دروس خارج

جلسه شصت و یکم – بررسی مبنای نظریه میرزای قمی مبنی بر جواز تقلید میت ابتدائاً

جلسه ۶۱ – PDF جلسه شصت و یکم بررسی مبنای نظریه میرزای قمی مبنی بر جواز تقلید میت ابتدائاً ۱۳۹۰/۱۱/۱۸                   خلاصه جلسه گذشته عرض شد که مشهور بین الفقهاء عدم جواز تقلید میت ابتداءً می­باشد لکن بعضی از علماء امامیه قائل به جواز تقلید ابتدائی میت شده­اند از جمله اخباریین و همچنین مرحوم میرزای قمی از اصولیین. قبل از اینکه به بررسی ادله جواز و عدم جواز بپردازیم لازم است ابتداءً ببینیم چرا بر خلاف اکثریت قریب به اتفاق فقها مرحوم میرزای قمی و همچنین اخباریین قائل به جواز تقلید ابتدائی از میت شده­اند یعنی مبنای نظریه میرزای قمی و اخباریین معلوم شود و سپس به بررسی ادله دال بر جواز بپردازیم.

جلسه شصت – بررسی فرع اول (جواز تقلید ابتدائی از میت)

جلسه ۶۰ – PDF جلسه شصت بررسی فرع اول (جواز تقلید ابتدائی از میت) ۱۳۹۰/۱۱/۱۷                   مسئله سیزدهم «لایجوز تقلید المیت ابتدائاً نعم یجوز البقاء علی تقلیده بعد تحققه بالعمل ببعض المسائل مطلقاً ولو فی المسائل التی لم یعمل بها علی الظاهر و یجوز الرجوع الی الحی الاعلم و الرجوع احوط و لایجوز بعد ذلک الرجوع الی فتوی المیت ثانیاً علی الاحوط و لا الی حیٍّ آخر کذالک الا الی اعلم منه فإنه یجب علی الاحوط و یعتبر أن یکون البقاء بتقلید الحی فلو بقی علی تقلید المیت من دون الرجوع الی الحی الذی یفتی بجواز ذلک کان کمن عمل من غیر تقلیدٍ». فروع مسئله مسئله سیزدهم شامل شش فرع می­باشد: فرع اول:

جلسه پنجاه و نهم – مطلب دوم: عدول از غیر اعلم به اعلم

جلسه ۵۹ – PDF جلسه پنجاه و نهم مطلب دوم: عدول از غیر اعلم به اعلم ۱۳۹۰/۱۱/۱۶                   خلاصه جلسه گذشته در مسئله دوازدهم تحریر امام (ره) سه مطلب را بیان فرمودند؛ مطلب اول این بود که اگر کسی از شخصی تقلید کند و آن شخص اهلیت فتوی نداشته باشد به این معنی که یکی از شرایط افتاء در او نباشد مثلاً مجتهد یا عادل نباشد و سپس این مقلد ملتفت به این مسئله بشود، واجب است عدول کند؛ بحث از این مطلب تفصیلاً گذشت. مطلب دوم مطلب دوم اینکه امام می­فرماید «و کذا إذا قلّد غیر الاعلم وجب العدول الی الاعلم علی الاحوط» اگر کسی از یک مرجع تقلیدی تقلید می­کرده که

جلسه پنجاه و هشتم – تفصیل آقای خوانساری و خوئی

جلسه ۵۸ – PDF جلسه پنجاه و هشتم تفصیل آقای خوانساری و خوئی ۱۳۹۰/۱۱/۱۵                   خلاصه جلسه گذشته بحث در تفصیلی بود که مرحوم آقای خوانساری و به تبع ایشان مرحوم آقای خوئی در مورد رجوع به غیر در مواردی که اعلم احتیاط کرده، ذکر کرده­اند. محصل تفصیل این بود که چنانچه احتیاط اعلم ناشی از عدم بررسی مدارک و مستندات مسئله یا عدم فحص و تتبع کامل او در مورد مستندات مسئله باشد، در این صورت مقلد می­تواند به غیر رجوع کند لکن چنانچه احتیاط اعلم ناشی از خدشه و اشکال در مستندات و مدارک مسئله باشد، در این صورت رجوع به غیر جایز نیست و باید بر طبق نظر اعلم احتیاط

جلسه پنجاه و هفتم – جواز رجوع به غیر اعلم در صورت علم به موافقت و صورت شک در مخالفت

جلسه ۵۷ – PDF جلسه پنجاه و هفتم جواز رجوع به غیر اعلم در صورت علم به موافقت و صورت شک در مخالفت ۱۳۹۰/۱۱/۱۱                   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در مسئله یازدهم چهار مطلب باید مورد رسیدگی قرار بگیرد؛ مطلب اول استدلال بر اصل جواز رجوع به غیر اعلم در جایی که اعلم فتوی ندارد بلکه احتیاط کرده است. دلیل بر اصل جواز رجوع به غیر اعلم در این فرض در جلسه گذشته بیان شد. مطلب دوم اما مطلب دوم این است که حال که قرار است بتوانیم به غیر اعلم رجوع کنیم و مخیر باشیم بین احتیاط یعنی عمل به نظر اعلم و رجوع به غیر، یک ضابطه­ای وجود دارد که

جلسه پنجاه و ششم – جواز رجوع به غیر اعلم در فرض احتیاط اعلم

جلسه ۵۶ – PDF جلسه پنجاه و ششم جواز رجوع به غیر اعلم در فرض احتیاط اعلم ۱۳۹۰/۱۱/۱۰                   مسئله یازدهم «إذا لم یکن للأعلم فتوی فی مسئلةٍ من المسائل یجوز الرجوع فی تلک المسئلة الی غیره مع رعایة الأعلم فالأعلم علی الأحوط». در مسئله­ی یازدهم امام(ره) می­فرمایند: اگر اعلم در مسئله­ای از مسائل فتوی نداشته (اینکه چگونه می­شود اعلم در یک مسئله­ای فتوی نداشته باشد، این مناشئ مختلفی برای آن قابل تصویر است که ما در ادامه بحث به آن اشاره خواهیم کرد) و احتیاط کرده باشد در این صورت می­فرماید جایز است به مجتهد بعدی از جهت رتبه­ی علمی رجوع کند و ضابطه هم در این مسئله رعایت الااعلم فالاعلم علی

جلسه پنجاه و پنجم – جواز رجوع به غیر اعلم در صورت علم به موافقت و صورت شک در مخالفت

جلسه ۵۵ – PDF جلسه پنجاه و پنجم جواز رجوع به غیر اعلم در صورت علم به موافقت و صورت شک در مخالفت ۱۳۹۰/۱۱/۰۹                   مسئله دهم «یجوز تقلید المفضول فی المسائل التی توافق فتواه فتوی الأفضل فیها بل فیما لایعلم تخالفهما فی الفتوی ایضاً». امام(ره) در مسئله دهم به حکم دو صورت از سه صورت موضوع تقلید اعلم اشاره می­کنند. اگر به خاطر داشته باشید در بحث از تقلید اعلم گفته شد به طور کلی سه صورت در این مسئله وجود دارد: صور مسئله صورت اول: صورت علم به موافقت فتوای اعلم با فتوای غیر اعلم است. صورت دوم: صورت شک در مخالفت و موافقت فتوای اعلم و غیر اعلم است. صورت

جلسه پنجاه و چهارم – تکلیف عامی در زمان فحص از مجتهد و اعلم

جلسه ۵۴ – PDF جلسه پنجاه و چهارم تکلیف عامی در زمان فحص از مجتهد و اعلم ۱۳۹۰/۱۰/۲۰                   خلاصه بحث گذشته بحث در تکلیف عامی در زمان فحص از مجتهد و در زمان فحص از اعلم بود. صورت مسئله را بیان کردیم و اقوالی را که اجمالاً در این رابطه وجود داشت، عرض کردیم. بررسی فرض اول: زمان فحص از مجتهد فرض اول، فرض زمان فحص از مجتهد است؛ عامی برای تقلید باید از یک مجتهد جامع الشرائط تقلید کند؛ قدم اول این است که این مجتهد را کشف کند پس زمانی نیاز دارد برای اینکه در این مدت به نتیجه برسد و مجتهد را پیدا کند. در این مدت چه باید

جلسه پنجاه و سوم – قسمت دوم مسئله هشتم و فرض اول مسئله نهم

جلسه ۵۳ – PDF جلسه پنجاه و سوم قسمت دوم مسئله هشتم و فرض اول مسئله نهم ۱۳۹۰/۱۰/۱۹                   خلاصه جلسه گذشته یک صورت از صور مسئله­ی تبعیض در تقلید باقی مانده که این صورت را بیان می­کنیم و وارد در مسئله نهم می­شویم. چهار صورت از صور تبعیض در تقلید از متساویین ذکر شد. بررسی صورت پنجم صورت پنجم مربوط به تبعیض در تقلید از اعلم است. اگر دو مجتهد باشند یکی اعلم در یک باب و دیگری اعلم در باب دیگر اینجا گفته­اند واجب است تبعیض در تقلید. در چهار صورت قبلی می­گفتند تبعیض در تقلید جایز است و بحث جواز تقلید بود اما اینجا بحث وجوب تبعیض است. اول صورت

جلسه پنجاه و دوم – قسمت دوم مسئله هشتم (تبعیض در تقلید)

جلسه ۵۲ – PDF جلسه پنجاه و دوم قسمت دوم مسئله هشتم (تبعیض در تقلید) ۱۳۹۰/۱۰/۱۸                   خلاصه جلسه گذشته بحث در تبعیض در تقلید بود. عرض کردیم موضوع تبعیض در تقلید را می­توان در پنج صورت بررسی کرد؛ بحث از صورت اول که تبعیض در تقلید در مسائل مختلف غیر مرتبط با هم بود گذشت. مسائل مختلف غیر مرتبط یعنی مسائلی که مرتبط به اجزاء و شرایط عمل واحد نیستند. نتیجه بحث این شد: تبعیض در تقلید نسبت به مسائل مختلف که به هم مرتبط نیستند، جایز است. بررسی صورت دوم صورت دوم این است که دو مسئله مختلف با هم مرتبط باشند منظور از دو مسئله مختلف مرتبط با هم یعنی

جلسه پنجاه و یکم – قسمت دوم مسئله هشتم (تبعیض در تقلید)

جلسه ۵۱ – PDF جلسه پنجاه و یکم قسمت دوم مسئله هشتم (تبعیض در تقلید) ۱۳۹۰/۱۰/۱۴                   خلاصه جلسه گذشته بحث در قسمت دوم مسئله هشتم بود. موضوع بحث تبعیض در تقلید است؛ گفتیم که این مسئله چند صورت دارد. ظاهر کلام امام (ره) مطلق است ولی ما پیرامون صور مختلف تبعیض باید بحث کنیم. مجموعاً پنج صورت در موضوع تبعیض در تقلید متصور است که چهار صورت آن مربوط به تبعیض در تقلید از متساویین و یک صورت مربوط به تبعیض بین اعلم در بعضی از ابواب و اعلم در ابواب دیگر است. اما چهار صورتی که مربوط به تبعیض در تقلید از متساویین است عبارتند از: صورت اول: تبعیض در تقلید

جلسه پنجاه – قسمت دوم مسئله هفتم- قسمت اول مسئله هشتم

جلسه ۵۰ – PDF جلسه پنجاه قسمت دوم مسئله هفتم- قسمت اول مسئله هشتم ۱۳۹۰/۱۰/۱۳   تنبیه قبل از اینکه قسمت دوم مسئله هفتم را بیان کنیم لازم است یک نکته­ای را متذکر شویم. در قسمت اول ما گفتیم چنانچه مقلد بنابر حکم عقل به اعلم رجوع کند اگر فتوای اعلم این باشد که تقلید از غیر اعلم جایز نیست، در اینجا این شخص نمی­تواند به غیر اعلم رجوع کند. اگر گفتیم فتوای اعلم این است که تقلید از غیر اعلم هم جایز است، اینجا مقلد می­تواند به غیر اعلم هم رجوع کند یعنی مانعی از ارجاع اعلم به غیر اعلم نیست لکن ما اشاره کردیم مرحوم سید در همین فرض هم فرمودند که تقلید غیر اعلم جایز نیست. اشکال

جلسه چهل و نهم – قسمت اول: تقلید اعلم در مسئله وجوب تقلید اعلم

جلسه ۴۹ – PDF جلسه چهل و نهم قسمت اول: تقلید اعلم در مسئله وجوب تقلید اعلم ۱۳۹۰/۱۰/۱۲   مسئله هفتم مسئله­ی هفتم این بود «یجب علی العامی أن یقلد الاعلم فی مسئلة وجوب تقلید الاعلم فإن افتی بوجوبه لایجوز له تقلید غیره فی المسائل الفرعیة فإن افتی بجواز تقلید غیر الاعلم تخیر بین تقلیده و تقلید غیره و لایجوز له تقلید غیر الاعلم اذا افتی بعدم وجوب تقلید الاعلم نعم لو افتی بوجوب تقلید الاعلم یجوز الاخذ بقوله لکن لا من جهة حجیة قوله بل لکونه موافقاً للاحتیاط». امام (ره) در مسئله هفتم می­فرماید: در مسئله وجوب تقلید اعلم باید از اعلم تقلید کند. آن وقت اگر اعلم فتوی به وجوب تقلید اعلم بدهد مقلد عامی دیگر نمی­تواند در

جلسه چهل و هشتم – بخش پنجم: تقلید محتمل الاعلمیه

جلسه ۴۸ – PDF جلسه چهل و هشتم بخش پنجم: تقلید محتمل الاعلمیه ۱۳۹۰/۱۰/۱۰   در بحث از تقلید محتمل الاعلمیة یک قول باقی مانده که این قول را هم بررسی کنیم و بعد وارد مسئله ششم بشویم. قول چهارم: تخییر مطلقاً تا اینجا اقوال مختلف را مورد بررسی قرار دادیم. اما بعضی هم قائل به تخییر شده­اند. مرحوم محقق رشتی از کسانی است که در مسئله تقلید از محتمل الاعلمیة فتوای به تخییر داده است. دلیل قول چهارم مرحوم محقق رشتی می­فرماید: اصالة التعیین در دوران بین تعیین و تخییر، زمانی جاری می­شود که یک اصل شرعی که به واسطه آن جواز اخذ به طرف دیگر ثابت شود در کار نباشد ولی اگر یک اصل شرعی وجود داشته باشد

جلسه چهل و هفتم – بخش پنجم: تقلید محتمل الاعلمیه

جلسه ۴۷ – PDF جلسه چهل و هفتم بخش پنجم: تقلید محتمل الاعلمیه ۱۳۹۰/۱۰/۰۷                   خلاصه جلسه گذشته بحث در محتمل الاعلمیة از بین دو نفر بود. صورت مسئله این است که ما در مورد یک نفر احتمال اعلمیت می­دهیم و در مورد شخص دیگر این احتمال وجود ندارد. عرض کردیم در این باره چند قول وجود دارد، ما درباره­ی دو قول از اقوال مربوط به تقلید از محتمل الاعلمیة بحث کردیم؛ مرحوم سید مطلقاً تقلید از محتمل الاعلمیة را به نحو احتیاط وجوبی لازم می­دانند و امام (ره) هم در مسئله تفصیل داده­اند و فرموده­اند در صورتی که علم به مخالفت فتوای محتمل الاعلمیة و دیگری باشد، احتیاط واجب این است که

جلسه چهل و ششم – بخش پنجم: تقلید محتمل الاعلمیه

جلسه ۴۶ – PDF جلسه چهل و ششم بخش پنجم: تقلید محتمل الاعلمیه ۱۳۹۰/۱۰/۰۶                   نتیجه بحث در مرجحیت اورعیت بحث در لزوم یا جواز تقلید اورع بود. عرض شد در جایی که دو مجتهد متساوی باشند یا احتمال داده شود یکی از آنها اعلم است ضمن اینکه اعلمیت احدهما معلوم بالاجمال است ولی مشخص نیست کدامیک از این دو نفر اعلم است؛ در این دو فرض اگر یکی اورع بود. آیا اورعیت مرجح محسوب می­شود و موجب می­شود که رجوع به اورع لازم باشد یا خیر؟ تا اینجا چند دلیل مبنی بر لزوم رجوع به اورع اقامه شد لکن همچنان که ملاحظه فرمودید به حسب ادله هیچ کدام از ادله نمی­تواند اثبات

جلسه چهل و پنجم – بخش چهارم: مرجحیت اورعیت

جلسه ۴۵ – PDF جلسه چهل و پنجم بخش چهارم: مرجحیت اورعیت ۱۳۹۰/۱۰/۰۵                   خلاصه جلسه گذشته بحث در دلیل چهارم بود. عرض کردیم محصل این دلیل این است که در دوران امر بین فتوای اورع و غیر اورع در واقع چون ما احتمال تعیین فتوای اورع را می­دهیم لذا این مورد از موارد دوران بین تعیین و تخییر بوده که به حکم عقل و از باب احتیاط باید اخذ به آن فرضی کرد که در آن احتمال تعیین وجود دارد. اصالة التعیین اقتضاء می­کند لزوم اخذ به فتوای اورع را یعنی در واقع اورعیت یک مرجح محسوب می­شود مانند اعلمیت لکن چون از باب حکم عقل به احتیاط است و به وسیله

جلسه چهل و چهارم – بخش چهارم: مرجحیت اورعیت

جلسه ۴۴ – PDF جلسه چهل و چهارم بخش چهارم: مرجحیت اورعیت ۱۳۹۰/۱۱/۰۴                   خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که آیا اورعیت در مورد دو مجتهد متساوی یا دو مجتهدی که احتمال اعلمیت در هر دو وجود دارد لکن مشخص نیست کدام یک اعلم است، می¬تواند به عنوان یک امری که موجب ترجیح یکی از این دو مجتهد شود، محسوب بشود؟ پس می¬خواهیم ببینیم آیا در دوران امر بین اورع و غیر اورع آیا لازم است به اورع رجوع کنیم یا خیر؟ عرض کردیم اقوال مختلفی در این مسئله وجود دارد. ادله لزوم رجوع به اورع برای قول به وجوب رجوع به اورع چند دلیل اقامه شده است: دلیل اول دلیل

جلسه چهل و سوم – بخش چهارم: مرجحیت اورعیت

جلسه ۴۳ – PDF جلسه چهل و سوم بخش چهارم: مرجحیت اورعیت ۱۳۹۰/۱۰/۰۳                   خلاصه جلسه گذشته مطلب سوم از مسئله پنجم این بود که «وإذا تساوی المجتهدان فی العلم أو لم یعلم الاعلم منهما تخیّر بینهما» عرض کردیم خود این مطلب سوم در واقع متضمن دو صورت و دو فرض است: فرض اول اینکه دو مجتهد متساوی باشند از حیث فضیلت و فرض دوم اینکه علم اجمالی به اعلمیت یکی از این دو نفر داریم لکن تفصیلاً اعلم برای ما مشخص نیست فرض اول را بحث کردیم. فرض دوم اما فرض دوم این است که دو مجتهد داریم که در هر دو احتمال اعلمیت داده می­شود یعنی یقین داریم اعلم در بین

جلسه چهل و دوم – بخش دوم: وجوب فحص از اعلم

جلسه ۴۲ – PDF جلسه چهل و دوم بخش دوم: وجوب فحص از اعلم ۱۳۹۰/۰۹/۲۰                   خلاصه جلسه گذشته آخرین مطلبی که عرض کردیم معنای اعلمیت بود که درباره آن مطالبی گفته شد. البته چنانچه سابقاً هم اشاره کردیم برای شناخت معنای اعلمیت و مقومات اعلمیت، به نوعی باید به مقومات اجتهاد هم نظر کنیم. بهر حال آنچه که در اجتهاد مدخلیت دارد در معنای اعلمیت هم تأثیر دارد. مثلاً اگر کسی آشنایی به زمان و مکان را در اصل اجتهاد و استنباط دخیل دانست، طبیعتاً در معنای اعلمیت هم مسئله آشنایی به زمان و مکان مدخلیت دارد یعنی آن کسی که آشناتر به زمان و مکان است (با تفسیر خاص خودش) اعلم