دروس

جلسه چهل و دوم – مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– بررسي چند فرع

جلسه ۴۲ – PDF جلسه چهل و دوم مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– بررسي چند فرع ۱۳۹۲/۰۹/۱۸              خلاصه جلسه گذشته بحث ما پیرامون فرع دوم از فروع سه گانه­ای بود که در ذیل بحث اشتراط اذن امام در تعلق خمس مطرح کردیم. عرض کردیم اخذ مال کافر از راه سرقت و غیله به سه نحوه متصور است؛ نحوه اول این بود مسلمین در غیر حرب و به نحو غارت مال کفار را اخذ کنند. گفتیم که ابتداءً باید دید انظار و آراء در این رابطه چیست. امام(ره) در تحریر عبارتی دارند که تا حدودی نظر ایشان را مجمل کرده است. اینجا آیا بالاخره خمس واجب است به نحو فتوی یا

جلسه چهل و یکم – مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– بررسي چند فرع

جلسه ۴۱ – PDF جلسه چهل و یکم مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– بررسي چند فرع ۱۳۹۲/۰۹/۱۷              خلاصه جلسه گذشته بحث در اقسام اغتنام از كفار به واسطه سرقت و غيلة بود؛ عرض كرديم در مسئله سه قسم قابل تصور است و ما در فرع دوم حكم اين سه قسم را مورد بحث قرار خواهيم داد: بررسي قسم اول قسم اول اغتنام بالسرقة و الغيلة في الحرب است همان صورتي كه امام(ره) در صدر كلامشان مورد اشاره قرار دادند «بل سرقةً و غيلةً إذا كانتا في الحرب و من شئونه» اين قسم به «ما يغتنم قهراً» ملحق شده است؛ امام (ره) غنيمتي كه از راه سرقت و غليه در جنگ

جلسه چهل – مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– بررسي چند فرع

جلسه ۴۰ – PDF جلسه چهل مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– بررسي چند فرع ۱۳۹۲/۰۹/۱۶              خلاصه جلسه گذشته بحث ما در جهت اولی به این نتیجه رسید که حق در مسئله اشتراط اذن امام در تعلق خمس به غنیمت با مشهور است یعنی اگر بخواهیم خمس را واجب بدانیم این خمس در غنائم جنگی که به اذن امام باشد، واجب می­شود و اگر اذن امام نباشد، کل غنیمت مال امام است. پس نتیجه بحث در جهت اولی این شد که اذن امام در تعلق خمس به غنیمت شرط است. البته ما عرض کردیم اینکه می­گوییم حق با مشهور است یک مطلب را باید در نظر داشت و آن اینکه مراد

جلسه سی و نهم – مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام

جلسه ۳۹ – PDF جلسه سی و نهم مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام ۱۳۹۲/۰۹/۱۳              قول ششم قول ششم تفصیلی است که مرحوم آقای حکیم در مستمسک بیان فرموده­اند ایشان بین حرب علی وجه الجهاد و حرب علی وجه الدفاع فرق گذاشته­اند؛ به این بیان که: می­فرماید در جایی که جنگ برای جهاد و دعوت به اسلام باشد، در این صورت چنانچه این جنگ به اذن امام باشد خمس واجب است ولی اگر به اذن امام نباشد همه غنائم مال امام است اما در دفاع فقط خمس واجب است و دیگر اذن امام مدخلیتی در تعلق خمس ندارد. پس در واقع مرحوم آقای حکیم تفصیل مشهور را در خصوص

جلسه سی و هشتم – مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام

جلسه ۳۸ – PDF جلسه سی و هشتم مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام ۱۳۹۲/۰۹/۱۲              خلاصه جلسه گذشته بحث در تفصیل بعض الاکابر درباره اعتبار اذن امام در وجوب خمس در غنیمت بود. محصل این تفصیل این شد که اگر جنگ در تحت لواء حاکم جور و به اسم جهاد اسلامی واقع شود در این صورت غنیمت متعلق خمس است. اما اگر جنگ صورت بگیرد بدون عنوان جهاد مانند حمله قومی به قوم دیگر اینجا اگر به اذن امام باشد متعلق خمس است و گرنه همه غنائم متعلق به امام است. این تفصیل عکس تفصیل صاحب حدائق مي­باشد؛ عرض کردیم ادله این تفصیل در واقع دو دلیل است دلیل

جلسه سی و هفتم – مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام

جلسه ۳۷ – PDF جلسه سی و هفتم مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام ۱۳۹۲/۰۹/۱۱              خلاصه جلسه گذشته قول چهارم تفصیل بین صورت حرب علی وجه الجهاد و التکلیف بالاسلام و صورت جنگ برای توسعه قدرت و سلطه بود؛ این تفصیل که مختار محدث بحرانی صاحب حدائق است در واقع به این نحو است که اگر جنگ برای دعوت به اسلام باشد، آنگاه به اذن امام اگر واقع شده باشد در آن خمس واجب است ولی اگر در چنین جنگی اذن نباشد کلها للامام ولی در جنگ برای توسعه قدرت و غیر دعوت به اسلام مطلقا خمس ثابت است «یجب الخمس فیها خاصةً». دلیل این قول هم بیان شد

جلسه سی و ششم – مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام

جلسه ۳۶ – PDF جلسه سی و ششم مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام ۱۳۹۲/۰۹/۱۰              خلاصه جلسه گذشته بحث در تفصیل مرحوم سید و امام(ره) بود گفتیم علی رغم تفاوتی که از نظر فتوی و احتیاط بين اين دو بزرگوار در مسئله اذن امام در تعلق خمس به غنیمت جنگی وجود دارد اما بهرحال هر دو در این جهت مشترک هستند که تفصیل داده­اند بین زمان حضور و زمان غیبت؛ گفته­اند اگر در زمان حضور تمکن از استیذان باشد، و جنگ با اذن امام باشد خمس واجب است اما اگر بدون اذن امام باشد، الغنیمة کلها للامام. اما در زمان غیبت مرحوم سید فرمود که «الاحوط وجوب الخمس» و

جلسه سی و پنجم – مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام

جلسه ۳۵ – PDF جلسه سی و پنجم مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام ۱۳۹۲/۰۹/۰۹              خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله اقوال ششگانه بود که عرض کردیم قول سوم عبارت است از تفصیل بین زمان حضور و زمان غیبت؛ این تفصیل که صاحب عروة آن را اختیار کرده و به تبع ایشان امام(ره) نظرشان بر همین مستقر شده این است که در زمان حضور اگر امکان استیذان باشد و جنگ به اذن امام واقع شود خمس آن واجب است لکن اگر بدون اذن امام واقع شود همه غنائم مال امام است اما در عصر غیبت اگر جنگی واقع بشود، به طور کلی خمس واجب است منتهی فرق نظر مرحوم

جلسه سی و چهارم – مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام

جلسه ۳۴ – PDF جلسه سی و چهارم مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام ۱۳۹۲/۰۹/۰۶              تا اینجا قول اول و ادله آن مورد بحث قرار گرفت. ادله قول دوم قول دوم این است که خمس در غنیمت مطلقا واجب است چه جنگ به اذن امام باشد و چه به اذن امام نباشد در هر صورت خمس مطلقا در غنائم جنگی واجب است. اين قول در منتهي و مدارك هم تقويت شده است. در اين رابطه چند دليل اقامه شده است: دليل اول: عموم آيه آيه «و اعلموا أنما غنمتم من شيءٍ …» عموميت داشته و در آن قيد اذن امام بيان نشده است. پس به حسب اين آيه فرقي بين

جلسه سی و سوم – مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام

جلسه ۳۳ – PDF جلسه سی و سوم مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام ۱۳۹۲/۰۹/۰۵ خلاصه جلسه گذشته‏: عرض کردیم برای قول اول به دو دلیل استدلال شده دلیل اول اجماع و دلیل دوم روایات بود؛ روایت دوم صحیحه معاویة بن وهب بود تقریب استدلال به این صحیحة را بیان کردیم لکن دو مناقشه و دو اشکال به این صحیحة شده اشکال اول به همراه پاسخ آن را در جلسه گذشته بیان کردیم. اشكال دوم به استدلال به صحيحه معاويه بن وهب: مناقشه دوم معارضه صحیحة حلبی با این روایت است. صحیحة حلبی این است: «عن ابی عبدالله علیه السلام فی الرجل من اصحابنا یکون فی لوائهم فیکون معهم فیصیب غنیمةً قال یؤدی خمسنا و

جلسه سی و دوم – مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام

جلسه ۳۲ – PDF جلسه سی و دوم مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام ۱۳۹۲/۰۹/۰۴ خلاصه جلسه گذشته‏ بحث در ادله قول اول بود عرض کردیم به اجماع تمسک شده که مورد خدشه واقع شد؛ دلیل دوم روایات است که ما روایت اول را مورد بررسی قرار دادیم. روایت دوم هم ذکر شد در روایت دوم عرض کردیم دو تقریب برای استدلال می­توان ذکر کرد تقریب اول استدلال به روایت دوم هم بیان شد؛ تقریب اول فی الواقع برای تمامیت به نوعی محتاج به جمله شرطیه دوم شد بنابراین به حسب واقع اگر بخواهیم یک تقریب تامی از استدلال داشته باشیم باید تقریب دوم را ذکر کنیم در تقریب دوم به مجموع دو جمله شرطیه

جلسه سی و یکم – مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنيمت جنگي– اذن امام

جلسه ۳۱ – PDF جلسه سی و یکم مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنيمت جنگي– اذن امام ۱۳۹۲/۰۹/۰۳              خلاصه جلسه گذشته‏ عرض كرديم درباره اعتبار اذن امام (ع) در تعلق وجوب خمس شش قول وجود دارد؛ قول اول كه قول مشهور و در بين قدما مطرح بوده اين است كه اگر قتال به اذن امام باشد، غنيمت خمس دارد و چنانچه جنگ به اذن و اجازه امام نباشد، تمام غنيمت متعلق به امام است. ادله­اي براي اين قول ذكر شده دليل اول اجماع بود كه عرض كرديم اين دليل قابل قبول نيست. دليل دوم: روايات روايت اول: مرسله عباس وراق «عن ابي عبدالله عليه السلام اذا غزا قومٌ بغير اذن الامام فغنموا

جلسه سی – مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنيمت جنگي–اذن امام

جلسه ۳۰ – PDF جلسه سی مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنيمت جنگي–اذن امام ۱۳۹۲/۰۹/۰۲              خلاصه جلسه گذشته‏ عرض کردیم در امر اول از امور هفتگانه یعنی غنائم دار الحرب که متعلق خمس واقع شده است چند مقام از بحث قابل ذکر است مقام اول بحث از وجوب خمس غنائم دار الحرب بود که به همراه بعضی از نکات گذشت. در مقام دوم بحث از آن چیزهایی است که در تعلق خمس به غنیمت دار الحرب شرط شده یعنی برای اینکه خمس واجب باشد چند شرط ذکر شده است حال ما باید در مورد آنچه که به عنوان شرط در وجوب خمس نسبت به غنائم دار الحرب ذکر شده است، بحث کنیم.

جلسه بیست و نهم – مقام اول – ادله وجوب خمس در غنيمت جنگي

جلسه ۲۹ – PDF جلسه بیست و نهم مقام اول – ادله وجوب خمس در غنيمت جنگي ۱۳۹۲/۰۸/۲۹              خلاصه جلسه گذشته‏ در جلسه گذشته متن تحریر بیان شد و اشاره اجمالی به مطالبی که در مورد وجوب خمس در غنائم دار الحرب وجود دارد، کردیم. اما تفصیل مسئله به ترتیبی که در عبارت و متن تحریر آمده را الآن مطرح مي­كنيم. تعريف غنائم دار الحرب منظور از غنائم دار الحرب چیست؟ یعنی آنچه که از اهل حرب بدست می­آید. اهل حرب کفار هستند پس يعني غنائمی که از جنگ بین مسلمین و کفار تحصیل می­شود. فقط برای یادآوری عرض می­کنیم اینکه مراد از اهل حرب مطلق کفار نیستند لذا ایشان در متن عبارت تحریر

بیست و هشتم – الاول: غنائم دار الحرب

جلسه ۲۸ – PDF بیست و هشتم الاول: غنائم دار الحرب ۱۳۹۲/۰۸/۲۸              القول فيما يجب فيه الخمس‏ بعد از بحث پيرامون مقدماتي كه به نظر مي­رسيد ذكر آنها در ابتداي كتاب الخمس لازم است و از آن مقدمات فقط به بعضي در متن تحرير اشاره شده بود، نوبت به بحث از القول فيما يجب فيه الخمس مي­رسد. اينكه خمس در چه اموري واجب است و به چه چيزهايي تعلق پيدا مي­كند به عبارت ديگر منابع خمس و آنچه كه خمس از آن تحصيل مي­شود و پس از آن نوبت به بحث از مصارف خمس خواهد رسيد. مشهور در بين اماميه اين است كه خمس در هفت چيز واجب است «يجب الخمس في سبعة اشياء

جلسه بیست و هفتم – مقدمه نهم: بررسی ادله اهل سنت بر عدم عموميت «ما غنمتم»

جلسه ۲۷ – PDF جلسه بیست و هفتم مقدمه نهم: بررسی ادله اهل سنت بر عدم عموميت «ما غنمتم» ۱۳۹۲/۰۸/۰۶              خلاصه جلسه گذشته نکته­ای در مورد مال حلال مختلط به حرام و زميني كه كافر ذمي از مسلم مي­خرد در جهت ثالثه بحث در این بود که آیا بر مال حلال مختلط به حرام و زمینی که کافر ذمی از مسلمان خریده است، عنوان غنیمت منطبق است یا خیر؟ به عبارت دیگر وجوب خمس در این دو مورد از این باب است که مشمول قاعده عامِ مستفاد از آیه شریفه می­شود و اگر خمس در آنها واجب است به اعتبار صدق عنوان غنیمت بر آنهاست یا وجوب خمس ربطی به شمول آیه نسبت به

بیست و ششم – مقدمه هشتم: تأسيس اصل

جلسه ۲۶ – PDF جلسه بیست و ششم مقدمه هشتم: تأسيس اصل ۱۳۹۲/۰۸/۰۵              خلاصه جلسه گذشته بحث در مقدمه هشتم بود؛ عرض كرديم در مقدمه هشتم سخن از مقتضاي اطلاقات و ادله عامه است يعني اصل در مسئله چيست؟ اين مقدمه كه به دنبال مقدمه هفتم و مطالبي كه در آن مقدمه ذكر شده بود منعقد شده در واقع موضوع آن تأسيس اصل در مسئله است منظور از اصل هم يعني آنچه كه از ادله عامه به دست مي­آيد با قطع نظر از ادله خاصه و روايات خاصه­اي كه ممكن است در مسئله وجود داشته باشد. غرض هم تعيين مرجعي براي رجوع در هنگام شك است آن قاعده و اصلي كه مقتضاي ادله عامه

جلسه بیست و پنج – مقدمه هشتم: تأسيس اصل

جلسه ۲۵ – PDF جلسه بیست و پنجم مقدمه هشتم:  تأسيس اصل ۱۳۹۲/۰۸/۰۴              خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم نتیجه بحث در مقدمه هفتم این است که غنیمت در لغت و عرف و در روایات و در کلمات فقها و مفسرین به معنای مطلق فائده و منفعت است و لذا به اعتبار این اموری که گفتیم می­توانیم بگوییم در آیه شریفه هم مراد از ما غنمتم مطلق فائده و منفعت است به عبارت دیگر مقتضی برای حمل ما غنمتم بر معنای عموم وجود دارد چون اهل لغت تصریح کرده­اند و در بین اهل لسان و عرف هم به معنای عام است و وجهی برای عدول از معنای عام نیست سیاق آیات و مورد هم موجب

جلسه بیست و چهارم – مقدمه هفتم: فی المراد بالغنیمه (امر پنجم: غنيمت در كلمات مفسرين)

جلسه ۲۴ – PDF جلسه بیست و چهارم مقدمه هفتم: فی المراد بالغنیمه (امر پنجم: غنيمت در كلمات مفسرين) ۱۳۹۲/۰۸/۰۱              خلاصه جلسه گذشته بحث در امر پنجم است كه درباره غنيمت در كلمات مفسرين منعقد شده؛ گفته شد مفسرين عامه و خاصه در يك مطلب اتفاق دارند و آن اينكه غنيمت لغةً عام است و شامل هر فائده و منفعتي مي­شود كه به انسان واصل شود، لكن اختلاف در اين است كه در آيه شريفه غنيمت به چه معناست و گرنه همه تأكيد دارند كه در لغت به معناي عام است. مفسرين خاصه خاصه قاطبةً قائل هستند به اينكه غنيمت در آيه به معناي مطلق منفعت و فائده است. سه نمونه از عبارات مفسرين

جلسه بیست و سوم – مقدمه هفتم: فی المراد بالغنیمه (امر چهارم: غنيمت در كلمات فقها)

جلسه ۲۳ – PDF جلسه بیست و سوم مقدمه هفتم: فی المراد بالغنیمه (امر چهارم: غنيمت در كلمات فقها) ۱۳۹۲/۰۷/۳۰              خلاصه جلسه گذشته بحث در ذکر مواردی از عبارات فقها بود که از عبارات آنها استفاده می­شود در بیان وجوب خمس در مواردی که خمس واجب است به عمومیت معنای غنیمت در آیه شریفه استناد کرده­اند؛ چند مورد ذکر شد چند نمونه دیگر هم عرض می­کنیم و بعد اشاره مختصری به عبارات مفسرین در این رابطه خواهیم داشت. ۵- طبرسي: مرحوم طبرسی در پاسخ به یک سؤالی درباره غنیمت این چنین می­فرماید: «ما یؤخذ بالسیف قهراً من المشرکین یسمی غنیمةً بلاخلاف و عندنا أنما یستفیده الانسان من ارباح التجارات و المکاسب و الصنایع یدخل