینکه حکم

جلسه هفتاد و سوم – ادله جواز تقلید ابتدائی از میت

جلسه ۷۳ – PDF جلسه هفتاد و سوم ادله جواز تقلید ابتدائی از میت ۱۳۹۰/۱۲/۰۷   خلاصه جلسه گذشته بحث در اشکال چهارم بر استصحاب جواز تقلید از مجتهد میت بود. عرض کردیم این اشکال به نوعی قریب به اشکال سوم است لکن تفاوتی هم با آن اشکال دارد که بعد از بیان اشکال به تفاوت بین اشکال سوم و چهارم اشاره خواهیم کرد. مرحوم آقای خوئی با اغماض از سه اشکال و فرض یک مطلب اشکال را بیان می­کنند؛ آن سه اشکالی که از آنها اغماض می­کنند: یکی جریان استصحاب در احکام است چون ایشان قائل به عدم حجیت استصحابات حکمیه است. اشکال دوم اشکالی بود که مرحوم آقای آخوند داشتند مبنی بر عدم بقاء موضوع برای جریان استصحاب؛

جلسه هفتاد و دوم – ادله جواز تقلید ابتدائی از میت

جلسه ۷۲ – PDF جلسه هفتاد و دوم ادله جواز تقلید ابتدائی از میت ۱۳۹۰/۱۲/۰۶   بحث در اشکالاتی بود که به استصحاب حجیت فتوای مجتهد وارد شده است؛ تا اینجا ما دو اشکال به این استصحاب ذکر کرده و مورد بررسی قرار دادیم. اشکال سوم به جریان استصحاب اشکال سوم این است که اگر ما بخواهیم جواز تقلید برای هر بالغ عاقلی که به سن بلوغ رسیده و به ادله­ی متعدده ثابت شده را استصحاب کنیم، چنانچه این قضیه به نحو قضیه خارجیه باشد یعنی اینکه هر مکلفی که در زمان حیات مجتهد موجود باشد می­تواند از او تقلید کند یعنی جواز تقلید به عنوان حکم مستصحب یک قضیه خارجیه باشد که فقط موضوع آن افراد محقق الوجود در