بهمن ۱۳۹۸(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)

جلسه نود و پنجم – حق در مسئله

جلسه ۹۵ – PDF جلسه نود و پنجم حق در مسئله ۱۳۹۱/۰۲/۰۲                   خلاصه جلسه گذشته بحث در مسئله­ی چهاردهم بود اقوال مطرح در این مسئله را به همراه بعضی از اشکالاتی که متوجه این اقوال بود عرض کردیم؛ گفتيم ضمن اینکه مقتضای تحقیق در مسئله را بیان می­کنیم مستند قول اول روشن می­شود و اشکال این قول هم واضح می­گردد. عرض کردیم در این مسئله صوری است که این صور حاصل ملاحظه چند امر است: یکی اینکه فتوای حی چیست آیا وجوب بقاء بر تقلید میت یا جواز بقاء بر تقلید میت است و یا وجوب عدول به حی یا به عبارت دیگر عدم جواز تقلید میت؟ این حالت سوم اگرچه در

جلسه نود و چهارم – حق در مسئله

جلسه ۹۴ – PDF جلسه نود و چهارم حق در مسئله ۱۳۹۱/۰۱/۳۰                   خلاصه جلسه گذشته بحث در مسئله چهاردهم بود عرض کردیم در این مسئله اقوال و انظاری وجود دارد که مستند این اقوال و ادله این انظار باید بررسی شود؛ تا اینجا ما درباره دو قول و مستند و دلیل آن دو قول یعنی قول دوم و سوم بحث کردیم. قول چهارم البته این قول به یک معنی شاید یک قول مستقل به معنای واقعی کلمه نباشد. ما اجمال این قول را بیان کردیم اما باید ببینیم بر چه اساسی ایشان این مطلب فرمودند. مرحوم آقای حکیم می­فرماید: آنچه که مرحوم سید فرموده مبتنی بر عدم انتقاض تقلید در زمان یک

جلسه نود و سوم – اقوال و ادله

جلسه ۹۳ – PDF جلسه نود و سوم اقوال و ادله ۱۳۹۱/۰۱/۲۹                   خلاصه جلسه گذشته بحث در مسئله چهاردهم تحریر بود؛ صورت مسئله این بود که یک شخص عامی از مجتهدی تقلید کرده سپس این مجتهد از دنیا رفته و او بعد از فوت این مجتهد به مجتهد دوم رجوع می­کند و از او تقلید می­نماید بعد از مدتی مجتهد دوم هم از دنیا می­رود و رجوع به مجتهد سوم می­کند لکن این رجوع در خصوص مسئله جواز بقاء بر تقلید میت است نه اینکه رجوع کلی کند و عدول کند؛ زمانی که مجتهد اول از دنیا رفت، این شخص کلاً به مجتهد دوم رجوع کرد اما اینجا رجوعش به مجتهد سوم

جلسه نود و دوم – فرع پنجم و ششم

جلسه ۹۲ – PDF جلسه نود و دوم فرع پنجم و ششم ۱۳۹۱/۰۱/۲۸                   عرض کردیم مسئله سیزدهم تحریر متضمن شش فرع است که تا اینجا درباره چهار فرع بحث کرده­ایم؛ فرع پنجم فرع پنجم این است: «ولا الی حی آخر کذلک إلا الی اعلم منه فإنه یجب علی الاحوط». این قسمت به دنبال مسئله و فرع قبلی است. در فرع قبلی فرمودند: «لا یجوز بعد ذلک الرجوع الی المیت ثانیاً علی الاحوط» بعد از آنکه از میت عدول به حی کرد دیگر حق بازگشت دوباره به میت را ندارد. در این فرع می­فرمایند: «ولا الی حی آخر کذلک» معنای این جمله این است: «و لایجوز بعد ذلک الرجوع الی حی آخر علی

جلسه نود و یکم – فرع چهارم – بررسی ادله

جلسه ۹۱ – PDF جلسه نود و یکم فرع چهارم-بررسی ادله ۱۳۹۱/۰۱/۲۷                   خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که اگر مقلد بعد از موت مجتهد و مرجع تقلید خودش به حی رجوع کند دیگر نمی­تواند دوباره به تقلید میت برگردد؛ ما چند دلیل بر عدم جواز رجوع به میت ثانیاً ذکر کردیم. برای اینکه بحث کامل شود مناسب است دلیل جواز رجوع به میت ثانیاً هم بیان شود چون بعضی از بزرگان گویا قائل به جواز رجوع به میت ثانیاً هستند؛ در ابتدا فرمایش این بزرگان را نقل کنیم و بعد ادله­ای که اینجا قابل استناد هست را مورد بررسی قرار می­دهیم. کلام محقق عراقی(ره) در جواز عود به میت مرحوم

جلسه نود – فرع چهارم – بررسی ادله

جلسه ۹۰ – PDF جلسه نود فرع چهارم- بررسی ادله ۱۳۹۱/۰۱/۲۶                   خلاصه جلسه گذشته بحث ما در فرع چهارم بود که بنابر قول به جواز بقاء بر تقلید میت، اگر مقلدی در حالی که می­توانست بر تقلید میت باقی بماند، چنانچه رجوع به حی کرد، آیا مجدداً می­تواند به میت عود کند؟ ما نظر امام (ره) و مرحوم سید را در این مسئله بیان کرده و گفتیم همانگونه که در رجوع از میت به حی چند صورت وجود داشت، اینجا هم چون مسئله مبتنی بر فرع گذشته است صور مختلفی قابل تصویر است. عمده این است که دلیل بر این مسئله چیست. ادله عدم جواز عود به میت ثانیاً برای اثبات عدم

جلسه هشتاد و نهم – فرع سوم – فرع چهارم

جلسه ۸۹ – PDF جلسه هشتاد و نهم فرع سوم– فرع چهارم ۱۳۹۱/۰۱/۲۳                   خلاصه جلسه گذشته بحث در فرع سوم مسئله­ی سیزدهم بود؛ عبارت امام در تحریر الوسیلة این است «و یجوز الرجوع الی الحی الأعلم و الرجوع أحوط» عرض کردیم این بحث فقط بر مبنای جواز بقاء بر تقلید میت جریان دارد و به نوعی از ملحقات بحث بقاء بر تقلید میت است. گفتیم این فرع صرف نظر از اینکه عبارت تحریر ناظر به چند صورت باشد فی نفسه سه صورت می­توان برای آن تصویر کرد: · یکی بحث از رجوع به حی در حالی که حی و میت مساوی هستند. · دوم رجوع از میت به حی اعلم. · و

جلسه هشتاد و هشتم – فرع دوم: جواز بقاء تقلید بر میت

جلسه ۸۸ – PDF جلسه هشتاد و هشتم فرع دوم: جواز بقاء تقلید بر میت ۱۳۹۱/۰۱/۲۲                   خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که آیا جواز بقاء بر تقلید میت مطلق است یا مشروط به شروطی می­باشد. شرط اول این بود که مکلف باید در زمان حیات مجتهد به فتوای آن مرجع تقلید عمل کرده باشد تا بتواند بعد از ممات بر تقلید او باقی بماند و گفته شد در این جهت که او هم در مسائلی که عمل کرده و هم در مسائلی که عمل نکرده می­تواند بر تقلید میت باقی بماند، بر خلاف بعضی از بزرگان که این شرط را قبول ندارند. آنها هم که این شرط را قبول ندارند

جلسه هشتاد و هفتم – فرع دوم: جواز بقاء بر تقلید میت

جلسه ۸۷ – PDF جلسه هشتاد و هفتم فرع دوم: جواز بقاء بر تقلید میت ۱۳۹۱/۰۱/۲۱                   اشکال مرحوم آقای خوئی ما در بیان دلیل بر اشتراط عمل در جواز بقاء گفتیم که دلیل ما متشکل از دو مقدمه می­باشد؛ مقدمه اول این بود که مقتضای ادله عدم شرطیت عمل است یعنی ادله­ی جواز بقاء اعم از آیات و روایت و سیره متشرعه و استصحاب، هیچ یک دلالت بر مدخلیت عمل در جواز بقاء ندارد اما عرض کردیم با توجه به معنای تقلید و حقیقت تقلید ناچاریم عمل را شرط در جواز بقاء بدانیم چنانچه تفصیلاً بیان کردیم. مرحوم آقای خوئی اینجا مطلبی دارند که در واقع می­توانیم آن را به عنوان اشکال

جلسه هشتاد و ششم – فرع دوم: بقاء بر تقلید میت

جلسه ۸۶ – PDF جلسه هشتاد و ششم فرع دوم: بقاء بر تقلید میت ۱۳۹۱/۰۱/۲۰                   خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که آیا جواز بقاء بر تقلید میت مشروط به عمل مقلد به فتوای میت در زمان حیات او هست یا خیر؟ عرض شد در این مسئله سه قول وجود دارد یکی قول به اشتراط عمل در جواز بقاء فی الجمله یعنی همین که در بعضی مسائل عمل به فتوای میت کرده باشد، برای بقاء بر تقلید میت در همه مسائل کفایت می­کند. قول دوم این بود که عمل برای جواز بقاء شرط است لکن بالجمله یعنی مقلد فقط در مسائلی که از مجتهد میت در حال حیات او تقلید کرده