آذر ۱۳۹۹(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)

خارج اصول – جلسه چهل – تنبیهات – تنبیه اول(بساطت و ترکیب مشتق)

جلسه ۴۰ – PDF جلسه چهل تنبیه اول(بساطت و ترکیب مشتق) ۱۳۹۳/۰۹/۱۷   کلام شارح مطالع در تنبیه اول بعد از معلوم شدن معنای بسیط و مرکب، نوبت به بررسی اقوال و ادله آنها می رسد. گفتیم در این مسئله دو قول وجود دارد: برخی قائل به بساطت مفهوم مشتق هستند و بعضی نیز قائل به ترکیب مفهوم مشتق هستند. مرحوم محقق خراسانی، اجمالا به این ادله و اقوال اشاره کردند و ایرادات و اشکالاتی که نسبت به این اقوال ذکر شده را بیان کردند. شارح مطالع در تعریف فکر گفته: “الفکر هو ترتیب امور معلومه لتحصیل امر مجهول” به ترتیب و کنار هم گذاشتن امور معلوم برای بدست آوردن و کشف یک امر مجهول، فکر می گویند. در این

خارج اصول – جلسه سی و نهم – تنبیهات –تنبیه اول(بساطت و ترکیب مشتق)

جلسه ۳۹ – PDF جلسه سی و نهم تنبیهات –تنبیه اول(بساطت و ترکیب مشتق) ۱۳۹۳/۰۹/۱۶   خلاصه جلسه گذشته بحث در موضوع نزاع در مسئله بساطت و ترکیب مفهوم مشتق بود. گفتیم که در درجه اول باید مشخص شود که منظور از معنای بسیط و مرکب در ما نحن فیه چیست؟ ما در مورد چه چیزی نزاع می کنیم؟عرض کردیم دو قول و نظر در اینجا وجود دارد. مرحوم محقق خراسانی معتقد است که بساطت و ترکیب به لحاظ مقام تصور و ادراک است. وقتی می گوییم مشتق بسیط است یعنی با شنیدن لفظ مشتق یک معنا به ذهن خطور می کند و وقتی می‏گوییم مرکب است یعنی دو معنا در ذهن درک می شود. پس ترکیب و بساطت به

خارج اصول – جلسه سی و هشتم – تنبیهات – تنبیه اول(بساطت و ترکیب مشتق)

جلسه ۳۸ – PDF جلسه سی و هشتم تنبیهات – تنبیه اول(بساطت و ترکیب مشتق) ۱۳۹۳/۰۹/۱۵   خلاصه جلسه گذشته در تنبیه اول، بحث پیرامون بساطت یا ترکیب مفهوم مشتق است. ادله ای بر بساطت و براهینی نیز بر ترکیب مفهوم مشتق اقامه شده لکن لازم است ابتدائا قبل از نقل و بررسی ادله‏ی این دو قول، معنای بساطت و ترکیب معلوم شود. در جلسه قبل عرض کردیم: اگرچه مرحوم آقای آخوند این بخش را به آخر تنبیه اول منتقل کرده، اما سزاوار است که در ابتدای این تنبیه معلوم شود که منظور از بسیط یا مرکب چیست تا بعد بپردازیم به این که آیا مفهوم مشتق مرکب است یا بسیط؟ گفتیم مرحوم آقای آخوند بساطت و ترکیب را به

خارج اصول – جلسه سی و هفتم – تنبیهات–تنبیه اول(بساطت و ترکیب مشتق)

جلسه ۳۷ – PDF جلسه سی و هفتم تنبیهات–تنبیه اول(بساطت و ترکیب مشتق) ۱۳۹۳/۰۹/۱۲   تنبیهات بعد از بحث هایی که درباره‏ی موضوع له هیئت مشتق مطرح شد، نوبت به ذکر بعضی از نکات می رسد که لازم است در اینجا مورد اشاره قرار بگیرند. محقق خراسانی این مطالب را در قالب شش تنبیه بیان کرده‏اند که لازم است این تنبیهات را مورد بررسی قرار دهیم. تنبیه اول تنبیه اول پیرامون بساطت مفهوم مشتق و ترکیب آن است. قبلاً با توجه به مناسبتی که در بحث تصویر جامع بنابر قول به أعم بود، اجمالاً اشاره‏ای به این موضوع کردیم لکن در این مقام، تفصیل مسئله بیان خواهد شد. محقق خراسانی این تنبیه را با ذکر أدله قائلین به بساطت و

خارج اصول – جلسه سی و ششم – ادله وضع مشتق برای أعم

جلسه ۳۶ – PDF جلسه سی و ششم ادله وضع مشتق برای أعم ۱۳۹۳/۰۹/۱۱   دلیل پنجم دلیل پنجم قائلین به وضع مشتق برای أعم آیه‏ی «لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمين» است. این آیه برای إثبات وضع مشتق برای أعم از متلبس و منقضی مورد استناد قرار گرفته است. آیه این است: «وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي‏ قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمين». این آیه در مورد حضرت ابراهیم(علی نبینا و علیه و آله السلام) وارد شده است. خداوند می فرماید: بعد از ابتلاء حضرت ابراهیم به ابتلائات مختلف و کلمات (در مورد این که منظور از کلمات چیست بحث است) و پس از آنکه از آن ابتلاء سربلند به بیرون

خارج اصول – جلسه سی و پنجم – ادله وضع مشتق برای أعم

جلسه ۳۵ – PDF جلسه سی و پنجم ادله وضع مشتق برای أعم ۱۳۹۳/۰۹/۰۸   دلیل چهارم تا اینجا سه دلیل از ادله‏ی قائلین به وضع مشتق للأعم ذکر شد و هر سه دلیل مورد اشکال قرار گرفت. دلیل چهارم استدلال به دو آیه از آیات قرآن است که متضمن مشتقاتی مانند زانیه و زانی و همچنین سارق و سارقه است. آیه اول: «الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُمامِعَۀَ جَْلدَۀْ» آیه دوم: « وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما» استدلال به این دو آیه به این نحو است که در این دو آیه حکم شرعی نسبت به زانی و سارق ثابت شده. در یکی صد تازیانه برای زانی و زانیه و در دیگری قطع دست برای سارق و سارقۀ

خارج اصول – جلسه سی و چهارم – ادله وضع مشتق برای أعم

جلسه ۳۴ – PDF جلسه سی و چهارم ادله وضع مشتق برای أعم ۱۳۹۳/۰۹/۰۵   دلیل دوم: عدم صحت سلب عرض کردیم قائلین به وضع مشتق برای أعم، به چند دلیل تمسک کرده‏اند. دلیل اول تبادر بود که به همراه آن اشکال بیان شد. دلیل دوم عدم صحت سلب است. گفتیم: به طور کلی اگر مشتق بر ذاتی که بالفعل متلبس است اطلاق شود، مانعی نیست و اگر بخواهیم مشتق را از ذات متلبس بالفعل سلب کنیم، صحیح نیست. مثلا به کسی که الان در حال زدن است بگوییم «زیدٌ لیس بضاربٍ» این سلب صحیح نیست. عدم صحت سلب دلیل بر وضع لفظ یا هیئت برای آن معناست و دلیل بر آن است که این معنا حقیقی است. همچنین اگر

خارج اصول – جلسه سی و سوم – بررسی ادله وضع برای اخص- مقام دوم: اثبات

جلسه ۳۳ – PDF جلسه سی و سوم بررسی ادله وضع برای اخص- مقام دوم: اثبات ۱۳۹۳/۰۹/۰۴   دلیل سوم: تضاد در مبادی دو دلیل از ادله اثباتی قائلین به وضع مشتق للاخص ذکر شد. دلیل سوم که محقق خراسانی در کتاب کفایۀ الاصول خود متعرض آن شده مسئله تضاد در مبادی است. البته اساس این سخن از عضدی است. توضیح دلیل این است: بین بعضی از مبادی مشتقات تضاد وجود دارد مثلا بین سواد و بیاض یا بین علم و جهل تضاد است و وقتی دو چیز با یکدیگر متضاد باشند قهراً با یکدیگر قابل اجتماع نیستند. یعنی اجتماع متضادین ممکن نیست. البته ارتفاع متضادین امکان دارد اما اجتماع آنان ممکن نیست. به طور مثال علم و جهل با

خارج اصول – جلسه سی و دوم – بررسی ادله وضع برای اخص- مقام دوم: اثبات

جلسه ۳۲ – PDF جلسه سی و دوم بررسی ادله وضع برای اخص- مقام دوم: اثبات ۱۳۹۳/۰۹/۰۳   خلاصه جلسه گذشته بحث در مقام اول یعنی بحث در وضع مشتق للأخص او للأعم ثبوتاً تمام شد. در مقام اول بحث در این بود که آیا اساساً امکان وضع هیئت مشتق برای اعم وجود دارد یا خیر؟ نتیجه بحث این شد که اساسا امکان ندارد مشتق برای اعم وضع شود. دو دلیل نیز ذکر شد و اشکالات این دو دلیل به همراه پاسخ به آن اشکالات بیان شد. لذا به نظر می رسد که حق در مقام اول با بزرگانی مثل محقق نائینی، محقق اصفهانی و امام(رحمۀ الله) است که معتقدند: امکان وضع مشتق برای اعم نیست. لذا نتیجه بحث در

خارج اصول – جلسه سی و یکم – بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت

جلسه ۳۱ – PDF  جلسه سی و یکم بررسی ادله وضع برای اخص- مقام اول: ثبوت ۱۳۹۳/۰۹/۰۲   خلاصه جلسه گذشته بحث درباره امکان تصویر جامع در وضع مشتق برای اعم بود. عرض شد که بالاخره باید ببینیم آیا امکان تصویر جامع در اینجا وجود دارد یا خیر؟ گفته شد باید محتملات بحث را مورد بررسی قرار دهیم که دو احتمال ذکر شد. احتمال اول این بود که قدر مشترک نفس ذات است و این احتمال رد شد. احتمال دوم نیز این بود که قدر مشترک عبارت از الذات الصادر عنها الضرب یا عنها الفعل می باشد. گفته شد که اگر چه از جهتی برای این احتمال محذوری وجود ندارد چون خصوصیت زمان در آن اخذ نشده است و با