جلسه پنجاه و هشتم
معنای عدالت – اجتناب از صغیره
۱۳۹۱/۱۱/۰۳
جدول محتوا
خلاصه جلسه گذشته
عرض شد که در مورد ضابطه و ملاک گناه کبیره و تمییز آن از گناه صغیره اقوال مختلفی وجود دارد، اما برای پی بردن به حقیقت امر لازم است به سراغ روایات برویم و روایاتی را که در این رابطه وارد شده مورد بررسی قرار دهیم. به طور کلی سه طایفه از روایات در جوامع روایی وجود دارد:
طایفه اول از روایات فقط در مقام بیان ضابطه و قاعده برای گناه کبیره هستند.
طایفه دوم روایاتی هستند که فقط عدد گناهان کبیره را نقل کردهاند، البته در بیان تعداد گناهان کبیره هم اختلاف است؛ از یک گناه تا سی و سه گناه در روایات مختلف نقل شده است.
طایفه سوم روایاتی هستند که هر دو را با هم متعرض شده یعنی هم به ضابطه و هم به تعدادی از گناهان کبیره اشاره کردهاند؛ حال ما این سه طایفه را اجمالاً نقل میکنیم و بعد به بررسی مدلول روایات خواهیم پرداخت. عمده این روایات در ابواب چهل و پنجم و چهل و ششم از ابواب جهاد النفس از کتاب الجهاد نقل شده است .
طایفه اول
روایت اول: « مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً قَالَ مَعْرِفَةُ الْإِمَامِ وَ اجْتِنَابُ الْكَبَائِرِ الَّتِي أَوْجَبَ اللهُ عَلَيْهَا النَّارَ.» [۱] در این روایت امام (ع) میفرماید معرفت امام و اجتناب کبائر در واقع همان خیر کثیر است که نصیب کسی میشود. سپس برای کبائر ضابطه بیان میکنند: «التی أَوْجَبَ اللهُ علیها النار» آنچه خداوند آتش را بر آنها واجب کرده است.
نکته
نکتهای که اینجا باید متعرض شد این است که در روایاتی که به ضابطه گناه کبیره اشاره شده گاهی تعبیر ” اوجب الله ” آمده گاهی تعبیر ” اوعد الله ” ؛ فرق بین ایجاب و ایعاد چیست؟ ایجاب به معنای لزوم و حتمیت و ضرورت است یعنی خداوند تبارک و تعالی لازم و واجب کرده است که اگر کسی مرتکب این گناهان شد، حتماً در آتش است ایعاد هم به معنای وعید بر آتش است ولی ایجاب بالاتر از ایعاد است وقتی میگوید ” اوجب الله ” یعنی به طور حتم این گناهان عذاب آتش را در پی خواهد داشت و دیگر قابل جانشین و جایگزین نیست ولی ایعاد قابل جایگزین و جانشین کردن است مرتبه ایجاب بالاتر از مرتبه ایعاد است. در مورد برخی از گناهان تعبیر ایجاب شده و آن گناهانی است که اکبر الکبائر است چون در بین کبائرهم برخی گناهان داریم که اشد الکبائر و اکبر الکبائر نامیده شدهاند پس تعبیر به ” اوجب الله علیها النار ” نسبت به گناهانی است که اشد الکبائر هستند ولی سایر کبائر که در مرتبه پایینتری هستند نسبت به آنها وعده آتش داده شده ولی قدر مشترک گناهان کبیره همین وعده نار و آتش و عقاب بر آن گناه است. در این روایت وعده آتش داده شده صریحاً ولی ذکری از قرآن نشده و نفرموده ” اوجب الله علیه النار فی القرآن ” بلکه آن گناهانی که خداوند بر آنها وعده بر آتش داده است حال این وعده آتش یا ایجاب آتش تارةً در لسان قرآن است و اخری در لسان ائمه (ع) اگر ائمه هم گفتند عقاب این گناه شدید است و آتش جهنم برای مرتکب این گناه خواهد بود، آن هم در واقع مصداق ما أوجب الله است. این نکته را توجه بفرمایید و در روایات دیگر ببینید تعابیر چگونه است.
روایت دوم: «وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَهِ ع فِي قَوْلِ اللَهِ عَزَّ وَ جَلَ “إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُم وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيماً” قَالَ الْكَبَائِرُ الَّتِي أَوْجَبَ اللَهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهَا النَّارَ.» [۲] امام صادق علیه السلام در ذیل آیه فرموده است: گناهانی که خداوند آتش را بر آنها لازم کرده است. اینجا تعبیر به اوجب شده و البته “اوجب الله علیه النار فی القرآن” ندارد.
روایت سوم: «وَ فِي ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْن الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع فِي قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَ “إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ” قَالَ مَنِ اجْتَنَبَ الْكَبَائِرَ مَا أَوْعَدَ اللهُ عَلَيْهِ النَّارَ إِذَا كَانَ مُؤْمِناً كَفَّرَ اللهُ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ.» [۳] اگر مؤمنی از گناهان کبیرهای که خداوند تبارک و تعالی وعید بر نار نسبت به آنها داده است اجتناب کند، خداوند متعال از سایر گناهانش در میگذرد و او را میبخشد.
روایت چهارم: «وَ فِي عِقَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَبَّادِ بْنِ كَثِيرٍ النَّوَّاءِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الْكَبَائِرِ فَقَالَ كُلُّ مَا أَوْعَدَ اللَّهُ عَلَيْهِ النَّارَ.» [۴] طبق این روایت گناه کبیره هر گناهی است که خداوند بر آن وعده آتش داده باشد.
از این چهار روایت خصوصیتی که بدست آمد این است که (در دو روایت تعبیر ” اوجب الله ” آمده و در دو روایت اخیر تعبیر ” اوعد الله ” که البته این تعابیر تأثیری در بحث ما ندارد سخن از ما اوعد الله تعالی است مطلقا چه در لسان قرآن و چه در لسان ائمه علیهم السلام و همه این روایات در واقع در مقام بیان یک ضابطه برای گناهان کبیره هستند و عدد خاصی ذکر نشده است البته ممکن است صاحب وسائل که بنایش تقطیع روایات است بعضی از این روایات را تقطیع کرده باشد ولی ظاهر این روایات این است که تقطیع در آنها صورت نگرفته و اینها روایات مختلفی هستند. پس طایفه اولی طایفهای هستند که در آنها ضابطه گناهان کبیره ذکر شده و آن گناهانی هستند که وعده آتش بر آن داده شده است.
طایفه دوم
روایاتی که عدد معینی از گناهان کبیره در آنها به صراحت ذکر شده است از یک گناه تا سی و سه گناه که ما به صورت فهرست وار و نمونه روایاتی از این طایفه را نقل میکنیم:
روایت اول: روایتی که فقط یک گناه کبیره را ذکر کرده است: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ سَالِمِ بْنِ مُكْرَمٍ الْجَمَّالِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْكَذِبُ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْأَوْصِيَاءِ ع مِنَ الْكَبَائِرِ» [۵] دروغ بستن به خدا و پیامبر و اوصیاء از کبائر است.
هم چنین روایت: «قَالَ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ قَالَ عَلَيَّ مَا لَمْ أَقُلْ فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ.» [۶]
هر کسی چیزی را بگوید که من نگفتهام جایگاه او آتش خواهد بود.
در این دو روایت یک گناه ذکر شده ولی واضح است که اصلاً این دو روایت در مقام حصر نیست چون در روایت اول تعبیر این است: کذب بر خدا و رسول از کبائر است. یا روایت دوم هم در واقع دارد یک مورد را با توجه به موقعیت خاص، نقل میکند.
روایت دوم: بعضی روایات به سه گناه اشاره کرده است: «وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ مِنَ الْكَبَائِرِ عُقُوقَ الْوَالِدَيْنِ وَ الْيَأْسَ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ الْأَمْنَ مِنْ مَكْرِ اللَّهِ.» [۷]
امام علیه السلام میفرماید کسی که کاری کند که عاق والدین شود این مرتکب کبیره شده است. هم چنین یأس از روح و رضوان الهی و احساس امنیت از مکر الهی نیز از گناهان کبیره است و ظاهر است که گناهان کبیره محصور در این سه گناه نیست چون میفرماید: «إِنَّ مِنَ الْكَبَائِرِ».
روایت سوم: در بعضی روایات پنج گناه کبیره ذکر شده است: «وَ فِي الْعِلَلِ وَ الْخِصَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ وَ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: وَجَدْنَا فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع الْكَبَائِرُ خَمْسَةٌ الشِّرْكُ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ وَ أَكْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَيِّنَةِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَ التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَةِ.» [۸] ما در کتاب علی علیه السلام یافتیم که کبائر پنج عدد هستند (در مورد کتاب علی و مصحف فاطمه (علیهما السلام) گفته شد که چرا به این نام نامیده شدهاند.) شرک و عقوق والدین و ربا و فرار از جنگ و تعرب بعد از هجرت که منظور همان شرک و بازگشت به جاهلیت است. اگر تعرب بعد از هجرت را به معنای شرک بدانیم اینجا در واقع چهار گناه کبیره ذکر شده ولی ممکن است که بگوییم که تعرب بعد از هجرت به معنای شرک نیست بلکه به معنای بازگشت به خصلتهای اخلاقی زمان جاهلیت است نه به عقاید و شرک آنها. در هر صورت طبق این روایت گناهان کبیره پنج گناه دانسته شده است.
روایت چهارم: در بعضی از روایات تعداد گناهان کبیره را هفت گناه دانستهاند که تعداد این روایات هم زیاد است: «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ عُبَيْدِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْكَبَائِرِ فَقَالَ هُنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع سَبْعٌ الْكُفْرُ بِاللَّهِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ وَ أَكْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَيِّنَةِ وَ أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ ظُلْماً وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَ التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَة». [۹]
و روایت: « وَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَال سَمِعْتُهُ يَقُولُ الْكَبَائِرُ سَبْعَةٌ مِنْهَا قَتْلُ النَّفْسِ مُتَعَمِّداً وَ الشِّرْكُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَةِ وَ أَكْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَيِّنَةِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَ التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَةِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ وَ أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ ظُلْماً قَالَ وَ التَّعَرُّبُ وَ الشِّرْكُ وَاحِدٌ.» [۱۰]
روایت پنجم: در بعضی روایات تعداد گناهان کبیره ده گناه بر شمرده شده است :«وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ الْكَبَائِرُ الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ الْيَأْسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ الْأَمْنُ مِنْ مَكْرِ اللَّهِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ وَ أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ ظُلْماً وَ أَكْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَيِّنَةِ وَ التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَةِ وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَةِ وَ الْفِرَارُ بَعْدَ الزَّحْفِ الْحَدِيث.» [۱۱]
روایت ششم: در بعضی روایات بیست گناه کبیره بر شمرده شده است مانند روایت عبد العظیم حسنی: «وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو جَعْفَرٍ الثَّانِي ع قَالَ سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع يَقُولُ دَخَلَ عَمْرُو بْنُ عُبَيْدٍ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَلَمَّا سَلَّمَ وَ جَلَسَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ وَ الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ ثُمَّ أَمْسَكَ فَقَالَ لَه أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا أَسْكَتَكَ قَالَ أُحِبُّ أَنْ أَعْرِفَ الْكَبَائِرَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ نَعَمْ يَا عَمْرُو أَكْبَرُ الْكَبَائِرِ الْإِشْرَاكُ بِاللَّهِ يَقُولُ اللَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ بَعْدَهُ الْإِيَاسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ ثُمَّ الْأَمْنُ مِنْ مَكْرِ اللَّهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ وَ مِنْهَا عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ لِأَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الْعَاقَّ جَبَّاراً شَقِيّاً وَ قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها إِلَى آخِرِ الْآيَةِ وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَةِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ وَ أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ وَ أَكْلُ الرِّبَا لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِ وَ السِّحْرُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ الزِّنَا لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً يُضاعَفْ لَه الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً وَ الْيَمِينُ الْغَمُوسُ الْفَاجِرَةُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ الْغُلُولُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ وَ مَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مَنْعُ الزَّكَاةِ الْمَفْرُوضَةِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ وَ شَهَادَةُ الزُّورِ وَ كِتْمَانُ الشَّهَادَةِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ نَهَى عَنْهَا كَمَا نَهَى عَنْ عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ وَ تَرْكُ الصَّلَاةِ مُتَعَمِّداً أَوْ شَيْئاً مِمَّا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَنْ تَرَكَ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ بَرِئَ مِنْ ذِمَّةِ اللَّهِ وَ ذِمَّةِ رَسُولِهِ وَ نَقْضُ الْعَهْدِ وَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ قَالَ فَخَرَجَ عَمْرٌو وَ لَهُ صُرَاخٌ مِنْ بُكَائِهِ وَ هُوَ يَقُولُ هَلَكَ مَنْ قَالَ بِرَأْيِهِ وَ نَازَعَكُمْ فِي الْفَضْلِ وَ الْعِلْمِ.» [۱۲]
روایت هفتم: در بعضی روایات سی و سه گناه کبیره ذکر شده است: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فِي حَدِيثِ شَرَائِعِ الدِّينِ قَالَ: وَ الْكَبَائِرُ مُحَرَّمَةٌ وَ هِيَ الشِّرْكُ بِاللَّهِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَ أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ ظُلْماً وَ أَكْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَيِّنَةِ وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَاتِ وَ بَعْدَ ذَلِكَ الزِّنَا وَ اللِّوَاطُ وَ السَّرِقَةُ وَ أَكْلُ الْمَيْتَةِ وَ الدَّمِ وَ لَحْمِ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ مِنْ غَيْرِ ضَرُورَةٍ وَ أَكْلُ السُّحْتِ وَ الْبَخْسُ فِي الْمِيزَانِ وَ الْمِكْيَالِ وَ الْمَيْسِرُ وَ شَهَادَةُ الزُّورِ وَ الْيَأْسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ الْأَمْنُ مِنْ مَكْرِ اللَّهِ وَ الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ تَرْكُ مُعَاوَنَةِ الْمَظْلُومِينَ وَ الرُّكُونُ إِلَى الظَّالِمِينَ وَ الْيَمِينُ الْغَمُوسُ وَ حَبْسُ الْحُقُوقِ مِنْ غَيْرِ عُسْرٍ وَ اسْتِعْمَالُ التَّكَبُّرِ وَ التَّجَبُّرُ وَ الْكَذِبُ وَ الْإِسْرَافُ وَ التَّبْذِيرُ وَ الْخِيَانَةُ وَ الِاسْتِخْفَافُ بِالْحَجِّ وَ الْمُحَارَبَةُ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ وَ الْمَلَاهِي الَّتِي تَصُدُّ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَكْرُوهَةٌ كَالْغِنَاءِ وَ ضَرْبِ الْأَوْتَارِ وَ الْإِصْرَارُ عَلَى صَغَائِرِ الذُّنُوب». [۱۳]
و همچنین روایت : «وَ فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ بِأَسَانِيدِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع فِي كِتَابِهِ إِلَى الْمَأْمُونِ قَالَ: الْإِيمَانُ هُوَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَ اجْتِنَابُ جَمِيعِ الْكَبَائِرِ وَ هُوَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ إِلَى أَنْ قَالَ وَ اجْتِنَابُ الْكَبَائِرِ وَ هِيَ قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ تَعَالَى وَ الزِّنَا وَ السَّرِقَةُ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَ أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ ظُلْماً وَ أَكْلُ الْمَيْتَةِ وَ الدَّمِ وَ لَحْمِ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ مِنْ غَيْرِ ضَرُورَةٍ وَ أَكْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَيِّنَةِ وَ السُّحْتُ وَ الْمَيْسِرُ وَ هُوَ الْقِمَارُ وَ الْبَخْسُ فِي الْمِكْيَالِ وَ الْمِيزَانِ وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَاتِ وَ الزِّنَا وَ اللِّوَاطُ وَ الْيَأْسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ الْأَمْنُ مِنْ مَكْرِ اللَّهِ وَ الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ مَعُونَةُ الظَّالِمِينَ وَ الرُّكُونُ إِلَيْهِمْ وَ الْيَمِينُ الْغَمُوسُ وَ حَبْسُ الْحُقُوقِ مِنْ غَيْر عُسْرٍ وَ الْكَذِبُ وَ الْكِبْرُ وَ الْإِسْرَافُ وَ التَّبْذِيرُ وَ الْخِيَانَةُ وَ الِاسْتِخْفَافُ بِالْحَجِّ وَ الْمُحَارَبَةُ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ وَ الِاشْتِغَالُ بِالْمَلاهِي وَ الْإِصْرَارُ عَلَى الذُّنُوبِ.» [۱۴]
ملاحظه فرمودید در طایفه دوم از روایات فقط به تعداد گناهان کبیره اشاره شده از یک مورد تا سی و سه مورد آنچه که از این روایات بدست میآید این است که هیچ کدام از اینها به یک معنی در مقام حصر گناهان کبیره نیستند البته در بعضی از این روایات که عدد هفت ذکر شده به واسطه مضمون روایات دیگر میتوانیم بگوییم این هفت گناه از اشد الکبائر هستند لذا گاهی تعدادی که در روایات از گناه کبیره ارائه شده در واقع تعداد اکبر الکبائر است نه تعداد گناهان کبیره و در بعضی از روایات ائمه در مقام ذکر بعضی گناهان خاص بر اساس شرایط سائل و سؤال یا سایر شرایط بودهاند. بنابر این نمیتوان گفت عدد گناهان کبیره فقط تعدادی است که در این روایات نقل شده چون خود این روایات مختلف میباشند.
طایفه سوم
روایاتی که هر دو را نقل کردهاند یعنی هم عدد و هم ضابطه ارائه کردهاند:
روایت اول: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ قَالَ: كَتَبَ مَعِي بَعْضُ أَصْحَابِنَا إِلَى أَبِي الْحَسَنِ ع- يَسْأَلُهُ عَنِ الْكَبَائِرِ كَمْ هِيَ وَ مَا هِيَ فَكَتَبَ الْكَبَائِرُ مَنِ اجْتَنَبَ مَا وَعَدَ اللَّهُ عَلَيْهِ النَّارَ كَفَّرَ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ إِذَا كَانَ مُؤْمِناً وَ السَّبْعُ الْمُوجِبَاتُ قَتْلُ النَّفْسِ الْحَرَامِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ وَ أَكْلُ الرِّبَا وَ التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَةِ وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَةِ وَ أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْف.» [۱۵] راوی میگوید یکی از دوستان ما نامهای به امام ابی الحسن علیه السلام نوشت و از ایشان دو سؤال کرد: یکی اینکه گناهان کبیره چه تعدا هستند؟ و دیگر آنکه گناه کبیره چیست؟ امام فرمودند: کبائر آن گناهانی است که اگر کسی از آنها اجتناب کند (اجتناب کند از گناهانی که خداوند وعده آتش داده است) جبران میکند و میبخشد سایر گناهانش را و بعد آنها را بر میشمارد.
اینجا امام هم ضابطه ارائه دادهاند و هم تعداد، لکن فرموده «وَ السَّبْعُ الْمُوجِبَاتُ» که منظور از آن یعنی اکبر الکبائر و اشدها چون اکبر الکبائر هستند که ایجاب النار برای آنها ذکر شده است و گفتیم که بین ایجاب النار و ایعاد النار هم فرق وجود دارد. پس اینجا هم ضابطه ارائه داده و هم اکبر الکبائر را ذکر کردهاند.
روایت دوم: «وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْكَبَائِرُ سَبْعٌ قَتْلُ الْمُؤْمِنِ مُتَعَمِّداً وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَةِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَ التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَةِ وَ أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ ظُلْماً وَ أَكْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَيِّنَةِ وَ كُلُّ مَا أَوْجَبَ اللَّهُ عَلَيْهِ النَّارَ.» [۱۶]
روایت سوم: «وَ فِي عِقَابِ الْأَعْمَالِ وَ فِي الْعِلَلِ وَ فِي الْخِصَال عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْعَبْدِيِّ عَنْ عُبَيْدِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَخْبِرْنِي عَنِ الْكَبَائِرِ فَقَالَ هُنَّ خَمْسٌ وَ هُنَّ مِمَّا أَوْجَبَ اللَّهُ عَلَيْهِنَّ النَّارَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ قَالَ إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً وَ قَالَ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ إِلَى آخِرِ الْآيَةِ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِلَى آخِرِ الْآيَةِ وَ رَمْيُ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ وَ قَتْلُ مُؤْمِنٍ مُتَعَمِّداً عَلَى دِينِهِ.» [۱۷]
بحث جلسه آینده
حال باید این روایات را بررسی کرد و دید که آیا این روایات یکی است یا متفاوت است. بحث آینده در بررسی و جمع این سه طایفه از روایات خواهد بود.
«والحمد لله رب العالمین»
[۱] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۱۵، حدیث۱.
[۲] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۱۵، حدیث۲ / کافی، ج۲، ص۲۱۱، حدیث۱.
[۳] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۱۶، حدیث۵ / ثواب الاعمال، ص۱۵۸، حدیث۲.
[۴] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۱۷، حدیث۶ / عقاب العمال، ص۲۷۷، حدیث۲.
[۵] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۲۷، حدیث۲۳.
[۶] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۲۷، حدیث۲۴.
[۷] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۲۲، حدیث۷.
[۸] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۲۷، حدیث۲۵.
[۹] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۲۱، حدیث۲.
[۱۰] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۲۴، حدیث۱۴.
[۱۱] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۲۴، حدیث۱۱.
[۱۲] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ابواب جهاد النفس، باب۴۶، ص۳۱۸، حدیث۲.
[۱۳] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۳۱، حدیث۳۶.
[۱۴] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۲۹، حدیث۳۱.
[۱۵] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۱۸، حدیث۱ / کافی، ج۲، ص۲۱۱، حدیث۲.
[۱۶] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۲۲، حدیث۴.
[۱۷] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۲۷، حدیث۲۶.
نظرات