جلسه هشتاد و چهارم-مقدمه واجب- مباحث مقدماتی- مقدمات مفوته


دانلود-جلسه هشتاد و چهارم-PDF

مقدمه واجب- مباحث مقدماتی- مقدمات مفوتهجلسه هشتاد و چهارم
مقدمه واجب- مباحث مقدماتی- مقدمات مفوته
۲۶/۰۱/۱۳۹۶

مقدمات مفوته
به مناسبت بحث از واجب معلق و در ذیل آن، بحثی به عنوان مقدمات مفوته در کتب و دروس اصولی توسط بعضی از اعلام مطرح شده است. منظور از مقدمات مفوته، مقدماتی است که اگر قبل از زمان ذی المقدمه اتیان نشوند موجب تفویت ذی المقدمه می شوند. معنای این اصطلاح از نام خود آن مشخص است، یعنی مقدماتی که اگر قبل از موعد واجب اتیان نشوند ذی المقدمه از بین می رود.
علت این که بحث از مقدمات مفوته در ذیل عنوان واجب معلق مطرح می شود این است که غرض اصلی صاحب فصول از ابداع واجب معلق تصحیح وجوب مقدمات مفوته قبل از زمان واجب بود. قبلا در وجه التزام صاحب فصول به واجب معلق  بیان شد که ایشان مشاهده کردند که مقدماتی وجود دارد که باید قبل از زمان وجوب ذی المقدمه اتیان شوند و اگر قرار باشد این مقدمات لازم الاتیان باشند و وجوب به آن ها تعلق بگیرد احتیاج به مبداء و منشاء دارد و باید وجوب از چیز دیگری به این مقدمات ترشح کند. زیرا این امور مقدمه هستند. یعنی ابتدا باید ذی المقدمه واجب باشد تا از وجوب ذی المقدمه وجوبی به مقدمه ترشح پیدا کند و مقدمه واجب شود. حال سوال این است که وجوبی که هنوز محقق نشده و در آینده قرار است محقق شود چگونه می تواند منشاء وجوب در مقدمه شود؟ لذا صاحب فصول ملتزم شد به این که وجوب در این قسم از واجبات فعلیت دارد اما واجب استقبالی است. پس ثمره مهم ابتکار صاحب فصول تصحیح وجوب مقدمات مفوته بود قبل از آن که زمان واجب فرا رسد.
همچنین قبلا بیان شد که راه حل این مشکل منحصر به التزام واجب معلق نیست، بلکه راه های دیگری نیز وجود دارد که در دو موضع به این مطلب اشاره کردیم: ۱: بحث از ثمره واجب معلق. ۲: بحث التزام صاحب فصول به واجب معلق.
در آن مواضع بیان شد که هرچند صاحب فصول از این راه خواسته اند مشکل را حل کنند ولی راه های جایگزینی به شرح زیر نیز وجود دارد:
۱: راه حل شیخ انصاری که از راه واجب مشروط به اصطلاح خودشان که متفاوت با اصطلاح مشهور است قصد حل کردن مسئله را داشتند.
۲: دو راه حل از محقق خراسانی نیز ارائه شد.
۳: راه حل دیگری نیز بیان شد.
مجموعا به غیر از راه حل صاحب فصول چهار راه حل دیگر برای وجوب مقدمات مفوته ذکر کردیم و آن ها را به صورت اجمالی مورد بررسی قرار دهیم.
یکی از مطالب و مسائل مهمی که در ضمن این بحث پی گیری خواهیم کرد مسئله حفظ قدرت برای اتیان به واجب است یعنی این که آیا اگر وجوب فعلی شد حفظ قدرت بر مقدمات لازم است یا خیر؟
مثلا کسی که می خواهد نماز ظهر و عصر بخواند در حالی که هنوز وقت نماز ظهر و عصر فرا نرسیده و الان آب در اختیار دارد و می تواند این آب را حفظ کند و بعد از دخول وقت با این آب نماز بخواند آیا حفظ آب قبل از وقت برای کسی که یقین دارد بعد الوقت دسترسی به آب ندارد واجب است یا خیر؟ آیا کسی که احتمال می دهد آب را از دست می¬دهد باید حفظ الماء کند یا خیر؟ زیرا آب برای وضو و وضو به عنوان مقدمه نماز لازم است. اگر آب وجود داشته باشد مکلف می تواند وضو بگیرد و اگر آب وجود نداشته باشد نمی تواند وضو بگیرد.
در این مسئله تقریبا همه علماء فتوا به حفظ الماء قبل الوقت برای کسی داده اند که یقین دارد بعد از وقت به آب دسترسی ندارد.
اما این به چه ملاکی است؟ اگر کسی قدرت بر اتیان واجب به خاطر قدرت بر مقدمات آن دارد، آیا حفظ قدرت بر مقدمات واجب لازم است یا خیر؟ اگر قبل از وقت مقدمات برای مکلف فراهم  شد، آیا باید این مقدمات را تا زمان انجام واجب حفظ کند یا ضرورتی ندارد و حتی اگر اختیارا می تواند این مقدمات را زائل کند تا در زمان واجب نتواند به واجب عمل کند. این مسائلی است که عمدتا در این بحث مورد توجه قرار خواهد گرفت.
پس اصل ورود به بحث مقدمات مفوته در ادامه بحث از واجب معلق به این جهت است که بالاخره غرض اصلی صاحب فصول از ارائه این قسم از واجب این بوده که وجوب مقدمات مفوته تصحیح شود اما تذکر این نکته لازم است که بحث مقدمات مفوته از بحث واجب معلق اجنبی است ولی به مناسبت آن در مورد مقدمات مفوته نیز بحث می کنیم که یک موضوع مستقلی است. البته این که گفته می شود این بحث یک بحث اجنبی از واجب معلق است به این معنا نیست که هیچ ارتباطی با واجب معلق ندارد، مثل این که از بحث واجب معلق به بحث مفاهیم وارد شویم. ارتباط این بحث با واجب معلق در این است که غرض اصلی در واجب معلق این است که این مقدمات وجوبشان تصحیح شود به همین مناسبت ما وارد بحث از مقدمات مفوته می شویم که یک بحث قابل استفاده ای است مخصوصا در بعضی از بخش های آن.
مواردی که در گذشته بیان شد که در شرع واقع شده است همه با این معیار تحت عنوان مقدمات مفوته جمع می شوند که بعضی از مقدمات قطعا قبل از تحقق ذی المقدمه واجب هستند. زیرا اگر این مقدمات قبل از وقت اتیان ذی المقدمه اتیان نشوند امکان اتیان به ذی المقدمه نیست و چنان چه وقت ذی المقدمه فرا رسید دیگر امکان اتیان به ذی المقدمه بدون فراهم بودن مقدمات نیست.

مقدمات مفوته در شرع
۱. لزوم غسل جنابت و غسل استحاضه برای صوم قبل الفجر. کسی که می خواهد روزه بگیرد قبل از فجر باید غسل جنابت کند. در این مثال زمان واجب از فجر شروع می شود اما غسل قبل الوقت واجب است و اگر این مقدمه قبل از وقت ذی المقدمه اتیان نشود، ذی المقدمه اش از بین می رود.
۲. وجوب حفظ استطاعت در اشهر حج. استطاعت از مقدمات وجوبیه حج است نه مقدمات وجودیه. یعنی تا شخص مستطیع نشود حج بر او واجب نمی شود. این جا گفته اند حفظ استطاعت در اشهر حج واجب است. یعنی کسی حق ندارد در ماه های حج، استطاعت خودش را زائل کند. حتی عده ای فتوا به حفظ استطاعت به صورت مطلق ولو در غیر از ماه های حج داده اند. یعنی اگر مکف مالی به دست آورد که با آن مستطیع شد آن مال را باید نگه دارد و اجازه ندارد آن مال را صرف امور دیگر نماید. گاهی مکلف این مال را در ماه های حج به دست می آورد (مبنی بر این که در همان ماه های حج امکان سفر برایش باشد حالا استطاعت های دیگر را کاری نداریم فعلا بحث استطاعت مالی است زیرا استطاعت شعب مختلفی دارد) در این صورت علما همه قائل به حفظ استطاعت شده اند تا بتواند به حج مشرف شود، ولی بعضی گفته اند اگر مکلف پولی به دستش آمد در همان سال حفظ آن مال برای سفر حج لازم است ولو در غیر ماه های حج باشد. پس وجوب حفظ استطاعت در حالی که هنوز خود حج واجب نشده است یک مقدمه است. وجوب حفظ استطاعت مثل وجوب حفظ ماء لمن لا یجده بعد الوقت لازم است. زیرا اگر این مقدمه از بین برود دیگر امکان عمل به واجب وجود ندارد.
۳. در مورد مقدمات وجودیه مثل طی مسیر. این که کسی باید با یک کاروان همراه شود تا بتواند به سفر حج مشرف شود. اگر کسی می خواهد با یک کاروان همراه شود تا به حج برود از هم اکنون باید به فکر امور مربوط به آن باشد. زیرا این امور مقدمات وجودیه حج می باشند. چون در ایام حج امکان تهیه اسباب سفر نیست لذا از هم اکنون باید به فکر فراهم کردن اسباب سفر باشد. در این جا علماء می گویند: تحصیل این مقدمات قبل از وقت حج لازم است زیرا اگر الان این مقدمات تحصیل نشوند امکان عمل به این واجب نیست.
۴. صبی قبل از آن که بالغ شود باید اعمالی را که به محض بلوغ باید به آن ها عمل کند، احکامش را یاد بگیرد. فرض کنید صبی عصر بالغ می شود می خواهد نماز بخواند، در سفر است در حضر است ماه رمضان است غیر از ماه رمضان است. علماء می فرمایند: اگر صبی این احکام را نداند بعد از بلوغ منجر به ترک واجب از او می شود و برای این که منجر به ترک عمل نشود بر صبی لازم است فی الجمله احکامی را که می داند به آنها نیازمند است قبل از بلوغ فرا بگیرد. حکم به لزوم تعلم این ها همه جنبه مقدمیت دارد.
تردیدی در این نیست که این مقدمات قبل از وقت ذی المقدمه وجوب دارند. تا آب نباشد شخص نمی تواند وضو بگیرد لذا در جایی که شخص قبل از وقت آب دارد ، اگر یقین دارد بعد از وقت فاقد الماء خواهد شد یا آب برای او فراهم نخواهد بود باید آن را حفظ کند.
یا لزوم غسل برای روزه فردا (لزوم الغسل قبل الفجر لصوم الغد) این هم مقدمه ای است که اگر اتیان نشد امکان عمل به ذی المقدمه در وقت خودش نیست.
حکم به وجوب حفظ استطاعت حکم به لزوم تعلم بر صبی قبل از بلوغ این ها همه اموری است که بیان شده اند. حال بحث این است که چطور می شود این مقدمات قبل از حلول وقت ذی المقدمه واجب می باشند. این همان نکته ای بود که اول بحث بیان شد. زیرا فرض این است که مقدمه وجوب نفسی ندارد زیرا خودش مقصود نیست از اسم آن نیز مشخص است که مقدمه است. وجوب مقدمه یک وجوب ترشحی و تبعی و غیری است که مترشح و ناشی از یک وجوب نفسی است.
حال اگر وجوب نفسی خودش متاخر باشد، چطور مقدمه وجوب پیدا می¬کند. ملاک وجوب مقدماتی که بیان شد چیست؟ یعنی بحث در مقدماتی است که اگر اتیان نشوند واجب در زمان خودش فوت می شود. حال سوال این است که ملاک وجوب این مقدمات چیست؟ فرقی هم نمی کند که از قبیل مقدمات وجوبیه باشد مثل استطاعت یا وجودیه.
آیا باید بگوییم این مقدمات مطلقا واجب هستند یا خیر بلکه در یک زمان خاصی واجب می شوند و اگر در آن زمان ها این امور انجام نشوند، سبب می شود امکان عمل به ذی المقدمه نباشد. یعنی کانه وجوب نفسی ذی المقدمه اصلا ساقط شود و از بین برود.
این جا همان بحثی است که عرض کردیم. راههای مختلفی برای تصحیح وجوب این قسم از مقدمات بیان شده؛ از راه حل شیخ انصاری تا محقق خراسانی که هر کدام دچار اشکالاتی بودند. همچنین راه حل صاحب فصول که هر چند ما منکر امکان آن نشدیم (خلافا للمحقق النایینی و المحقق الاصفهانی و المحقق نهاوندی که اساسا واجب معلق را محال می دانستند. در هر حال عرض کردیم که واجب معلق ممکن است) منتهی بحث در وقوعش در خارج بود که آیا اساسا واجب معلق داریم یا نداریم؟ که ملاحظه فرمودید واقعا ضرورتی برای التزام به واجب معلق نیست. این بخش ها به طور مبسوط در گذشته مطرح شد و آن راه حلی که ما قبول کردیم برای تصحیح وجوب مقدمات مفوته این بود که از نظر عقل شکی نیست این مقدمات لازم الاتیان می باشند. یعنی عقل وقتی می بیند اگر الان عمل به این مقدمات نشود واجب و ذی المقدمه در ظرف زمانی خودش فوت می شود لذا برای این که مخالفت با امر مولا نشود و برای این که عبد در مسیر عصیان و نافرمانی مولا قرار نگیرد، می گوید این مقدمات از هم اکنون باید اتیان شود.  آن چه که مسلم است این است که چه قائل به وجوب شرعی مقدمه شویم و چه نشویم عقل حکم به لزوم به اتیان به این مقدمات می کند. عقل می گوید اگر می خواهی ذی المقدمه در ظرف خودش اتیان شود این مقدمات را باید الان اتیان کنی چه شرع وجوب مقدمه را گفته باشد و چه نگفته باشد. عقل در حکم به لزوم اتیان به این مقدمات استقلال دارد. اگر پای عقل را وسط کشیدیم دیگر از نظر عقل فرقی بین اقسام مقدمات نیست چه مقدمات وجودی باشند و چه مقدمات غیر وجودی. از نظر عقل بین مقدمات حج و غسل فی الیل فرقی نیست عقل مجموع این امور را ملاحظه می¬کند و می گوید: حال که روزه فردا باید در حال طهارت باشد، غسل قبل از فجر لازم است زیرا اگر غسل انجام نشود و این مقدمه فراهم نشود امکان عمل و امتثال واجب و ذی المقدمه نیست.
پس به طور کلی اگر واجب تعلیقی را ممکن دانستیم قهرا نیازی به آن هم نداریم که بگوییم در خارج هم واقع شده است. علی ای حال عقل ما را ملزم می کند به اتیان به مقدمات قبل از وقت عمل به ذی المقدمه.
سوال:
جواب: این  محل بحث است که آیا به طور کلی عقل حکمش مثل موالی عرفی و مولای حقیقی است یا نه؟ آیا اینجا عقل مولویت دارد یا صرفا ادراک است. فی الواقع عقل کارش ادراک است و این که حکم به آن معنا بکند نیست. ظاهر این عبارت که عقل حکم می کند این است که عقل این را ادراک می کند. این طور نیست که عقل از جایگاهی بگوید: تو این کار را انجام بده، مثل شرایع. نه ادراک است اصلش این است که یک ادراک است این که حکم به لزوم اتیان می کند یعنی درک می کند که این باید انجام شود و اگر انجام نشود موجب فوت ذی المقدمه می شود.
این کلیتی است که مسلم است و بحثی در آن نیست و حق در مسئله نیز همین است.
مسئله مهم این است که آیا این مقدمات تا زمان اتیان واجب باید حفظ شوند یا خیر؟
این جا بحث هایی است که در جلسه بعد آن را دنبال می کنیم.

«الحمد لله رب العالمین»