دروس

جلسه چهل و پنجم – مسأله بیست و هشتم – بررسی دلیل کفایت اخراج خمس – بررسی دلیل عدم کفایت و حق در مسئله

جلسه ۴۵ – PDF جلسه چهل و پنجم مسأله بیست و هشتم – بررسی دلیل کفایت اخراج خمس – بررسی دلیل عدم کفایت و حق در مسئله ۱۳۹۶/۱۰/۱۷         خلاصه جلسه گذشته در بحث علم اجمالی به مقدار حرام به اینکه کمتر از مقدار خمس است یا بیشتر از مقدار خمس، عرض شد دو قول اصلی وجود دارد؛ یک قول این است که اخراج خمس کافی است. ظاهر عبارت امام(ره) و مرحوم سید و جمعی دیگر، همین است که در مال حلال مخلوط به حرام، اخراج خمس باعث تطهیر مال و حلیت بقیه مال می‎شود. دلیل این قول، اطلاق روایات این باب است؛ به خصوص دو روایت عمار و سکونی. مستدل در بیان استدلال می‎گوید: خمس در

جلسه چهل و چهارم – مسأله بیست و هشتم- بررسی دلیل کفایت اخراج خمس

جلسه ۴۴ – PDF جلسه چهل و چهارم مسأله بیست و هشتم- بررسی دلیل کفایت اخراج خمس ۱۳۹۶/۱۰/۱۰۷         خلاصه جلسه گذشته در مسأله ۲۸ موضوع بحث درباره فرض علم اجمالی به مقدار حرام است؛ یعنی اجمالاً می‎داند مقدار حرام بیشتر از مقدار خمس است اما تفصیلاً علم به مقدار حرام وجود ندارد. عرض شد این‎جا بحث واقع شده که وظیفه مَن بیده المال چیست؟ کسی اجمالاً می‎داند مقدار حرام بیشتر از خمس است اما دقیقاً نمی‎داند چقدر است و یا حتی اجمالاً می‎داند کمتر از خمس است ولی مقدار دقیق را نمی‎داند؛ هر چند بخش دوم در کلام امام(ره) مطرح نشده است. ابتدائاً ابتناء این مسأله بر بحث اشتراط ثبوت خمس به جهل به مقدار و

جلسه چهل و سوم – مسأله بیست و هشتم – اقوال

جلسه ۴۳ – PDF جلسه چهل و سوم مسأله بیست و هشتم- اقوال ۱۳۹۶/۱۰/۱۴         مسأله بیست و هشتم «لو علم أن مقدار الحرام أزيد من الخمس و لم يعلم مقداره فالظاهر كفاية إخراج الخمسفي تحليل المال و تطهيره». می‎فرماید: اگر مقدار حرام فقط در این اندازه معلوم باشد که بیشتر از خمس است، اما دقیقاً معلوم نیست که چقدر است؛ این‎جا ظاهر این است که اخراج خمس برای تحلیل و پاک شدن مال، کافی است؛ خمس در این‎جا در حلیت و تطهیر مال کفایت می‎کند. «إلا أن الأحوط مع إخراج الخمس المصالحة عن الحرام مع الحاكم الشرعي بما يرتفع به اليقين بالاشتغال و إجراء حكم مجهول المالك عليه». با اینکه اخراج خمس کافی است، ولی احتیاط

جلسه چهل و دوم – فروع – فرع چهارم – قول یازدهم(نظر مختار) و قول دوازدهم

جلسه ۴۲ – PDF جلسه چهل و دوم فروع – فرع چهارم – قول یازدهم(نظر مختار) و قول دوازدهم ۱۳۹۶/۱۰/۱۳         قول یازدهم(نظر مختار) قول یازدهم که نظر مختار است، با ملاحظه دو امر و توجه به این دو جهت معلوم می‎شود. یعنی در این‎جا باید دو چیز را در نظر بگیریم که نتیجه آن یک تفصیلی در مسأله است. آن دو جهتی که در این مقام تأثیر دارند، یکی دوران امر بین اقل و اکثر یا دوران بین المتباینین است؛ دوم اینکه جمیع المال تحت استیلاء باشد یا نباشد. این دو جهت، از جهاتی هستند که در اختیار نظر قول حق در مسأله، دخیل هستند. موضوع مسأله مورد بحث این است که یک مال حلال با

جلسه چهل و یکم – فروع – فرع چهارم – بررسی ادله قول دهم

جلسه ۴۱ – PDF جلسه چهل و یکم فروع – فرع چهارم – بررسی ادله قول دهم ۱۳۹۶/۱۰/۱۲         خلاصه جلسه گذشته عرض شد قول دهم که بعض الاعاظم آن را اختیار کرده‎اند، تفصیل بین چند صورت است که در بعضی از صور حکم به اکتفاء به اقل کرده‎اند؛ در برخی صور حکم به دفع اکثر و در بعضی صور هم حکم به تنصیف کرده‎اند. دلیل هر یک از این احکام و اختصاص این احکام به صور مربوطه بیان شد. عرض شد حکم به اکتفا به اقل در فرضی که ایشان فرموده، قابل قبول است. یعنی در صورتی که از ابتدا مقدار مال حرام معلوم نباشد و استیلاء بر مال حرام عدواناً نباشد و در عین حال

جلسه چهل – فروع – فرع چهارم – بررسی ادله قول دهم

جلسه ۴۰ – PDF جلسه چهلم فروع- فرع چهارم- بررسی ادله قول دهم ۱۳۹۶/۱۰/۱۰         خلاصه جلسه گذشته تا بحال درباره موردی که مالکِ مالِ حرامِ مخلوط به حلال مشخص باشد اما مقدار آن مال معلوم نباشد و تراضی و صلح محقق نشده باشد، نُه قول بیان شد. عرض شد قول دهم با رعایت جهات مختلف و توجه به این جهات شکل گرفته است. در ذهن من بود که همان قول مختار را عرض کنیم، اما این قول را که بعض الاعاظم فرموده‎اند، این را هم بررسی می‎کنیم و بعد نظر مختار را بیان خواهیم کرد. قول دهم قول دهم، تفصیل بین دو صورت است؛ از یک طرف صورت جهل از ابتدا و بدون اینکه استیلاء بر

جلسه سی و نهم – فروع – فرع چهارم – بررسی ادله قول هشتم و نهم

جلسه ۳۹ – PDF جلسه سی و نهم فروع- فرع چهارم- بررسی ادله قولهشتم و نهم ۱۳۹۶/۱۰/۰۹         خلاصه جلسه گذشته در فرع چهارم اقوال و وجوهی توسط بزرگان بیان شده است. اصل فرع چهارم این بود که اگر مالک مال حرام معلوم باشد و مقدار مال مجهول باشد و صلح و تراضی هم بین طرفین حاصل نشود، چه باید کرد؟ تا این‎جا هفت وجه بیان شد و این وجوه تقریباً مورد بررسی قرار گرفت. قول به لزوم دفع خمس، جواز اکتفاء به اقل، نیز لزوم دفع اکثر، تفصیل بین این دو با توجه به آن قیدی که برای هر یک ذکر شده، رجوع به قرعه، رجوع به قاعده عدل و انصاف و تنصیف، وجه هفتم هم

جلسه سی و هشتم – فروع – فرع چهارم – بررسی ادله قول پنجم و ششم و هفتم

جلسه ۳۸ – PDF جلسه سی و هشتم فروع- فرع چهارم- بررسی ادله قول پنجم و ششم و هفتم ۱۳۹۶/۱۰/۰۶         خلاصه جلسه گذشته در مورد مال حلال مخلوط به حرام که مقدار آن مجهول است اما مالک معلوم است، در صورتی که تراضی و صلح حاصل نشود، پنج وجه و قول ذکر شد. دلیل قول پنجم دو روایت بود که یکی از این روایات در جلسه گذشته بیان شد و روایت دوم باقی ماند. پس بحث درباره دلیل قول پنجم است. قول پنجم، قول به تنصیف بود؛ به این معنا که آن مقدار مال باید بین مالک معلوم و بین مَن بیده المال نصف شود. عرض شد این قول به دو روایت استناد کرده، یکی روایت

جلسه سی و هفتم – فروع – فرع چهارم – بررسی ادله قول سوم و چهارم و پنجم

جلسه ۳۷ – PDF جلسه سی و هفتم فروع- فرع چهارم- بررسی ادله قول سوم و چهارم و پنجم ۱۳۹۶/۱۰/۰۵         خلاصه جلسه گذشته در جایی که شخص علم به مالک داشته باشد و مقدار حرام معلوم نباشد و طرفین نتوانند با هم به توافق برسند، انظار و آراء مختلف است. دو وجه و دو قول ذکر شد؛ یکی اینکه باید خمس این مال به مالک معلوم پرداخت شود. دوم اینکه به مقدار اقل اکتفا شود. ادله این دو قول به همراه اشکالاتی که متوجه این دو قول بود، مورد رسیدگی قرار گرفت. سؤال: استاد: اما از اینکه وظیفه دفع أزید را ندارد، نمی‎توان نتیجه گرفت که همه اموال برای اوست. سؤال: استاد: بحث ید را نباید

جلسه سی و ششم – فروع – فرع چهارم – بررسی ادله قول دوم

جلسه ۳۶ – PDF جلسه سی و ششم فروع – فرع چهارم- بررسی ادله قول دوم ۱۳۹۶/۱۰/۰۴         خلاصه جلسه گذشته در فرع چهارم که مربوط به جایی است که مالک مال حرام معلوم است اما مقدار مال معلوم نیست، گفتیم اگر صلح حاصل شود فبها؛ اما اگر صلح حاصل نشود، این‎جا وجوه و اقوال مختلفی گفته شده است. شاید هشت یا نُه وجه و قول در این رابطه قابل ذکر باشد. وجه اول این بود که این‎جا هم خمس بدهد؛ یعنی حال که مقدار مال حرام معلوم نیست، با خمس دادن این مال را تطهیر کند و بقیه مال برای او حلال می‎شود. دلیل این قول به همراه نقد و اشکالی که متوجه آن بود بیان