دروس خارج

جلسه هشتاد و سوم – خاتمه بحث عدالت – مطلب سوم

جلسه ۸۳ – PDF جلسه هشتاد و سوم خاتمه بحث عدالت- مطلب سوم ۱۳۹۱/۱۲/۱۳              خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که کسی که خودش می­داند فاسق است آیا می­تواند در اموری که در آنها عدالت معتبراست داخل شود یا نه؟ عرض کردیم در این مسئله دو قول وجود دارد قول اول قول به جواز بود که دو دلیل برای این قول ذکر کردیم و هر دو دلیل را مورد مناقشه قرار دادیم. قول دوم: عدم جواز قبل از اینکه ادله قول دوم را بیان کنیم لازم است مقدمتاً به نکته­ای اشاره شود که این نکته در اتخاذ مبنای صحیح راه گشا می­باشد: نکته کسانی که قائل به عدم جواز ورود در اموری که

جلسه هشتاد و دوم – خاتمه بحث عدالت – مطلب سوم

جلسه ۸۲ – PDF جلسه هشتاد و دوم خاتمه بحث عدالت – مطلب سوم ۱۲/۱۲/۱۳۹۱              خلاصه جلسه گذشته بحث در خاتمه عدالت در چند مطلب بود؛ مطلب اول این بود که آیا عدالت معتبر در حاکم شرع با عدالت معتبر در شاهد و امام جماعت یکسان است یا نه؟ آیا برای حاکم و زعیم جامعه باید مرتبه­ی بالاتری از عدالت را قائل شویم؟ که نهایتاً تنها چیزی که ما در این مطلب به استناد روایت امام سجاد(ع) پذیرفتیم این بود که در مورد قاضی و مفتی باید تأمل و دقت بیشتری شود و صرف حسن ظاهر شاید کفایت نکند و آن هم به خاطر اهمیت این جایگاه و نیابتی است که از ناحیه حضرات

جلسه هشتاد و یکم – خاتمه بحث عدالت

جلسه ۸۱ – PDF جلسه هشتاد و یکم خاتمه بحث عدالت ۱۳۹۱/۱۲/۰۹              قول دوم: اصل بر فسق است قول دوم در مسئله مورد بحث این است که اگر شک کردیم کسی عادل است یا فاسق، اصل بر فسق است. برای این قول هم یک دلیل بیان کرده­اند: دلیل قول دوم دلیل این قول قاعده اشتغال است به این بیان که ما علم اجمالی داریم به اینکه تکالیفی به همه انسان­ها تعلق گرفته یعنی یقین به اشتغال ذمه­ی مردم به یکسری از وظائف و احکام داریم به طور کلی اگر ما شک کنیم آیا از عهده این تکالیف فارغ شده­ایم یا نه، آیا ذمه ما از این تکالیف برئ شده یا نه، قاعده اشتغال اقتضاء

جلسه هشتاد – خاتمه بحث عدالت

جلسه ۸۰ – PDF جلسه هشتاد خاتمه بحث عدالت ۱۳۹۱/۱۲/۰۸              خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در بحث از اینکه آیا اصل در مسلم عدالت است یا فسق، قول اول این است که اصل در مسلم بر عدالت است؛ این قول بر اساس نظر بعضی مبتنی شده بر تفسیر عدالت به مجرد الاسلام مع عدم ظهور الفسق یعنی اگر ما عدالت را به این معنی بدانیم که اسلام به ضمیمه عدم ظهور الفسق عدالت است (کسی که مسلمان است و فسقی از او ظاهر نشود، عادل است)؛ قهراً در این مقام در شک بین عدالت و فسق اصل عدالت است. به جمعی از متقدمین نسبت دادند که قائلند عدالت عبارت است از مجرد الاسلام مع

جلسه هفتاد و نهم – خاتمه بحث عدالت

جلسه ۷۹ – PDF جلسه هفتاد و نهم خاتمه بحث عدالت ۱۳۹۱/۱۲/۰۷              خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در خاتمه بحث عدالت سه مطلب مورد بررسی قرار می­گیرد؛ مطلب اول اینکه آیا عدالت که در موضوع احکام مختلفی اخذ شده، به یک معناست یا به حسب موارد فرق می­کند؟ نتیجه این شد عدالت در همه اموری که در آنها به نحوی عدالت معتبر شده به معنای واحد است و این معنی همان ملکه نفسانیه است که ملازم با تقوی و اتیان به واجبات و ترک محرمات است تنها مطلبی که ما به استناد آن روایت پذیرفتیم این بود که برای قاضی و مفتی باید تأمل و دقت بیشتری شود و صرف حسن ظاهر شاید کفایت

جلسه هفتاد و هشتم – خاتمه بحث عدالت

جلسه ۷۸ – PDF جلسه هفتاد و هشتم خاتمه بحث عدالت ۱۳۹۱/۱۲/۰۶              خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که در اموری که در موضوع آنها عدالت اخذ شده آیا معنای عدالت متفاوت است یا نه؛ نتیجه این شد که ادله­ای که برای اعتبار مرتبه­ی خاصی از عدالت در مورد مفتی و قاضی اقامه شده تمام نیست بلکه مقتضای ادله آن است که عدالت در همه موارد به یک معناست آنها یا اصل اعتبار عدالت را بیان کرده که این مورد نظر نیست و یا عدالت را تفسیر کرده که با ملاحظه این ادله معلوم شد دلالت بر تفاوت معنای عدالت در امور مختلف ندارد لذا به نظر می­رسد حق در مسئله همان است

جلسه هفتاد و هفتم – خاتمه بحث عدالت

جلسه ۷۷ – PDF جلسه هفتاد و هفتم خاتمه بحث عدالت ۱۳۹۱/۱۱/۰۵              خلاصه جلسه گذشته بحث در اشکالاتی بود که نسبت به دلیل دوم قائلین به اخص بودن معنای عدالت در مفتی و قاضی اقامه کرده­اند؛ گفتیم این روایات دو طائفه­اند که طائفه اول و اشکالی که متوجه آن بود، مورد بررسی قرار گرفت. موضع دوم اشکال این بود که مستدل با استناد به این روایت ادعا کرد چون در بین علماء کسانی هستند که دارای صفات مذموم و رذائل اخلاقی می­باشند، لذا به ظاهر آنها نمی­شود اکتفاء کرد بلکه باید در حال آنها دقت شود تا علماء ابرار از غیر علماء ابرار تمییز داده شوند. عرض کردیم این ادعا از چند جهت مخدوش

جلسه هفتاد و ششم – خاتمه بحث عدالت

جلسه ۷۶ – PDF جلسه هفتاد و ششم خاتمه بحث عدالت ۱۳۹۱/۱۲/۰۲              خلاصه جلسه گذشته بحث پیرامون ادله­ دال بر اعتبار مرتبه کامل­تری از عدالت در قاضی و مفتی بود؛ دو دلیل ذکر شد که دلیل اول مورد بررسی قرار گرفت و پنج اشکال به این دلیل وارد کردیم. بررسی مؤید در ذیل دلیل اول روایتی از امیرالمؤمنین(ع) به عنوان مؤید ذکر شده بود که امیرالمؤمنین(ع) به شریح قاضی فرمودند: «يَا شُرَيْحُ قَدْ جَلَسْتَ‏ مَجْلِساً لَا يَجْلِسُهُ إِلَّا نَبِيٌّ أَوْ وَصِيُّ نَبِيٍّ أَوْ شَقِي‏» بر جایگاهی تکیه­ زده­ای که از دو حال خارج نیست یا نبی و وصی نبی بر این مسند تکیه می­زند یا یک انسان شقی. مستدل به این روایت به عنوان

جلسه هفتاد و پنجم – خاتمه بحث عدالت

جلسه ۷۵ – PDF جلسه هفتاد و پنجم خاتمه بحث عدالت ۱۳۹۱/۱۲/۰۱              خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله دال بر اختلاف مرتبه­ی عدالت بین قاضی و مفتی از یک طرف و شاهد و امام جماعت از طرف دیگر بود به عبارت دیگر ادله قول به اخص بودن معنای عدالت در حاکم شرع یعنی عدالت معتبر در قاضی و مفتی اخص است از عدالت معتبر در امام جماعت و شاهد؛ عرض کردیم به ادله­ای تمسک شده است. دلیل اول و دوم بیان شد؛ دلیل دوم روایات بود عرض کردیم دو طایفه از روایات مورد استناد قرار گرفته یکی روایت امام سجاد (ع) و دسته دوم هم روایاتی دال بر اینکه علم حقیقی و معرفت حقیقی

جلسه هفتاد و چهارم – خاتمه در بحث عدالت

جلسه ۷۴ – PDF جلسه هفتاد و چهارم خاتمه در بحث عدالت ۱۳۹۱/۱۱/۳۰              خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که آیا عدالت معتبر در حاکم شرع یعنی قاضی و مفتی، به همان معنایی است که در مورد امام جماعت و شاهد معتبر است یا متفاوت از آن است؟ عرض کردیم بعضی قائلند به تفاوت مرتبه عدالت در این دو مورد؛ از جمله مرحوم صاحب حدائق قائل به این نظریه است. [۱] ایشان استشهاد می­کند به کلمات بعضی از بزرگان دیگر که آنها هم قائل به همین نظریه هستند. عرض کردیم این قول به ادله­ای استناد کرده دلیل اول را بیان کردیم. دلیل دوم: روایات اگر بخواهیم روایاتی که در این رابطه وارد شده

جلسه هفتاد و سوم – زوال و عود عدالت – خاتمه در بحث عدالت

جلسه ۷۳ – PDF جلسه هفتاد و سوم زوال و عود عدالت- خاتمه در بحث عدالت ۱۳۹۱/۱۱/۲۹              تنبیهان تنبیه اول: کلام محقق حائری دو تنبیه در ذیل بحث گذشته باقی مانده که باید بررسی کنیم؛ در جلسه گذشته عرض کردیم همان گونه که عدالت حکماً با ارتکاب کبیره زائل می­شود به توبه هم بر می­گردد لکن بحث این است که آیا عود عدالت به توبه مطلق است یا این منوط به چیز دیگری هم هست؟ در این رابطه محقق حائری یک کلامی دارند؛ ایشان در مورد قبول شهادت به توبه به واسطه اتیان به کبیره یک قیدی ذکر کرده که جای تأمل دارد. تعبیر ایشان این است: شهادت به واسطه توبه قبول می­شود به

جلسه هفتاد و دوم-زوال و عود عدالت

دانلود-جلسه هفتاد و دوم-PDF جلسه هفتاد و دوم زوال و عود عدالت ۲۸/۱۱/۱۳۹۱ مسئله بیست و نهم: « تزول صفة العدالة حكماً بارتكاب الكبائر أو الاصرار على الصغائر ، بل بارتكاب الصغائر على الاحوط ، و تعود بالتوبة إذا كانت الملكة المذكورة باقية». امام (ره) در مسئله بیست و نهم پیرامون زوال و عود عدالت مطالبی را بیان می­کنند. بعد از آنکه شرطیت عدالت در مفتی در مسئله بیست و هفتم ثابت شد و در مسئله بیست و هشتم عدالت تعریف شد، اینجا می­فرماید آن عدالت چگونه زائل می­شود و چگونه برمی­گردد؛ می­فرماید: صفت عدالت به سبب ارتکاب کبائر یا اصرار بر صغائر حکماً زائل می­شود بلکه احوط آن است که عدالت به ارتکاب صغائر نیز حکماً زائل می­شود و

جلسه هفتاد و دوم – زوال و عود عدالت

جلسه ۷۲ – PDF جلسه هفتاد و دوم زوال و عود عدالت ۱۳۹۱/۱۱/۲۸              مسئله بیست و نهم « تزول صفة العدالة حكماً بارتكاب الكبائر أو الاصرار على الصغائر ، بل بارتكاب الصغائر على الاحوط ، و تعود بالتوبة إذا كانت الملكة المذكورة باقية». امام (ره) در مسئله بیست و نهم پیرامون زوال و عود عدالت مطالبی را بیان می­کنند. بعد از آنکه شرطیت عدالت در مفتی در مسئله بیست و هفتم ثابت شد و در مسئله بیست و هشتم عدالت تعریف شد، اینجا می­فرماید آن عدالت چگونه زائل می­شود و چگونه برمی­گردد؛ می­فرماید: صفت عدالت به سبب ارتکاب کبائر یا اصرار بر صغائر حکماً زائل می­شود بلکه احوط آن است که عدالت به ارتکاب

جلسه هفتاد و یکم – اعتبار مروت در معنای عدالت – ادله عدم اعتبار

جلسه ۷۱ – PDF جلسه هفتاد و یکم اعتبار مروت در معنای عدالت – ادله عدم اعتبار ۱۳۹۱/۱۱/۲۱              خلاصه جلسه گذشته دو دلیل از ادله عدم اعتبار مروت در عدالت ذکر شد و مشخص گردید این دو دلیل از اشکال و شبهه مصون می­باشد. دلیل سوم به بعضی از روایات بر عدم اعتبار مروت در عدالت استناد شده که دو دسته می­باشند؛ دسته اول روایاتی که به اطلاق آنها اخذ شده و دسته دوم بعضی دیگر از روایات که ظهور یا نص بر عدم اعتبار مروت می­باشند. دسته اول به اطلاق دو روایت اخذ شده به این معنی که این دو عبارت از دو روایت به حسب ظاهر شامل فرض ارتکاب عمل منافی مروت

جلسه هفتاد – اعتبار مروت در معنای عدالت – ادله عدم اعتبار

جلسه ۷۰ – PDF جلسه هفتاد اعتبار مروت در معنای عدالت – ادله عدم اعتبار ۱۳۹۱/۱۱/۲۴              خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله قائلین به اعتبار مروت در تحقق عدالت بود؛ دو دلیل مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد این دو دلیل نمی-تواند اثبات کند که مروت در معنای عدالت معتبر است. دلیل سوم این دلیل یک قیاس اقترانی است که از دو مقدمه تشکیل شده است مثل اقیسه¬ای که برای استدلال مورد استفاده قرار می-گیرد: مقدمه اول: کسی که از مردم خجالت نکشد و از آنها حیا نکند، از خدا هم حیا نمی¬کند. مقدمه دوم: کسی که از خداوند حیا نکند عادل نیست. نتیجه: کسی که از مردم حیا نکند، عادل نیست. مقدمه

جلسه شصت و نهم – اعتبار مروت در معنای عدالت – ادله عدم اعتبار

جلسه ۶۹ – PDF جلسه شصت و نهم اعتبار مروت در معنای عدالت – ادله عدم اعتبار ۱۳۹۱/۱۱/۲۳              خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله قول اول در باب اعتبار مروئت در معنای عدالت بود؛ قول اول این بود که مروئت در تحقق عدالت معتبر است. چند دلیل بر این قول اقامه شده؛ دلیل اول یک فقره از صحیحة ابن ابی یعفور بود؛ اولین جمله این روایت یعنی عبارت «أن تعرفوه بالستر و العفاف» مورد استناد واقع شده است. عرض شد برای استدلال به این فقره سه تقریب ذکر شده که دو تقریب را بیان کردیم، حال به بیان و بررسی تقریب سوم می¬پردازیم: تقریب سوم طبق این تقریب جمله «أن تعرفوه بالستر و العفاف»

جلسه شصت و هشتم – اعتبار مروت در معنای عدالت

جلسه ۶۸ – PDF جلسه شصت و هشتم اعتبار مروت در معنای عدالت ۱۳۹۱/۱۱/۲۱              خلاصه جلسه گذشته بحث در اعتبار مروئت در معنای عدالت و تحقق وصف عدالت بود؛ در مقام اول درباره معنای مروئت بحث کردیم و معنای آن فی الجمله معلوم گردید اما مقام دوم پیرامون اصل اعتبار مروئت در معنای عدالت است. عرض کردیم این مسئله در کلمات فقهاء متقدم مطرح نشده یعنی آنها مروئت را در معنای عدالت معتبر نمی­دانستند و از زمان علامه به بعد این مسئله مطرح شده است. فی الجمله در این رابطه دو قول وجود دارد: بعضی از فقها معتقدند مروئت در عدالت معتبر است و بعضی آن را در عدالت معتبر نمی­دانند و اشاره کردیم

جلسه شصت و هفتم – اعتبار مروت در معنای عدالت

جلسه ۶۷ – PDF جلسه شصت و هفتم اعتبار مروت در معنای عدالت ۱۳۹۱/۱۱/۱۸              خلاصه جلسه گذشته بحث در معنای مروئت بود؛ عرض شد که در روایات و لسان فقها مروئت تفسیر شده لکن تفسیر مروئت در روایات و کتب فقهیه متفاوت است. اگر بخواهیم در مقام اول یک جمع بندی نسبت به معنای مروئت داشته باشیم، به نظر می­رسد در مقام تفسیر مروئت نه می­توان به مثال اکتفا کرد زیرا مثال­ها در شرایط و اعصار و امصار مختلف می­شوند لذا نمی­شود در مقام ارائه تعریف و ضابطه مثال ذکر کرد؛ و همچنین نمی­توانیم مراتب کمالیه مروئت را که در برخی روایات بیان شده، به عنوان ملاک قرار دهیم چون همان گونه که ملاحظه

جلسه شصت و ششم – اعتبار مروت در معنای عدالت

جلسه ۶۶ – PDF جلسه شصت و ششم اعتبار مروت در معنای عدالت ۱۳۹۱/۱۱/۱۷              اعتبار مروت در معنای عدالت بحث در اعتبار مروت در معنای عدالت است. تا اینجا معلوم شد عدالت عبارت است از یک ملکه نفسانیه که موجب اتیان به اجبات و ترک گناهان کبیره است و اجتناب از صغائر در معنای عدالت معتبر نیست. اما آیا مروت در معنای عدالت معتبر است یا نه؟ آیا اگر کسی عملی بر خلاف مروت انجام داد از عدالت ساقط می­شود یا خیر؟ در این مورد در دو مقام باید بحث کنیم ابتدائاً باید دید که معنای مروت چیست و بعد از معلوم شدن معنای مروئت، ببینیم آیا در تحقق عدالت مدخلیت دارد یا نه؟

جلسه شصت و پنجم – معنای عدالت – اجتناب از صغیره (حق در مسئله)

جلسه ۶۵ – PDF جلسه شصت و پنجم معنای عدالت – اجتناب از صغیره (حق در مسئله) ۱۶/۱۱/۱۳۹۱              قول سوم: تفصیل در مسئله قول سوم در مسئله اعتبار اجتناب از صغیره در معنای عدالت، تفصیلی است که محقق همدانی بین صغائر داده­اند؛ به نظر ایشان ارتکاب بعضی از صغائر موجب فسق و خروج از دایره عدالت است ولی ارتکاب بعضی از صغائر موجب فسق نیست به عبارت دیگر اجتناب از برخی صغائر در معنای عدالت مدخلیت دارد نه اجتناب از همه صغائر. این قول از این جهت تفصیل است که در قول اول اجتناب از همه گناهان صغیره در تحقق عدالت معتبر است و بنابر قول دوم یعنی قول مشهور اجتناب از صغیره مطلقا