خارج اصول

جلسه بیست و سوم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه علامیت

جلسه ۲۳ – PDF جلسه بیست و سوم مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه علامیت ۱۳۹۱/۰۸/۰۶   نظریه چهارم: علامیت در مورد این نظریه که محقق اصفهانی به آن ملتزم شده و جمعی نیز از ایشان تبعیت کرده­اند در کلمات بزرگان دو تقریر و تفسیر به عمل آمده است: الف) وضع عبارت است از جعل لفظ بر معنی به غرض علامیت و دلالت. ب) وضع عبارت است از جعل علامیت لفظ برای معنی. فرق این دو تعبیر کاملاً روشن است، اگر بگوییم وضع عبارت از جعل لفظ بر معنی به غرض علامیت است در اینجا علامیت غرض جعل و وضع لفظ برای معنی است و علامیت خودش جعل نمی­شود بلکه عبارت از تعیین و اعتبار لفظ برای معنی است به داعی

جلسه بیست و دوم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- بررسی نظریه تنزیل

جلسه ۲۲ – PDF جلسه بیست و دوم مسلک دوم: دیدگاه دوم- بررسی نظریه تنزیل ۱۳۹۱/۰۸/۰۱   خلاصه جلسه گذشته بحث در نظریه تنزیل بود، عرض کردیم در مورد این نظریه اشکالی را بعضی از بزرگان مطرح کرده­اند مبنی بر اینکه این نظریه ثبوتاً دچار مشکل است و اقامه دلیل و شاهد متفرع بر امکان ثبوتی این نظریه و معقولیت آن است در حالی که چنین امکانی وجود ندارد، تفصیل این اشکال بیان شد و گفتیم به نظر ما این اشکال وارد نیست. در جلسه گذشته وجه عدم ورود این اشکال را بیان کردیم، پس اشکال اول به نظریه تنزیل وارد نیست. اشکال دوم مسئله تنزیل و اعتبار وحدت و هوهویت مطلبی است که ذهن عموم مردم به آن توجه

جلسه بیست و یکم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- بررسی نظریه تنزیل

جلسه ۲۱ – PDF جلسه بیست و یکم مسلک دوم: دیدگاه دوم- بررسی نظریه تنزیل ۱۳۹۱/۰۷/۳۰   خلاصه جلسه گذشته نظریه تنزیل در جلسه گذشته به تفصیل بیان شد. عرض کردیم اشکالات متعددی به این نظریه وارد شده که بیشتر متوجه ادله و مؤیدات این نظریه است لکن قبل از بررسی ادله و مؤیدات اساساً باید دید ثبوتاً این نظریه ممکن است یا نه و آیا اساساً قول به تنزیل لفظ به منزله معنی یا اعتبار لفظ نفس المعنی معقول است یا خیر؟ بررسی نظریه تنزیل در این رابطه بعضی از بزرگان قائل شده­اند تنزیل به معنایی که مفسران این نظریه گفته­اند باطل است یا معقول نیست و یا از چیزهایی است که ممکن نیست کسی ملتزم به آن شود.

جلسه بیست -مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه تنزیل

جلسه ۲۰ – PDF جلسه بیست مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه تنزیل ۱۳۹۱/۰۷/۲۹   خلاصه جلسه گذشته بحث در نظریه سوم از دیدگاه دوم از مسلک دوم است، عرض کردیم در مسلک دوم یعنی مسلک وضع دو دیدگاه وجود دارد؛ دیدگاه اول این بود که با آنکه وضع یک امر اعتباری است ولی در عین حال موجد یک امر واقعی است که سه نظریه در این دیدگاه مورد نقد و بررسی قرار گرفت، اما دیدگاه دوم این بود که وضع یک امر اعتباری است و امر آن به ید معتبِر است، حال در تبیین این حقیقت اعتباری اختلاف وجود دارد، گفتیم مرحوم آقای آخوند حقیقت وضع را اختصاص می­داند که این نظریه مورد اشکال واقع شد، نظریه دوم، نظریه تعهد

جلسه نوزدهم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- بررسی نظریه تعهد

جلسه ۱۹ – PDF جلسه نوزدهم مسلک دوم: دیدگاه دوم- بررسی نظریه تعهد ۱۳۹۱/۰۷/۲۴   خلاصه جلسه گذشته بحث در اشکالات نظریه تعهد بود. اساس این نظریه این بود که حقیقت وضع عبارت است از تعهد و التزام نفسانی واضع به اینکه هر گاه قصد تفهیم معنایی را به وسیله لفظ داشت از لفظ مخصوص استفاده کند؛ مثلاً هر گاه خواست معنای جسم سیال بارد بالطبع را از راه لفظ به دیگران تفهیم کند از لفظ ماء استفاده نماید، تفصیل این نظریه و ادله و آثار و نتایج آن بیان شد، اشکالاتی متوجه این نظریه است که ما در جلسه گذشته به اشکال اول اشاره کردیم و گفتیم در درجه اول باید ببینیم متعلق این تعهد چیست و واضع به

جلسه هجدهم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه تعهد

جلسه ۱۸ – PDF جلسه هجدهم مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه تعهد ۱۳۹۱/۰۷/۲۳   بخشی از فرمایش مرحوم آقای خویی در تبیین نظریه تعهد باقی مانده که آن را ذکر می­کنیم و سپس به بررسی این نظریه می­پردازیم. ایشان در رابطه با این نظریه سه اشکال را مطرح کرده و به آنها پاسخ داده­اند که ما دو اشکال را بیان کردیم. اشکال سوم تعهد و التزام به حسب ارتکاز انسان چیزی است که متأخر از وضع و معلول آن است؛ به این بیان که علم به وضع موجب تعهد عالم به وضع است به اینکه هنگام تفهیم یک معنی آن را به وسیله یک لفظ خاص ابراز کند، پس تعهد و التزام متأخر از وضع و معلول آن است و

جلسه هفدهم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه تعهد

جلسه ۱۷ – PDF جلسه هفدهم مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه تعهد ۱۳۹۱/۰۷/۲۲   عرض کردیم در مسلک وضع دو دیدگاه وجود دارد و در دیدگاه دوم چندین نظریه باید مورد بررسی قرار گیرد. نظریه اول که مورد بحث و بررسی قرار گرفت نظریه مرحوم آخوند بود که در جلسه گذشته ذکر شد. نظریه دوم: نظریه تعهد یا التزام این نظریه در کلمات محقق رشتی و محقق حائری آمده است. محقق حائری این نظریه را اختیار کرده وفاقاً للمحقق الرشتی. [۱] از جمله کسانی که این نظریه را پذیرفته و به شرح و بسط آن پرداخته مرحوم آقای خویی است. مرحوم آقای خویی می­فرماید به طور کلی بر اساس این نظریه حقیقت وضع عبارت است از تعهد و التزام نفسانی

جلسه شانزدهم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه اختصاص

جلسه ۱۶ – PDF جلسه شانزدهم مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه اختصاص ۱۳۹۱/۰۷/۱۹   نتیجه بحث در دیدگاه اول نتیجه بحث پیرامون دیدگاه اول از مسلک دوم یعنی مسلک وضع این شد که هر سه نظریه موجود در این دیدگاه محل اشکال است لذا اساساً نمی­توان ادعا کرد به واسطه وضع یک امر واقعی و حقیقی ایجاد می­شود یعنی قول به حقیقی بودن ارتباط بین لفظ و معنی بعد الوضع به طور کلی باطل است. دیدگاه دوم دیدگاه دوم این است که وضع یک امر اعتباری محض است نه یک امر واقع و تکوینی لکن در درون این دیدگاه نظریات مختلفی وجود دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد. به طور کلی پنج نظریه در این دیدگاه جای می­گیرد؛ نظریه

جلسه پانزدهم-مسلک دوم: دیدگاه اول- نظریه شهید صدر

جلسه ۱۵ – PDF جلسه پانزدهم مسلک دوم: دیدگاه اول- نظریه شهید صدر ۱۳۹۱/۰۷/۱۸   خلاصه جلسه گذشته در جلسه گذشته آخرین نظریه از دیدگاه اول در مسلک دوم را بیان کردیم که نظریه شهید صدر بود. محصل این نظریه این شد که وضع به اعتبار واضع و جعل جاعل محقق می­شود لکن به مجرد عمل واضع و اعتبار او دلالت لفظ بر معنی محقق نمی­شود بلکه باید یک قرن اکید و اقتران شدید بین لفظ و معنی حاصل شود تا این دلالت و انتقال از لفظ به معنی صورت پذیرد پس حقیقت وضع در نظر ایشان این است: از ارتباط مخصوص و محکم و استوار و قرن اکید بین لفظ و معنی که موجب انتقال از تصور لفظ به

جلسه چهاردهم-مسلک دوم: دیدگاه اول

جلسه ۱۴ – PDF جلسه چهاردهم مسلک دوم: دیدگاه اول ۱۳۹۱/۰۷/۱۷   بخش دوم عرض کردیم فرمایش محقق نائینی دو بخش دارد، اشکالات بخش اول کلام ایشان را بیان کردیم. نوبت رسید به بیان اشکالات بخش دوم کلام ایشان، ایشان در بخش دوم در مورد کیفیت وضع توسط خداوند تبارک و تعالی مطالبی فرمودند، به نظر ما نسبت به این بخش از کلام ایشان هم اشکالاتی وارد است. ایشان فرمود خداوند متعال یا از طریق انبیاء وضع الفاظ برای معانی را به مردم ابلاغ کرده یا از راه الهام و یا اساساً به عنوان فطرت در نهاد انسان­ها قرار داده شده است. اگر از طریق انبیاء وضع الفاظ را به مردم ابلاغ کرده باشد سؤال این است که چرا این

جلسه سیزدهم-مسلک وضع- دیدگاه اول

جلسه ۱۳ – PDF جلسه سیزدهم مسلک وضع- دیدگاه اول ۱۳۹۱/۰۷/۱۶   عرض کردیم مسلک اول یعنی واقعی بودن ارتباط لفظ و معنی مردود است. در مسلک دوم یعنی مسلک وضع دو دیدگاه اصلی وجود دارد؛ دیدگاه اول این است که بر واقعی بودن ارتباط بین لفظ و معنی تأکید می­کند ضمن اینکه این ارتباط را ناشی از وضع می­داند، در این دیدگاه سه نظریه وجود دارد، نظریه محقق عراقی نقل و مورد بررسی قرار گرفت، نظریه محقق نائینی هم بیان شد و امروز به بررسی آن می­پردازیم. بررسی نظریه محقق نائینی هم بخش اول و هم بخش دوم کلام ایشان محل اشکال است و در مواضعی از کلام ایشان در هر دو بخش تأمل و ایراد وجود دارد. بخش

جلسه دوازدهم-مسلک دوم: مسلک وضع- دیدگاه اول

جلسه ۱۲ – PDF جلسه دوازدهم مسلک دوم: مسلک وضع- دیدگاه اول ۱۳۹۱/۰۷/۱۵   عرض کردیم در مسلک وضع دو دیدگاه اصلی وجود دارد. دیدگاه اول فی­الجمله این است که وضع با اینکه یک امر اعتباری است اما در عین حال واقعیتی برای آن وجود دارد. نظریه اول نظریه محقق عراقی بود که نقل و مورد بررسی قرار گرفت. نظریه دوم: محقق نائینی ایشان ضمن آنکه ذاتی و طبعی بودن دلالت الفاظ بر معانی را انکار می­کند اما در عین حال معتقد است این دلالت به صرف تعهد از یک شخص که لفظی را قالب برای معنایی قرار داده باشد نیست بلکه این دلالت ناشی از یک ارتباط واقعی بین لفظ و معناست یعنی ایشان هم مثل محقق عراقی وضع

جلسه یازدهم-مسلک وضع- دیدگاه اول

جلسه ۱۱ – PDF جلسه یازدهم مسلک وضع- دیدگاه اول ۱۳۹۱/۰۷/۱۲   خلاصه جلسه گذشته بحث در بیان دیدگاه اول از مسلک وضع بود، عرض کردیم در مسلک وضع دو دیدگاه اصلی وجود دارد؛ یکی این که وضع به نوعی یک ارتباط واقعی بین لفظ و معنی ایجاد می­کند در مقابل مسلک اعتبار که اساساً منکر هر گونه واقعیت در ارتباط بین لفظ و معناست و آن را یک امر اعتباری محض می­داند، آنچه بیان شد اجمال این دو دیدگاه است اما طبیعتاً بین نظریاتی که در این دو دیدگاه وجود دارد تفاوت­هایی هم وجود دارد. عرض کردیم در دیدگاه اول سه نظریه وجود دارد؛ نظریه اول نظریه محقق عراقی است، محصل نظریه ایشان این شد که وضع موجب ایجاد

جلسه ده – مسلک دوم: وضع

جلسه ۱۰ – PDF جلسه ده مسلک دوم: وضع ۱۳۹۱/۰۷/۱۱   اشکال امام(ره) به مسلک اول از بحث پیرامون مسلک اول مطلبی باقی مانده و آن اشکالی است که امام(ره) به این مسلک دارند. ایشان می­فرماید اگر برای یک معنای بسیط من جمیع الجهات الفاظ مختلفی وجود داشته باشد و بین آن الفاظ و آن معنای بسیط ارتباط واقعی باشد لازمه­اش از بین رفتن بساطت در آن معنی و پذیرش ترکب در آن است. مثلاً خداوند تبارک و تعالی یک ذات بسیط من جمیع الجهات دارد و در جای خود ثابت شده که ذات خداوند از جمیع جهات بسیط است و ترکب در آن راه ندارد در عین حال الفاظ متعددی مثلاً در زبان عربی برای این ذات وجود دارد

جلسه نهم-مسلک اول:ذاتی بودن ارتباط بین لفظ و معنی

جلسه ۹ – PDF جلسه نهم مسلک اول:ذاتی بودن ارتباط بین لفظ و معنی ۱۳۹۱/۰۷/۱۰   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در باب ارتباط بین لفظ و معنی دو مسلک اصلی وجود دارد؛ مسلک اول ارتباط بین لفظ و معنی را یک ارتباط واقعی و علقه ذاتی می­داند که به انحاء مختلف تفسیر شده است که ما تا اینجا چهار احتمال و تفسیر را ذکر کردیم، از بین این چهار احتمال سه احتمال اساساً معقول نبود یعنی ثبوتاً هم امکان نداشت و فقط احتمال چهارم ثبوتاً ممکن بود که آن هم مبتلا به اشکال بود، سنخ اشکال به احتمال چهارم با احتمالات سه­گانه قبلی متفاوت بود. عرض کردیم تفسیری هم محقق اصفهانی از این مسلک دارد که ما آن را

جلسه هشتم-مسلک اول: ذاتی بودن ارتباط بین لفظ و معنی

جلسه ۸ – PDF جلسه هشتم مسلک اول: ذاتی بودن ارتباط بین لفظ و معنی ۱۳۹۱/۰۷/۰۹   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در مورد ارتباط بین لفظ و معنی یک مسلک این است که این ارتباط یک ارتباط واقعی است، در مورد تفسیر این ارتباط عرض کردیم پنج احتمال وجود دارد یعنی ذاتی بودن دلالت لفظ بر معنی را می­توان به پنج نحوه تفسیر کرد، ما در جلسه گذشته احتمال اول را ذکر کردیم و عرض کردیم این احتمال اساساً معقول نیست لذا بعید است که مراد قائل به ذاتی بودن دلالت لفظ بر معنی احتمال اول باشد. احتمال دوم احتمال دوم اینکه لفظ مقتضی برای نفس المعنی باشد؛ به عبارت دیگر لفظ علت ناقصه یا سبب ناقص برای واقعیت

جلسه هفتم-مسلک اول: ذاتی بودن ارتباط بین لفظ و معنی

جلسه ۷ – PDF جلسه هفتم مسلک اول: ذاتی بودن ارتباط بین لفظ و معنی ۱۳۹۱/۰۷/۰۸   خلاصه جلسه گذشته در امر اول از امور سیزده­گانه­ای که مرحوم آخوند در مقدمه کفایه ذکر کرده­اند هفت مطلب بیان شده که چهار مطلب مربوط به مطلق علوم و سه مطلب مربوط به علم اصول است. ما سه مطلب مربوط به علم اصول را بیان کردیم؛ یکی تعریف علم اصول، دیگری فرق بین مسائل اصولیه و مسائل فقهیه و سومی هم موضوع علم اصول. نکته دیگری باقی مانده که فائده علم اصول است که آن را هم به طور مختصر اشاره می­کنیم و وارد بحث از امر ثانی می­شویم. فائده علم اصول با توجه به مطالبی که در تعریف علم اصول و موضوع

جلسه ششم-نظرات و بررسی آنها

جلسه ۶ – PDF جلسه ششم نظرات و بررسی آنها ۱۳۹۱/۰۷/۰۵   خلاصه جلسه گذشته آخرین نظریه در باب موضوع علم اصول در جلسه گذشته بیان شد، محصل این نظریه که مرحوم آیة الله بروجردی و امام(ره) آن را بیان کرده­اند صرف نظر از اختلافی که بین این دو بزرگوار وجود دارد این شد که موضوع علم اصول عبارت است از الحجة فی­الفقه چون حجت معنایی است که در ذهن ما معلوم است و آن ما یحتج به العبد علی المولی و ما یحتج المولی به علی العبد. در علم اصول ما به دنبال تعینات، افراد و مصادیق این حجت می­گردیم و همه بحث­هایی که در علم اصول مطرح می­شود یا به عبارت دیگر مسائل علم اصول همه درباره این

جلسه پنجم-نظرات و بررسی آنها

جلسه ۵ – PDF جلسه پنجم نظرات و بررسی آنها ۱۳۹۱/۰۷/۰۴   نظریه محقق بروجردی بحث ما در موضوع علم اصول بود، نظریه محقق بروجردی باقی مانده که این نظریه را هم باید مورد بررسی قرار دهیم و نهایتاً ببینیم حق در مسئله کدام است. اجمال نظر ایشان این است که موضوع علم اصول عبارت است از الحجة فی الفقه لکن برای اینکه این مطلب کاملاً معلوم شود ما نظر ایشان را در ضمن چند مطلب بیان می­کنیم که این مطالب به هم پیوسته است و در نتیجه­گیری در مسئله موضوع علم اصول دخیل است [۱] : مطلب اول مطلب اول این است که ایشان درباره موضوع هر علمی می­فرماید: موضوع هر علمی عبارت است از ما یبحث فیه عن

جلسه چهارم-نظرات و بررسی آنها

جلسه ۴ – PDF جلسه چهارم نظرات و بررسی آنها ۱۳۹۱/۰۷/۰۳   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم درباره موضوع علم اصول چهار نظریه اصلی وجود دارد، تا اینجا دو نظریه را مورد بررسی قرار دادیم، یکی نظریه مشهور بود که موضوع علم اصول را ادله اربعه با وصف دلیلیت می­دانند و دیگری نظریه صاحب فصول و مرحوم نراقی و مرحوم شیخ که تا حدودی به این نظریه متمایلند که موضوع علم اصول را ذوات الادلة الاربعة می­دانند. این دو نظریه مورد نقد و اشکال واقع شد. بررسی نظریه مرحوم آخوند ایشان ضمن اینکه با اشکال صاحب فصول به مشهور موافقت داشت اما راه حل صاحب فصول را نپذیرفت، توجیه شیخ هم برای نظریه صاحب فصول از دید مرحوم آخوند ناتمام