دروس

جلسه صد و یازدهم – فرع اول (ادله قول عدم جواز بقاء بر تقلید و حق در مسئله)

جلسه ۱۱۱ – PDF جلسه صد و یازدهم فرع اول (ادله قول عدم جواز بقاء بر تقلید و حق در مسئله) ۱۳۹۱/۰۲/۳۰     خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که اگر مجتهدی بعضی از اوصاف و شرایط معتبره در مرجعیت را از دست بدهد آیا بقاء بر تقلید او جایز است یا نه به عبارت دیگر آیا عدول از او به مجتهد دیگری که واجد این اوصاف و شرایط است واجب است یا نه؟ عرض کردیم در این مسئله دو قول وجود دارد بعضی قائل به جواز بقاء بر تقلید و گروهی هم قائل به عدم جواز بقاء بر تقلید این مجتهد می­باشند. ادله گروه اول را ذکر کرده و از قول دوم دو دلیل را بیان کردیم؛

جلسه صد و ده – فرع اول (ادله قول به جواز بقاء بر تقلید و عدم جواز بقاء)

جلسه ۱۱۰ – PDF جلسه صد و ده فرع اول (ادله قول به جواز بقاء بر تقلید و عدم جواز بقاء) ۱۳۹۱/۰۲/۲۷     خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله قائلین به عدم جواز بقاء بر تقلید مجتهدی است که بعضی از شرایط و اوصاف معتبره در مرجع تقلید را از دست داده است؛ عرض کردیم موضوع این مسئله عبارت است از اینکه مجتهد وقتی شرایط و اوصاف را از دست داد، مسلماً آراء و فتاوایی که در حال زوال شرایط از او صادر می­شود معتبر نیست بحث در این است که آیا مقلد می­تواند بر تقلید این مجتهد باقی بماند و از فتاوایی که از او در حال وجدان شرایط صادر شده، تقلید کند یا نه؟ گفتیم که قائلین

جلسه صد و نهم – ادله قول به جواز بقاء بر تقلید

جلسه ۱۰۹ – PDF جلسه صد و نهم ادله قول به جواز بقاء بر تقلید ۱۳۹۱/۰۲/۲۶     خلاصه جلسه گذشته بحث در مسئله هجدهم بود؛ عرض کردیم مسئله هجدهم دو فرع دارد: فرع اول این بود که اگر بر مجتهد اموری عارض شود که موجب فقدان بعضی از شرایط معتبره در مرجعیت شود مثلاً مجتهد فاسق شود که این موجب از دست دادن شرط عدالت است یا جنون بر او عارض شود که موجب از دست دادن شرط عقل است آیا بقاء بر تقلید این مجتهد جایز است یا نه؟ قبل از اینکه به اقوال و مستندات اقوال در این موضوع بپردازیم لازم است ابتدائاً به صورت دقیق محل نزاع منقح شود تا معلوم گردد موضوع بحث در این

جلسه صد و هشتم – وجوب فحص در صورت شک در شرایط مفتی

جلسه ۱۰۸ – PDF جلسه صد و هشتم وجوب فحص در صورت شک در شرایط مفتی ۱۳۹۱/۰۲/۲۵                   خلاصه جلسه گذشته بحث در فرع اول مسئله هفدهم بود؛ فرع اول این بود: اگر کسی بدون فحص از حال مجتهد از او تقلید کند ولی بعد از مدتی شک کند که آیا او واجد شرایط افتاء بوده یا نه، در این صورت فحص واجب است. این فرع دو صورت دارد: صورت اول جایی است که شبهه در حکم باشد به این معنی که او معتقد بوده اوصاف خاصی مثل عدالت و امثال آن برای مرجع تقلید لازم نیست و چون معتقد به عدم اعتبار این اوصاف بوده فحص از حال مجتهد نکرده و از

جلسه صد و هفتم – وجوب فحص در صورت شک در شرایط مفتی

جلسه ۱۰۷ – PDF جلسه صد و هفتم وجوب فحص در صورت شک در شرایط مفتی ۱۳۹۱/۰۲/۲۴                   بررسی تفصیل مرحوم آقای خوئی در مسئله شانزدهم اقوال مختلف و ادله و مستندات اقوال ذکر شد و همگی مورد بررسی قرار گرفت تنها یک تفصیلی که مرحوم آقای خوئی در این مسئله داده بودند، باقی مانده که از مجموعه­ی مطالبی که تا اینجا در نقد و بررسی مستندات اقوال گفتیم اشکال فرمایش آقای خوئی هم معلوم می­شود. تفصیل آقای خوئی این بود که ضابطه و معیار در این مسئله این است که عملی که بر طبق فتوای مجتهد اول واقع شده، یا به گونه­ای است که نقص در آن مع السهو أو الجهل مضر

جلسه صد و ششم – بررسی کلام سید

جلسه ۱۰۶ – PDF جلسه صد و ششم بررسی کلام سید ۱۳۹۱/۰۲/۲۰                   خلاصه جلسه گذشته در مورد بخش دوم فرمایش مرحوم سید عرض کردیم که نسبت به غساله و ذبیحه­ی به غیر حدید اشکال شده مرحوم آقای خوئی و مرحوم آقای حکیم اشکالاتی کرده­اند که در این جلسه آنها را ذکر و مورد بررسی قرار خواهیم داد. اشکال مرحوم آقای حکیم مرحوم آقای حکیم می­فرماید این کلام سید روشن نیست چون در مورد غساله ملاقات قبلاً واقع شده و این غساله در زمان تقلید از مجتهد اول بنابر فتوای او پاک است و به دلیل وقوع ملاقات در گذشته این مورد برای تقلید مجتهد اول است نه مجتهد دوم لذا اگر از

جلسه صد و پنجم – دلیل قول به عدم صحت و بررسی کلام سید

جلسه ۱۰۵ – PDF جلسه صد و پنجم دلیل قول به عدم صحت و بررسی کلام سید ۱۳۹۱/۰۲/۱۹                   عرض شد در مسئله شانزدهم بر عدم وجوب اعاده و قضاء یا به عبارت دیگر صحت اعمال سابقه ادله­ای اقامه شده که تا اینجا پنج دلیل را بیان کردیم. دلیل ششم این دلیل، دلیلی است که مرحوم آقای حکیم در کتاب مستمسک بیان کرده­اند؛ محصل این دلیل این است: ادله­ای که دلالت بر جواز عدول یا وجوب عدول به مجتهد دیگر می­کند فقط نسبت به وقایع لاحقه اعتبار دارد چون عمده دلیل بر جواز یا وجوب عدول یکی از این دو دلیل است: یا اجماع یا حکم عقل به اصالة التعیین در دوران بین

جلسه صد و چهارم – ادله صحت اعمال سابقه

جلسه ۱۰۴ – PDF جلسه صد و چهارم ادله صحت اعمال سابقه ۱۳۹۱/۰۲/۱۸                   خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله قائلین به صحت اعمال سابقه مطلقا بود؛ عرض کردیم اگر مقلدی از مجتهدی تقلید می­کرده که قائل به صحت عمل بود یعنی قائل به عدم اعتبار یک شرط یا جزء در عبادت یا عقد یا ایقاع بود. بعد از موت آن مجتهد سراغ مجتهدی رفته و از مجتهدی تقلید کرده که قائل به اعتبار آن شرط یا جزء در عبادت یا عقد یا ایقاع است؛ اینجا اعمال سابقه­ای که بر اساس فتوای مجتهد اول انجام داده، صحیح است لکن از این به بعد باید بر طبق فتوای مجتهد دوم عمل کند. عرض کردیم

جلسه صد و سوم – ادله صحت اعمال سابقه

جلسه ۱۰۳ – PDF جلسه صد و سوم ادله صحت اعمال سابقه ۱۳۹۱/۰۲/۱۷                   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم قبل از بررسی اقوال و مستندات اقوال لازم است دو نکته را متعرض شویم؛ نکته اول این بود که در کلمات بسیاری از بزرگان حکم به صحت اعمال سابقه یا عدم صحت اعمال سابقه مبتنی بر مسئله اجزاء شده است. مواردی را که در آن موارد مسئله اجزاء را مطرح کرده­اند، توضیح دادیم. جامع آن موارد انکشاف خلاف در احکام است یعنی اینکه بحث می­شود اگر کسی اتیان به مأموربه ظاهری کرد این کفایت از امر واقعی و واجب واقعی می­کند یا نه، این در صورتی معنی پیدا می­کند که کشف خلاف شود یعنی

جلسه صد و دوم – بررسي كلام مرحوم سيد درصحت اعمال سابقه

جلسه ۱۰۲ – PDF جلسه صد و دوم بررسي كلام مرحوم سيد درصحت اعمال سابقه ۱۳۹۱/۰۲/۱۶                   خلاصه جلسه گذشته در مورد مسئله شانزدهم عرض کردیم امام(ره) و مرحوم سید بر این عقیده­اند که اگر کسی از مجتهدی تقلید کرد و او از دنیا رفت سپس به مجتهد دومی رجوع کرد که فتوای او با فتوای مجتهد اول مخالف باشد اینجا بنابر صحت اعمال سابقه گذاشته می­شود لکن در مورد اعمالی که از این به بعد می­خواهد انجام دهد باید بر اساس فتوای مجتهد دوم انجام دهد. بزرگان تعلیقاتی بر کلام مرحوم سید دارند که ما مجموعاً اگر بخواهیم اقوالی که را که در این رابطه وجود دارد نقل کنیم، حدوداً سه قول

جلسه صد و یکم – بررسي كلام مرحوم سيد درصحت اعمال سابقه

جلسه ۱۰۱ – PDF   جلسه صد و یکم بررسي كلام مرحوم سيد درصحت اعمال سابقه ۱۳۹۱/۰۲/۱۳                   خلاصه جلسه گذشته در جلسه گذشته مسئله شانزدهم تحریر را خواندیم و اجمالاً صورت مسئله را بیان کردیم؛ عرض کردیم مرحوم سید در مسئله پنجاه و سوم عروة این بحث را مطرح کرده­اند. برای روشن شدن مسئله و به جهت اینکه بعضی از این عبارت مرحوم سید برداشت­هایی کرده­اند که این برداشتها صحیح نیست. با اینکه این مسئله یک مقداری طولانی می­باشد اما چون متضمن چند مثال و فرع می­باشد، لازم است ما این مسئله را بخوانیم و بعد ببینیم آیا بین آنچه که مرحوم سید فرمودند و آنچه که امام(ره) بیان کردند تفاوتی وجود

جلسه صد – بررسي ادله انعزال منصوب

جلسه ۱۰۰ – PDF جلسه صد بررسي ادله انعزال منصوب ۱۳۹۱/۰۲/۱۲                   خلاصه جلسه گذشته بحث دراین بود که آیا به موت مجتهد کسی که از طرف مجتهد برای تولیت و قیمومت امور مربوط به ایتام، وقف، غیّب و قصّر منصوب شده آیا تولیت و قیمومیت او باطل می­شود به عبارت دیگر آیا منصوب بعد از موت مجتهد منعزل می­شود یا خیر؟ عرض کردیم کسانی که قائل به انعزال منصوب هستند (که مشهور متأخرین هم همین نظر را دارند) ادله­ای اقامه کرده­اند؛ دلیل اول را در جلسه گذشته ذکر و اشکال آن را بیان کردیم؛ این دلیل را مرحوم آقای خوئی ذكر فرموده­اند؛ دلیل اول ایشان این بود که اساساً قرار دادن متولی

جلسه نود و نهم – بررسي ادله عدم انعزال منصوب

جلسه ۹۹ – PDF جلسه نود و نهم بررسي ادله عدم انعزال منصوب ۱۳۹۱/۰۲/۱۱                   خلاصه جلسه گذشته تا اینجا ما ادله­ی قائلین به عدم انعزال منصوب و همچنین تفصیل مرحوم صاحب جواهر را نقل و مورد بررسی قرار دادیم. قبل از اینکه ادله قائلین به انعزال منصوب را ذکر کنیم دلیل دیگری مربوط به قول به عدم انعزال منصوب باقی مانده که آن را مورد بررسی قرار می­دهیم. دلیل ششم: استصحاب دلیل ششم استصحاب است به این بیان که قیمومت و تولیت در زمان حیات مجتهد برای قیم و متولی ثابت بود در اینکه این شخص از طرف مجتهد به عنوان متولی و قیم قرار داده شده بود، که تردیدی نیست پس

جلسه نود و هشتم – بررسي ادله عدم انعزال منصوب

جلسه ۹۸ – PDF جلسه نود و هشتم بررسي ادله عدم انعزال منصوب ۱۳۹۱/۰۲/۱۰                   خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله قائلین به عدم انعزال منصوب به سبب موت مجتهد بود؛ عرض کردیم در مورد انعزال مأذون و وکیل از طرف مجتهد به واسطه موت مجتهد شکی نیست و کسی در انعزال وکیل و مأذون اشکال نکرده است لکن در مورد انعزال کسی که از طرف مجتهد برای تصدی بعضی از امور نصب شده، به واسطه موت مجتهد اختلاف واقع شده است؛ عده­ای قائل به عدم انعزال منصوب به سبب موت مجتهد شده­اند و می­گویند اگر مجتهد کسی را برای تصدی امری نصب کرد به واسطه موت مجتهد این نصب و تولیت او

جلسه نود و هفتم – انعزال وکیل و مأذون به موت مجتهد

جلسه ۹۷ – PDF جلسه نود و هفتم انعزال وکیل و مأذون به موت مجتهد ۱۳۹۱/۰۲/۰۹                   مسئله پانزدهم «المأذون و الوکیل عن المجتهد فی التصرف فی الاوقاف أو الوصایا أو فی اموال القصر ینعزل بموت المجتهد و أما المنصوب من قبله بأن نصبه متولیاً للوقف أو قیماً علی القصر فلایبعد عدم انعزاله لکن لاینبغی ترک الاحتیاط بتحصیل الاجازة أو النصب الجدید للمنصوب من المجتهد الحی». در مسئله پانزدهم تحریر الوسیلة امام (ره) می­فرمایند: کسی که از طرف مجتهد مأذون یا وکیل است برای تصرف در اوقاف یا وصایا یا تصرف در اموال قصر و کسانی که نمی­توانند در مال خودشان تصرف کنند مثل یتیم و کسانی که ولی ندارند که مجتهد ولی

جلسه نود و ششم – حق در مسئله

جلسه ۹۶ – PDF جلسه نود و ششم حق در مسئله ۱۳۹۱/۰۲/۰۳                   خلاصه جلسه گذشته قبل از اینکه از مجموعه¬ی مطالبی که در مسئله چهاردهم گفته شد یک جمع بندی داشتیم به صورت نموداری این موارد را یادآوری می¬کنیم. عرض کردیم در مورد فتوای حی سه حالت متصور است: ۱. یا حی قائل به وجوب بقاء بر تقلید میت است که در این صورت: ۱.۱. تارةً مجتهد اول اعلم است. خود این صورت دو فرض دارد: ۱.۱.۱. فتوای دومی وجوب بقاء است؛ در این صورت بقاء بر میت اول تعین دارد و عرض کردیم که دیگر مبنای انتقاض و عدم انتقاض تأثیری ندارد. ۱.۱.۲. فتوای دومی عدم جواز بقاء است؛ در این

جلسه نود و پنجم – حق در مسئله

جلسه ۹۵ – PDF جلسه نود و پنجم حق در مسئله ۱۳۹۱/۰۲/۰۲                   خلاصه جلسه گذشته بحث در مسئله­ی چهاردهم بود اقوال مطرح در این مسئله را به همراه بعضی از اشکالاتی که متوجه این اقوال بود عرض کردیم؛ گفتيم ضمن اینکه مقتضای تحقیق در مسئله را بیان می­کنیم مستند قول اول روشن می­شود و اشکال این قول هم واضح می­گردد. عرض کردیم در این مسئله صوری است که این صور حاصل ملاحظه چند امر است: یکی اینکه فتوای حی چیست آیا وجوب بقاء بر تقلید میت یا جواز بقاء بر تقلید میت است و یا وجوب عدول به حی یا به عبارت دیگر عدم جواز تقلید میت؟ این حالت سوم اگرچه در

جلسه نود و چهارم – حق در مسئله

جلسه ۹۴ – PDF جلسه نود و چهارم حق در مسئله ۱۳۹۱/۰۱/۳۰                   خلاصه جلسه گذشته بحث در مسئله چهاردهم بود عرض کردیم در این مسئله اقوال و انظاری وجود دارد که مستند این اقوال و ادله این انظار باید بررسی شود؛ تا اینجا ما درباره دو قول و مستند و دلیل آن دو قول یعنی قول دوم و سوم بحث کردیم. قول چهارم البته این قول به یک معنی شاید یک قول مستقل به معنای واقعی کلمه نباشد. ما اجمال این قول را بیان کردیم اما باید ببینیم بر چه اساسی ایشان این مطلب فرمودند. مرحوم آقای حکیم می­فرماید: آنچه که مرحوم سید فرموده مبتنی بر عدم انتقاض تقلید در زمان یک

جلسه نود و سوم – اقوال و ادله

جلسه ۹۳ – PDF جلسه نود و سوم اقوال و ادله ۱۳۹۱/۰۱/۲۹                   خلاصه جلسه گذشته بحث در مسئله چهاردهم تحریر بود؛ صورت مسئله این بود که یک شخص عامی از مجتهدی تقلید کرده سپس این مجتهد از دنیا رفته و او بعد از فوت این مجتهد به مجتهد دوم رجوع می­کند و از او تقلید می­نماید بعد از مدتی مجتهد دوم هم از دنیا می­رود و رجوع به مجتهد سوم می­کند لکن این رجوع در خصوص مسئله جواز بقاء بر تقلید میت است نه اینکه رجوع کلی کند و عدول کند؛ زمانی که مجتهد اول از دنیا رفت، این شخص کلاً به مجتهد دوم رجوع کرد اما اینجا رجوعش به مجتهد سوم

جلسه نود و دوم – فرع پنجم و ششم

جلسه ۹۲ – PDF جلسه نود و دوم فرع پنجم و ششم ۱۳۹۱/۰۱/۲۸                   عرض کردیم مسئله سیزدهم تحریر متضمن شش فرع است که تا اینجا درباره چهار فرع بحث کرده­ایم؛ فرع پنجم فرع پنجم این است: «ولا الی حی آخر کذلک إلا الی اعلم منه فإنه یجب علی الاحوط». این قسمت به دنبال مسئله و فرع قبلی است. در فرع قبلی فرمودند: «لا یجوز بعد ذلک الرجوع الی المیت ثانیاً علی الاحوط» بعد از آنکه از میت عدول به حی کرد دیگر حق بازگشت دوباره به میت را ندارد. در این فرع می­فرمایند: «ولا الی حی آخر کذلک» معنای این جمله این است: «و لایجوز بعد ذلک الرجوع الی حی آخر علی