سایر دروس

جلسه هجدهم-رجال و درایه- علوم تجربی و انسانی

جلسه ۱۸ – PDF جلسه هجدهم رجال و درایه- علوم تجربی و انسانی ۱۳۹۰/۱۱/۱۵ خلاصه جلسه گذشته بحث در علوم مورد نیاز تفسیر بود، تا اینجا به تعدادی از علوم مورد نیاز تفسیر اشاره کردیم، چند مورد دیگر باقی مانده که آنها را هم مورد بررسی قرار می­دهیم. رجال و درایه یکی از علوم مورد نیاز تفسیر، علم رجال و درایه است، علم رجال علمی است که درباره اوصاف راویان حدیث از جمله صدق، عدالت و فسق که ممکن است در اعتبار حدیث دخالت داشته باشند بحث می­کند که آیا عدالت، صدق، وثوق و… در اعتبار حدیث دخالت دارند یا خیر؟ علم درایه هم مربوط به کیفیت نقل حدیث از حیث اتصال و انقطاع سند یا مسند و مرسل بودن

جلسه هفدهم-معانی و بیان- کلام- اصول فقه – فقه

جلسه ۱۷ – PDF جلسه هفدهم معانی و بیان- کلام- اصول فقه – فقه ۱۳۹۰/۱۰/۱۲ بحث در علوم مورد نیاز تفسیر بود، تا اینجا در مورد علوم ادبی شامل لغت، صرف و نحو مطالبی را عرض کردیم، معلوم شد که نیازمندی مفسر به علم صرف و نحو مسلم است اما نیازمندی به علم لغت به عنوان اینکه قواعد این علم را بداند لازم نیست. ۴ و ۵) علم معانی و بیان علم معانی عبارت است از اصول و قواعدی که با رعایت آنها کلام با مقتضای حال و با قصد متکلم از بیان کلام مطابق می­گردد. علم بیان هم عبارت است از قواعدی که به سبب آن راه­های بیان یک معنی به اشکال مختلف که از جهت وضوح و روشنی

جلسه شانزدهم-علم صرف و نحو

جلسه ۱۶ – PDF جلسه شانزدهم علم صرف و نحو ۱۳۹۰/۱۰/۱۰ خلاصه جلسه گذشته بحث در علوم مورد نیاز تفسیر بود، عرض کردیم یکی از علوم مورد نیاز برای تفسیر، علوم ادبی است که شامل صرف، نحو، لغت، معانی و بیان است، البته بعضی از علوم ادبی دیگر هم هستند که آنها دخالتی در تفسیر قرآن ندارند، در مورد علم لغت عرض کردیم که آشنایی با لغت به عنوان یک علم لازم نیست؛ یعنی لازم نیست که مفسر با قواعد علم لغت آشنا باشد بلکه با مراجعه به منابع لغوی معتبر می­تواند به این هدف دست پیدا کند. ۲) علم صرف اما راجع به علم صرف باید عرض کنیم که علم صرف در واقع از ساخت کلمه و تبدیل آن

جلسه پانزدهم-مقدار احاطه بر علوم مقدماتی تفسیر- لغت

جلسه ۱۵ – PDF جلسه پانزدهم مقدار احاطه بر علوم مقدماتی تفسیر- لغت ۱۳۹۰/۱۰/۰۵ خلاصه جلسه گذشته در جلسه گذشته در مورد علوم مورد نیاز تفسیر پیرامون ضرورت علم و اطلاع بر این علوم مطالبی را عرض کردیم، نکته دیگری باقی مانده که آن را هم عرض می­کنیم و سپس درباره خود این علوم و اینکه چه علومی برای مفسر مورد نیاز است بحث خواهیم کرد، اما نکته­ای که می­خواهیم عرض کنیم در مورد مقداری است که از این علوم باید دانسته شود، در این رابطه سه دیدگاه وجود دارد: دیدگاه اول: بعضی معتقدند آشنایی اجمالی با این علوم کافی است؛ یعنی همین مقدار که شخص اجمالاً با موضوع و محمول این علوم آشنا باشد و تا حد بسیار کمی

جلسه چهاردهم-عوامل احتیاج به علوم مقدماتی تفسیر

جلسه ۱۴ – PDF جلسه چهاردهم عوامل احتیاج به علوم مقدماتی تفسیر ۱۳۹۰/۱۰/۰۳ علوم مورد نیاز تفسیر بحث ما در منابع تفسیر تمام شد، بحث دیگری که به آن می­پردازیم بحث از علوم مورد نیاز تفسیر است، ما سابقاً هم اشاره کردیم که این دو، دو بحث مستقل هستند، بحث از منابع تفسیر با بحث از علوم مورد نیاز تفسیر متفاوت است، منابع تفسیر اعم از آیات، روایات، منابع تاریخی و عقل در واقع تأثیر مستقیمی در کشف معانی آیات و مقاصد و مدالیل آن­ها دارند و به کمک این منابع انسان می­تواند مقصود متکلم را در قرآن کشف کند اما علوم مقدماتی تفسیر در واقع ابزاری برای استفاده درست از آیات می­باشند؛ به عبارت دیگر علوم مورد نیاز تفسیر

جلسه سیزدهم-وجه تقدم عقل بر سایر منابع تفسیری

جلسه ۱۳ – PDF جلسه سیزدهم وجه تقدم عقل بر سایر منابع تفسیری ۱۳۹۰/۰۹/۲۸ وجه تقدم عقل بر سایر منابع تفسیری آخرین بحثی که در بحث از منابع تفسیر باقی مانده بحث از اهمیت این منابع است به این معنی که عقل در بین این منابع از سه منبع دیگر مهم­تر و بر آنها مقدم است. تقدم عقل بر آیات تقدم عقل بر خود آیات قرآن و ظواهر کتاب به این جهت است که حکم قطعی عقل در واقع به منزله قرینه لفظیه متصله برای ظاهر آیات است، اگر حکم قطعی عقل بر خلاف ظاهر آیه­ای باشد جلو انعقاد ظهور آن آیه را می­گیرد و باعث می­شود ظهور جدیدی برای آن آیه محقق شود. همان طور که نقش قرینه متصله

جلسه دوازدهم-۴- عقل

جلسه ۱۲ – PDF جلسه دوازدهم ۴- عقل ۱۳۹۰/۰۹/۲۶ بحث ما در منابع تفسیر قرآن بود، تا اینجا به سه منبع از منابع تفسیر اشاره کردیم؛ یکی خود آیات قرآن بود، دوم روایات معصومین و سوم منابع تاریخی بود. منبع چهارم: عقل چهارمین منبع که مهم­ترین منبع از منابع تفسیر قرآن است عقل است، منظور از عقل همان حکم قطعی عقل است نه هر چیزی را که عقل به نحو ظنی درک کند پس آن عقلی منظور است که رسول باطنی معرفی شده و اساس معرفت خداوند و توحید و معاد و به طور کلی اصول اعتقادی بر آن استوار است، ادراکات جزمی عقل قطعاً به عنوان منبع مهمی در تفسیر آیات و بلکه مهم­تر از سایر منابع معرفی می­شود

جلسه یازدهم-۳- تاریخ

جلسه ۱۱ – PDF جلسه یازدهم ۳- تاریخ ۱۳۹۰/۰۹/۲۱ بحث ما در منابع تفسیر بود، تا اینجا در مورد دو منبع از منابع تفسیر قرآن بحث کردیم؛ یکی خود آیات قرآنی و دیگری روایات وارده از معصومین(ع) بود، به قواعد بهره­گیری از آیات و روایات برای تفسیر قرآن اشاره کردیم و سرانجام به شبهه­ای که در مورد حجیت روایات تفسیری مطرح شده پاسخ دادیم. منبع سوم: منابع تاریخی سومین منبع از منابع تفسیر قرآن، منابع تاریخی است، یکی از اموری که به عنوان منبع مهمی در تفسیر قرآن شناخته می­شود تاریخ است. علل اهمیت رجوع به تاریخ به عنوان یک منبع تفسیر: علت اینکه ما می­گوییم تاریخ به عنوان یک منبع مهم در تفسیر قرآن محسوب می­شود چند جهت است:

جلسه دهم-۲- روایات

جلسه ۱۰ – PDF جلسه ده ۲- روایات ۱۳۹۰/۰۸/۲۱ خلاصه جلسه گذشته بحث در دلیل دوم قائلین به عدم اعتبار روایات و عدم حجیت اخبار آحادی بود که در مقام تفسیر آیات قرآنی وارد شده است، عرض کردیم این شبهه توسط بعضی از بزرگان مطرح شده که حجیت خبر واحد اختصاص به احکام شرعیه دارد لذا در غیر امور مربوط به عمل مکلفین از جمله در حوادث تاریخی و امور اعتقادی حجت نیست چون هیچ اثر شرعی بر اینها مترتب نمی­شود بنابراین اگر روایتی در مقام تفسیر آیه­ای وارد شود چون به عمل مکلفین ارتباط ندارد حجت نیست مگر اینکه آن روایت به نوعی در مقام تفسیر یکی از آیات الاحکام باشد، فرق دلیل دوم و اول این بود که

جلسه نهم-۲- روایات(بررسی شبهه عدم حجیت روایات تفسیری)

جلسه ۹ – PDF جلسه نهم ۲- روایات(بررسی شبهه عدم حجیت روایات تفسیری) ۱۳۹۰/۰۸/۰۹ خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله قائلین به عدم حجیت روایات تفسیری بود؛ به عبارت دیگر بحث در ادله کسانی بود که قائل شدند به اختصاص حجیت اخبار آحاد به اخبار آحادی که به احکام شرعیه یا موضوعی که دارای یک اثر شرعی هستند مربوط می­شوند، عرض کردیم دو دلیل بر این مدعا اقامه شده، دلیل اول به همراه نقد و بررسی آن بیان شد، دلیل دوم این بود که حجیت خبر واحد به معنای معذریت و منجزیت فقط در رابطه با احکام شرعیه یا موضوع دارای اثر شرعی معنا دارد لذا بر اساس دلیل دوم روایاتی که در مقام تفسیر آیه­ای متعلق به یک حکم

جلسه هشتم-۲- روایات(بررسی شبهه عدم حجیت روایات تفسیری)

جلسه ۸ – PDF جلسه هشتم ۲- روایات(بررسی شبهه عدم حجیت روایات تفسیری) ۱۳۹۰/۰۸/۰۷ خلاصه بحث جلسه گذشته بحث ما در ذکر ادله قائلین به عدم حجیت روایات تفسیری بود، عرض کردیم روایات بعد از قرآن یکی از مهم­ترین منابع تفسیری محسوب می­شوند، بعد از قرآن روایات می­تواند در تفسیر آیات قرآنی به ما کمک کند، ما ادله­ای هم برای منبع بودن روایات ذکر کردیم لکن اینجا شبهه­ای مطرح شده و آن اینکه اساساً روایات تفسیری حجت نیستند تا بخواهند منبع تفسیر محسوب شوند به این مناسبت وارد بحث از حجیت روایات تفسیری شدیم و گفتیم این بحث در واقع از مباحث مربوط به حجیت خبر واحد است، بحث در مورد خبر واحد این است که آیا خبر واحد مطلقا

جلسه هفتم-۲- روایات: بررسی شبهه عدم اعتبار روایات تفسیری

جلسه ۷ – PDF جلسه هفتم ۲- روایات: بررسی شبهه عدم اعتبار روایات تفسیری ۱۳۹۰/۰۸/۰۲ خلاصه جلسه گذشته عرض شد در مورد استفاده از روایات برای تفسیر قرآن شبهه و اشکالی مطرح شده که بعضی از بزرگان از جمله مرحوم شیخ مفید و شیخ طوسی و علامه طباطبایی معتقدند حجیت خبر واحد اختصاص به احکام شرعیه دارد در نتیجه در قضایای تاریخی و امور اعتقادی جعل حجیت معنا ندارد چون اثر شرعی در آن­ها وجود ندارد و معنی ندارد که شارع بما انه شارع مثلاً در یک حادثه تاریخی بگوید من آن را برای شما حجت قرار می­دهم؛ یعنی نمی­توان گفت شارع چیزی را که علم نیست تعبداً نازل منزله علم قرار دهد در محدوده­ای که از حیث شارع بودن

جلسه ششم-۲- روایات: بررسی شبهه عدم اعتبار روایات تفسیری

جلسه ۶ – PDF جلسه ششم ۲- روایات: بررسی شبهه عدم اعتبار روایات تفسیری ۱۳۹۰/۰۷/۳۰ بررسی شبهه عدم اعتبار روایت تفسیری به مناسبت بحث از روایات به عنوان یک منبع مهم برای تفسیر قرآن باید به یک مسئله با اهمیتی رسیدگی شود و آن بررسی نظر بعضی از بزرگان مبنی بر عدم اعتبار روایات تفسیری است، موضوع بحث این است که آیا حجیت خبر واحد مختص به احکام شرعیه است یا غیر از احکام فرعیه شرعیه را هم شامل می­شود چون مسئله فقط در مورد روایات تفسیری نیست، بعضی از اخبار آحاد ناظر به یک واقعه تاریخی هستند یا مثلاً بعضی از اخبار آحاد مربوط به اصول اعتقادات است، روایاتی که از لسان ائمه معصومین(ع) نقل شده یا مربوط به

جلسه پنجم-۲- روایات

جلسه ۵ – PDF جلسه پنجم ۲- روایات ۱۳۹۰/۰۷/۲۳ قواعد بهره ­گیری از روایات در تفسیر عرض کردیم یکی از منابع مهم تفسیری بعد از قرآن روایات است، در مورد روایات اگر بخواهیم قواعدی را برای بهره­گیری از روایات برای تفسیر آیات ذکر کنیم می­توانیم چند ضابطه یا قاعده را ذکر کنیم که در این چارچوب­ها روایات به نوعی به تبیین و توضیح و تفسیر یا حتی تأویل آیات می­پردازند که ما به چند مورد اشاره می­کنیم: قاعده اول قاعده اول این است که بعضی از روایات در مقام استنباط یک حکم شرعی به آیه­ای استدلال می­کنند و در آیات الاحکام این مورد بیشتر به چشم می­خورد؛ روایتی از امام(ع) وارد شده که از ایشان درباره حکمی سؤال کرده­اند و

جلسه چهارم-۱- قرآن

جلسه ۴ – PDF جلسه چهارم ۱- قرآن ۱۳۹۰/۰۷/۱۸ قاعده ششم قاعده ششم برای استفاده قرآن به عنوان منبع تفسیر، پاسخ بعضی از پرسش­هایی است که در آیات وجود دارد، بعضاً در آیات، مطالبی بیان شده که در ذهن انسان ایجاد سؤال می­کند؛ یعنی در آن آیات بالصراحة سؤالی ذکر نشده که محتاج جواب صریح باشد ولی مطلبی گفته شده که به طور قهری در ذهن انسان ایجاد سؤال می­کند، پاسخ سؤالات برخاسته از بعضی از مطالبی که در بعضی از آیات وجود دارد در آیات دیگر یافت می­شود، از باب نمونه به یک مورد اشاره می­کنیم؛ مثلاً در آیه شریفه:«رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّاب» [۱] ، در این

جلسه سوم-قرآن مهم ترین منبع تفسیر

جلسه ۳ – PDF جلسه سوم قرآن مهم ترین منبع تفسیر ۱۳۹۰/۰۷/۱۶ خلاصه جلسه گذشته بحث در بعضی از قواعد بهره­گیری از آیات قرآنی برای تفسیر بود، عرض شد که قرآن به عنوان مهمترین منبع تفسیر برای خود آیات قرآن بسیار منبع مطمئنی است، نحوه استفاده از آیات قرآنی برای تفسیر بعضی از آیات را می­توانیم در چارچوب ضوابطی تعریف کنیم، ما در جلسه گذشته به یک قاعده اشاره کردیم و گفتیم یکی از قواعدی که در بهره­گیری از آیات قرآن به عنوان منبع تفسیر مورد توجه است این است که آیات قرآنی ملاک پذیرش یا رد روایات هستند؛ یعنی روایاتی که در مقام تفسیر یا توضیح آیه­ای هستند یا حتی روایاتی که به طور عام مطلبی را بیان می­کنند

جلسه دوم-قرآن مهم ترین منبع تفسیر

جلسه ۲ – PDF جلسه دوم قرآن مهم ترین منبع تفسیر ۱۳۹۰/۰۷/۱۱ خلاصه جلسه گذشته بحث در منابع تفسیر بود، عرض کردیم منظور از منابع تفسیر متونی است که به ما برای استفاده از مقاصد و مدالیل آیات کمک می­کند، مهم­ترین منبع تفسیر، خود قرآن است که به عنوان اولین منبع به آن اشاره کردیم، چند دلیل بر اینکه قرآن منبع تفسیر است ذکر شده دلیل اول روش عقلاء بر استناد به کلام متکلم برای فهم سایر کلمات او بود که عرض شد این روش از آن جایی که شارع قصد افهام مقصود خودش را به عقلاء دارد قطعاً در خود کتاب خدا هم مورد استفاده قرار گرفته است؛ یعنی به استناد همین روش عقلائی می­توانیم از خود آیات برای

جلسه یکم-قرآن مهم ترین منبع تفسیر

جلسه ۱ – PDF جلسه یکم قرآن مهم ترین منبع تفسیر ۱۳۹۰/۰۷/۰۹ مروری بر مباحث گذشته با توجه به فاصله­ای که به واسطه تعطیلات تابستان پیش آمد لازم است بحث­هایی که تا اینجا در موضوع مقدمات تفسیر مطرح شد مرور شود تا ببینیم چه مباحثی مطرح شده و چه مباحثی باقی مانده است، در بدو بحث، مختصری درباره تدوین کتب علوم قرآنی إشاراتی داشتیم، بعد بحث اول ما در مورد وحیانی بودن الفاظ قرآن بود، ادله­ای که اثبات می­کند الفاظ قرآن وحی شده ذکر شد و در کنار آن ادله­ی قائلین به نبوی بودن الفاظ قرآن و اینکه صرفاً معانی قرآن وحی شده مورد نقد و بررسی قرار گرفت، بحث دوم در مورد اسباب نزول و شأن نزول بود سپس

جلسه سی و هفتم-رجال ابن غضائری

جلسه ۳۷ – PDF جلسه سی و هفتم رجال ابن غضائری ۱۳۹۱/۰۳/۰۷   خلاصه جلسه گذشته بحث در رجال ابن غضائری بود، عرض کردیم در اینکه این کتاب منسوب به خود غضائری یا ابن غضائری است اختلاف است، هر کدام از این دو احتمال هم قرائن و شواهدی دارد، اما صرف نظر از اینکه این کتاب منسوب به غضائری یا پسرش است اعتبار این کتاب باید مورد بررسی قرار گیرد و اینکه آیا به تضعیفات و توثیقات این کتاب می­شود اعتماد کرد یا خیر؟ عرض کردیم شش قول در این مسئله وجود دارد که در جلسه گذشته به آن اقوال اشاره کردیم، یک قول این بود که این کتاب اصلاً اعتبار ندارد؛ چون احتمال اینکه توسط معاندین نوشته شده باشد

جلسه سی و ششم-رجال ابن غضائری

جلسه ۳۶ – PDF جلسه سی و ششم رجال ابن غضائری ۱۳۹۱/۰۳/۰۲   خلاصه جلسه گذشته بحث در رجال ابن غضائری بود، عرض کردیم در مورد این کتاب یک بحث این است که آیا این کتاب تألیف خود غضائری است یا ابن غضائری آن را تألیف کرده است. ابتداءاً قرار بر این شد که خود غضائری و ابن غضائری را معرفی کنیم و بعد به بررسی کتاب و اعتبار آن بپردازیم، در مورد غضائری مطالبی گفته شد. ابن غضائری در مورد احمدبن حسین بن عبیدالله بن ابراهیم غضائری که معروف به ابن غضائری است قدر مسلم این است که مثل پدرش درباره او هم چیزی گفته نشده، هم شیخ و هم نجاشی درباره پدر ابن غضائری مطالبی را گفته­اند و