خارج فقه

جلسه چهارم – بررسی احتمالات دهگانه در معنای ملکیت خمس و نظر مختار

جلسه ۴ – PDF جلسه چهارم بررسی احتمالات دهگانه در معنای ملکیت خمس و نظر مختار ۱۳۹۲/۰۶/۳۰              خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در مورد معنای ملکیت خمس چندین احتمال وجود دارد؛ احتمال اول این بود که خداوند تبارک و تعالی و رسول و ائمه (ص) مالک خمس باشند به ملکیت حقیقیه و تکوینیه که این احتمال مردود شد. احتمال دوم این بود که خداوند و رسول گرامی اسلام مالک به ملکیت اعتباریه به نحو اشاعه باشند. احتمال سوم همین فرض بود لکن با این تفاوت که ملکیت اعتباریه خدا و رسول به نحو استقلال و هر کدام نسبت به تمام ملک باشد که این احتمال و احتمال دوم به دلایلی که گفته شد باطل

جلسه سوم – بررسی احتمالات دهگانه در معنای ملکیت

جلسه ۳ – PDF جلسه سوم بررسی احتمالات دهگانه در معنای ملکیت ۱۳۹۲/۰۶/۲۷              خلاصه جلسه گذشته در جلسه گذشته سه مطلب به صورت اجمالی مورد بحث واقع شد؛ یکی زمان تشریع خمس بود دوم معنای خمس اصطلاحاً و سوم وجوه تشریع خمس بود که با استناد به روایات چهار وجه را ذکر کردیم اگرچه بعضی از وجوه قابل بازگشت به یکدیگر بودند. گفتیم خمس تشریع شده اولاً عوضاً عن الزکوة و ثانیاً اکراماً لهم و ثالثاً اقتضاءً للامامة و الحکومة و رابعاً این بود که خداوند تبارک و تعالی و پیامبر و ذریه پیامبر (ص) مالک هستند نسبت به این عالم و چون مالک هستند نسبت به دنیا و مافیها بر طبق مفاد بعضی

جلسه دوم – مقدمه دوم و سوم: تعریف خمس و وجوه تشریع خمس

جلسه ۲ – PDF جلسه دوم مقدمه دوم و سوم: تعریف خمس و وجوه تشریع خمس ۱۳۹۲/۰۶/۲۵              عبارت تحریر در ابتدای بحث قبل از شروع مسائل لازم است متن کتاب تحریر را بخوانیم و به نکاتی که در آن وجود دارد اشاره کنیم: در این مقدمه چند سطری، امام (ره) به چند مطلب اشاره می¬کنند: یکی معنای خمس که اصلاً خمس اصطلاحاً به چه معنی است و دوم فلسفه تشریع خمس و اینکه چرا خداوند تبارک و تعالی خمس را برای پیامبر (ص) و ذریه او قرار داد و مطلب سوم هشدار به کسانی که منع از خمس می¬کنند و خمس نمی¬دهند. ایشان در رابطه با معنای خمس می¬فرماید: «و هو الذی جعله الله

جلسه اول – مقدمه اول: زمان تشریع خمس

جلسه ۱ – PDF جلسه اول مقدمه اول: زمان تشریع خمس ۱۳۹۲/۰۶/۲۴              نشانه­ های اراده خیر خداوند نسبت به انسان امروز چون هم روز اول سال تحصیلی و شروع مباحث و دروس در سال تحصیلی ۹۳-۹۲ می­باشد. در ابتداء تیمناً و تبرکاً روایتی را برای تذکر بیان می­کنیم که إنشاء الله این کلمات نورانی باعث شود ما در مسیر درست و صحیح طی طریق کنیم و راه را گم نکنیم و بدانیم که عمر ما و فرصت­هایی که در حال طی شدن و از دست رفتن است دیگر قابل بازگشت نیست و این فرصت­ها و لحظات، فرصت­هایی است که می­تواند انسان را به تعالی و اوج برساند یا باعث سقوط و انحطاط شود یا

جلسه بیست و پنج – شک در صحت و فساد تقلید-اثبات عدالت و طرق آن

جلسه ۲۵ – PDF جلسه بیست و پنج اصل اعتبار عدالت و طرق اثبات آن ۱۳۹۱/۰۸/۰۸   خلاصه جلسه گذشته: در مسئله بیست و هفتم عرض کردیم دو مطلب مورد بحث قرار گرفته است؛ مطلب اول درباره اصل اعتبار عدالت در قاضی و مفتی می­باشد و مطلب دوم پیرامون طرق ثبوت عدالت است که امام(ره) چهار طریق برای ثبوت عدالت ذکر کردند. مرحوم سید هم به این چهار طریق در ضمن دو مسئله اشاره کرده­اند (یکی در مسئله چهل و چهارم و دیگری در مسئله بیست و سوم عروة) سه طریق در مسئله چهل و چهارم ذکر شده و سه طریق در مسئله بیست و سوم که البته مجموعاً همان چهار طریقی است که امام(ره) به آن اشاره کرده­اند. تفاوت

جلسه بیست و سوم – شک در صحت و فساد تقلید

جلسه ۲۳- PDF جلسه بیست و سوم شک در صحت و فساد تقلید ۱۳۹۳/۰۸/۶ مسئله بیست و پنجم: «إذا كان أعماله السابقة مع التقليد و لا يعلم انه كان عن تقليد صحيح أم فاسد يبنى على الصحة». اگر اعمال گذشته مکلف با تقلید بوده باشد (در مقابل مسئله بیست و چهارم که از اساس عمل بدون تقلید داشت اینجا عمل با تقلید بوده است) لکن نمی­داند که آیا این تقلید او، تقلید صحیح بوده یا فاسد، در این صورت بنا را بر صحت می­گذارد. (عبارت تحریر را در ادامه توضیح خواهیم داد.) مرحوم سید در مسئله چهل و یکم عروة هم تقریباً با همین تعبیر این مطلب را بیان کرده­اند: «إذا علم أن اعماله السابقة کان مع التقلید لکن لایعلم

جلسه بیست و دوم – قضاء عمل جاهل بلاتقلید-صورت سوم

جلسه ۳۳ – PDF جلسه سی و سوم مقام دوم: بررسي شروط تعلق خمس به غنميت جنگي– اذن امام    ۱۳۹۲/۰۹/۰۵              خلاصه جلسه گذشته‏ عرض کردیم برای قول اول به دو دلیل استدلال شده دلیل اول اجماع و دلیل دوم روایات بود؛ روایت دوم صحیحه معاویة بن وهب بود تقریب استدلال به این صحیحة را بیان کردیم لکن دو مناقشه و دو اشکال به این صحیحة شده اشکال اول به همراه پاسخ آن را در جلسه گذشته بیان کردیم. اشكال دوم به استدلال به صحيحه معاويه بن وهب مناقشه دوم معارضه صحیحة حلبی با این روایت است. صحیحة حلبی این است: «عن ابی عبدالله علیه السلام فی الرجل من اصحابنا یکون فی لوائهم فیکون معهم

جلسه بیست و یکم – قضاء عمل جاهل بلاتقلید-صورت دوم(بررسی اقوال)

جلسه ۲۱ – PDF جلسه بیست و یکم قضاء عمل جاهل بلاتقلید-صورت دوم(بررسی اقوال) ۱۳۹۱/۰۷/۳۰ خلاصه جلسه گذشته: در مورد قول دوم مبنی بر لزوم اتیان به اکثر گفته شد که دلیلی که قائلین به این قول اقامه کرده­اند مبتلا به اشکال است؛ اشکال اول این بود که اساساً مورد بحث ما از موارد احتمال تکلیف منجَز نیست تفصیل این مسئله و اینکه چرا مورد از موارد احتمال تکلیف منجَز نیست تا به حکم عقل مبنی بر وجوب دفع عقاب محتمل، اتیان به اکثر واجب باشد، بیان شد. ثانیاً: بر فرض این مورد از موارد احتمال تکلیف منجَز باشد باز هم در موارد احتمال تکلیف منجَز، قاعده اشتغال جاری نمی­شود بلکه اینجا هم مجرای اصل برائت است چون اساساً فرقی

جلسه بیستم – قضاء عمل جاهل بلاتقلید-صورت دوم(بررسی اقوال)

جلسه ۲۰- PDF جلسه بیستم قضاء عمل جاهل بلاتقلید-صورت دوم(بررسی اقوال) ۱۳۹۱/۰۷/۲۹ خلاصه جلسه گذشته: بحث در این بود که اگر کسی مدتی عمل بلا تقلید داشته باشد مثلاً از زمانی که بالغ شده عمل کرده بدون اینکه از کسی تقلید کرده باشد و بعد علم به مخالفت عملش با واقع و فتوای مجتهد پیدا کرده مثلاً ظهر جمعه نماز ظهر را ترک کرده و نماز جمعه خوانده لکن بعداً علم پیدا کرد نماز ظهر بر او واجب بوده و آن را ترک کرده است؛ در این صورت عرض کردیم که این دو حالت دارد: تارةً علم به مخالفت در چیزی دارد که رکن محسوب نمی­شود و اخری علم به مخالفت در چیزی دارد که رکن بوده اگر علم به

جلسه نوزدهم – قضاء عمل جاهل بلاتقلید

جلسه ۱۹ – PDF   جلسه نوزدهم قضاء عمل جاهل بلاتقلید ۱۳۹۱/۰۷/۲۴ خلاصه جلسه گذشته: عرض کردیم موضوع مسئله بیست و چهارم این است که اگر مقلدی مدتی بدون تقلید عمل کند اگر اعمال او باطل باشد وظیفه او چیست. طبیعی است که اگر عمل باطل باشد باید اعاده و قضاء بکند اما اینجا بحث در کمیت این حکم است یعنی وجوب قضاء در چه محدوده­ای برای مکلف ثابت می­شود. در مسئله بیست و چهارم صور مختلفی تصویر می­شود که صورت اول آن این بود که مکلف علم به موافقت عمل با واقع یا فتوای یکی از دو مجتهد دارد که در این صورت عملش صحیح است و مشکل خاصی در این صورت وجود ندارد. اما صورت دوم که مقلد

جلسه هجدهم – قضاء عمل جاهل بلاتقلید

جلسه ۱۸ – PDF جلسه هجدهم قضاء عمل جاهل بلاتقلید ۱۳۹۱/۰۷/۲۳ خلاصه جلسه گذشته: موضوع مسئله بیست و چهارم درباره عمل بلاتقلید در مدتی از زمان است که اگر حکم به بطلان عمل شد (یعنی علم به مخالفت عمل با واقع یا فتوای دو مجتهد دارد) در این صورت وظیفه عامل نسبت به اعمالی که باطل شده چیست؛ عرض کردیم مرحوم سید تقریباً با عباراتی مشابه آنچه امام(ره) در تحریر فرموده­ است، این مطلب را در مسئله چهلم عروة بیان کرده­اند. صور مسئله: برای اینکه مسئله به خوبی منقح شود و مشخص شود که نزاع و بحث در این مسئله حول چه محوری است لازم است صور مسئله بیان شود: به طوری کلی کسی که عبادتی را بدون تقلید انجام

جلسه هفدهم – تعلم اجزاء و شرایط و مقدمات و موانع عبادات

جلسه ۱۷ – PDF جلسه هفدهم تعلم اجزاء و شرایط و مقدمات ۱۳۹۱/۰۷/۲۲ خلاصه جلسه گذشته: تا اینجا گفته شد که مسئله بیست و سوم دو بخش دارد بخش اول که در مورد وجوب تعلم مسائل شک و سهو بود و خود این بخش متضمن دو مطلب بود یکی درباره اصل وجوب تعلم مسائل مورد ابتلاء که آیا اساساً تعلم مسائل شک و سهو واجب است یا نه و اگر واجب است این چه نوع وجوبی است و مطلب دوم هم درباره دامنه این وجوب بود که آیا وجوب تعلم مختص جایی است که انسان اطمینان به ابتلاء دارد یا آنکه شامل موارد احتمال ابتلاء هم می­شود. نتیجه بحث ما این شد که به نظر ما تعلم در مواردی که

جلسه شانزدهم – بررسی کلام شیخ انصاری

جلسه ۱۶ – PDF جلسه شانزدهم بررسی کلام شیخ انصاری ۱۳۹۱/۰۷/۱۹ از بخش اول مسئله بیست و سوم مطلبی باقی مانده که اشاره به آن خالی از فائده نیست که بعد از ذکر این مطلب وارد در بخش دوم مسئله بیست و سوم خواهیم شد. کلام شیخ انصاری: اما مطلبی که باقی مانده کلامی است که به شیخ انصاری نسبت داده شده که ایشان در رساله عملیه خود به نام صراط النجاة مطلبی را فرموده­اند به این مضمون که: «اگر کسی ترک تعلم مسائل شک و سهو کند، فاسق است یعنی چنانچه علم به ابتلاء داشته باشد یا احتمال ابتلاء بدهد و در عین حال تعلم را ترک کند، فاسق محسوب می­شود.» باید دید وجه این فتوی و مستند و دلیل

جلسه پانزدهم – بررسی وجوب تعلم در موارد احتمال ابتلاء

جلسه ۱۵ – PDF جلسه پانزدهم بررسی وجوب تعلم در موارد احتمال ابتلاء ۱۳۹۱/۰۷/۱۸ خلاصه جلسه گذشته: بحث در این بود که اگر کسی اطمینان داشته باشد که مثلاً بعضی از مسائل شک و سهو مورد ابتلاء او خواهد بود، تعلم این مسائل برای او واجب است یا نه؛ گفته شد که در فرض علم و اطمینان به ابتلاء تعلم واجب است اما آیا در صورت احتمال ابتلاء هم تعلم واجب است یا نه؟ عرض کردیم دلیلی برای عدم وجوب تعلم در این فرض ذکر شده و آن استصحاب عدم ابتلاء در امور استقبالیه است به این بیان که الآن یقین دارد این مسئله مورد ابتلاء نیست شک می­کند که آیا در حین عمل یعنی بعداً ابتلاء پیدا می­کند یا

جلسه چهاردهم – وجوب تعلم مسائل شک و سهو (نظریه مختار)

جلسه ۱۴ – PDF جلسه چهاردهم وجوب تعلم مسائل شک و سهو (نظریه مختار) ۱۳۹۱/۰۷/۱۷ بعد از بررسی اقوال در مسئله بیست و سوم باید دید حق در مسئله چیست. برای تبیین نظریه مختار در مسئله لازم است به دو نکته اشاره کنیم: نکته اول: درباره اصل وجوب تعلم و تفقه است چون در اینجا بحث می­کنیم که آیا تعلم مسائل شک و سهو لازم و واجب است یا نه؟ تعلم احکام شک و سهو در واقع تعلم بخشی از احکام است لذا به طور کلی باید دید تعلم احکام و تفقه واجب است یا نه؟ ما در بحث اصول در موضوع اشتراک احکام بین جاهل و عالم و به مناسبت بحث از روایات وجوب تعلم به پنج قول در

جلسه سی و چهارم – مسئله ۲۱- نظر به عضو جدا شده – اقوال

جلسه ۳۴ – PDF جلسه سی و چهارم مسئله ۲۱- نظر به عضو جدا شده – اقوال ۱۳۹۹/۰۸/۲۸         مسأله ۲۱ «لا يجوز النظر إلى العضو المبان من الأجنبي و الأجنبية، و الأحوط ترك النظر إلى الشعر المنفصل، نعم الظاهر أنه لا بأس بالنظر الى السن و الظفر المنفصلين». ایشان در ادامه بحث از نظر می‌فرماید: نظر به عضو جدا شده از مرد و زن نامحرم جایز نیست؛ البته در مورد نظر به موی جدا شده هم می‌فرماید احوط آن است که ترک شود. احتیاط هم در اینجا از نوع وجوبی است. اما در مورد دندان و ناخن می‌فرماید دندان و ناخنی که جدا شده، ظاهر این است که نظر به آن جایز است و اشکالی ندارد.

جلسه سی و سوم – مسئله ۲۰- بررسی فتوای بعضی از بزرگان مبنی بر جواز مصافحه با زن نامحرم – فرض عروض عنوان ثانوی

جلسه ۳۳ – PDF جلسه سی و سوم مسئله ۲۰- بررسی فتوای بعضی از بزرگان مبنی بر جواز مصافحه با زن نامحرم – فرض عروض عنوان ثانوی ۱۳۹۹/۰۸/۲۷         خلاصه جلسه گذشته بحث درباره فتوای بعضی از بزرگان مبنی بر جواز مصافحه با دو گروه از زنان بود؛ یکی زنان غیرمسلمان و دوم زنان مسلمانی که چندان تقیدی به آداب و احکام شرعی ندارند و اهل مصافحه هستند و چه‌بسا ترک مصافحه را نوعی بی‌احترامی به خودشان می‌دانند. درباره این دو موضوع به حسب حکم اولی بحث کردیم و گفتیم مصافحه با هر دو گروه به حسب حکم اولی جایز نیست. ادله‌ای که یمکن ان یستدل بها للجواز، اینها را هم مورد بررسی قرار دادیم و معلوم

جلسه سی و دوم – مسئله ۲۰- لمس نامحرم – ب) زن مسلمان غیر مقید

جلسه ۳۲ – PDF جلسه سی و دوم مسئله ۲۰- لمس نامحرم – ب) زن مسلمان غیر مقید ۱۳۹۹/۰۸/۲۶         خلاصه جلسه گذشته در مسأله بیستم بحث به اینجا رسید که براساس ادله، لمس و مس و مصافحه با نامحرم جایز نیست، اما برخی از اعاظم فتوا به جواز مصافحه با زن غیرمسلمان و زن مسلمانی که چندان تقیّدی به مراعات حجاب و مسائلی از این دست ندارد، داده‌اند؛ همچنین بر فرض ضرورت این مسأله مطرح شده که ان‌شاءالله این را هم متعرض خواهیم شد. گفتیم در بخش اول دو موضوع وجود دارد؛ یکی جواز مصافحه با زن غیرمسلمان که این را مطرح کردیم و دلیل این فتوا را ذکر کردیم و گفتیم واقع این است که

جلسه سی و یکم – مسئله ۲۰- لمس نامحرم –  بررسی فتوای بعضی از بزرگان مبنی بر جواز مصافحه با زن غیرمسلمان    

جلسه ۳۱ – PDF جلسه سی و یکم مسئله ۲۰- لمس نامحرم – بررسی فتوای بعضی از بزرگان مبنی بر جواز مصافحه با زن غیرمسلمان ۱۳۹۹/۰۸/۲۵         بررسی فتوای بعضی از بزرگان عرض شد نتیجه بحث در مورد لمس اجنبیه و نامحرم و همچنین خصوص مصافحه با نامحرم بنا به ادله قابل اعتماد و قابل قبول، عدم جواز است. اما بعضی از بزرگان در پاسخ به استفتائی که از ایشان شده قائل به جواز مصافحه (با زن غیرمسلمان و نیز زن مسلمانی که نسبت به امر حجاب و حکم شرعی چندان مبالاتی ندارد؛ همچنین در صورت ضرورت و جایی که دست ندادن موجب وهن باشد) شده‌اند. البته عنایت داشته باشید که اساساً فرض سؤال آنجایی است که

جلسه سی – مسئله ۲۰- لمس نامحرم – ادله عدم جواز – دلیل پنجم، ششم، هفتم و هشتم و بررسی آنها – بررسی دو شرط

جلسه ۳۰ – PDF جلسه سی  مسئله ۲۰- لمس نامحرم – ادله عدم جواز – دلیل پنجم، ششم، هفتم و هشتم و بررسی آنها – بررسی دو شرط ۱۳۹۹/۰۸/۲۴         خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله عدم جواز لمس نامحرم بود. تا اینجا چهار دلیل را مورد بررسی قرار دادیم. از بین این چهار دلیل، برخی ادله را پذیرفتیم و در دلالت برخی ادله بر عدم جواز لمس نامحرم اشکال کردیم. چند دلیل دیگر باقی مانده که این ادله را ذکر می‌کنیم و در پایان یک تتمه‌ای دارد که مسأله شروط است، یا به تعبیر شرایط استثنا و جواز است، آن را هم عرض می‌کنیم. دلیل پنجم: روایت علل این روایت در علل الشرایع و نیز عیون