خارج اصول

خارج اصول – جلسه سی و پنجم – ادله وضع مشتق برای أعم

جلسه ۳۵ – PDF جلسه سی و پنجم ادله وضع مشتق برای أعم ۱۳۹۳/۰۹/۰۸   دلیل چهارم تا اینجا سه دلیل از ادله‏ی قائلین به وضع مشتق للأعم ذکر شد و هر سه دلیل مورد اشکال قرار گرفت. دلیل چهارم استدلال به دو آیه از آیات قرآن است که متضمن مشتقاتی مانند زانیه و زانی و همچنین سارق و سارقه است. آیه اول: «الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُمامِعَۀَ جَْلدَۀْ» آیه دوم: « وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما» استدلال به این دو آیه به این نحو است که در این دو آیه حکم شرعی نسبت به زانی و سارق ثابت شده. در یکی صد تازیانه برای زانی و زانیه و در دیگری قطع دست برای سارق و سارقۀ

خارج اصول – جلسه سی و چهارم – ادله وضع مشتق برای أعم

جلسه ۳۴ – PDF جلسه سی و چهارم ادله وضع مشتق برای أعم ۱۳۹۳/۰۹/۰۵   دلیل دوم: عدم صحت سلب عرض کردیم قائلین به وضع مشتق برای أعم، به چند دلیل تمسک کرده‏اند. دلیل اول تبادر بود که به همراه آن اشکال بیان شد. دلیل دوم عدم صحت سلب است. گفتیم: به طور کلی اگر مشتق بر ذاتی که بالفعل متلبس است اطلاق شود، مانعی نیست و اگر بخواهیم مشتق را از ذات متلبس بالفعل سلب کنیم، صحیح نیست. مثلا به کسی که الان در حال زدن است بگوییم «زیدٌ لیس بضاربٍ» این سلب صحیح نیست. عدم صحت سلب دلیل بر وضع لفظ یا هیئت برای آن معناست و دلیل بر آن است که این معنا حقیقی است. همچنین اگر

خارج اصول – جلسه سی و سوم – بررسی ادله وضع برای اخص- مقام دوم: اثبات

جلسه ۳۳ – PDF جلسه سی و سوم بررسی ادله وضع برای اخص- مقام دوم: اثبات ۱۳۹۳/۰۹/۰۴   دلیل سوم: تضاد در مبادی دو دلیل از ادله اثباتی قائلین به وضع مشتق للاخص ذکر شد. دلیل سوم که محقق خراسانی در کتاب کفایۀ الاصول خود متعرض آن شده مسئله تضاد در مبادی است. البته اساس این سخن از عضدی است. توضیح دلیل این است: بین بعضی از مبادی مشتقات تضاد وجود دارد مثلا بین سواد و بیاض یا بین علم و جهل تضاد است و وقتی دو چیز با یکدیگر متضاد باشند قهراً با یکدیگر قابل اجتماع نیستند. یعنی اجتماع متضادین ممکن نیست. البته ارتفاع متضادین امکان دارد اما اجتماع آنان ممکن نیست. به طور مثال علم و جهل با

خارج اصول – جلسه سی و دوم – بررسی ادله وضع برای اخص- مقام دوم: اثبات

جلسه ۳۲ – PDF جلسه سی و دوم بررسی ادله وضع برای اخص- مقام دوم: اثبات ۱۳۹۳/۰۹/۰۳   خلاصه جلسه گذشته بحث در مقام اول یعنی بحث در وضع مشتق للأخص او للأعم ثبوتاً تمام شد. در مقام اول بحث در این بود که آیا اساساً امکان وضع هیئت مشتق برای اعم وجود دارد یا خیر؟ نتیجه بحث این شد که اساسا امکان ندارد مشتق برای اعم وضع شود. دو دلیل نیز ذکر شد و اشکالات این دو دلیل به همراه پاسخ به آن اشکالات بیان شد. لذا به نظر می رسد که حق در مقام اول با بزرگانی مثل محقق نائینی، محقق اصفهانی و امام(رحمۀ الله) است که معتقدند: امکان وضع مشتق برای اعم نیست. لذا نتیجه بحث در

خارج اصول – جلسه سی و یکم – بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت

جلسه ۳۱ – PDF  جلسه سی و یکم بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت ۱۳۹۳/۰۹/۰۲   خلاصه جلسه گذشته بحث درباره امکان تصویر جامع در وضع مشتق برای اعم بود. عرض شد که بالاخره باید ببینیم آیا امکان تصویر جامع در اینجا وجود دارد یا خیر؟ گفته شد باید محتملات بحث را مورد بررسی قرار دهیم که دو احتمال ذکر شد. احتمال اول این بود که قدر مشترک نفس ذات است و این احتمال رد شد. احتمال دوم نیز این بود که قدر مشترک عبارت از الذات الصادر عنها الضرب یا عنها الفعل می باشد. گفته شد که اگر چه از جهتی برای این احتمال محذوری وجود ندارد چون خصوصیت زمان در آن اخذ نشده است و با

خارج اصول – جلسه سی – بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت

جلسه ۳۰ – PDF جلسه سی بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت ۱۳۹۳/۰۹/۰۱   خلاصه جلسه گذشته بحث درباره‏ی دلیل اول در مقام ثبوت مبنی بر عدم امکان وضع مشتق برای اعم بود. محقق نائینی معتقدند که اساسا وضع مشتق للاعم ممکن نیست لذا باید قائل به این شویم که مشتق برای خصوص متلبس بالمبداء فعلا وضع شده است. دلیل ایشان مبسوطاً بیان شد. محصل دلیل محقق نائینی این شد که بنابر بساطت مفهوم مشتق، وضع برای اعم ممکن نیست و بنابر ترکیب مشتق نیز چون امکان تصویر جامع بین متلبس و المنقضی عنه التلبس وجود ندارد، اساسا نمی شود مشتق را برای اعم وضع کرد. تفصیل دلیل ایشان بیان شد. مرحوم آقای خوئی بعد از نقل این

خارج اصول – جلسه بیست و نهم – بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت

جلسه ۲۹ – PDF جلسه بیست و نهم بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت ۱۳۹۳/۰۸/۲۷   خلاصه جلسه گذشته عرض شد محقق نائینی در مقام ثبوت دلیلی مبنی بر عدم امکان وضع مشتق برای اعم از متلبس و منقضی ذکر نمودند. دلیل ایشان به همراه اشکال محقق خوئی به بخشی از بیان ایشان ذکر شد. اساس استدلال محقق نائینی این بود که تصویر جامع بنابر قول به وضع مشتق للاعم ممکن نیست. بیان شد مرحوم آقای خویی دو وجه برای تصویر جامع بیان کردند. وجه اول جامع ذاتی و حقیقی بود و وجه دوم نیز جامع انتزاعی بود. در ادامه عرض کردیم که تصویر جامع ذاتی ممکن نیست زیرا نمی توانیم به طور کلی بین ذات فاقد شیء

خارج اصول – جلسه بیست و هشتم – بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت

جلسه ۲۸ – PDF جلسه بیست و هشتم بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت ۱۳۹۳/۰۸/۲۶   خلاصه جلسه گذشته عرض شد قائلین به وضع مشتقات برای خصوص متلبس فعلی به ادله ای تمسک نمودند. این ادله به دو دسته تقسیم می شود. دسته اول ناظر به مقام ثبوت یعنی عدم امکان وضع برای اعم بوده و دسته دوم نیز اشاره به مقام اثبات دارد. در جلسه قبل بیان شد که مرحوم آقای آخوند بین مقام ثبوت و اثبات تفکیکی قائل نشدند و مستقیما به ادله اثباتی پرداختند. لکن کلام محقق نائینی و محقق اصفهانی ابتداءً در مقام ثبوت است. آنان در مرحله ثبوت دو دلیل برای عدم امکان وضع مشتق برای اعم اقامه نمودند. لذا در صورت پذیرش

خارج اصول – جلسه بیست و هفتم – ادله وضع برای اخص-مقام اول:ثبوت

جلسه ۲۷ – PDF جلسه بیست و هفتم ادله وضع برای اخص-مقام اول:ثبوت ۱۳۹۳/۰۸/۲۵   ادله وضع مشتق برای خصوص متلبس بحث در ادله‏ی قائلین به وضع مشتق للأعم و ادله‏ی وضع مشتق للأخص بود. عرض شد گروهی از بزرگان از جمله مرحوم آقای آخوند، محقق نائینی، محقق خوئی و امام خمینی رحمۀالله علیه قائل به وضع مشتق برای خصوص متلبس بالمبداء فعلی شده اند. ادله این بزرگان چند دلیل است اما در ابتدا ناچاریم قبل از ورود به بررسی ادله آن‏ها امکان وضع للاعم یا اخص را بررسی نمائیم. مقام ثبوت و اثبات به عبارت دیگر بحث در دو مقام جریان دارد. مقام اول مقام ثبوت و دیگری مقام اثبات است. مقام ثبوت به معنای بحث از امکان وضع

خارج اصول – جلسه بیست و ششم – اقوال در مسئله

جلسه ۲۶ – PDF جلسه بیست و ششم اقوال در مسئله ۱۳۹۳/۰۸/۲۴   تا کنون بحث ما پیرامون امور مقدماتی مسئله مشتق بود. عمده‏ی مطالبی که ذکر شد برای فهم بهتر نزاع و اقوال و ادله‏ای بود که در مسئله اقامه شده، و به اختیار نمودن قول حق کمک می کند. یادآوری محل نزاع مرحوم آقای آخوند شش امر از امور مقدماتی را ذکر نموده اند. در جلسات قبل بیان شد که اساساً نزاع باب مشتق در این است که آیا هیئت مشتق برای خصوص ذات متلبس به مبداء فی الحال وضع شده یا برای اعم از ذات متلبس به مبداء فی الحال و ما انقضی عنه التلبس؟ به طور مثال آیا ضارب(هیئت اسم فاعل) برای ذاتی که بالفعل در