بهمن ۱۳۹۸(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)

جلسه صد و چهاردهم-امارات الوضع و ما فی حکمه- تبادر (تنبیهات)

جلسه ۱۱۴ – PDF جلسه صد و چهاردهم امارات الوضع و ما فی حکمه- تبادر (تنبیهات) ۱۳۹۲/۰۲/۳۰   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در ذیل بحث از اماریت تبادر چند مطلب را لازم است به عنوان تنبیه ذکر کنیم، تنبیه اول این بود که اگر ما شک کنیم آیا آنچه از تبادر یا اِخبار اهل اطلاع بدست می‏آید همان معنایی است که در گذشته و در حال وضع مورد نظر بوده، اینجا از راه اصالة عدم النقل که یک اصل عقلایی است ثابت می‏کنیم که این معنی در زمان گذشته مثل زمان تبادر و زمان اِخبار به همین معنی بوده و همان طور که این معنی در گذشته از این لفظ استفاده می‏شد الآن هم همین طور است. تنبیه دوم

جلسه صد و سیزدهم-امارات الوضع و ما فی حکمه- تبادر (قول دوم و سوم)

جلسه ۱۱۳ – PDF جلسه صد و سیزدهم امارات الوضع و ما فی حکمه- تبادر (قول دوم و سوم) ۱۳۹۲/۰۲/۲۹   قول دوم: عدم اماریت تبادر در مقابل مشهور برخی معتقدند تبادر علامت حقیقت نیست، بر این مدعا دو دلیل اقامه شده که عبارتند از: دلیل اول دلیلیت و اماریت تبادر در واقع متقوم به دلیل و اماره دیگری است و با وجود آن دلیل و اماره معنی ندارد که تبادر اماره وضع لفظ برای معنی و حقیقی بودن معنی باشد، آن دلیل و اماره‏ای که تبادر متقوم به آن است اِخبار اهل اطلاع است، یعنی وقتی اهل اطلاع و اهل لغت خبر می‏دهند که مثلاً معنای «اسد» حیوان مفترس است، این اِخبار موجب علم و آگاهی به معنای لفظ

جلسه صد و دوازدهم-امارات الوضع و ما فی حکمه- تبادر- اشکال دور

جلسه ۱۱۲ – PDF جلسه صد و دوازدهم امارات الوضع و ما فی حکمه- تبادر- اشکال دور ۱۳۹۲/۰۲/۲۸   بحث در اماریت تبادر بر معنای حقیقی بود، اشکال مهم دور بر این اماره و دو پاسخ از مرحوم آقای آخوند به آن اشکال را در جلسه گذشته ذکر کردیم. پاسخ سوم: محقق عراقی اصل اشکال این بود که اگر تبادر بخواهد اماره بر وضع و معنای حقیقی باشد مشکل دور پیش خواهد آمد چون طبق فرض کشف معنای حقیقی متوقف بر تبادر است، یعنی از راه تبادر می‏خواهیم وضع و معنای حقیقی را کشف کنیم، پس کشف معنای حقیقی و معنای موضوع‏له متوقف بر تبادر است، از طرف دیگر هم برای انسباق و تبادر یک معنی به ذهن باید به

جلسه صد و یازدهم-امارات الوضع و ما فی حکمه- تبادر

جلسه ۱۱۱ – PDF جلسه صد و یازدهم امارات الوضع و ما فی حکمه- تبادر ۱۳۹۲/۰۲/۲۳   وجه اماریت تبادر بحث در «امارات الوضع و ما فی حکمه» بود، عرض کردیم تبادر یکی از علائم و نشانه‏های وضع است، حقیقت تبادر را توضیح دادیم و گفتیم معنای تبادر چیست. نکته‏ای که مهم و لازم است به آن پرداخته شود این است که چرا تبادر نشانه و علامت حقیقی بودن معناست و به عبارت دیگر چرا تبادر به عنوان یکی از علائم قطعیه حقیقت شمرده شده است و چه دلیلی بر علامیت و اماریت تبادر نسبت به معنای حقیقی وجود دارد؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت وقتی یک معنی از بین معانی محتمله به ذهن، انسباق پیدا می‏کند بدون

جلسه صد و دهم-امارات الوضع و ما فی حکمه

جلسه ۱۱۰ – PDF جلسه صد و دهم امارات الوضع و ما فی حکمه ۱۳۹۲/۰۲/۲۲   علائم وضع بحث در «امارات الوضع و ما فی حکمه» بود، در رابطه با امارات وضع، علائم و نشانه‏هایی ذکر شده که برخی از آنها ظنی و برخی دیگر قطعی‏اند، آنچه در کتب متأخرین به عنوان نشانه‏های حقیقت ذکر شده نشانه‏های قطعی است، اما مواردی هم به عنوان علائم ظنیه ذکر شده است. ۱- تصریح اهل لغت یکی از علائمی که در کتب متقدمین برای کشف معنای حقیقی بیان شده تصریح اهل لغت است، تصریح اهل لغت اگر بپذیریم اماره بر معنای حقیقی است یک اماره ظنی است چون به دلیل اعتبار خبر ثقه می‏توان قول لغوی را حجت دانست، این نشانه در کتب

جلسه صد و نهم-امارات الوضع و ما فی حکمه

جلسه ۱۰۹ – PDF جلسه صد و نهم امارات الوضع و ما فی حکمه ۱۳۹۲/۰۲/۲۱   امارات الوضع و ما فی حکمه بحث جدید درباره نشانه‏های وضع و آنچه که در حکم وضع است می‏باشد. قبل از ورود در اصل این امارات و نشانه‏ها لازم است مقدمةً مطالبی را مورد اشاره قرار دهیم: مطلب اول مطلب اول درباره عنوان خود این بحث است، عناوین مختلفی درباره این مسئله مطرح شده است: بعضی مثل محقق عراقی عنوان «امارات الوضع» را مطرح کرده‏اند. [۱] عنوانی که بیشتر مورد استفاده قرار گرفته و شهرت پیدا کرده عنوانِ «علائم الحقیقة و المجاز» است. که این عنوان در کلمات بسیاری از بزرگان ذکر شده و اموری از جمله اطراد، تبادر، صحت حمل و عدم آنها

جلسه صد و هشتم-وضع مرکبات- جمع بندی

جلسه ۱۰۸ – PDF جلسه صد و هشتم وضع مرکبات- جمع بندی ۱۳۹۲/۰۲/۱۸   جمع بندی چهار احتمال در محل نزاع تا اینجا نظرات مشهور، محقق اصفهانی (ره) و امام (ره) ذکر شد، هر یک از اینها در مورد محل نزاع و مراد قائلینِ به وضع مرکبات مطالبی را ذکر کردند، با توجه به آنچه تا به حال گفته شد در مورد محل نزاع چهار احتمال وجود دارد: احتمال اول آیا علاوه بر وضع مفردات کلام که شامل وضع «زید»، وضع «قائم» هیئةً و مادةً و وضع هیئت جمله خبریه است، آیا مجموع جمله هم یعنی مفردات منضمّاً مادةً و هیئةً وضع دارند یا نه بدون اینکه معنایی را افاده کنند و معنای خاصی از آن فهمیده شود. احتمال دوم

جلسه صد و هفتم-وضع مرکبات- تقریرات مختلف از محل نزاع

جلسه ۱۰۷ – PDF جلسه صد و هفتم وضع مرکبات- تقریرات مختلف از محل نزاع ۱۳۹۲/۰۲/۱۷   خلاصه جلسه گذشته بحث در وضع مرکبات بود، گفته شد مهم‏ترین بحث در این مسئله تنقیح محل نزاع است، از مجموع کلمات بدست می‏آید که چند تقریر از محل نزاع بدست آمده، تقریر مشهور این بود که نزاع در وضع مرکبات در این است که آیا همان گونه که مفردات به تنهایی وضع دارند، مثل وضع اعلام شخصیه، وضع ماده و هیئت در مثل «قائمٌ» و وضع هیئت جمله اسمیه که این هم در واقع از اقسام وضع مفردات است، آیا منضمّاً به یکدیگر هم وضع دارند یا نه؟ یعنی منظور از وضع مرکبات وضع مجموع مواد و هیئاتِ مفردات است که به

جلسه صد و ششم-وضع مرکبات

جلسه ۱۰۶ – PDF جلسه صد و ششم وضع مرکبات ۱۳۹۲/۰۲/۱۶   وضع مرکبات بحث در وضع مرکبات است، عرض کردیم مهم‏ترین نکته در این بحث تنقیح محل نزاع است، اینکه مثبتین و نافین وضع مرکبات چه چیزی را اثبات و چه چیزی را نفی می‏کنند خیلی مهم است، این بحث در کلمات بزرگانی مثل صاحب فصول، محقق خراسانی و شاگردان ایشان مطرح شده و نوعاً هم وضع مرکبات را انکار کرده‏اند و گفته‏اند ما وضعی برای مرکبات نداریم اما در بعضی از کلمات این اثبات شده، مهم در این مقام این است که صورت این مسئله منقّح شود، بر این اساس تقریرات مختلفی از محل نزاع شده است. تنقیح محل نزاع اگر به خاطر داشته باشید در قسم سوم

جلسه صد و پنجم-تقسیم سوم: وضع شخصی و نوعی

جلسه ۱۰۵ – PDF جلسه صد و پنجم تقسیم سوم: وضع شخصی و نوعی ۱۳۹۲/۰۲/۱۵   خلاصه جلسه گذشته بحث در ملاک وضع شخصی و نوعی بود، عرض کردیم برای وضع تقسیماتی شده که یکی از آنها تقسیم وضع به وضع شخصی و نوعی است، این تقسیم به اعتبار لفظ یا به تعبیر دقیق‏تر به اعتبار موضوع صورت گرفته است، یعنی به لحاظ خصوصیتی که در موضوع وجود دارد اعم از اینکه این موضوع لفظ باشد یا هیئت، وضع به شخصی و نوعی تقسیم شده لذا مدار در این تقسیم خود لفظ یا موضوع است. عرض کردیم در این رابطه سه نظریه وجود دارد؛ نظریه اول این که ملاک در شخصی و نوعی بودن وضع این است که اگر یکی