مهر ۱۴۰۰(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)

قواعد فقهیه – جلسه چهارم – مفردات قاعده – بررسی قید «الذی لایتحمل عادة» در معنای حرج-حق در مسأله – نتیجه کلی در نسبت بین عسر و حرج و معنای آن

جلسه ۴ – PDF جلسه چهارم  مفردات قاعده – بررسی قید «الذی لایتحمل عادة» در معنای حرج- حق در مسأله – نتیجه کلی در نسبت بین عسر و حرج و معنای آن ۱۴۰۰/۰۷/۰۴ خلاصه جلسه گذشته کلام در نسبت واژه های عسر، حرج و ضیق بود. عرض کردیم دو احتمال در این رابطه وجود دارد همانطورکه محقق نراقی فرمودند. یک احتمال این است که معنای عسر و ضیق یکی باشد و دیگر اینکه عسر اعم از ضیق باشد به این معنا که عسر به کل صعبٍ و شدیدٍ اطلاق شود، و ضیق بر غایۀ الصعوبۀ و الشدۀ اطلاق شود. ایشان با استناد به عرف که البته به نظر ایشان لغت هم مخالف آن نیست، نتیجه گرفتند که عسر اعم از

قواعد فقهیه – جلسه سوم – مفردات و مفاد قاعده – واژه شناسی – الفاظ مشابه عسر و حرج بررسی نسبت عسر و حرج و ضیق – کلام محقق نراقی و بررسی آن

جلسه ۳ – PDF جلسه سوم  مفردات و مفاد قاعده – واژه شناسی – الفاظ مشابه عسر و حرج بررسی نسبت عسر و حرج و ضیق – کلام محقق نراقی و بررسی آن ۱۴۰۰/۰۷/۰۳ خلاصه جلسه گذشته درباره مفردات قاعده دو واژه اصلی یعنی حرج و عسر مورد بررسی قرار گرفت و معنای آن‌ها از نظر لغت مشخص شد. آنچه در کتاب های لغت درباره این دو معنا ذکر شده، حرج به معنای ضیق و شدت است. عسر هم تقریبا به همین معنا است، هر چند در بعضی از کتاب های لغت در مورد ضیق گفته‌اند که ضیق به معنای أضیق الضیق است. در بعضی از کتاب های لغت این‌ها از حیث گستردگی یا محدودیت معنا متفاوت‌اند، اما اکثر کتاب

عدم جواز توسل به روش‌های نامشروع برای زیارت اربعین

چون روز چهارشنبه بود و طبق روال یک حدیثی می‌خوانیم، چند دقیقه‌ای را به خواندن یک روایت و یک تذکر می‌پردازیم. چند روز دیگر اربعین سیدالشهدا(ع) است و تقریباً روشن و معلوم است که زیارت الاربعین چه تأکیداتی روی آن شده و چه اهمیتی دارد، همواره در همه زمان‌ها و چه اهمیتی در این دوره و در این زمان دارد. درباره اینها زیاد گفته شده و روشن است. زیارت امام حسین(ع) فی نفسه با قطع نظر از زمان خاص و شرایط خاص، به عنوان یک مستحب مؤکد شناخته شده است. اما در اربعین که یک زمان خاص است این تأکید، مؤکد شده است. صاحب وسائل در مورد زیات اربعین یک بابی منعقد کرده تحت عنوان باب «تأکد استحباب زیارة الحسین(ع)

خارج فقه – جلسه ششم – مسئله ۲۴ – عدم جریان احکام نظر و لمس در غیر ممیز – حق در معنای تمیز – مسائل چهارگانه در سه مسأله ۲۴ – ۲۵ – ۲۶

جلسه ۶ – PDF جلسه ششم  مسئله ۲۴ – عدم جریان احکام نظر و لمس در غیر ممیز – حق در معنای تمیز – مسائل چهارگانه در سه مسأله ۲۴ – ۲۵ – ۲۶ ۱۴۰۰/۰۶/۳۱ محصل بحث در مورد ملاک تمیز این شد که تمیز در دایره فقه عبارت است از رسیدن به حدّ فهم و درک آن کار و عملی که به عنوان مورد تمیز شناخته می‌شود. این در حقیقت جامع مشترک بین همه مراتب تمیز است. بر این اساس، وقتی که در موارد خودش گنجانده می‌شود، دارای مراتب مختلف می‌شود. مثلاً حد تمیز در اسلام ممیز این است که شخص بتواند مبدأ و معاد را درک کند و اجمالاً بر آنها اقامه استدلال کند؛ حدّ تمیز در عبادت

خارج اصول – جلسه ششم – مفهوم وصف – نتیجه کلی بحث – وجیه فتوای فقها به استناد برخی روایات

جلسه ۶ – PDF جلسه ششم  مفهوم وصف – نتیجه کلی بحث – وجیه فتوای فقها به استناد برخی روایات ۱۴۰۰/۰۶/۳۱ نتیجه کلی بحث ادله منکران و مثبتین مفهوم ذکر شد و هر دو مورد مناقشه قرار گرفت. نتیجه این شد که همانطور که مرحوم آقای آخوند فرمودند، از آنجا که ما دلیلی بر ثبوت مفهوم نداریم، همین برای عدم مفهوم کفایت می‌کند. نتیجه کلی بحث این شد که در مورد وصف ما قائل هستیم به اینکه به هرحال وصف به نوعی دایره موضوع حکم را تضییق می‌کند، اما این تضییق معنایش آن نیست که اگر وصف منتفی شد، سنخ الحکم یا طبیعی الحکم هم منتفی شود. بله، شخص الحکم قطعاً منتفی می‌شود و خود مثبتین مفهوم هم بر این

خارج فقه – جلسه پنجم – مسئله ۲۴ – عدم جریان احکام نظر و لمس در غیر ممیز – بررسی معنای ممیز و غیر ممیز حق در مسئله

جلسه ۵ – PDF جلسه پنجم  مسئله ۲۴ – عدم جریان احکام نظر و لمس در غیر ممیز – بررسی معنای ممیز و غیر ممیز حق در مسئله ۱۴۰۰/۰۶/۳۰ خلاصه جلسه گذشته بحث در ملاک و معیار تمیز بود و اینکه حق در ملاک و معیار تمیز و عدم تمیز کدام است. آنچه در کلمات فقها در این رابطه ذکر شده بود را بیان کردیم؛ به استعمالات قرآنی و روایی این واژه هم اشاراتی داشتیم. سرانجام به طور کلی دو احتمال در باب معنای تمیز ذکر کردیم؛ یکی اینکه در متون و منابع دینی آنچه به عنوان معنای تمیز ذکر شده صرفاً تطبیقات و بیان مصادیق حقیقت تمیز است؛ احتمال دوم اینکه آنچه ما از معنای تمیز در روایات و

خارج اصول – جلسه پنجم – مفهوم وصف – ادله مثبتین مفهوم – ادامه بررسی دلیل چهارم -ادله منکرین – دلیل اول و دوم و بررسی آنها – حق در مسئله

جلسه ۵ – PDF جلسه پنجم مفهوم وصف – ادله مثبتین مفهوم – ادامه بررسی دلیل چهارم -ادله منکرین – دلیل اول و دوم و بررسی آنها – حق در مسئله ۱۴۰۰/۰۶/۳۰ ادامه بررسی دلیل چهارم عرض شد در دلیل چهارم برای اثبات مفهوم وصف بر لزوم خروج از لغویت تکیه شده است؛ لکن دو تقریر برای خروج از لغویت و اثبات مفهوم وصف از این طریق بیان شد. تقریر دوم را محقق اصفهانی ذکر کردند که اشکال ایشان به تقریر دوم هم بیان گردید. بررسی کلام محقق اصفهانی لکن به نظر می‌رسد آنچه محقق اصفهانی در تقریر دوم و به عنوان وجه دیگری برای لغویت ذکر کرده‌اند، محل اشکال است. چون به ناچار باید آن را در باب مفهوم

خارج فقه – جلسه چهارم – مسئله ۲۴ – عدم جریان احکام نظر و لمس در غیر ممیز – بررسی معنای ممیز و غیر ممیز تمیز در روایات – تمیز در عبارات فقیهان – دو احتمال درباره ملاک تمیز

جلسه ۴ – PDF جلسه چهارم مسئله ۲۴ – عدم جریان احکام نظر و لمس در غیر ممیز – بررسی معنای ممیز و غیر ممیز تمیز در روایات – تمیز در عبارات فقیهان – دو احتمال درباره ملاک تمیز ۱۴۰۰/۰۶/۲۹ خلاصه جلسه گذشته بحث در بررسی معنای ممیز و غیرممیز بود. یک اشاره اجمالی به عبارات برخی از فقها داشتیم و اینکه معیارها و ملاک‌های متفاوتی در این رابطه ارائه شده است. گفتیم برای اینکه به یک نتیجه روشنی برسیم، خوب است که این واژه و لغت را در کتاب‌های لغت، در قرآن و در روایات بررسی کنیم و ببینیم به چه معنا آمده است؛ بعد آنچه که فقها در این رابطه ذکر کرده‌اند را با این معیارهایی که عرض

خارج اصول – جلسه چهارم – مفهوم وصف – ادله قائلین به مفهوم – دلیل دوم و سوم و چهارم و بررسی آنها    

جلسه ۴ – PDF جلسه چهارم مفهوم وصف – ادله قائلین به مفهوم – دلیل دوم و سوم و چهارم و بررسی آنها    ۱۴۰۰/۶/۲۹ دلیل دوم بحث در ادله قائلین به مفهوم بود؛ در جلسه گذشته یک دلیل را ذکر کردیم و مورد بررسی قرار دادیم. دلیل دوم که در کلمات محقق خراسانی ذکر شده، این است که اصل در قیود احترازی بودن آنهاست؛ یعنی اگر قیدی در کلام ذکر می‌شود، برای احتراز از غیر آن است؛ مثلاً اگر گفته می‌شود اکرم رجلاً عالماً، ذکر قیدِ عالم برای احتراز از غیرعالم است. البته در مورد قیود احتمال اینکه توضیحی باشند یا غالبی باشند یا امثال اینها، وجود دارد ولی اصل در قیود احترازیت است. بر این اساس، وقتی گفته