رجال و درایه

جلسه نوزدهم-کتاب بحار الأنوار

جلسه ۱۹ – PDF جلسه نوزدهم کتاب بحار الأنوار ۱۳۹۰/۱۱/۲۵   دو آرزوی علامه مجلسی قبل از اینکه به موضوع اعتبار روایات کتاب بحار الأنوار بپردازیم خوب است به این نکته اشاره کنیم که مرحوم علامه مجلسی در رابطه با کتاب بحار الأنوار در نظر داشت که دو کار دیگر را هم انجام دهد که موفق به آن دو نشد: یکی اینکه قصد داشت شرح کاملی بر کتاب بحار الأنوار بنویسد، مرحوم علامه در این رابطه عبارتی دارد به این مضمون که می­گوید:«و فی بالی إن امهلنی الأجل و ساعدنی فضلُه عزّ و جلّ أن أکتب شرحاً کاملاً یحتوی علی کثیرٍ من المقاصد التی لم توجد فی مصنفات الأصحاب و أشبع فیه الکلام لاولی الالباب» [۱] می­گوید: در ذهنم است

جلسه هجدهم-مزایای کتاب بحار الأنوار

جلسه ۱۸ – PDF   جلسه هجدهم مزایای کتاب بحار الأنوار ۱۳۹۰/۱۱/۲۳   اعتبار منابع کتاب بحار الأنوار بحث در کتاب بحار الأنوار بود، مطالبی را در مورد مؤلف و ساختار کتاب عرض کردیم، در مورد منابع و مصادری که مرحوم علامه مجلسی در بحار الأنوار از آنها استفاده کرده عرض کردیم که خود ایشان فرموده از ۳۷۸ منبع حدیثی شیعی و حدود ۸۰ منبع از منابع اهل سنت استفاده کرده، البته از منابع دیگری هم استفاده شده تا جایی که بعضی منابع و مصادر استفاده شده در بحار الأنوار را تا ۶۰۰ منبع ذکر کرده­اند، خود علامه مجلسی در مورد اعتبار منابع کتاب بحار الأنوار در فصل دوم از مقدمه مطالبی را ذکر کرده است، انتساب بسیاری از این

جلسه هفدهم-کتاب بحار الأنوار

جلسه ۱۷ – PDF جلسه هفدهم کتاب بحار الأنوار ۱۳۹۰/۱۱/۱۸   کتاب بحار الأنوار بحث در جوامع روایی ثانوی به کتاب بحار الأنوار رسید، در جلسه گذشته مطالبی را درباره مؤلف کتاب(علامه مجلسی) عرض کردیم اما اگر بخواهیم ببینیم که چه چیزی باعث شد علامه مجلسی بحار الأنوار را تألیف کند باید عرض کنیم که ایشان از ابتدا قصد نوشتن کتابی تحت عنوان بحار الأنوار را نداشت، بلکه غرض ایشان این بود که مصنفات حدیثی شیعه را حفظ کند و برای این کار فهرستی برای ۱۰ کتاب از کتب حدیثی غیر فقهی شیعه تهیه کرد تا ضمن حفظ آنها دسترسی به روایات را هم سهل کند و نام این کتاب را هم فهرس مصنفات الأصحاب گذاشت که ۶ کتاب از

جلسه شانزدهم-اعتبار کتاب وافی- بحار الأنوار

جلسه ۱۶ – PDF جلسه شانزدهم اعتبار کتاب وافی- بحار الأنوار ۱۳۹۰/۱۱/۱۶   اعتبار روایات کتاب وافی ما مطالبی را در جلسات گذشته در مورد کتاب وافی عرض کردیم، نکته­ای که باقی مانده و در این جلسه به آن اشاره می­کنیم اعتبار کتاب وافی است، در این رابطه بحث چندانی وجود ندارد؛ چون همان گونه که سابقاً هم اشاره کردیم کتاب وافی در واقع همان روایات کتب اربعه را جمع آوری کرده؛ یعنی همه روایاتی که در کتب اربعه آمده با تبویب و تقسیم بندی جدید و حذف مکررات و روش خاصی که در ذکر اسناد آنها به عمل آمده در کتاب وافی ذکر شده؛ یعنی در کتاب وافی در واقع روایتی زائد بر روایات کتب اربعه ذکر نشده لذا

جلسه پانزدهم-کتاب وافی

جلسه ۱۵ – PDF جلسه پانزدهم کتاب وافی ۱۳۹۰/۱۰/۱۳   ویژگی­های سندی کتاب وافی بحث ما در مورد کتاب وافی بود، تا اینجا به بعضی از مطالب مربوط به این کتاب اشاره کردیم، بحث امروز درباره بعضی از ویژگی­های سندی کتاب وافی است، مرحوم فیض در مقدمه سوم کتاب وافی تحت عنوان فی تمهید الاصطلاحات و القواعد مطالبی را درباره نحوه ذکر اسناد روایات در کتب اربعه و مقایسه آنها با یکدیگر و همچنین نحوه ذکر سند در کتاب وافی بیان کرده است. [۱] ایشان می­گویند: مشایخ ثلاثه هر کدام در کتاب خود روشی بکار برده­اند که با روش دیگری متفاوت است، مرحوم کلینی در کافی ملتزم است در هر حدیثی الا نادراً جمیع سلسه سند بین خودش و امام

جلسه چهاردهم-جوامع روایی ثانوی

جلسه ۱۴ – PDF جلسه چهاردهم جوامع روایی ثانوی ۱۳۹۰/۱۰/۰۶   خلاصه جلسه گذشته بحث در جوامع روایی ثانوی بود، عرض کردیم سه کتاب وافی، بحار الانوار و وسائل الشیعه از جوامع روایی ثانویه محسوب می­شوند که از جهات مختلف مهم هستند، اولین کتابی را که به آن اشاره کردیم کتاب وافی بود، مختصری درباره مؤلف کتاب و محتوای کتاب بحث کردیم و همچینین امتیازات و ویژگی­های کتاب وافی را بیان کردیم و گفتیم این کتاب به هدف جمع آوری همه احادیث کتب اربعه با پیرایش از اشکالات و نقایصی که در کتب اربعه دیده شده به رشته تحریر درآمده است، مختصری از مطالب مربوط به معرفی این کتاب باقی مانده که عرض می­کنیم. محتوی کتاب وافی و تفاوت آن

جلسه سیزدهم-کتاب وافی

جلسه ۱۳ – PDF جلسه سیزدهم کتاب وافی ۱۳۹۰/۱۰/۰۴   موضوع بحث جوامع روائی ثانوی است. این جوامع که در دوران صفویه نوشته شده از مهمترین جوامع روایی شیعه محسوب می­شوند. جوامع روایی اولی مربوط به محمدون ثلاث اول بود یعنی محمد بن یعقوب کلینی صاحب کتاب کافی، محمد بن حسین بن بابویه قمی(شیخ صدوق) مؤلف من لا یحضره الفقیه و محمد بن حسن طوسی صاحب دو کتاب تهذیب الاحکام و الاستبصار. جوامع روایی ثانوی مربوط به محمدون ثلاث دوم است ۱- محمد بن مرتضی یا ملا محسن فیض کاشانی مؤلف کتاب الوافی(م.۱۰۹۱ه.ق). ۲- محمد بن حسن یا شیخ حر عاملی مؤلف کتاب وسائل الشیعه(م.۱۱۰۴ه.ق). ۳- محمد بن باقر مجلسی مؤلف کتاب بحار الانوار(م.۱۱۱۰ه.ق). مؤلف کتاب الوافی کتاب الوافی تألیف

جلسه دوازدهم-بررسی اعتبار روایات عوالی اللئالی

جلسه ۱۲ – PDF جلسه دوازدهم بررسی اعتبار روایات عوالی اللئالی ۱۳۹۰/۰۹/۲۷   خلاصه جلسه گذشته بحث در کتاب عوالی اللئالی بود، درباره مؤلف این کتاب و محتوای کتاب و اشکالاتی که در مورد روایات موجود در این کتاب وارد شده مطالبی بیان شد، عمده­ترین بحثی که ما در بررسی جوامع روایی مطرح کردیم مسئله صحت و اعتبار روایات این کتب بود بنابراین مهم­ترین بحث در مورد کتاب عوالی اللئالی هم اعتبار روایات این کتاب است. بررسی اعتبار روایات کتاب عوالی اللئالی اگر بر طبق روال بررسی کتب روائی که تا بحال ذکر کرده­ایم بخواهیم کتاب عوالی اللئالی را هم بررسی کنیم باید به کلمات خود ابن ابی جمهور در مقدمه کتاب استشهاد کنیم، در نوع کتب روائی قبلی شهادت

جلسه یازدهم-عوالی اللئالی

جلسه ۱۱ – PDF جلسه یازدهم عوالی اللئالی ۱۳۹۰/۰۹/۲۲   عوالی اللئالی کتاب دیگری که به طور اختصار مطالبی را درباره آن مطرح می­کنیم کتاب عوالی اللئالی یا غوالی اللئالی است، البته مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی معتقد است که عوالی اللئالی صحیح است [۱] . مؤلف کتاب مؤلف کتاب عوالی اللئالی شیخ محمد بن زین الدین ابی الحسن علی بن حسام الدین ابراهیم بن حسین بن ابراهیم ابی جمهور احصائی است که به ابن ابی جمهور معروف است، در مورد مؤلف این کتاب اختلاف شده است؛ بعضی او را قدح کرده و عده­ای هم به مدح او پرداخته­اند ولی در مجموع، تعداد کسانی که مؤلف کتاب عوالی اللئالی را مدح کرده­اند بیشتر از کسانی هستند که او را قدح

جلسه دهم-کامل الزیارات

جلسه ۱۰ – PDF جلسه دهم کامل الزیارات ۱۳۹۰/۰۸/۲۲   کتاب کامل الزیارات کتاب دیگری که اعتبار روایات آن باید مورد بررسی قرار گیرد کتاب کامل الزیارات است، ما تا اینجا در مورد اعتبار کتب اربعه و سپس درباره دعائم الاسلام، نوادر الحکمة و تفسیر علی بن ابراهیم بحث کردیم، چهارمین کتابی که مورد رسیدگی قرار می­گیرد کتاب کامل الزیارات است، مؤلف این کتاب ابی القاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه(م.۳۶۸ه.ق) است، ایشان در نیمه دوم قرن چهارم از دنیا رفته است، البته در سال وفات ایشان اختلاف شده چرا که شیخ طوسی می­گوید ابن قولویه در سال ۳۶۸ فوت کرده و مرحوم علامه می­گویند ایشان در سال ۳۶۹ فوت کرده است. در مورد خود ابن

جلسه نهم-تفسیر علی بن ابراهیم قمی

جلسه ۹ – PDF جلسه نهم تفسیر علی بن ابراهیم قمی ۱۳۹۰/۰۸/۱۷   خلاصه جلسه گذشته بحث ما درباره کتاب تفسیر علی بن ابراهیم بود، در مورد انتساب خود کتاب به علی بن ابراهیم عرض کردیم سه قول در مسئله وجود دارد: قول اول این است که این کتاب تماماً متعلق به علی بن ابراهیم است، بزرگانی مثل مرحوم علامه مجلسی، صاحب وسائل و صاحب تفسیر البرهان و از متأخرین هم مثل مرحوم آقای خویی قائلند به این اینکه این کتاب تماماً متعلق به علی بن ابراهیم است، اما ما عرض کردیم که قرائن و شواهدی وجود دارد که این کتاب نمی­تواند تماماً متعلق به علی بن ابراهیم باشد و به آن قرائن در جلسه گذشته اشاره کردیم. قول دوم

جلسه هشتم-تفسیر علی بن ابراهیم قمی

جلسه ۸ – PDF جلسه هشتم تفسیر علی بن ابراهیم قمی ۱۳۹۰/۰۷/۱۰   خلاصه جلسه گذشته بحث در تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم قمی بود، عرض کردیم در این کتاب یک مقدمه­ای وجود دارد که نتیجه بحث درباره مقدمه کتاب این شد که این مقدمه از علی بن ابراهیم قمی نیست و احتمالاً یکی از شاگردان با واسطه علی بن ابراهیم قمی؛ یعنی همان کسی که این کتاب را نوشته مقدمه را هم نوشته است، ابوالفضل العباس بن محمد شاگرد علی بن ابراهیم بوده و کسی که مقدمه را نوشته شاگرد ابوالفضل العباس بن محمد بوده است، در مورد کتاب هم خواهیم گفت که آیا این شخص کتاب را جمع آوری کرده یا خیر؟ پس نتیجه بحث در مقدمه

جلسه هفتم-تفسیر علی بن ابراهیم قمی

جلسه ۷ – PDF جلسه هفتم تفسیر علی بن ابراهیم قمی ۱۳۹۰/۰۸/۰۸   خلاصه جلسه گذشته در جلسه گذشته مختصری درباره خود علی بن ابراهیم قمی مطالبی را عرض کردیم اما در رابطه با خود کتاب معروف به تفسیر علی بن ابراهیم قمی دو مسئله مهم وجود دارد که باید بررسی شود، این کتاب مشتمل بر یک مقدمه و یک متن است که در انتساب هر دو(مقدمه و متن) به علی بن ابراهیم قمی تردید وجود دارد؛ جمعی قائل به این هستند که مقدمه و متن هر دو متعلق به خود علی بن ابراهیم قمی است؛ یعنی آنچه که الآن به عنوان تفسیر علی بن ابراهیم قمی مشهور شده هم مقدمه آن کتاب و هم متن کتاب را خود علی

جلسه ششم-اعتبار روایات کتاب دعائم الاسلام

جلسه ۶ – PDF جلسه ششم اعتبار روایات کتاب دعائم الاسلام ۱۳۹۰/۰۸/۰۳   اعتبار روایات کتاب دعائم الاسلام بحث باقی مانده از کتاب دعائم الاسلام در مورد صحت روایات این کتاب است، در مورد مؤلف کتاب دعائم الاسلام و مذهب او مطالبی ذکر شد، نتیجه این شد که مذهب قاضی ابوحنیفه که مؤلف کتاب دعائم الاسلام است تأثیری در اخذ روایات او ندارد و آنچه که در اخذ روایات مهم است وثاقت اوست که اگر قائل به وثاقت او شدیم روایات او قابل اخذ است البته به شرطی که طریق او به معصوم(ع) مشخص باشد، اگر او را موثق ندانستیم روایاتی را که نقل کرده قابل اعتماد نیست. در مورد صحت روایات این کتاب و اعتبار این کتاب عرض کردیم

جلسه پنجم-کتاب دعائم الاسلام

جلسه ۵ – PDF جلسه پنجم کتاب دعائم الاسلام ۱۳۹۰/۰۸/۰۱   کتاب دعائم الاسلام مؤلف کتاب این کتاب را قاضی ابوحنیفه نعمان بن ابی عبدالله محمد بن المنصور التمیمی المغربی نوشته است، او قاضی دولت فاطمی­ها در مصر بوده و در اواخر قرن۳ و اوائل قرن۴ و در عهد سه نفر از سلاطین فاطمی زندگی می­کرده است، اکثر کسانی که در مورد قاضی ابوحنیفه مطلب نوشته­اند قدح و ذمی درباره او نکرده­اند و بعضاً در مورد او مدح و ثناء هم دارند که ما به چند نمونه از قضاوت­هایی که درباره او وارد شده اشاره می­کنیم، بعد از ذکر این قضاوت­ها راجع به مذهب او و بعد درباره کتاب او بحث خواهیم کرد که آیا روایاتی که در کتاب دعائم

جلسه چهارم-اعتبار کتاب نوادر الحکمه

جلسه ۴ – PDF جلسه چهارم اعتبار کتاب نوادر الحکمه ۱۳۹۰/۰۷/۲۶ خلاصه جلسه گذشته بحث در اعتبار کتاب نوادر الحکمه بود، عرض شد بعضی از قدما به استثناء حدود۲۵نفر از راویان این کتاب در بقیه روات مشکلی نمی­بینند و فقط این۲۵ نفر هستند که استثناء شده­اند، حال اگر این ادعا درست باشد که این استثناء دلالت بر ضعف این اشخاص است و بقیه روات معتبر و ثقه هستند نتیجه این می­شود که آن روایتی که این مستثنیات در طرق آن­ها قرار نگرفته­اند یعنی از طریق این اشخاص نقل نشده معتبرند، عرض کردیم هم نسبت به عقد مستثنی منه و هم نسبت به عقد مستثنی اشکال شده، یک اشکال متوجه افرادی است که استثناء شده­اند که این اشکال را مرحوم مامقانی

جلسه سوم-اعتبار نوادرالحکمه

جلسه ۳ – PDF جلسه سوم اعتبار نوادرالحکمه ۱۳۹۰/۰۷/۲۵   خلاصه جلسه گذشته بحث در کتاب نوادر الحکمه بود، عرض کردیم نجاشی با اینکه راجع به صاحب نوادر الحکمه معتقد است ثقه بوده و به او اعتماد کرده اما می­گوید اصحاب، درباره محمد بن احمد بن یحیی تعابیر مختلفی را بکار برده­اند، بحث به اینجا رسید که بعضی مثل محمد بن حسن بن ولید، ابوالعباس بن نوح، ابن بابویه و شیخ طوسی تعدادی از روات واقع در طریق محمد بن احمد بن یحیی را استثناء کرده­اند که مجموعاً حدود ۲۵ نفر بودند، اینجا در واقع یک عقدی در ناحیه مستثنی منه ایجاد شد و یک عقدی در ناحیه مستثنی؛ یعنی در ناحیه مستثنی منه نتیجه سخن این است که این

جلسه دوم-اعتبار کتاب نوادرالحکمه

جلسه ۲ – PDF جلسه دوم اعتبار کتاب نوادرالحکمه ۱۳۹۰/۰۷/۲۴   خلاصه جلسه گذشته بحث در روایات مستطرفات بود، عرض کردیم عمده اشکالی که در روایات این کتاب است این است که مرسله هستند چون ابن ادریس در هیچ یک از روایات منقول در مستطرفات سرائر طریق خودش را به اصول و کتب معروفه ذکر نکرده لذا از این جهت مشکله ارسال در روایات کتاب مستطرفات وجود دارد، عرض شد مسئله ارسال را به نوعی می­شود حل کرد به این بیان که بخشی از طرقی که تا کتب و اصول معروفه است از طریق شیخ طوسی است که آن بخش معین و معلوم است و بخشی که از ابن ادریس تا شیخ طوسی است و معلوم نیست با استفاده از

جلسه یکم-مستطرفات سرائر

جلسه ۱ – PDF جلسه یکم مستطرفات سرائر ۱۳۹۰/۰۷/۱۹ مروری بر مباحث گذشته بحث در سال گذشته حول اعتبار کتب اربعه بود، ما در مورد چهار کتاب تهذیب، استبصار، کافی و من لا یحضره الفقیه به تفصیل سخن گفتیم، کتب اربعه مهم­ترین جوامع روایی شیعه بوده که مورد بررسی قرار گرفتند و گفتیم روایات کتب اربعه صحیح هستند و بررسی سندی لازم ندارند، بعضی کتب روایی دیگر وجود دارند که آشنایی با آن­ها و مقدار اعتبار روایات مذکور در این کتب مهم است از جمله: مستطرفات سرائر، نوادر الحکمة، دعائم الاسلام، تفسیر علی بن ابراهیم قمی، کامل الزیارات، مصباح کفعمی، احتجاج، عوالی اللئالی و… که گاهی در استناداتی که به روایات می­شود به روایات موجود در این کتب استناد می­شود،

جلسه سی و نهم-ترحّم و ترضّی

جلسه ۳۹ – PDF جلسه سی و نهم ترحّم و ترضّی ۱۳۹۲/۰۳/۰۷   ۶- ترحّم و ترضّی ترحّم: یعنی اینکه برای کسی از خداوند تبارک و تعالی طلب رحمت شود، مثل اینکه گفته شود: «رحِمَهُ الله». ترضّی: یعنی اینکه برای کسی از خداوند تبارک و تعالی طلب رضایت شود، مثل اینکه گفته شود: «رضِیَ الله عنه». بعضی ادعا کرده‏اند این دو اگر از ناحیه مشایخ اجلّاء گفته شود دال بر وثاقت شخصی است که در مورد او طلب رحمت و رضایت الهی شده است. به طور کلی ترحّم دال بر وثاقت نیست، یعنی اگر در کلمات بزرگان «رحِمَهُ الله» درباره کسی بکار برود دال بر وثاقت نیست چون در همه فرهنگ‏ها و عرف‏ها این یک امر متعارفی است که در