خارج اصول

خارج اصول – جلسه سی و نهم – تنبیهات –تنبیه اول(بساطت و ترکیب مشتق)

جلسه ۳۹ – PDF جلسه سی و نهم تنبیهات –تنبیه اول(بساطت و ترکیب مشتق) ۱۳۹۳/۰۹/۱۶   خلاصه جلسه گذشته بحث در موضوع نزاع در مسئله بساطت و ترکیب مفهوم مشتق بود. گفتیم که در درجه اول باید مشخص شود که منظور از معنای بسیط و مرکب در ما نحن فیه چیست؟ ما در مورد چه چیزی نزاع می کنیم؟عرض کردیم دو قول و نظر در اینجا وجود دارد. مرحوم محقق خراسانی معتقد است که بساطت و ترکیب به لحاظ مقام تصور و ادراک است. وقتی می گوییم مشتق بسیط است یعنی با شنیدن لفظ مشتق یک معنا به ذهن خطور می کند و وقتی می‏گوییم مرکب است یعنی دو معنا در ذهن درک می شود. پس ترکیب و بساطت به

خارج اصول – جلسه سی و هشتم – تنبیهات – تنبیه اول(بساطت و ترکیب مشتق)

جلسه ۳۸ – PDF جلسه سی و هشتم تنبیهات – تنبیه اول(بساطت و ترکیب مشتق) ۱۳۹۳/۰۹/۱۵   خلاصه جلسه گذشته در تنبیه اول، بحث پیرامون بساطت یا ترکیب مفهوم مشتق است. ادله ای بر بساطت و براهینی نیز بر ترکیب مفهوم مشتق اقامه شده لکن لازم است ابتدائا قبل از نقل و بررسی ادله‏ی این دو قول، معنای بساطت و ترکیب معلوم شود. در جلسه قبل عرض کردیم: اگرچه مرحوم آقای آخوند این بخش را به آخر تنبیه اول منتقل کرده، اما سزاوار است که در ابتدای این تنبیه معلوم شود که منظور از بسیط یا مرکب چیست تا بعد بپردازیم به این که آیا مفهوم مشتق مرکب است یا بسیط؟ گفتیم مرحوم آقای آخوند بساطت و ترکیب را به

خارج اصول – جلسه سی و هفتم – تنبیهات–تنبیه اول(بساطت و ترکیب مشتق)

جلسه ۳۷ – PDF جلسه سی و هفتم تنبیهات–تنبیه اول(بساطت و ترکیب مشتق) ۱۳۹۳/۰۹/۱۲   تنبیهات بعد از بحث هایی که درباره‏ی موضوع له هیئت مشتق مطرح شد، نوبت به ذکر بعضی از نکات می رسد که لازم است در اینجا مورد اشاره قرار بگیرند. محقق خراسانی این مطالب را در قالب شش تنبیه بیان کرده‏اند که لازم است این تنبیهات را مورد بررسی قرار دهیم. تنبیه اول تنبیه اول پیرامون بساطت مفهوم مشتق و ترکیب آن است. قبلاً با توجه به مناسبتی که در بحث تصویر جامع بنابر قول به أعم بود، اجمالاً اشاره‏ای به این موضوع کردیم لکن در این مقام، تفصیل مسئله بیان خواهد شد. محقق خراسانی این تنبیه را با ذکر أدله قائلین به بساطت و

خارج اصول – جلسه سی و ششم – ادله وضع مشتق برای أعم

جلسه ۳۶ – PDF جلسه سی و ششم ادله وضع مشتق برای أعم ۱۳۹۳/۰۹/۱۱   دلیل پنجم دلیل پنجم قائلین به وضع مشتق برای أعم آیه‏ی «لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمين» است. این آیه برای إثبات وضع مشتق برای أعم از متلبس و منقضی مورد استناد قرار گرفته است. آیه این است: «وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي‏ قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمين». این آیه در مورد حضرت ابراهیم(علی نبینا و علیه و آله السلام) وارد شده است. خداوند می فرماید: بعد از ابتلاء حضرت ابراهیم به ابتلائات مختلف و کلمات (در مورد این که منظور از کلمات چیست بحث است) و پس از آنکه از آن ابتلاء سربلند به بیرون

خارج اصول – جلسه سی و پنجم – ادله وضع مشتق برای أعم

جلسه ۳۵ – PDF جلسه سی و پنجم ادله وضع مشتق برای أعم ۱۳۹۳/۰۹/۰۸   دلیل چهارم تا اینجا سه دلیل از ادله‏ی قائلین به وضع مشتق للأعم ذکر شد و هر سه دلیل مورد اشکال قرار گرفت. دلیل چهارم استدلال به دو آیه از آیات قرآن است که متضمن مشتقاتی مانند زانیه و زانی و همچنین سارق و سارقه است. آیه اول: «الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُمامِعَۀَ جَْلدَۀْ» آیه دوم: « وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما» استدلال به این دو آیه به این نحو است که در این دو آیه حکم شرعی نسبت به زانی و سارق ثابت شده. در یکی صد تازیانه برای زانی و زانیه و در دیگری قطع دست برای سارق و سارقۀ

خارج اصول – جلسه سی و چهارم – ادله وضع مشتق برای أعم

جلسه ۳۴ – PDF جلسه سی و چهارم ادله وضع مشتق برای أعم ۱۳۹۳/۰۹/۰۵   دلیل دوم: عدم صحت سلب عرض کردیم قائلین به وضع مشتق برای أعم، به چند دلیل تمسک کرده‏اند. دلیل اول تبادر بود که به همراه آن اشکال بیان شد. دلیل دوم عدم صحت سلب است. گفتیم: به طور کلی اگر مشتق بر ذاتی که بالفعل متلبس است اطلاق شود، مانعی نیست و اگر بخواهیم مشتق را از ذات متلبس بالفعل سلب کنیم، صحیح نیست. مثلا به کسی که الان در حال زدن است بگوییم «زیدٌ لیس بضاربٍ» این سلب صحیح نیست. عدم صحت سلب دلیل بر وضع لفظ یا هیئت برای آن معناست و دلیل بر آن است که این معنا حقیقی است. همچنین اگر

خارج اصول – جلسه سی و سوم – بررسی ادله وضع برای اخص- مقام دوم: اثبات

جلسه ۳۳ – PDF جلسه سی و سوم بررسی ادله وضع برای اخص- مقام دوم: اثبات ۱۳۹۳/۰۹/۰۴   دلیل سوم: تضاد در مبادی دو دلیل از ادله اثباتی قائلین به وضع مشتق للاخص ذکر شد. دلیل سوم که محقق خراسانی در کتاب کفایۀ الاصول خود متعرض آن شده مسئله تضاد در مبادی است. البته اساس این سخن از عضدی است. توضیح دلیل این است: بین بعضی از مبادی مشتقات تضاد وجود دارد مثلا بین سواد و بیاض یا بین علم و جهل تضاد است و وقتی دو چیز با یکدیگر متضاد باشند قهراً با یکدیگر قابل اجتماع نیستند. یعنی اجتماع متضادین ممکن نیست. البته ارتفاع متضادین امکان دارد اما اجتماع آنان ممکن نیست. به طور مثال علم و جهل با

خارج اصول – جلسه سی و دوم – بررسی ادله وضع برای اخص- مقام دوم: اثبات

جلسه ۳۲ – PDF جلسه سی و دوم بررسی ادله وضع برای اخص- مقام دوم: اثبات ۱۳۹۳/۰۹/۰۳   خلاصه جلسه گذشته بحث در مقام اول یعنی بحث در وضع مشتق للأخص او للأعم ثبوتاً تمام شد. در مقام اول بحث در این بود که آیا اساساً امکان وضع هیئت مشتق برای اعم وجود دارد یا خیر؟ نتیجه بحث این شد که اساسا امکان ندارد مشتق برای اعم وضع شود. دو دلیل نیز ذکر شد و اشکالات این دو دلیل به همراه پاسخ به آن اشکالات بیان شد. لذا به نظر می رسد که حق در مقام اول با بزرگانی مثل محقق نائینی، محقق اصفهانی و امام(رحمۀ الله) است که معتقدند: امکان وضع مشتق برای اعم نیست. لذا نتیجه بحث در

خارج اصول – جلسه سی و یکم – بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت

جلسه ۳۱ – PDF  جلسه سی و یکم بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت ۱۳۹۳/۰۹/۰۲   خلاصه جلسه گذشته بحث درباره امکان تصویر جامع در وضع مشتق برای اعم بود. عرض شد که بالاخره باید ببینیم آیا امکان تصویر جامع در اینجا وجود دارد یا خیر؟ گفته شد باید محتملات بحث را مورد بررسی قرار دهیم که دو احتمال ذکر شد. احتمال اول این بود که قدر مشترک نفس ذات است و این احتمال رد شد. احتمال دوم نیز این بود که قدر مشترک عبارت از الذات الصادر عنها الضرب یا عنها الفعل می باشد. گفته شد که اگر چه از جهتی برای این احتمال محذوری وجود ندارد چون خصوصیت زمان در آن اخذ نشده است و با

خارج اصول – جلسه سی – بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت

جلسه ۳۰ – PDF جلسه سی بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت ۱۳۹۳/۰۹/۰۱   خلاصه جلسه گذشته بحث درباره‏ی دلیل اول در مقام ثبوت مبنی بر عدم امکان وضع مشتق برای اعم بود. محقق نائینی معتقدند که اساسا وضع مشتق للاعم ممکن نیست لذا باید قائل به این شویم که مشتق برای خصوص متلبس بالمبداء فعلا وضع شده است. دلیل ایشان مبسوطاً بیان شد. محصل دلیل محقق نائینی این شد که بنابر بساطت مفهوم مشتق، وضع برای اعم ممکن نیست و بنابر ترکیب مشتق نیز چون امکان تصویر جامع بین متلبس و المنقضی عنه التلبس وجود ندارد، اساسا نمی شود مشتق را برای اعم وضع کرد. تفصیل دلیل ایشان بیان شد. مرحوم آقای خوئی بعد از نقل این

خارج اصول – جلسه بیست و نهم – بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت

جلسه ۲۹ – PDF جلسه بیست و نهم بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت ۱۳۹۳/۰۸/۲۷   خلاصه جلسه گذشته عرض شد محقق نائینی در مقام ثبوت دلیلی مبنی بر عدم امکان وضع مشتق برای اعم از متلبس و منقضی ذکر نمودند. دلیل ایشان به همراه اشکال محقق خوئی به بخشی از بیان ایشان ذکر شد. اساس استدلال محقق نائینی این بود که تصویر جامع بنابر قول به وضع مشتق للاعم ممکن نیست. بیان شد مرحوم آقای خویی دو وجه برای تصویر جامع بیان کردند. وجه اول جامع ذاتی و حقیقی بود و وجه دوم نیز جامع انتزاعی بود. در ادامه عرض کردیم که تصویر جامع ذاتی ممکن نیست زیرا نمی توانیم به طور کلی بین ذات فاقد شیء

خارج اصول – جلسه بیست و هشتم – بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت

جلسه ۲۸ – PDF جلسه بیست و هشتم بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت ۱۳۹۳/۰۸/۲۶   خلاصه جلسه گذشته عرض شد قائلین به وضع مشتقات برای خصوص متلبس فعلی به ادله ای تمسک نمودند. این ادله به دو دسته تقسیم می شود. دسته اول ناظر به مقام ثبوت یعنی عدم امکان وضع برای اعم بوده و دسته دوم نیز اشاره به مقام اثبات دارد. در جلسه قبل بیان شد که مرحوم آقای آخوند بین مقام ثبوت و اثبات تفکیکی قائل نشدند و مستقیما به ادله اثباتی پرداختند. لکن کلام محقق نائینی و محقق اصفهانی ابتداءً در مقام ثبوت است. آنان در مرحله ثبوت دو دلیل برای عدم امکان وضع مشتق برای اعم اقامه نمودند. لذا در صورت پذیرش

خارج اصول – جلسه بیست و هفتم – ادله وضع برای اخص-مقام اول:ثبوت

جلسه ۲۷ – PDF جلسه بیست و هفتم ادله وضع برای اخص-مقام اول:ثبوت ۱۳۹۳/۰۸/۲۵   ادله وضع مشتق برای خصوص متلبس بحث در ادله‏ی قائلین به وضع مشتق للأعم و ادله‏ی وضع مشتق للأخص بود. عرض شد گروهی از بزرگان از جمله مرحوم آقای آخوند، محقق نائینی، محقق خوئی و امام خمینی رحمۀالله علیه قائل به وضع مشتق برای خصوص متلبس بالمبداء فعلی شده اند. ادله این بزرگان چند دلیل است اما در ابتدا ناچاریم قبل از ورود به بررسی ادله آن‏ها امکان وضع للاعم یا اخص را بررسی نمائیم. مقام ثبوت و اثبات به عبارت دیگر بحث در دو مقام جریان دارد. مقام اول مقام ثبوت و دیگری مقام اثبات است. مقام ثبوت به معنای بحث از امکان وضع

خارج اصول – جلسه بیست و ششم – اقوال در مسئله

جلسه ۲۶ – PDF جلسه بیست و ششم اقوال در مسئله ۱۳۹۳/۰۸/۲۴   تا کنون بحث ما پیرامون امور مقدماتی مسئله مشتق بود. عمده‏ی مطالبی که ذکر شد برای فهم بهتر نزاع و اقوال و ادله‏ای بود که در مسئله اقامه شده، و به اختیار نمودن قول حق کمک می کند. یادآوری محل نزاع مرحوم آقای آخوند شش امر از امور مقدماتی را ذکر نموده اند. در جلسات قبل بیان شد که اساساً نزاع باب مشتق در این است که آیا هیئت مشتق برای خصوص ذات متلبس به مبداء فی الحال وضع شده یا برای اعم از ذات متلبس به مبداء فی الحال و ما انقضی عنه التلبس؟ به طور مثال آیا ضارب(هیئت اسم فاعل) برای ذاتی که بالفعل در

خارج اصول – جلسه بیست و پنجم – امر ششم: مقام دوم(اصل در مسئله فقهی)

جلسه ۲۵ – PDF جلسه بیست و پنجم امر ششم: مقام دوم(اصل در مسئله فقهی) ۱۳۹۳/۰۸/۲۱   خلاصه جلسه گذشته اشکال محقق خوئی به مرحوم آقای آخوند بیان شد. محصل اشکال ایشان این بود که صدور حکم چه قبل از تلبس به مبداء باشد چه بعد از تلبس، باید استصحاب جاری شود. به عبارت دیگر مرحوم آقای خوئی نسبت به جریان اصل برائت اشکالی نداشتند بلکه اشکال ایشان به این بخش کلام آقای آخوند بود که در برخی موارد به دلیل اینکه حالت سابقه وجود دارد و حکم نیز قبل از انقضاء تلبس ثابت شده باید استصحاب جاری نمائیم و آقای خوئی در مقابل فرمودند در همین موارد نیز باید اصل برائت جاری شود. دلیل اشکال مرحوم آقای خوئی این

خارج اصول – جلسه بیست و چهارم – امر ششم-مقام دوم:اصل در مسئله فقهی

جلسه ۲۴ – PDF جلسه بیست و چهارم امر ششم-مقام دوم:اصل در مسئله فقهی ۱۳۹۳/۰۸/۱۸   خلاصه جلسه گذشته عرض شد که مرحوم محقق خراسانی در مورد تاسیس اصل در مسئله فقهی فرمودند: در بعضی از موارد اصل برائت و در برخی نیز استصحاب جاری می شود. یعنی در مواردی که قبل از انقضاء تلبس حکم صادر بشود استصحاب جاری می شود اما در مواردی که صدور حکم بعد از انقضاء تلبس باشد اصل برائت جاری می شود. این محصل کلام محقق خراسانی می باشد. بررسی کلام محقق خراسانی در اینجا باید بررسی کنیم که آیا این کلام صحیح می باشد و یا خیر؟ سه اشکال به محقق خراسانی قابل ایراد است. اشکال اول در واقع این اشکال به عنوان

خارج اصول – جلسه بیست و سوم – امر ششم: مقام اول- اصل در مسئله اصولی

جلسه ۲۳ – PDF جلسه بیست و سوم امر ششم: مقام اول- اصل در مسئله اصولی ۱۳۹۳/۰۸/۱۹   خلاصه جلسه گذشته بحث در امر ششم از امور مقدماتی مبحث مشتق بود. عرض شد که در امر ششم، پیرامون اصل در این مسئله بحث می کنیم. یعنی چنانچه به نتیجه نرسیدیم که مشتقات برای أعم وضع شده اند یا أخص، به این اصل مراجعه می نمائیم. در دو مقام بحث مذکور قابل پیگیری است. یکی در مسئله اصولی و دیگری در مسئله فقهی و فرعی می باشد. در مقام اول بیان شد، اصلی که اقتضاء وضع مشتق للأعم یا للأخص را داشته باشد وجود ندارد. چون اگرچه ممکن است اصل عدم لحاظ خصوصیت ذکر شود که نتیجه آن وضع مشتقات برای

خارج اصول – جلسه بیست و دوم – امر ششم: اصل در مسئله

جلسه ۲۲ – PDF جلسه بیست و دوم امر ششم: اصل در مسئله ۱۳۹۳/۰۸/۱۸   امر ششم: اصل در مسئله بحث ما در امر ششم از اموری است که لازم است قبل از ورود به بحث مشتق مورد رسیدگی قرار بگیرد. و آن هم تاسیس اصل در بحث مذکور است. بحث در این بود که آیا مشتق برای خصوص متلبس بالمبداء فی الحال وضع شده یا برای اعم از متلبس و ما انقضی عنه التلبس وضع شده است؟ ما در این رابطه اموری را ذکر کردیم. یعنی بیان داشتیم که منظور از مشتق در این بحث چیست؟ منظور از کلمه حال را نیز بیان کردیم. مواردی را که داخل در محل نزاع می باشند را نیز بیان نمودیم. مشتقاتی هم

خارج اصول – جلسه بیست و یکم – امر پنجم – معنای حال – نظر امام (ره)

جلسه ۲۱ – PDF جلسه بیست و یکم امر پنجم – معنای حال – نظر امام (ره) ۱۳۹۳/۰۷/۲۳   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در مورد معنای «حال» که در عنوان محل بحث اخذ شده سه احتمال وجود دارد مرحوم محقق خراسانی از بین این سه احتمال این احتمال را پذیرفتند که مراد از حال، حال تلبس است لکن این محل اشکال شاگردان ایشان واقع شد به اینکه نمی‏تواند مراد حال تلبس باشد بلکه مراد حال نسبت است البته بعضی تلبس را به نحوی معنا کردند که به نوعی مشکل را حل بکنند لذا گفتند منظور فعلیت تلبس است. در هر صورت محصل نظر محقق خراسانی این شد که حال نطق منظور نیست و مقصود از کلمه «الحال» حال نسبت

خارج اصول – جلسه بیست – امر پنجم – معنای

جلسه ۲۰ – PDF جلسه بیست امر پنجم – معنای ۱۳۹۳/۰۷/۲۶   خلاصه جلسه گذشته بحث در امر خامس یعنی معنای «فی الحال» بود که در عنوان بحث اخذ شده است. گفته شد نسبت به کلمه حال سه احتمال وجود دارد. احتمال اول: منظور حال نطق باشد یعنی زمانی که متکلم می‏گوید “زید ضاربٌ”. احتمال دوم: مراد حال نسبت باشد یعنی زمانی که ضارب بر زید حمل می‏شود. به عبارت دیگر زمانی که ضرب به زید نسبت داده می‏شود. حال نسبت و نطق گاهی با یکدیگر متحد و گاهی نیز با هم متفاوت و مختلف می‏باشند. به طور مثال اگر گفته شود “زید ضارب امس”، در این مثال حال نطق الان است اما حال نسبت دیروز است. احتمال سوم: مراد