دروس

جلسه یازدهم-راه حل محقق عراقی برای محذور نقض غرض

جلسه ۱۱ – PDF جلسه یازدهم راه حل محقق عراقی برای محذور نقض غرض ۱۳۹۰/۰۷/۱۸ خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم برای محذور نقض غرض راه حل­هایی ارائه شده، محذور نقض غرض این بود که جعل حکم ظاهری مستلزم نقض غرض از حکم واقعی است؛ یعنی خداوند متعال از جعل حکم واقعی غرضی داشته که بعث و زجر مکلفین یا ایجاد داعویت یا زاجریت و امثال اینهاست، حال اگر شارع حکم ظاهری را جعل کند و به مکلفین بگوید از امارات و طرق پیروی کنید و امارات ظنیه را برای ما حجت قرار دهد؛ معنایش این است که خودش غرضی را که از جعل حکم واقعی داشته نقض کرده است و این از حکیم قبیح است. مثلاً اگر حکم واقعی، وجوب

جلسه ده-محذور پنجم: لزوم نقض غرض- راه حل محقق اصفهانی

جلسه ۱۰ – PDF جلسه ده محذور پنجم: لزوم نقض غرض- راه حل محقق اصفهانی ۱۳۹۰/۰۷/۱۶ محذور پنجم: لزوم نقض غرض غیر از محاذیر چهارگانه­ای که تا کنون برای جعل حکم واقعی و ظاهری ذکر کردیم محذور پنجمی هم ذکر شده که عمدتاً در کلام محقق عراقی مورد تصریح قرار گرفته و تا حدودی هم از کلمات محقق اصفهانی مورد استفاده است و آن محذور نقض غرض است، پس مشکله جعل دو حکم واقعی و ظاهری غیر از آن محاذیری که داشت محذور دیگری را هم به نام نقض غرض در پی دارد، اینکه آیا محذور نقض غرض را به کدام یک از آن امور می­توانیم ملحق کنیم خیلی مهم نیست. مهم اصل این محذور و راه حل­هایی است که

جلسه نهم-بررسی کلام محقق اصفهانی در دفع محذور تفویت مصلحت

جلسه ۹ – PDF جلسه نهم بررسی کلام محقق اصفهانی در دفع محذور تفویت مصلحت ۱۳۹۰/۰۷/۱۳ خلاصه جلسه گذشته در جلسه گذشته کلام محقق اصفهانی را عرض کردیم و گفتیم ایشان برای حل محذور تفویت مصلحت و القاء در مفسده راه حلی را ذکر کرده­اند، ایشان بنا بر مبنای طریقیت محضه می­فرمایند: تفویت مصلحت و القاء در مفسده قبح ذاتی ندارد بلکه قبح تفویت مصلحت اقتضائی است؛ یعنی با عروض یک جهت محسنه این قبح می­تواند مبدل به حُسن شود پس قبح تفویت مصلحت ذاتی نیست که تحت هیچ شرائطی تغییر نکند لذا ایشان می­فرماید اگر در تعبد به امارات و ظنون یک جهت حسنی عارض شود که بر مفسده تفویت واقع غلبه کند هیچ محذوری در تعبد به اماره

جلسه هشتم-راه حل محقق اصفهانی برای محذور تفویت مصلحت

جلسه ۸ – PDF جلسه هشتم راه حل محقق اصفهانی برای محذور تفویت مصلحت ۱۳۹۰/۰۷/۱۲ بررسی بخش دوم کلام محقق نائینی عرض کردیم کلام محقق نائینی دو بخش دارد، بخش اول کلام ایشان که اصل محذور تفویت مصلحت و القاء در مفسده را متوقف بر سه امر کرده بودند مورد بررسی قرار گرفت، اکنون بخش دوم کلام ایشان که در واقع راه حل ایشان برای دفع محذور تفویت مصلحت و القاء در مفسده است باید مورد بررسی قرار گیرد، آنچه که ایشان فرمودند تقریباً همان راه حلی است که شیخ انصاری فرموده است با این تفاوت که ایشان معتقد است نوبت به التزام به مصلحت سلوکیه نمی­رسد، وجه اینکه می­گوییم کلام ایشان همان مطالبی است که شیخ فرموده کاملاً روشن

جلسه هفتم-بررسی بخش اول کلام محقق نائینی در دفع محذور تفویت مصلحت

جلسه ۷ – PDF جلسه هفتم بررسی بخش اول کلام محقق نائینی در دفع محذور تفویت مصلحت ۱۳۹۰/۰۷/۱۱ خلاصه جلسه گذشته بحث در بررسی کلام محقق نائینی بود، ایشان در بخش اول کلام خود محذور تفویت مصلحت و القاء در مفسده را متوقف بر سه امر کردند، یکی تبعیت احکام از مصالح و مفاسد، دیگری قول به طریقیت محضه در حجیت امارات و سوم اینکه محذور مختص به حال انفتاح باب علم است و در حال انسداد محذوری وجود ندارد و در بخش دوم از کلامشان راه حلی را برای این محذور ارائه دادند، عرض کردیم ابتناء این محذور بر دو مطلب اول و دوم صحیح است؛ یعنی اگر کسی قائل شد که احکام تابع مصالح و مفاسد نیستند و

جلسه ششم-راه حل محقق نائینی برای محذور تفویت مصلحت

جلسه ۶ – PDF جلسه ششم راه حل محقق نائینی برای محذور تفویت مصلحت ۱۳۹۰/۰۷/۱۰ خلاصه جلسه گذشته بحث در کلام محقق نائینی در مورد محذور تفویت مصلحت و القاء در مفسده بود، عرض کردیم ایشان این محذور را متوقف بر سه مطلب می­دانند، دو مطلب را بیان کردیم: مطلب اول این بود که ملتزم شویم به تبعیت احکام از مصالح و مفاسد واقعیه؛ یعنی اگر بگوییم مصالح و مفاسد از مرجحات و محسنات تشریع احکام می­باشند و لازمة الاستیفاء نیستند محذوری پیش نخواهد آمد، تعبد به امارات و ظنون نهایةً منجر به تفویت مصلحت می­شود ولی آن مصلحت لازمة الاستیفاء نبوده لذا مشکلی پیش نخواهد آمد، مطلب دوم این بود که ملتزم شویم به اینکه مجعول در باب امارات،

جلسه پنجم-اشکالات راه حل شیخ انصاری در دفع محذور تفویت مصلحت

جلسه ۵ – PDF جلسه پنجم اشکالات راه حل شیخ انصاری در دفع محذور تفویت مصلحت ۱۳۹۰/۰۷/۰۹ خلاصه جلسه گذشته بحث در محذور چهارم مربوط به تعبد به امارات و ظنون بود، گفته شد اشکالی شده که اگر شارع ما را به امارات و ظنون متعبد کند موجب تفویت مصلحت و القاء در مفسده خواهد شد، عرض کردیم راه حل­های متعددی برای رفع این محذور ذکر شده است، اولین راه حل مربوط به شیخ انصاری بود، عرض کردیم ایشان از راه مصلحت سلوکیه خواسته­­اند این مشکل را حل کنند، محصل مدعای ایشان این بود که در نفس سلوک اماره و انطباق عمل بر طبق اماره مصلحتی نهفته است که چنانچه اماره مخالف واقع باشد و مصلحتی از انسان فوت شود

جلسه چهارم-راه حل شیخ برای محذور تفویت مصلحت

جلسه ۴ – PDF جلسه چهارم راه حل شیخ برای محذور تفویت مصلحت ۱۳۹۰/۰۷/۰۶ خلاصه جلسه گذشته بحث در محذور تفویت مصلحت و القاء در مفسده بود، عرض کردیم این محذور، مؤخر از خطاب است یا به عبارت دیگر محذوری است که لازم خطاب است و راه حل آن با راه حل سایر محاذیر متفاوت است، یک راه حلی را مرحوم شیخ انصاری ارائه داده­اند که تحت عنوان مصلحت سلوکیه خواسته­اند این محذور را حل کنند، به نظر ایشان اشکال و محذور در صورت انفتاح باب علم وارد است، ایشان می­­گوید اگر باب علم منفتح باشد وجهی ندارد که شارع ما را متعبد به امارات و طرق کند و امثال خبر واحد و ظواهر را برای ما حجت قرار دهد،

جلسه سوم-محذور چهارم – تفویت مصلحت

جلسه ۳ – PDF جلسه سوم محذور چهارم – تفویت مصلحت ۱۳۹۰/۰۷/۰۵ خلاصه جلسه گذشته محصل راه حل مختار که امام(ره) هم همین راه حل را پذیرفتند این شد که در مورد جمع بین حکم واقعی و ظاهری ما معتقدیم هم حکم واقعی و هم حکم ظاهری فعلی است لکن به واسطه یک مصلحت مهم که همان مصلحت حفظ دین و جلوگیری از انزجار و تنفر مردم نسبت به دین است از حکم واقعی فعلی رفع ید می­شود و حکم ظاهری بر فعلیت خودش باقی می­ماند؛ معنای این سخن این است که شارع خواستار اجرای حکم واقعی نیست و حکم واقعی تبدیل می­شود به چیزی مثل احکام انشائیه؛ یعنی در واقع منظور از این حکم عمل مکلف نیست بلکه آنچه

جلسه دوم-راه حل مختار

جلسه ۲ – PDF جلسه دوم راه حل مختار ۱۳۹۰/۰۷/۰۴ راه حل مختار بحث در بیان وجوه جمع بین حکم واقعی و حکم ظاهری بود، راه حل­های مختلفی توسط بزرگان بیان شده که ما در این راه حل­ها اشکال داشتیم و نوبت رسید به اینکه راه حل مختار در جمع بین حکم واقعی و ظاهری بیان شود، خلاصه این راه حل این است که هم حکم واقعی و هم حکم ظاهری، فعلی است لکن شارع از فعلیت حکم واقعی رفع ید کرده ولی فعلیت حکم ظاهری به قوت خود باقی است مثل متزاحمین که دو حکم متزاحم، فعلی هستند ولی به جهت اینکه احد المتزاحمین اهم و دیگری مهم است و امکان امتثال هر دو وجود ندارد شارع از تکلیف

جلسه یکم-جمع بندی مباحث

جلسه ۱ – PDF جلسه یکم جمع بندی مباحث ۱۳۹۰/۰۷/۰۳ مروری بر مباحث گذشته از آنجا که بحث جمع بین حکم ظاهری و واقعی به مراحل نهایی و پایانی خودش نزدیک شده ناچاریم که این بحث را به انتها برسانیم و بعد بحث بعدی را شروع کنیم، بحث جمع بین حکم ظاهری و واقعی و اصل مسئله مباحث حکم شرعی تقریباً به مراحل پایانی خودش رسیده، بهرحال حیف است این بحث نیمه تمام رها شود بنابراین این بحث را تمام می­کنیم و بعد وارد بحث موضوع علم اصول می­شویم. برای جمع بین حکم واقعی و ظاهری ما راه حل­هایی را ذکر کردیم ولی برای اینکه معلوم شود در چه مرحله­ای از بحث هستیم و راه حلی که ما می­خواهیم اختیار

جلسه صد و بیست – طریق چهارم (بینه) و فرع دوم و سوم

جلسه ۱۲۰ – PDF جلسه صد و بیست طریق چهارم (بینه) و فرع دوم و سوم ۱۳۹۱/۰۳/۱۰     تا اینجا درباره سه طریق از طرق ثبوت اجتهاد و اعلمیت بحث کردیم؛ طریق اول علم، طریق دوم اطمینان و طریق سوم خبر ثقه بود. طریق چهارم: بینه این طریق هم در کلمات امام(ره) و هم در عبارت مرحوم سید به عنوان یکی از طرق ثبوت اجتهاد و اعلمیت ذکر شده است. قبل از بررسی ادله حجیت این طریق بیان سه نکته ضروری به نظر می­رسد که باید با توجه به این دو نکته به بررسی ادله حجیت طریق چهارم بپردازیم: نکته اول با توجه به مباحثی که در حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات خارجیه داشتیم، بدیهی است که این

جلسه صد و نوزدهم – ادله حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات خارجیه(روایات خاصه)

جلسه ۱۱۹ – PDF جلسه صد و نوزدهم ادله حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات خارجیه(روایات خاصه) ۱۳۹۱/۰۳/۰۹     بحث در دلیل پنجم حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات خارجیه بود؛ عرض کردیم روایات خاصه­ای وجود دارد که به آنها استدلال شده که برای حجیت خبر ثقه. روایت دوم روایتی است از «اسحاق بن عمار عن ابی عبدالله (ع) قال: سئلته عن رجلٍ کان له عندی دنانیر و کان مریضاً» از امام(ع) درباره مردی سؤال کردم که مقداری پول نزد من داشت در حالی که بیمار بود «فقال لی» آن شخص بیمار به من گفت: «إن حدث لی حدثٌ فأعط فلاناً عشرین دیناراً و أعط أخی بقیة الدنانیر» اگر اتفاقی برای من افتاد به فلانی بیست دینار بده و

جلسه صد و هجدهم-ادله حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات خارجیه(سیره عقلاء)

جلسه ۱۱۸ – PDF جلسه صد و هجدهم ادله حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات خارجیه(سیره عقلاء) ۱۳۹۱/۰۳/۰۸     خلاصه جلسه گذشته در مورد دلیل چهارم یعنی سیره عقلائیه بعضی ادعا کرده­اند شارع از این سیره عقلائیه ردع کرده است. رادع اول خبر مسعدة بن صدقة بود؛ عرض شد برای استدلال به این روایت جهت ردع از سیره عقلائیه دو تقریب ذکر شده که اگر رادعیت این روایت نسبت به سیره عقلاء ثابت شود، آن وقت دیگر نمی­توان به سیره عقلاء برای حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات استدلال کرد. علاوه بر این شمول ادله حجیت خبر ثقه نسبت به موضوعات هم مخدوش می­شود لذا بحث از رادع و بررسی رادعیت این روایت یا روایت دیگری که در این

جلسه صد و هفدهم – فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت)

جلسه ۱۱۷ – PDF جلسه صد و هفدهم فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت) ۱۳۹۱/۰۳/۰۷     عرض کردیم اشکالات چهارگانه­ مرحوم آقای فاضل که به دلیل سوم وارد کرده بودند، صحیح نیست لکن به طور کلی باید ببینیم آیا دلیل سوم یعنی آنچه که مرحوم آقای حکیم فرمودند قابل قبول هست یا نه؟ بررسی دلیل سوم اولاً: به نظر می­رسد اساساً برای شمول ادله حجیت خبر ثقه نسبت به موضوعات نیاز به طریقی که آقای حکیم بیان کرده­اند، نیست؛ ایشان برای اینکه حجیت خبر ثقه در موضوعات را اثبات کنند فرمودند ادله حجیت خبر در احکام کلیه عام است به این بیان که منظور از حکم ما یؤدی الی الحکم الکلی است. عبارت ایشان این بود «و

جلسه صد و شانزدهم – فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت)

جلسه ۱۱۶ – PDF جلسه صد و شانزدهم فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت) ۱۳۹۱/۰۳/۰۶     خلاصه جلسه گذشته بحث در دلیل سوم یعنی کلام مرحوم آقای حکیم بود؛ عرض کردیم مرحوم آقای فاضل اشکالاتی به استدلال ایشان ایراد کرده­اند. دلیل ایشان بر حجیت خبر ثقه در اجتهاد و مطلق موضوعات خارجیه این بود که ادله حجیت خبر ثقه در احکام کلیه عمومیت دارد و شامل موضوعات خارجیه هم می­شود به این بیان که منظور از حکم در اینجا ما یؤدی الی الحکم الکلی است چه به مدلول مطابقی و چه به مدلول التزامی و این بر موضوعات خارجیه هم منطبق است. بیان این دلیل گذشت و اشکالات چهارگانه آقای فاضل به این دلیل هم ذکر شد.

جلسه صد و پانزدهم – فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت)

جلسه ۱۱۵ – PDF جلسه صد و پانزدهم فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت) ۱۳۹۱/۰۳/۰۳     تا اینجا دو دلیل بر حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات ذکر کردیم یکی اولویت بود و یکی هم عمل و سیره اصحاب و فقهاء و بزرگان نسبت به روایاتی که متضمن بیان یک حکم شرعی نیستند که این روایات هم نزد آنان معتبر بوده و به آن ترتیب اثر می­دهند. دلیل سوم این دلیل را مرحوم آقای حکیم در کتاب مستمسک بیان کرده است. ایشان از راه دیگری حجیت خبر ثقه نسبت به موضوعات را اثبات می­کند و آن راه عموم ادله­ای است که دلالت بر حجیت خبر ثقه در احکام می­کند؛ ایشان می­فرماید: ادله­ای که حجیت خبر ثقه در

جلسه صد و چهاردهم – فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت)

جلسه ۱۱۴ – PDF جلسه صد و چهاردهم فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت) ۱۳۹۱/۰۳/۰۲     خلاصه جلسه گذشته بحث درباره طرق ثبوت اجتهاد و اعلمیت بود؛ عرض کردیم از مجموع کلمات بزرگان چند طریق برای ثبوت اجتهاد و اعلمیت استفاده می­شود. طریق اول علم و طریق دوم اطمینان بود. نتیجه بحث این شد که نه ذکر اختبار که در عبارت تحریر آمده لازم است و نه ذکر شیاع چرا که اختبار و شیاع اگر مفید علم باشند در طریق اول قرار می­گیند و اگر مفید اطیمنان باشند در طریق دوم قرار می­گیرند و این دو از مصادیق علم و اطمینان هستند لذا نه ذکر اختبار لازم است و نه ذکر شیاع. در بین این دو راه

جلسه صد و سیزدهم – فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت)

جلسه ۱۱۳ – PDF جلسه صد و سیزدهم فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت) ۱۳۹۱/۰۳/۰۱     بحث در مسئله نوزدهم تحریر الوسیلة بود؛ عرض کردیم امام(ره) در این مسئله سه فرع را بیان می­کنند. فرع اول این بود که راه­های ثبوت اجتهاد و اعلمیت عبارتند از اختبار، شیاع مفید للعلم و بینة؛ این مطلب را مرحوم سید در مسئله بیستم عروة بیان کرده­اند. کلام مرحوم سید مسئله بیستم عروة این است: «یعرف اجتهاد المجتهد بالعلم الوجدانی کما إذا کان المقلد من اهل الخبرة و علم باجتهاد شخصٍ و کذا یعرف بشهادة عدلین من اهل الخبرة إذا لم تکن معارضةً بشهادة آخرین من اهل الخبرة ینفیان عنه الاجتهاد و کذا یعرف بالشیاع المفید للعلم و کذا الاعلمیة تعرف

جلسه صد و دوازدهم – فرع دوم

جلسه ۱۱۲ – PDF جلسه صد و دوازدهم فرع دوم ۱۳۹۱/۲۱/۳۱     عرض کردیم در مسئله هجدهم امام (ره) دو فرع مطرح کرده­اند که فرع اول بیان شد. فرع دوم «کما أنه لو قلد من لم یکن جامعاً من الشرایط و مضی علیه برهةٌ من الزمان کان کمن لم یقلد اصلاً فحاله حال الجاهل القاصر أو المقصر» . امام می­فرمایند: چنانچه از کسی تقلید کند که فی الواقع جامع شرایط نبوده و مدتی هم بگذرد این مثل کسی است که اصلاً تقلید نکرده و وضعیت او مثل وضعیت جاهل قاصر یا جاهل مقصر است. در مسئله هفدهم گفتیم که موضوع بحث کسی است که تقلید از مجتهدی کرده بعد شک می­کند که آیا او جامع شرایط هست یا نه،