بهمن ۱۳۹۸(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)

جلسه سی و چهارم-تقسیم دوم وضع(اقسام چهارگانه)

جلسه ۳۴ – PDF جلسه سی و چهارم تقسیم دوم وضع(اقسام چهارگانه) ۱۳۹۱/۰۹/۱۳   عرض کردیم وضع دارای انقسامات مختلف است، تقسیم اول وضع را بیان کردیم که وضع به وضع تعیینی و وضع تعیّنی تقسیم می­شود. نتیجه این شد که بنا بر نظریه مختار این تقسیم قابل قبول نیست. تقسیم دوم: وضع عام موضوع­له عام، وضع خاص موضوع­له خاص، وضع خاص موضوع له عام و وضع عام موضوع­له خاص. قبل از اینکه به بررسی اقسام چهارگانه فوق بپردازیم لازم است به دو نکته اشاره کنیم: وجه تقسیم وضع به چهار قسم این تقسیم برای وضع به چه اعتبار است چون وقتی یک مَقسم به تقسیمات متعدد عرضی منقسم به اقسام مختلف می­شود بدیهی است که ما در هر تقسیمی

جلسه سی و سوم-تقسیم اول وضع- بررسی صحت تقسیم وضع به تعیینی و تعیّنی

جلسه ۳۳ – PDF جلسه سی و سوم تقسیم اول وضع- بررسی صحت تقسیم وضع به تعیینی و تعیّنی ۱۳۹۱/۰۹/۱۲   خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که تقسیم وضع به تعیینی و تعیّنی بنا بر مبانی مختلف در باب وضع صحیح است یا خیر؟ ما تقریباً اکثر مبانی در باب وضع را مورد بررسی قرار دادیم و معلوم شد که طبق برخی از مبانی تقسیم وضع به تعیینی و تعیّنی درست است و بر طبق برخی مبانی دیگر این تقسیم صحیح نیست. بررسی صحت تقسیم بنا بر نظریه مختار حال باید ببینیم آیا تقسیم وضع به تعیینی و تعیّنی بنا بر نظریه مختار در باب حقیقت وضع صحیح است یا نه؟ نظر مختار این بود که وضع عبارت

جلسه سی و دوم-تقسیم اول وضع- بررسی صحت تقسیم وضع به تعیینی و تعیّنی

جلسه ۳۲ – PDF جلسه سی و دوم تقسیم اول وضع- بررسی صحت تقسیم وضع به تعیینی و تعیّنی ۱۳۹۱/۰۹/۱۱   اقسام وضع بعد از بحث پیرامون حقیقت وضع و بررسی مبانی مختلف در این رابطه اکنون به بحث از انقسامات وضع می­پردازیم. تقسیم اول: وضع تعیینی و تعینّی وضع از جهات مختلف منقسم به اقسامی می­شود، یکی از انقسامات وضع که مشهور شده تقسیم وضع به وضع تعیینی و تعیّنی است. این تقسیم برای وضع به اعتبار واضع است که آیا واضع معین است یا غیر معین؟ وضع تعیینی: بنابر آنچه که مشهور است وضع تعیینی عبارت است از ارتباط و علقه­ای که بین لفظ و معنی از ناحیه واضع معیّن ایجاد می­شود. وضع تعیّنی: عبارت است از علقه

سی و یکم-حقیقت استعمال

جلسه ۳۱ – PDF سی و یکم حقیقت استعمال ۱۳۹۱/۰۸/۱۷   حقیقت استعمال در پایان بحث از حقیقت وضع مناسب است مختصری درباره حقیقت استعمال هم مطالبی را عرض کنیم. مسئله استعمال به عنوان یک ضلع از مثلث وضع، استعمال و دلالت می­باشد. واضع کار وضع را انجام می­دهد، استعمال مربوط به متکلم است یعنی کسی که لفظی را در معنایی به کار می­برد و ضلع سوم این مثلث مخاطب است که با شنیدن لفظ تصوری در ذهن او از لفظ ایجاد می­شود و موجب انتقال به تصور معنی می­شود. از این سه ضلع ما در باب ضلع اول یعنی وضع به تفصیل سخن گفتیم و حقیقت وضع را بیان کردیم، ضلع دوم استعمال است که بحث امروز ما درباره

جلسه سی – نظر مختار

جلسه ۳۰ – PDF جلسه سی نظر مختار ۱۳۹۱/۰۸/۱۶   خلاصه جلسه گذشته یک نکته­ای در جلسه گذشته مطرح شد که آن را موکول به امروز کردیم و آن این که به نظر ما اصح در بین نظریات مختلف در باب وضع آن است که حقیقت وضع عبارت است از جعل علامیت لفظ برای معنی لکن بحث در این بود که آیا ابراز در حقیقت وضع مدخلیت دارد یا خیر؟ بررسی سه احتمال در نظریه مختار ما در بیان نظریات در باب وضع این نظریه را جزء دیدگاه و در زمره نظریاتی قرار دادیم که قائل به این بودند که وضع یک امر اعتباری است، حال در اینکه وضع یک امر اعتباری است بحثی نیست اما آیا نفس اعتبار ولو

جلسه بیست و نهم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه اعتبار و نظریه تخصیص

جلسه ۲۹ – PDF جلسه بیست و نهم مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه اعتبار و نظریه تخصیص ۱۳۹۱/۰۸/۱۵   خلاصه جلسه گذشته بحث در نظریه پنجم یعنی نظریه اعتبار بود. عرض کردیم این نظریه در واقع یک تفسیر و احتمالی است که در مورد کلام محقق عراقی داده شده و البته این احتمال با کلمات محقق عراقی هم سازگارتر است. ما در بحث از نظریات مربوط به دیدگاه اول هم نظریه محقق عراقی را ذکر کردیم، آن جا در واقع از این حیث که محقق عراقی به نوعی قائل به واقعی بودن علقه بین لفظ و معنی است بحث کردیم، تقریر ما از کلمات ایشان تقریباً شبیه همین تقریری است که در نظریه پنجم به آن اشاره کردیم ولی تفاوتی

جلسه بیست و هشتم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه علامیت

جلسه ۲۸ – PDF جلسه بیست و هشتم مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه علامیت ۱۳۹۱/۰۸/۱۴   تنبیه در پایان بحث از نظریه علامیت لازم است چند مطلب به عنوان تنبیه و تذکر ذکر شود. مطلب اول: این است که بعضاً مشاهده می­شود که بین نظریه محقق اصفهانی و نظریه علامیت تفاوت قائل شده­اند چون در عبارات محقق اصفهانی این تعبیر وجود دارد که الوضع هو جعل اللفظ علی المعنی، وضع را به معنای جعل و قرار دادن لفظ بر معنی گرفته­اند، گذاشتن لفظ روی معنی به حسب ظاهر کاری به علامیت ندارد، اینکه لفظ بر معنی گذاشته شود همان گونه که عَلم در جایی گذاشته می­شود به تنهایی مفید علامیت نیست ولی قرائن روشن و واضحی در کلمات محقق اصفهانی

جلسه بیست و هفتم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه علامیت

جلسه ۲۷ – PDF جلسه بیست و هفتم مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه علامیت ۱۳۹۱/۰۸/۱۰   ادله نظریه علامیت عرض کردیم نظریه علامیت از جهت اشکالاتی که به این نظریه شده مشکلی ندارد و ما اشکالات پنج­گانه وارد شده به این نظریه را پاسخ دادیم. علاوه بر دفع این اشکالات سه دلیل هم می­توان بر این نظریه اقامه کرد. دلیل اول دلیل اول لغت است یعنی تفسیر وضع به علامیت با کلمات اهل لغت هم سازگار است، به بعضی از کتب لغت که مراجعه می­کنیم می­بینیم از نظر بعضی لغویین حقیقت وضع همان جعل اللفظ علامةً للمعنی است. صاحب لسان العرب اسم را علامت مسمّی دانسته و می­گوید اسم علامت برای مسمّی است [۱] و از آن جا که تسمیه

جلسه بیست و ششم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه علامیت

جلسه ۲۶ – PDF جلسه بیست و ششم مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه علامیت ۱۳۹۱/۰۸/۰۹   خلاصه جلسه گذشته بحث در اشکال سوم به نظریه علامیت بود. محصل اشکال سوم این شد که مجرد وضع نه تکویناً و نه اعتباراً فائده­ای ندارد بلکه قبل از وضع اعم از وضع تکوینی و وضع اعتباری باید خود علامیت و دلالت دال بر مدلول فارغ از اینکه دال و مدلول چه باشند، اعتبار شود و اگر نیاز به چنین اعتباری بود و گفتیم مهم اعتبار این دلالت است احتیاجی به وضع اللفظ علی المعنی اعتباراً نیست. عرض کردیم این اشکال وارد نیست چون آنچه که موجب شده مستشکل این اشکال را ایراد کند این است که وضع را با اعتبار دلالت از هم

جلسه بیست و پنجم-مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه علامیت

جلسه ۲۵ – PDF جلسه بیست و پنجم مسلک دوم: دیدگاه دوم- نظریه علامیت ۱۳۹۱/۰۸/۰۸   خلاصه جلسه گذشته بحث در نظریه علامیت بود، اساس این نظریه این بود که حقیقت وضع عبارت است از جعل علامیت برای لفظ نسبت به معنی، این تفسیر و تعبیر از این نظریه با توضیحاتی که در جلسه گذشته عرض کردیم کاملاً واضح و روشن شد، اشکالی به محقق اصفهانی در بیان فرق بین وضع عَلم و وضع لفظ داشتیم که در واقع به نوعی تصحیح این بیان بود و الا علیرغم اشکالی که در کلام ایشان است اساس این نظریه مخدوش نیست. اما در این جلسه به بررسی اشکالات وارد شده بر این نظریه می­پردازیم. اشکال اول معنایی که برای وضع بیان شد