بهمن ۱۳۹۸(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)

جلسه هشتاد و چهارم-بررسی ادله عدم شرطیت قدرت در تکلیف

جلسه ۸۴ – PDF جلسه هشتاد و چهارم بررسی ادله عدم شرطیت قدرت در تکلیف ۱۳۹۰/۱۲/۲۳ خلاصه جلسه گذشته بحث ما در اشکالی بود که به دلیل اول وارد شده بود، عرض شد دلیل اول این است که خطابات شرعیه مطلقند و دلیلی که دال بر تقیید این خطابات باشد وجود ندارد. اشکال شد که حدیث رفع می­تواند مقید اطلاق خطابات شرعیه باشد که ما در جلسه گذشته به تفصیل در مورد حدیث رفع بحث کردیم و معلوم شد که اساساً موضوع حدیث رفع متفاوت با بحث قدرت که ما قائل به عدم شرطیت آن هستیم می­باشد. مشکلی هم در رابطه با خطابات قانونیه و حدیث رفع مطرح بود که ما آن مشکله را حل کردیم و گفتیم هیچ منافاتی

جلسه هشتاد و سوم-بررسی ادله عدم شرطیت قدرت در تکلیف

جلسه ۸۳ – PDF جلسه هشتاد و سوم بررسی ادله عدم شرطیت قدرت در تکلیف ۱۳۹۰/۱۲/۲۲ خلاصه جلسه گذشته بحث در دلیل اول بر عدم شرطیت قدرت در تکالیف به این اشکال منتهی شد که حدیث رفع می­تواند مقیِّد خطابات شرعیه باشد؛ یعنی به غیر از آیه«لایکلف الله نفساً إلا وسعها» و آیه«ما جعل علیکم فی الدین من حرج» که ما از این دو پاسخ دادیم خود حدیث رفع دلالت قوی­تر و روشن­تری بر تقیید خطابات شرعیه دارد. یکی از آن امور نه­گانه­ای که از امت پیامبر(ص) برداشته شده ما لایطیقون است، حدیث رفع دلالت می­کند بر اینکه آنچه نفی شده یا خود ما لایطیقون است به اعتبار انتفاء جمیع آثار و یا اظهر الآثار در تقدیر گرفته می­شود و

جلسه هشتاد و دوم-بررسی ادله عدم شرطیت قدرت در تکلیف

جلسه ۸۲ – PDF جلسه هشتاد و دوم بررسی ادله عدم شرطیت قدرت در تکلیف ۱۳۹۰/۱۲/۲۱ اشکالی بر دلیل اول قبل از اینکه به بررسی وجه دوم در مورد عدم امکان تقیید شرعی خطابات بپردازیم مناسب است اشکالی که در جلسه گذشته مطرح شد را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم. اشکال مربوط به دلیل اول است و جا داشت که در آنجا مطرح می­شد و با اینکه الآن بحث ما در دلیل دوم است ولی چون اشکال مهم است آن را مورد بررسی قرار می­دهیم. جهت یاد آوری عرض می­کنیم بر عدم شرطیت قدرت دو دلیل اقامه شده بود؛ دلیل اول ظهور خطابات در اطلاق بود که هیچ کدام از خطابات شرعیه مقید به قید قدرت نشده است. اشکالی به

جلسه هشتاد و یکم-بررسی ادله عدم اشتراط قدرت در تکلیف

دانلود-جلسه هشتاد و یکم-PDF بررسی ادله عدم اشتراط قدرت در تکلیفجلسه هشتاد و یکمبررسی ادله عدم اشتراط قدرت در تکلیف۲۰/۱۲/۱۳۹۰   خلاصه جلسه گذشته:   بحث در بررسی ادله عدم شرطیت قدرت در تکلیف بود. دو دلیل بر عدم شرطیت قدرت بیان شد؛ در دلیل اول گفته شد ظاهر ادله و خطابات شرعیه مطلق است و هیچ تقییدی نسبت به خطابات شرعیه واقع نشده و اگر قدرت، شرط تکلیف بود باید خطابات، مقید به قید قدرت می­شد و چون دلیلی دال بر تقیید وجود ندارد کشف از عدم اعتبار قدرت در تکلیف می­شود. به این دلیل اشکالی شده بود به این مضمون که خطابات شرعیه هم به دلیل نقلی و هم به دلیل عقلی تقیید شده است؛ دلیل نقلی، آیه

جلسه هشتاد و یکم-بررسی ادله عدم شرطیت قدرت در تکلیف

جلسه ۸۱ – PDF جلسه هشتاد و یکم بررسی ادله عدم شرطیت قدرت در تکلیف ۱۳۹۰/۱۲/۲۰ خلاصه جلسه گذشته بحث در بررسی ادله عدم شرطیت قدرت در تکلیف بود. دو دلیل بر عدم شرطیت قدرت بیان شد؛ در دلیل اول گفته شد ظاهر ادله و خطابات شرعیه مطلق است و هیچ تقییدی نسبت به خطابات شرعیه واقع نشده و اگر قدرت، شرط تکلیف بود باید خطابات، مقید به قید قدرت می­شد و چون دلیلی دال بر تقیید وجود ندارد کشف از عدم اعتبار قدرت در تکلیف می­شود. به این دلیل اشکالی شده بود به این مضمون که خطابات شرعیه هم به دلیل نقلی و هم به دلیل عقلی تقیید شده است؛ دلیل نقلی، آیه شریفه«لایکلف الله نفساً إلا و سعها»

جلسه هشتاد-ادله اشتراک

جلسه ۸۰ – PDF جلسه هشتاد ادله اشتراک ۱۳۹۰/۱۲/۱۷ خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله اشتراک احکام بین عاجز و قادر بود، دلیل اول این بود که ادله از حیث شمول نسبت به عاجز و قادر اطلاق دارند و در هیچ یک از خطابات نه متصلاً و نه منفصلاً تقیید به قید قدرت وجود ندارد، لذا اطلاق ادله اقتضاء می­کند که تکالیف مقید به قید قدرت نباشند. این دلیل مورد اشکال واقع شد که ما در بین خطابات شرعیه مقیِدات زیادی داریم؛ یعنی آیات و روایات زیادی داریم که بر تقیید خطابات شرعیه دلالت می­کند. پس این گونه نیست که در هیچ یک از خطابات تقیید به قید قدرت وجود نداشته باشد، در جلسه گذشته به آیات شریفه:«لایکلف الله نفساً

جلسه هفتاد و نهم-ادله اشتراک

جلسه ۷۹ – PDF جلسه هفتاد و نهم ادله اشتراک ۱۳۹۰/۱۲/۱۶ خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله اشتراک احکام بین عاجز و قادر بود، عرض کردیم دو دلیل بر اشتراک احکام بین عاجزین و قادرین وجود دارد: دلیل اول ظهور ادله و خطابات شرعیه در اشتراک است که گفته شد در خطابات شرعیه هیچ قیدی دال بر تقیید خطابات و تکالیف به قدرت ذکر نشده و این کشف از عدم اعتبار این قید در تکالیف می­کند. دلیل دوم این بود که امکان تقیید خطابات به قدرت وجود ندارد، تقیید چه به نحو تقیید شرعی و چه تقیید عقلی معقول و متصور نیست؛ اما اینکه چرا تقیید شرعی خطابات به قید قدرت ممکن نیست دو وجه برای آن ذکر شد؛ وجه

جلسه هفتاد و هشتم-ادله اشتراک

جلسه ۷۸ – PDF جلسه هفتاد و هشتم ادله اشتراک ۱۳۹۰/۱۲/۱۵ خلاصه جلسه گذشته بحث در اشتراک احکام بین قادرین و عاجزین بود. گفته شد دو قول مهم در این رابطه وجود دارد؛ یکی قول مشهور مبنی بر اختصاص احکام به قادرین و دیگری قول امام(ره) مبنی بر اشتراک احکام بین عاجزین و قادرین. البته اشاره کردیم مرحوم آیت الله خویی هم در این رابطه نظری دارند که انشاء الله آن را عرض خواهیم کرد. ما در جلسه گذشته مبنای این دو نظریه را بیان کردیم؛ اساس مبنای قول مشهور به اختصاص، انحلال خطاب و اساس مبنای نظر امام(ره) که قائل به اشتراک احکام بین عاجز و قادر شده­اند مسئله خطابات قانونیه بود. حال باید ببینیم دلیل بر عدم اشتراط

جلسه هفتاد و هفتم-مبنای نظریه امام(ره)

جلسه ۷۷ – PDF جلسه هفتاد و هفتم مبنای نظریه امام(ره) ۱۳۹۰/۱۲/۱۴ خلاصه جلسه گذشته بحث در اشتراک احکام بین عاجز و قادر بود، عرض کردیم دو قول در این مسئله وجود دارد؛ یکی قول به اختصاص احکام به قادرین و دیگری قول به اشتراک احکام بین عاجزین و قادرین. مبنای نظریه اختصاص را در جلسه گذشته ذکر کردیم و گفتیم قبل از اینکه به ذکر ادله این دو قول بپردازیم لازم است مبنای این دو نظریه معلوم شود که اساساً چرا مشهور قریب به اتفاق فقهاء قائل به اختصاص تکالیف به قادرین شده­اند و به عبارت دیگر قدرت را شرط تکلیف دانسته­اند؟ و چرا امام(ره) در مقابل مشهور قائل به اشتراک احکام بین عاجز و قادر شده­اند، مبنای نظریه

جلسه هفتاد و ششم-اقوال و مبانی آنها

جلسه ۷۶ – PDF جلسه هفتاد و ششم اقوال و مبانی آنها ۱۳۹۰/۱۲/۱۰ در ذیل بحث اشتراک احکام بین مجتهدین و مقلدین گفتیم باید به دو تنبیه اشاره کنیم که تنبیه اول را در جلسه گذشته عرض کردیم. تنبیه دوم تنبیه دوم این است که بعضی از بزرگان در رابطه با مجتهدین تعبیر نیابت از مقلدین را بکار برده­اند؛ یعنی گفته­اند: احکام عام است و شامل مجتهدین و مقلدین می­شود لکن از آنجا که عوام تمکن از استنباط و فحص از ادله و معارضات را ندارند؛ یعنی قدرت ندارند بر طبق این ادله عمل کنند مجتهدین به نیابت از آنها عمل می­کنند. پس تعبیر نیابت از مقلدین در کلمات بعضی از بزرگان وارد شده­ است، بر این اساس بعضی گمان