دروس

جلسه سی و دوم – طرق ثبوت عدالت

جلسه ۳۲ – PDF جلسه سی و دوم طرق ثبوت عدالت ۱۳۹۱/۰۹/۱۱              خلاصه جلسه گذشته بحث در طریق هفتم از طرق ثبوت عدالت یعنی حسن ظاهر بود؛ در این رابطه گفته شد که ما در چهار مقام بحث می¬کنیم: مقام اول درباره معنای حسن ظاهر بود که معنای حسن ظاهر این شد که شخص به عنوان کسی که اوامر و نواهی و واجبات و محرمات شرعی را رعایت می¬کند شناخته شود. مقام دوم درباره طریقیت حسن ظاهر و کاشفیت آن از عدالت بود که آیا حسن ظاهر کاشف از عدالت هست یا خیر که سه دلیل در این رابطه اقامه شد یکی تسالم اصحاب بود که مورد قبول واقع نشد. دلیل دوم یک قیاس

جلسه سی و یکم – طرق ثبوت عدالت

جلسه ۳۱ – PDF جلسه سی و یکم طرق ثبوت عدالت ۱۳۹۱/۰۸/۱۷              بحث در دلیل سوم بر کاشفیت حسن ظاهر از عدالت است؛ دلیل سوم چند روایت است که تا اینجا ما سه روایت را بیان کردیم چهار روایت دیگر را هم بیان می¬کنیم و بعد نتیجه گیری خواهیم کرد. روایت چهارم: موثقه ابی بصیر «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ بِشَهَادَةِ الضَّيْفِ إِذَا كَانَ عَفِيفاً صَائِناً الْحَدِيثَ». تقریب استدلال به روایت چهارم: در روایت آمده است که «لابأس بشهادة الضیف» اگر مهمان شخص عفیف و اهل مراقبت و تقوی باشد، هیچ اشکالی در شهادت او نیست. اطلاع از حال و شخصیت ضیف چگونه است؟ همین

جلسه سی- طرق ثبوت عدالت

جلسه ۳۰ – PDF جلسه سی طرق ثبوت عدالت ۱۳۹۱/۰۸/۱۶              در مورد طریق هفتم از طرق ثبوت عدالت عرض کردیم در چهار مقام بحث می¬کنیم؛ مقام اول درباره معنای حسن ظاهر بود که بحث آن گذشت. مقام دوم: اصل کاشفیت و طریقیت حسن ظاهر مقام دوم درباره اصل کاشفیت و طریقیت حسن ظاهر است فی الجملة البته حدود کاشفیت یا به عبارت دیگر تعبدی بودن یا غیر تعبدی بودن آن باید در مقامات بعدی پیگیری شود آنچه اینجا در این مقام مورد بحث قرار می¬گیرد اصل کاشفیت حسن ظاهر از عدالت است. به طور کلی همانطور که سابقاً اشاره شد بحث از طریقیت حسن ظاهر در فرضی مطرح است که عدالت را غیر از

جلسه بیست و نهم – طرق ثبوت عدالت

جلسه ۲۹ – PDF جلسه بیست و نهم طرق ثبوت عدالت ۱۳۹۱/۰۸/۱۸              خلاصه جلسه گذشته بحث در طریق ششم از طرق ثبوت عدالت یعنی معاشرت مفید علم یا اطمینان، بود؛ عرض کردیم در مورد معاشرت دو مرحله بحث وجود دارد که در مرحله اولی بحث این است که آیا معاشرت مستقلاً و با قطع نظر از کاشفیت از حسن ظاهر طریق ثبوت عدالت است یا آنکه مستقلاً طریق ثبوت عدالت محسوب می¬شود به عبارت دیگر آیا معاشرت در عرض حسن ظاهر است و هر دو مستقلاً طریق ثبوت عدالت می¬باشند یا آنکه معاشرت در طول حسن ظاهر است یعنی به سبب معاشرت حسن ظاهر کشف می¬شود و حسن ظاهر کاشف از عدالت است. در

جلسه بیست و هشتم – طرق ثبوت عدالت

جلسه ۲۸ – PDF جلسه بیست و هشتم طرق ثبوت عدالت ۱۳۹۱/۰۸/۱۴              خلاصه جلسه گذشته بحث در طریق پنجم از طرق ثبوت عدالت بود؛ عرض کردیم طریق پنجم شیاع مفید علم یا اطمینان است. این طریق به یک معنی طریق مستقلی محسوب نمی¬شود چون خود شیاع فی نفسه حجیت و اعتبار ندارد و قید مفید علم و یا اطمینان در کنار آن ذکر شده پس ملاک حصول علم یا اطمینان است. در واقع شیاع یک سببی از اسباب حصول علم یا اطمینان است مثل سایر اسباب لذا شیاع خصوصیتی ندارد. اگر ما گفتیم شیاع مفید علم یا اطمینان طریق ثبوت عدالت است این بدان معناست که این طریق یک طریق تعبدی نیست و طریقی

جلسه بیست و هفتم – طرق ثبوت عدالت

جلسه ۲۷ – PDF جلسه بیست و هفتم طرق ثبوت عدالت ۱۳۹۱/۰۸/۱۰              خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که آیا برای اثبات عدالت حتماً باید بینة قائم شود یا خبر ثقه هم کفایت می¬کند؛ عرض شد نتیجه بررسی ادله این است که خبر ثقه در موضوعات حجت است الا ما خرج بالدلیل اگر این نتیجه از ادله بدست آمد و معلوم شد که خبر ثقه نه تنها در احکام شرعیه بلکه در موضوعات هم معتبر است (ادله حجیت خبر واحد اقتضاء می¬کند که خبر ثقه شامل موضوعات خارجیه هم بشود) آنگاه بحث در این است که چه موردی از این عام استثناء شده است یعنی در چه مواردی خبر ثقه کافی نیست بلکه

جلسه بیست و ششم – طرق ثبوت عدالت

جلسه ۲۶ – PDF جلسه بیست و ششم طرق ثبوت عدالت ۱۳۹۱/۰۸/۰۹              خلاصه جلسه گذشته مطلب دومی که در مسئله بیست و هفتم مورد بحث قرار گرفته طرق ثبوت عدالت است؛ ما در مباحث گذشته پیرامون طرق ثبوت اجتهاد و اعلمیت به تفصیل بحث کرده¬ایم اما برای ثبوت عدالت همانطور که ملاحظه فرمودید امام(ره) و مرحوم سید چهار طریق ذکر کردند (این چهار طریق شهادت عدلین (بینة) معاشرت مفید علم، حسن ظاهر و شیاع مفید علم است). طریق اول و دوم: علم اطمینان قبل از اینکه ما این چهار طریق را به عنوان اینکه در مسئله وارد شده مورد رسیدگی قرار دهیم، لازم است اشاره کنیم که علم و یقین خودش یک طریقی برای

جلسه بیست و پنجم – اصل اعتبار عدالت و طرق ثبوت آن

جلسه ۲۵ – PDF جلسه بیست و پنجم اصل اعتبار عدالت و طرق ثبوت آن ۱۳۹۱/۰۸/۰۸              خلاصه جلسه گذشته در مسئله بیست و هفتم عرض کردیم دو مطلب مورد بحث قرار گرفته است؛ مطلب اول درباره اصل اعتبار عدالت در قاضی و مفتی می¬باشد و مطلب دوم پیرامون طرق ثبوت عدالت است که امام(ره) چهار طریق برای ثبوت عدالت ذکر کردند. مرحوم سید هم به این چهار طریق در ضمن دو مسئله اشاره کرده¬اند (یکی در مسئله چهل و چهارم و دیگری در مسئله بیست و سوم عروة) سه طریق در مسئله چهل و چهارم ذکر شده و سه طریق در مسئله بیست و سوم که البته مجموعاً همان چهار طریقی است که امام(ره)

جلسه بیست و چهارم – شک در صحت و فساد تقلید – اثبات عدالت و طرق آن

جلسه ۲۴ – PDF جلسه بیست و چهارم شک در صحت و فساد تقلید-اثبات عدالت و طرق آن ۱۳۹۱/۰۸/۰۷              مسئله بیست و ششم «إذا مضت مدة من بلوغه و شك بعد ذلك فى أن أعماله كانت عن تقليد صحيح أم لا يجوز له البناء على الصحة فى أعماله السابقة، و فى اللاحقة يجب عليه التصحيح فعلا». در این مسئله امام (ره) می¬فرمایند: اگر مدتی از زمان بلوغ او بگذرد و بعد از این مدت شک کند در اینکه آیا اعمالی را که انجام داده بر اساس تقلید صحیح بوده یا نه، به این معنی که از زمانی که بالغ شده از مرجعی تقلید می¬کرده لکن الآن شک دارد در اینکه آیا تقلیدش صحیح بوده

جلسه بیست و سوم – شک در صحت و فساد تقلید

جلسه ۲۳ – PDF جلسه بیست و سوم شک در صحت و فساد تقلید ۱۳۹۱/۰۸/۰۶              مسئله بیست و پنجم «إذا كان أعماله السابقة مع التقليد و لا يعلم انه كان عن تقليد صحيح أم فاسد يبنى على الصحة». اگر اعمال گذشته مکلف با تقلید بوده باشد (در مقابل مسئله بیست و چهارم که از اساس عمل بدون تقلید داشت اینجا عمل با تقلید بوده است) لکن نمی¬داند که آیا این تقلید او، تقلید صحیح بوده یا فاسد، در این صورت بنا را بر صحت می-گذارد. (عبارت تحریر را در ادامه توضیح خواهیم داد.) مرحوم سید در مسئله چهل و یکم عروة هم تقریباً با همین تعبیر این مطلب را بیان کرده¬اند: «إذا علم أن

جلسه بیست و دوم – قضاء عمل جاهل بلاتقلید – صورت سوم

جلسه ۲۲ – PDF جلسه بیست و دوم قضاء عمل جاهل بلاتقلید-صورت سوم ۱۳۹۱/۰۸/۰۱              نتیجه بحث در صورت دوم نتیجه بحث در فرض دوم از حالت دوم در صورت دوم این شد که در بین اقوال ثلاثة حق قول اول است یعنی در جایی که عمل مقلد عامی بدون تقلید واقع شده و مشخص شده این عمل مخالف واقع و فتوای مجتهد است، اتیان به اقل یعنی قضاء به مقدار متیقن واجب است و نسبت به زائد بر قدر متیقن برائت جاری می­شود چون علم به ثبوت وجوب قضاء در اکثر و زائد بر قدر متیقن نداریم لذا اکتفاءبه اقل می­شود همان طور که امام(ره) و مرحوم سید همین فتوی را داده­اند و مستند

جلسه بیست و یکم – قضاء عمل جاهل بلاتقلید – صورت دوم(بررسی اقوال)

جلسه ۲۱ – PDF جلسه بیست و یکم قضاء عمل جاهل بلاتقلید-صورت دوم(بررسی اقوال) ۱۳۹۱/۰۷/۳۰              خلاصه جلسه گذشته در مورد قول دوم مبنی بر لزوم اتیان به اکثر گفته شد که دلیلی که قائلین به این قول اقامه کرده¬اند مبتلا به اشکال است؛ اشکال اول این بود که اساساً مورد بحث ما از موارد احتمال تکلیف منجَز نیست تفصیل این مسئله و اینکه چرا مورد از موارد احتمال تکلیف منجَز نیست تا به حکم عقل مبنی بر وجوب دفع عقاب محتمل، اتیان به اکثر واجب باشد، بیان شد. اشکال دوم بر فرض این مورد از موارد احتمال تکلیف منجَز باشد باز هم در موارد احتمال تکلیف منجَز، قاعده اشتغال جاری نمی¬شود بلکه اینجا هم

جلسه بیست – قضاء عمل جاهل بلاتقلید – صورت دوم(بررسی اقوال)

جلسه ۲۰ – PDF جلسه بیست قضاء عمل جاهل بلاتقلید-صورت دوم(بررسی اقوال) ۱۳۹۱/۰۷/۲۹              خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که اگر کسی مدتی عمل بلا تقلید داشته باشد مثلاً از زمانی که بالغ شده عمل کرده بدون اینکه از کسی تقلید کرده باشد و بعد علم به مخالفت عملش با واقع و فتوای مجتهد پیدا کرده مثلاً ظهر جمعه نماز ظهر را ترک کرده و نماز جمعه خوانده لکن بعداً علم پیدا کرد نماز ظهر بر او واجب بوده و آن را ترک کرده است؛ در این صورت عرض کردیم که این دو حالت دارد: تارةً علم به مخالفت در چیزی دارد که رکن محسوب نمی¬شود و اخری علم به مخالفت در چیزی

جلسه نوزدهم – قضاء عمل جاهل بلاتقلید

جلسه ۱۹ – PDF جلسه نوزدهم قضاء عمل جاهل بلاتقلید ۱۳۹۱/۰۷/۲۴              خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم موضوع مسئله بیست و چهارم این است که اگر مقلدی مدتی بدون تقلید عمل کند اگر اعمال او باطل باشد وظیفه او چیست. طبیعی است که اگر عمل باطل باشد باید اعاده و قضاء بکند اما اینجا بحث در کمیت این حکم است یعنی وجوب قضاء در چه محدوده¬ای برای مکلف ثابت می¬شود. در مسئله بیست و چهارم صور مختلفی تصویر می¬شود که صورت اول آن این بود که مکلف علم به موافقت عمل با واقع یا فتوای یکی از دو مجتهد دارد که در این صورت عملش صحیح است و مشکل خاصی در این صورت وجود ندارد.

جلسه هجدهم – قضاء عمل جاهل بلاتقلید

جلسه ۱۸ – PDF جلسه هجدهم قضاء عمل جاهل بلاتقلید ۱۳۹۱/۰۷/۲۳              خلاصه جلسه گذشته موضوع مسئله بیست و چهارم درباره عمل بلاتقلید در مدتی از زمان است که اگر حکم به بطلان عمل شد (یعنی علم به مخالفت عمل با واقع یا فتوای دو مجتهد دارد) در این صورت وظیفه عامل نسبت به اعمالی که باطل شده چیست؛ عرض کردیم مرحوم سید تقریباً با عباراتی مشابه آنچه امام(ره) در تحریر فرموده¬ است، این مطلب را در مسئله چهلم عروة بیان کرده¬اند. صور مسئله برای اینکه مسئله به خوبی منقح شود و مشخص شود که نزاع و بحث در این مسئله حول چه محوری است لازم است صور مسئله بیان شود: به طوری کلی کسی

جلسه هفدهم-تعلم اجزاء و شرایط و مقدمات و موانع عبادات

جلسه ۱۷ – PDF جلسه هفدهم تعلم اجزاء و شرایط و مقدمات و موانع عبادات ۱۳۹۱/۰۷/۲۲              خلاصه جلسه گذشته تا اینجا گفته شد که مسئله بیست و سوم دو بخش دارد بخش اول که در مورد وجوب تعلم مسائل شک و سهو بود و خود این بخش متضمن دو مطلب بود یکی درباره اصل وجوب تعلم مسائل مورد ابتلاء که آیا اساساً تعلم مسائل شک و سهو واجب است یا نه و اگر واجب است این چه نوع وجوبی است و مطلب دوم هم درباره دامنه این وجوب بود که آیا وجوب تعلم مختص جایی است که انسان اطمینان به ابتلاء دارد یا آنکه شامل موارد احتمال ابتلاء هم می¬شود. نتیجه بحث ما این

جلسه شانزدهم – بررسی کلام شیخ انصاری

جلسه ۱۶ – PDF جلسه شانزدهم بررسی کلام شیخ انصاری ۱۳۹۱/۰۷/۱۹              از بخش اول مسئله بیست و سوم مطلبی باقی مانده که اشاره به آن خالی از فائده نیست که بعد از ذکر این مطلب وارد در بخش دوم مسئله بیست و سوم خواهیم شد. کلام شیخ انصاری اما مطلبی که باقی مانده کلامی است که به شیخ انصاری نسبت داده شده که ایشان در رساله عملیه خود به نام صراط النجاة مطلبی را فرموده¬اند به این مضمون که: «اگر کسی ترک تعلم مسائل شک و سهو کند، فاسق است یعنی چنانچه علم به ابتلاء داشته باشد یا احتمال ابتلاء بدهد و در عین حال تعلم را ترک کند، فاسق محسوب می¬شود.» باید دید

جلسه پانزدهم – بررسی وجوب تعلم در موارد احتمال ابتلاء

جلسه ۱۵ – PDF جلسه پانزدهم بررسی وجوب تعلم در موارد احتمال ابتلاء ۱۳۹۱/۰۷/۱۸              خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که اگر کسی اطمینان داشته باشد که مثلاً بعضی از مسائل شک و سهو مورد ابتلاء او خواهد بود، تعلم این مسائل برای او واجب است یا نه؛ گفته شد که در فرض علم و اطمینان به ابتلاء تعلم واجب است اما آیا در صورت احتمال ابتلاء هم تعلم واجب است یا نه؟ عرض کردیم دلیلی برای عدم وجوب تعلم در این فرض ذکر شده و آن استصحاب عدم ابتلاء در امور استقبالیه است به این بیان که الآن یقین دارد این مسئله مورد ابتلاء نیست شک می¬کند که آیا در حین عمل

جلسه چهاردهم – وجوب تعلم مسائل شک و سهو (نظریه مختار)

جلسه ۱۴ – PDF جلسه چهاردهم وجوب تعلم مسائل شک و سهو (نظریه مختار) ۱۳۹۱/۰۷/۱۷              بعد از بررسی اقوال در مسئله بیست و سوم باید دید حق در مسئله چیست. برای تبیین نظریه مختار در مسئله لازم است به دو نکته اشاره کنیم: نکته اول درباره اصل وجوب تعلم و تفقه است چون در اینجا بحث می¬کنیم که آیا تعلم مسائل شک و سهو لازم و واجب است یا نه؟ تعلم احکام شک و سهو در واقع تعلم بخشی از احکام است لذا به طور کلی باید دید تعلم احکام و تفقه واجب است یا نه؟ ما در بحث اصول در موضوع اشتراک احکام بین جاهل و عالم و به مناسبت بحث از روایات

جلسه سیزدهم – وجوب تعلم مسائل شک و سهو

جلسه ۱۳ – PDF جلسه سیزدهم وجوب تعلم مسائل شک و سهو ۱۳۹۱/۰۷/۱۶              خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در مورد وجوب تعلم مسائل شک و سهو سه قول وجود دارد؛ یک قول این است که تعلم مسائل شک و سهو وجوب شرطی دارد قول دوم اینکه تعلم مسائل شک و سهو در مسائلی که محل ابتلاء است وجوب طریقی دارد که نظر مشهور هم همین است و قول سوم تفصیل بین صورت تمکن از احراز امتثال و عدم تمکن از احراز امتثال است. در صورتی که تمکن از احراز امتثال باشد تعلم اجب نیست اما اگر تمکن از احراز امتثال نباشد مثل اینکه ما قائل شویم به حرمت قطع صلاة کما ذهب الیه المشهور