بهمن ۱۳۹۸(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)

جلسه بیست و چهارم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه علامیت

جلسه ۲۴ – PDF جلسه بیست و چهارم مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه علامیت ۱۳۹۱/۰۸/۰۷   خلاصه جلسه گذشته درجلسه گذشته چهارمین نظریه پیرامون حقیقت وضع از دیدگاه دوم در مسلک دوم به تفصیل بیان شد، این نظریه تحت عنوان نظریه علامیت مطرح و گفته شد محقق اصفهانی به این نظریه ملتزم شده و ضمن اثبات اعتباری بودن وضع فرموده حقیقت وضع عبارت است از اینکه الفاظ برای معانی به عنوان علامت و نشانه قرار داده شوند همان گونه که علائم و تابلوها به عنوان علامت بر اموری مثل کون هذا رأس الفرسخ قرار داده می­شوند با این تفاوت که وضع در سایر دوالّ حقیقی است لکن در مورد الفاظ اعتباری است که ما تفصیل نظریه ایشان را در جلسه

جلسه بیست و سوم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه علامیت

جلسه ۲۳ – PDF جلسه بیست و سوم مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه علامیت ۱۳۹۱/۰۸/۰۶   نظریه چهارم: علامیت در مورد این نظریه که محقق اصفهانی به آن ملتزم شده و جمعی نیز از ایشان تبعیت کرده­اند در کلمات بزرگان دو تقریر و تفسیر به عمل آمده است: الف) وضع عبارت است از جعل لفظ بر معنی به غرض علامیت و دلالت. ب) وضع عبارت است از جعل علامیت لفظ برای معنی. فرق این دو تعبیر کاملاً روشن است، اگر بگوییم وضع عبارت از جعل لفظ بر معنی به غرض علامیت است در اینجا علامیت غرض جعل و وضع لفظ برای معنی است و علامیت خودش جعل نمی­شود بلکه عبارت از تعیین و اعتبار لفظ برای معنی است به داعی

جلسه بیست و دوم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- بررسی نظریه تنزیل

جلسه ۲۲ – PDF جلسه بیست و دوم مسلک دوم: دیدگاه دوم- بررسی نظریه تنزیل ۱۳۹۱/۰۸/۰۱   خلاصه جلسه گذشته بحث در نظریه تنزیل بود، عرض کردیم در مورد این نظریه اشکالی را بعضی از بزرگان مطرح کرده­اند مبنی بر اینکه این نظریه ثبوتاً دچار مشکل است و اقامه دلیل و شاهد متفرع بر امکان ثبوتی این نظریه و معقولیت آن است در حالی که چنین امکانی وجود ندارد، تفصیل این اشکال بیان شد و گفتیم به نظر ما این اشکال وارد نیست. در جلسه گذشته وجه عدم ورود این اشکال را بیان کردیم، پس اشکال اول به نظریه تنزیل وارد نیست. اشکال دوم مسئله تنزیل و اعتبار وحدت و هوهویت مطلبی است که ذهن عموم مردم به آن توجه

جلسه بیست و یکم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- بررسی نظریه تنزیل

جلسه ۲۱ – PDF جلسه بیست و یکم مسلک دوم: دیدگاه دوم- بررسی نظریه تنزیل ۱۳۹۱/۰۷/۳۰   خلاصه جلسه گذشته نظریه تنزیل در جلسه گذشته به تفصیل بیان شد. عرض کردیم اشکالات متعددی به این نظریه وارد شده که بیشتر متوجه ادله و مؤیدات این نظریه است لکن قبل از بررسی ادله و مؤیدات اساساً باید دید ثبوتاً این نظریه ممکن است یا نه و آیا اساساً قول به تنزیل لفظ به منزله معنی یا اعتبار لفظ نفس المعنی معقول است یا خیر؟ بررسی نظریه تنزیل در این رابطه بعضی از بزرگان قائل شده­اند تنزیل به معنایی که مفسران این نظریه گفته­اند باطل است یا معقول نیست و یا از چیزهایی است که ممکن نیست کسی ملتزم به آن شود.

جلسه بیست -مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه تنزیل

جلسه ۲۰ – PDF جلسه بیست مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه تنزیل ۱۳۹۱/۰۷/۲۹   خلاصه جلسه گذشته بحث در نظریه سوم از دیدگاه دوم از مسلک دوم است، عرض کردیم در مسلک دوم یعنی مسلک وضع دو دیدگاه وجود دارد؛ دیدگاه اول این بود که با آنکه وضع یک امر اعتباری است ولی در عین حال موجد یک امر واقعی است که سه نظریه در این دیدگاه مورد نقد و بررسی قرار گرفت، اما دیدگاه دوم این بود که وضع یک امر اعتباری است و امر آن به ید معتبِر است، حال در تبیین این حقیقت اعتباری اختلاف وجود دارد، گفتیم مرحوم آقای آخوند حقیقت وضع را اختصاص می­داند که این نظریه مورد اشکال واقع شد، نظریه دوم، نظریه تعهد

جلسه نوزدهم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- بررسی نظریه تعهد

جلسه ۱۹ – PDF جلسه نوزدهم مسلک دوم: دیدگاه دوم- بررسی نظریه تعهد ۱۳۹۱/۰۷/۲۴   خلاصه جلسه گذشته بحث در اشکالات نظریه تعهد بود. اساس این نظریه این بود که حقیقت وضع عبارت است از تعهد و التزام نفسانی واضع به اینکه هر گاه قصد تفهیم معنایی را به وسیله لفظ داشت از لفظ مخصوص استفاده کند؛ مثلاً هر گاه خواست معنای جسم سیال بارد بالطبع را از راه لفظ به دیگران تفهیم کند از لفظ ماء استفاده نماید، تفصیل این نظریه و ادله و آثار و نتایج آن بیان شد، اشکالاتی متوجه این نظریه است که ما در جلسه گذشته به اشکال اول اشاره کردیم و گفتیم در درجه اول باید ببینیم متعلق این تعهد چیست و واضع به

جلسه هجدهم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه تعهد

جلسه ۱۸ – PDF جلسه هجدهم مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه تعهد ۱۳۹۱/۰۷/۲۳   بخشی از فرمایش مرحوم آقای خویی در تبیین نظریه تعهد باقی مانده که آن را ذکر می­کنیم و سپس به بررسی این نظریه می­پردازیم. ایشان در رابطه با این نظریه سه اشکال را مطرح کرده و به آنها پاسخ داده­اند که ما دو اشکال را بیان کردیم. اشکال سوم تعهد و التزام به حسب ارتکاز انسان چیزی است که متأخر از وضع و معلول آن است؛ به این بیان که علم به وضع موجب تعهد عالم به وضع است به اینکه هنگام تفهیم یک معنی آن را به وسیله یک لفظ خاص ابراز کند، پس تعهد و التزام متأخر از وضع و معلول آن است و

جلسه هفدهم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه تعهد

جلسه ۱۷ – PDF جلسه هفدهم مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه تعهد ۱۳۹۱/۰۷/۲۲   عرض کردیم در مسلک وضع دو دیدگاه وجود دارد و در دیدگاه دوم چندین نظریه باید مورد بررسی قرار گیرد. نظریه اول که مورد بحث و بررسی قرار گرفت نظریه مرحوم آخوند بود که در جلسه گذشته ذکر شد. نظریه دوم: نظریه تعهد یا التزام این نظریه در کلمات محقق رشتی و محقق حائری آمده است. محقق حائری این نظریه را اختیار کرده وفاقاً للمحقق الرشتی. [۱] از جمله کسانی که این نظریه را پذیرفته و به شرح و بسط آن پرداخته مرحوم آقای خویی است. مرحوم آقای خویی می­فرماید به طور کلی بر اساس این نظریه حقیقت وضع عبارت است از تعهد و التزام نفسانی

جلسه شانزدهم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه اختصاص

جلسه ۱۶ – PDF جلسه شانزدهم مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه اختصاص ۱۳۹۱/۰۷/۱۹   نتیجه بحث در دیدگاه اول نتیجه بحث پیرامون دیدگاه اول از مسلک دوم یعنی مسلک وضع این شد که هر سه نظریه موجود در این دیدگاه محل اشکال است لذا اساساً نمی­توان ادعا کرد به واسطه وضع یک امر واقعی و حقیقی ایجاد می­شود یعنی قول به حقیقی بودن ارتباط بین لفظ و معنی بعد الوضع به طور کلی باطل است. دیدگاه دوم دیدگاه دوم این است که وضع یک امر اعتباری محض است نه یک امر واقع و تکوینی لکن در درون این دیدگاه نظریات مختلفی وجود دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد. به طور کلی پنج نظریه در این دیدگاه جای می­گیرد؛ نظریه

جلسه پانزدهم-مسلک دوم: دیدگاه اول- نظریه شهید صدر

جلسه ۱۵ – PDF جلسه پانزدهم مسلک دوم: دیدگاه اول- نظریه شهید صدر ۱۳۹۱/۰۷/۱۸   خلاصه جلسه گذشته در جلسه گذشته آخرین نظریه از دیدگاه اول در مسلک دوم را بیان کردیم که نظریه شهید صدر بود. محصل این نظریه این شد که وضع به اعتبار واضع و جعل جاعل محقق می­شود لکن به مجرد عمل واضع و اعتبار او دلالت لفظ بر معنی محقق نمی­شود بلکه باید یک قرن اکید و اقتران شدید بین لفظ و معنی حاصل شود تا این دلالت و انتقال از لفظ به معنی صورت پذیرد پس حقیقت وضع در نظر ایشان این است: از ارتباط مخصوص و محکم و استوار و قرن اکید بین لفظ و معنی که موجب انتقال از تصور لفظ به