دروس

جلسه بیست و هشتم-امر سوم: حقیقت انشاء

جلسه ۲۸ – PDF جلسه بیست و هشتم امر سوم: حقیقت انشاء ۱۳۸۸/۰۸/۱۸ امر سوم: حقیقت انشاء بحث در مقدمات مربوط به حقیقت حکم شرعی رسید به مقدمه و امر سوم؛ تا اینجا دو امر بیان شد امر اول: پیرامون اراده تشریعیه و اراده تکوینیه بود. امر دوم: درباره امور اعتباریه و حقیقت اعتبار و فرق آن با امور انتزاعیه که بیان این دو گذشت. امر سوم: درباره حقیقت انشاء است، که این سوالها در این امر مطرح است، اساسا انشاء چیست؟ و فرق آن با اخبار را در چه چیزی می­توان جستجو کرد؟ در باب انشاء مبانی و اقوال مختلفی وجود دارد که ما ضمن بحث از این اقوال رابطه انشاء را با اعتبار باید معلوم کنیم، که آیا

جلسه بیست و هفتم-امر دوم در اعتباریات/ انتزاعیات

جلسه ۲۷ – PDF جلسه بیست و هفتم امر دوم در اعتباریات/ انتزاعیات ۱۳۸۸/۰۸/۱۷ فرمایش محقق نائینی در باب امور انتزاعیه بحث در امور اعتباریه و حقیقت اعتبار تمام شد اما نوبت می­رسد به بحث از امور انتزاعیه که این خیلی بحث مبسوط و مفصلی ندارد، در جلسات گذشته عرض شد که محقق نائینی فرمودند: امور بر سه قسم­اند: امور حقیقیه، امور اعتباریه و امور انتزاعیه؛ بیان ایشان در مورد امور انتزاعیه ذکر شد، امور انتزاعیه از نظر ایشان عبارت­اند: از اموری که تقرر و وجودی ندارند نه در وعاء عین و نه در وعاء اعتبار بلکه وجودش به وجود منشا انتزاع است یعنی خودش تقرری ندارد اگر تقرری و وجودی هست مربوط به منشا انتزاع آن است، حالا این

بیست و ششم-نظر برگزیده

جلسه ۲۶ – PDF بیست و ششم نظر برگزیده ۱۳۸۸/۰۸/۱۶ نظر برگزیده بعد از بررسی و نقدی که به دو مسلک مذکور در باب اعتباریات داشتیم، نوبت به بیان نظر مختار و قول حق در مساله می­رسد ، به نظر ما امور اعتباریه: «ماهیاتی هستند که متقوم به اعتبار عقلاء هستند؛ هم از حیث حدوث و هم در بقاء قوامشان به اعتبار عقلاء می­باشد» و اینطور نیست که با اعتبار یک حقیقت و واقعیتی پدید بیاید که در ادامه متقوم به اعتبار نباشد، با اعتبار یک وجود اعتباری پدید می­آید که ظرف این وجود اعتباری عالم اعتبار و وعاء اعتبار است؛ این غیر از سخن مثل محقق عراقی است که واقعیتی و یک وجودی در نفس الامر پیدا می­شود، ما

بیست و پنجم-بررسی نظر آیت الله سیستانی

جلسه ۲۵ – PDF بیست و پنجم بررسی نظر آیت الله سیستانی ۱۳۸۸/۰۸/۱۳ ادامه بررسی نظر آیت الله سیستانی بحث در این بود که آیا کلامی که در الرافد ذکر شده و در جلسه دیروز مبسوطاً آنرا بیان کردیم، تفاوت روشنی با کلام محقق اصفهانی و مرحوم علامه دارد یا نه؟ ما عرض کردیم که در واقع نظر آیت الله سیستانی ارجاع به همان کلام محقق اصفهانی داده می­شود، یعنی یک تفاوت روشنی بین این دو وجود ندارد، گرچه در اینجا سعی شده این تفاوت به اثبات برسد و خواسته­اند بگویند اعتبار ادبی و اعتبار قانونی داریم که اینها با هم جدا هستند، اما ما عرض کردیم که به نظر می­رسد اساس این حرف همان است. دلیل بر این مدعا

بیست و چهارم-نظر آیت الله سیستانی

جلسه ۲۴ – PDF بیست و چهارم نظر آیت الله سیستانی ۱۳۸۸/۰۸/۱۲ نظر آیت الله سیستانی راجع به حقیقت اعتبار عرض کردیم دو مسلک اساسی وجود دارد که باید مورد بررسی قرار بگیرد، مسلک اول و قول قائلین به این مسلک بیان و مورد بررسی قرار گرفت. اما در رابطه با مسلک ثانی که حقیقت اعتبار را از نوع حقیقت ادعائیه می ­ داند، اجمال این مسلک و نظر سابقاً بیان شد، اما آیت الله سیستانی در تقریرات اصولی که از ایشان چاپ شده دارند که به نوعی نزدیک به کسانی است که در دایره مسلک ثانی قرار می­گیرند، گرچه ایشان سعی کردند که قول و نظرشان متفاوت با نظر مثل مرحوم محقق اصفهانی باشد. ما اولا باید ببینیم اصل

جلسه بیست و سوم-نقد و بررسی کلام محقق عراق

جلسه ۲۳ – PDF جلسه بیست و سوم نقد و بررسی کلام محقق عراقی ۱۳۸۸/۰۸/۱۱ نقد و بررسی کلام محقق نائینی و محقق عراقی بنا بود امروز کلام صاحب الرافد فی علم الاصول و اشکالاتی که به این نظر وارد است را نقل بکنیم اما به نظرم رسید که قبل از آن، اول کلام علمین یعنی محقق نائینی و محقق عراقی را بررسی کنیم و نظرمان را درباره مسلک اول بیان بکنیم وبعد به سراغ انظار دیگر و نظر آیت الله سیستانی برویم. اجمالا کلمات محقق نائینی و محقق عراقی بیان شد، هر دو این بزرگوار بر این مساله فی الجمله اتفاق نظر داشتند -با قطع نظر از بعضی از ابهاماتی که در بعضی از کلماتشان بود، که بعضی محاملی

جلسه بیست و دوم-فرمایش محقق عراقی

جلسه ۲۲ – PDF جلسه بیست و دوم فرمایش محقق عراقی ۱۳۸۸/۰۸/۱۰ فرمایش محقق عراقی از جمله قائلین به مسلک اول مرحوم محقق نائینی بود، که فرمایش ایشان را ذکر کردیم و بررسی اساس فرمایش ایشان بعدا در ضمن تحقیق مطلب انجام خواهد شد؛ که بالاخره از این دو مسلک کدام مسلک اُولی هست؟ مرحوم محقق عراقی هم یک کلامی دارند که نزدیک به فرمایش محقق نائینی است. البته با تفاوت­هایی ولی در اینکه ایشان هم جزء قائلین به مسلک اول است تردیدی نیست. حالا کلام ایشان را عرض می­کنیم تا ببینیم چه تفاوتهایی با بیان مرحوم نائینی دارد. محقق عراقی می­فرماید: «امور بر سه قسمند غیر از وجودات حقیقی که آنرا داخل بحث نمی­کنند. قسم اول یک قسم امور

جلسه بیست و یکم-مسلکهای رئیسی در باب اعتباری

جلسه ۲۱ – PDF جلسه بیست و یکم مسلک های رئیسی در باب اعتباری ۱۳۸۸/۰۸/۰۹ مسلک­ های رئیسی در باب اعتباری تا اینجا چند معنا برای اعتبار گفته شد و عرض شد که بعضی از این معانی، قطعا از محل بحث ما خارج است. ما بحثمان در بررسی معنای اعتبار در علم اصول است لذا با اعتباری که در فلسفه و معقول مطرح می­شود کاری نداریم. گرچه در اطلاق کلمه اعتبار بعضا خلط صورت گرفته؛ مثلا گاهی کلمه اعتبار را اطلاق می­کنند و مرادشان همان امور انتزاعیه است. به هر حال آنچه که از این معانی و اصطلاحات پنجگانه­ای که برای اعتبار گفتیم مورد نظر ماست: دو معنای چهارم و پنجم می­باشد؛ اگر از تفنناتی که در عبارات وجود دارد

جلسه بیست-امر دوم: اعتباریات

جلسه ۲۰ – PDF جلسه بیست امر دوم: اعتباریات ۱۳۸۸/۰۸/۰۶ امر دوم: اعتباریات عرض کردیم که تحقیق مساله حقیقت حکم شرعی متوقف است بر بیان چند امر، امر اول در باب اراده تکوینیه و اراده تشریعیه بود که توضیح آن گذشت. امر دوم از اموری که باید مقدمتا برای بیان حقیقت حکم شرعی ذکر بشود مربوط به اعتباریات است که اساسا اعتبار و اعتباری یعنی چه؟ وآیا فرقی با امور انتزاعیه دارند یا خیر؟ چرا ما بحث از اعتباری و اعتباریات را باید مطرح کنیم؟ چون باید ببینیم مجعولات شرعیه از جنس اعتباریاتند یا نه. لذا ابتدا باید اعتباریات را بشناسیم تا ببینیم آیا مجعولات شرعیه -اعم از احکام تکلیفیه و احکام وضعیه- از سنخ اعتباریات هستند یا نه؟ لذا

جلسه نوزدهم-قول: مرحوم امام(ره)

جلسه ۱۹ – PDF جلسه نوزدهم قول: مرحوم امام(ره) ۱۳۸۸/۰۸/۰۵ مقایسه و تفاوت بین نظرات تا اینجا چهار نظریه در باب اراده تکوینیه و اراده تشریعیه عرض کردیم، قبل از اینکه به بیان نظر پنجم- که نظر امام رضوان الله تعالی علیه است – بپردازیم دو نکته را اشاره می کنیم نکته اول فرق بین بیان مرحوم محقق اصفهانی با بیان مرحوم آخوند است؛ چون یک تشابه نسبی بین این دو بیان وجود دارد و نکته دوم تاکید بر فرقی که در بعضی از جهات بین محقق عراقی و قول سوم است. نکته اول: ( تفاوت كلام آخوند(ره) با كلام محقق اصفهانی) اما در مورد تفاوت سخن آخوند با محقق اصفهانی، قبلا اشاره کردیم که ریشه کلام محقق اصفهانی از

جلسه هجدهم-قول سوم

جلسه ۱۸ – PDF جلسه هجدهم قول سوم ۱۳۸۸/۰۸/۰۴ قول سوم تا اینجا دو فرق در باب اراده تکوینیه و اراده تشریعیه عرض کردیم، نظر سوم، نظری متفاوت با دو نظر گذشته است. طبق این نظر بین این دو اراده از حیث حقیقت و متعلق فرقی نیست. بلکه فرق بین دو اراده از حیث کیفیت تعلق به مراد است . در توضیح این مبنا گفته­اند اگر به طور کلی وجود یک فعل متوقف بر مقدماتی باشد یعنی اگر فعلی بخواهد در خارج محقق بشود محتاج به این باشد که جهات و مقدمات متعددی کنار هم قرار بگیرد و هر کدام از این جهات نقشی در تحقق این فعل داشته باشند، اینجا دو حالت متصور است: حالت اول: این است که

جلسه هفدهم-بررسی نظر مرحوم محقق اصفهانی:

جلسه ۱۷ – PDF جلسه هفدهم بررسی نظر مرحوم محقق اصفهانی: ۱۳۸۸/۰۸/۰۳ خلاصه بحث گذشته ملخص نظر مرحوم محقق اصفهانی این بود که ایشان ملاک تقسیم اراده را به تکوینی و تشریعی به اعتبار تعلق اراده به فعل خودش و یا به فعل غیر قرار داده اند، یعنی گفته اند: اراده تکوینیه آن است که متعلق به فعل خودش می­باشد و اراده تشریعیه آن است که متعلق به فعل غیر است. لکن در مورد خداوند فرمودند که اراده تشریعیه نسبت به تکالیف شرعیه وجود ندارد با همان بیان و دلیلی که عرض شد. یعنی در حقیقت در نظر ایشان اراده فقط، اراده تکوینیه است. اراده تکوینیه تعلق می گیرد به بعث و تشریع، بعد این بعث و تشریع به عنوان

جلسه شانزدهم-امر اول: ارادۀ تکوینیه و تشریعیه

جلسه ۱۶ – PDF جلسه شانزدهم امر اول: ارادۀ تکوینیه و تشریعیه ۱۳۸۸/۰۸/۰۲ عرض شد كه براي روشن شدن حقيقت حكم شرعي و پس از ذكر آراء و انظاري كه در باب حقيقت حكم شرعي وجود دارد به نحو اجمال؛ تحقيق مساله و ذكر قول حق در مساله متوقف بر بيان اموري است: اراده تكوینيه و اراده تشريعه امر اول كه به نظر مي رسد بايد معلوم شود، مساله اراده تكوينيه و اراده تشريعیه است. در باب معناي اراده تكوینيه و اراده تشريعیه چند نظر بيان شده. قول اول: محقق اصفهانی اولين نظر، نظر مرحوم كمپاني يعني شيخ محمد حسين اصفهاني است. ايشان در ضمن يك بحث طولاني ومفصل -كه بعضا از حد اصول فقه هم فراتر رفته است- به

جلسه پانزدهم-حقیقت حکم شرعی

جلسه ۱۵ – PDF جلسه پانزدهم حقیقت حکم شرعی ۱۳۸۸/۰۷/۲۹ حکم شرعی، از مبادی تصوریه علم اصول در ابتدای بحث امروز به بررسی این نکته می پردازیم که بحث از حکم شرعی جزء کدام دسته از مباحث علم اصول است؟ چون ما عرض کردیم بعضی از مطالب مربوط به مبادی تصوریه است و بعضی ها جزء مبادی تصدیقه علم اصول هستند، مبادی هم مبادی به عمومی و خصوصی تقسیم می شد و دسته دیگر از مباحث جزء مسائل علم اصول است. اما بحث از حقیقت حکم شرعی جزء مبادی تصوریه علم اصول است؛ چون قضیه و تصدیق نیست و ما می­خواهیم ببینیم این حکم شرعی به معنای یک مفهومی که در علم اصول زیاد مورد کاربرد و استفاده هست، به

جلسه چهاردهم-حقیقت حکم شرعی

جلسه ۱۴ – PDF جلسه چهاردهم حقیقت حکم شرعی ۱۳۸۸/۰۷/۲۸ مقدمه عرض كرديم كه دو ديدگاه مهم وجود دارد و باید بگوییم که منظور از حقيقت حكم شرعي؛ تعريف یا آنچه كه در معرفي حكم شرعي گفته مي شود، نيست. ما مي خواهيم ابتدا قبل اينكه آن حقيقت را در قالب الفاظ بياوريم و معرفي كنيم جنس حكم شرعي را بشناسيم و ببینیم حكم شرعي روحش چيست؟ اين كه گفتيم دو ديدگاه اصلي در رابطه با حقيقت و جنس حكم شرعي وجود دارد، منظور اين است كه طبق يك ديدگاه حكم شرعي روحش جعل و انشا و اعتبار است حال با تفاوت هايی كه در تعبیر وجود دارد. ديدگاه دوم اين است كه روح حكم شرعي جعل و انشا نيست

جلسه سیزدهم-نقد و بررسی وجوه تفاوت قاعده اصولی و فقهی بنا بر تعریف مختار

جلسه ۱۳ – PDF جلسه سیزدهم نقد و بررسی وجوه تفاوت قاعده اصولی و فقهی بنا بر تعریف مختار ۱۳۸۸/۰۷/۲۷ نقد و بررسی وجوه تفاوت قاعده اصولی و فقهی بنا بر تعریف مختار بحث در تفاوت قاعده اصولی و قاعده فقهی بود، عرض شد که این تفاوتهایی که بین قواعد فقهیه و قواعد اصولیه ذکر شده هر کدام از جهتی ممکن است مورد اشکال باشد؛ اما باید ببینیم بر اساس تعریفی که ما از علم اصول ارائه داده ایم کدام یک از این تفاوتها را باید ب‍پذیریم؟ چون که ممکن است تفاوت وضابطه ای که برای قواعد اصولی و قواعد فقهی ذکر شده؛ اساسا با تعریفی که ما ارایه داده بودیم مغایرت داشته باشد. تعریف مختار این بود که علم

جلسه دوازدهم-تفاوت قاعده اصولی با قاعده فقهی

جلسه ۱۲ – PDF جلسه دوازدهم تفاوت قاعده اصولی با قاعده فقهی ۱۳۸۸/۰۷/۲۶ بحث ما در بيان تفاوت قواعد اصولي با قواعد فقهي بود، كه اين بحث از متفرعات بحث تعريف علم اصول است. عرض كرديم در مورد تفاوتهاي قواعد اصوليه و قواعد فقهيه وجوهي گفته شده؛ كه ديروز دو وجه از آنها را ذكر كرديم که امروز مروری بر آن دو وجه خواهیم داشت و سایر وجوه را نیز ذکر می­کنیم. وجه اول: شيخ انصاري(ره) يكي وجهي كه شيخ انصاري فرمودند: ضابطه مسئله اصولي آن است كه فايده و نتيجه آن مختص مجتهد است و براي مقلد بي­فايده است اما مساله فقهيه و قاعده فقهيه آن است: كه فايده و نتيجه آن مختص به مجتهد نيست، بلكه به نحو

جلسه یازدهم-تعریف مختار از علم اصول

جلسه ۱۱ – PDF جلسه یازدهم تعریف مختار از علم اصول ۱۳۸۸/۰۷/۲۵ تعریف مختار تا اینجا تقریبا همه تعاریفی که برای علم اصول شده بود ذکر گردید و اشکالاتی که به این تعاریف به نظر می رسید مطرح شد. البته در این بین تعاریف دیگری هم هست که از آنها صرف نظر می کنیم، اما آن تعریفی که به نظر ما حداقل از بسیاری از این اشکالات محفوظ است و این اشکالات در آن وجود ندارد، تعریفی است که می خواهیم ذکر کنیم و مختار هم همین است که علم اصول عبارت است از: «القواعد الغیر المشتملۀ علی الحکم الشرعی الفرعی التی یمکن ان تقع کبری استنتاج الحکم الکلی الفرعی الالهی او الوظیفۀ العملیۀ » قواعدی که مشتمل بر یک

جلسه ده-تعریف شهید صدر و امام(ره)

جلسه ۱۰ – PDF جلسه ده تعریف شهید صدر و امام(ره) ۱۳۸۸/۰۷/۱۵ تعریف هفت: شهید صدر مرحوم شهید صدر در مورد تعلم اصول تعریفی دارند که به صورت خلاصه آنرا عرض می کنیم. ایشان می گوید علم اصول عبارت است از:« هو العلم بالعناصر المشترکۀ فی الاستدلال الفقهی خاصه التی یستعملها الفقیه کدلیل علی الجعل الشرعی الکلی» [۱] علم اصول عبارت است از علم به عناصر مشترک در استدلال فقهی که فقیه از آنها به عنوان یک دلیل بر جعل شرعی کلی استفاده می­کند. خصوصیات این تعریف ایشان چهار خصوصیت برای این تعریف ذکر می­کنند که با هریک از این خصوصیات بخشی از اغیار از دایره این تعریف خارج می شوند، آن چهار خصوصیت عبارتند از: خصوصیت اول اولین خصوصیت

جلسه نهم-تعریف محقق عراقی و آیت الله خویی از علم اصول

جلسه ۹ – PDF جلسه نهم تعریف محقق عراقی و آیت الله خویی از علم اصول ۱۳۸۸/۰۷/۱۹ تعریف پنجم: تعریف محقق عراقی تا اینجا چهار تعریف برای علم اصول و اشكالات آنها بيان شد. تعریف پنجم تعریف مرحوم عراقی است که فرموده­اند علم اصول عبارت است از: « القواعد الخاصه الواقعه فی طریق استکشاف الوظایف الکلیه العملیه شرعیه کانت ام عقلیه» [۱] علم اصول عبارت از قواعد خاصی است که در طریق کشف وظایف کلی عملی واقع می­شوند اعم از اینکه شرعی باشند یا عقلی. تفاوت این تعریف با تعریفات گذشته تفاوت این تعریف با تعریفاتی که قبلا ذکر شد روشن است اولا اینکه ایشان به جای کلمه استنباط، استکشاف ذکر کرده اند، آن هم استشکاف وظایف کلی و سخن