جلسه صد و چهل و دوم
حق صوم – بیان اجمالی
۱۴۰۴/۰۹/۱۹
جدول محتوا
حق صوم
امام (علیه السلام) به حق سوم؛ یعنی حق صوم (روزه) میپردازند:
«وَ أَمَّا حَقُّ الصَّوْمِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ حِجَابٌ ضَرَبَهُ اللَّهُ عَلَى لِسَانِكَ وَ سَمْعِكَ وَ بَصَرِكَ وَ فَرْجِكَ وَ بَطْنِكَ».
بیان اجمالی
ابتدا توضیحی اجمالی از این فراز، طبق معمول ارائه میدهیم، سپس به نکات آن میپردازیم.
اولین عبادتی که ذکر شد نماز بود، سپس حج و این، سومین است.
در هر سه مورد نیز ابتدا با «أَنْ تَعْلَمَ» (بدانی که) آغاز شده است: «فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ حِجَابٌ…»
«بدانی که روزه پرده و حجابی است که خداوند متعال بر زبان تو و گوش تو و چشم تو و عورت تو و شکم تو کشیده است.» یعنی آن را عایقبندی میکند. اگر بخواهیم با تعبیری امروزیتر بگوییم، خداوند متعال به وسیله روزه، آن دسته از اعضای بدن را که عمدتاً زمینهساز لغزش انسان هستند، با پرده و حجابی میپوشاند. اینها عبارتند از: زبان، گوش، چشم، عورت (یعنی در واقع آن نیازهای انسان که تمایل به ارضای آنها قوی است، حتی اگر از راه نامشروع باشد). میفرماید: پردهای است که بر اینها کشیده میشود.
«لِیَسْتُرَكَ مِنَ النَّارِ»؛ برای اینکه تو را از آتش حفظ کند. در واقع، روزه حائلی است بین انسان و این اعضا که باعث جهنمی شدن انسان میشوند، تا از آتش دور بماند. حال توضیح میدهیم که روزه چگونه این نقش را ایفا میکند. فعلاً داریم توضیحی اجمالی میدهیم.
«وَهَکَذَا جَاءَ فِي الْحَدِیثِ: الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ» امام در اینجا به حدیث نبوی اشاره میکنند. وقتی در کلام امام، لفظ حدیث به صورت مطلق میآید، منظور حدیث نبوی است؛ یعنی سخن پیامبر (صلی الله علیه وآله). «وَهَکَذَا جَاءَ فِي الْحَدِیثِ: الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ»؛ روزه سپری در برابر آتش است. «فَإِنْ سَكَنَتْ أَطْرَافُكَ فِي حجَبِتهَا رَجَوْتَ أَنْ تَكُونَ مُحْجُوبًا»؛ اگر اعضای تو (یعنی همین گوش و چشم و زبان و شکم و … ) در پشت این پرده آرام گرفتند، یعنی شعله هوسهای مربوط به این اعضا فروکش کردند، امیدوار باش که تو در پناه این حجاب هستی. یعنی چه؟ یعنی ایمن شدهای. یعنی این پرده مانع رسیدن آتش به تو میشود.
«وَ إِنْ أَنْتَ تَرَكْتَهَا تضْطَرِبُ فِي حِجَابِهَا وَ تَرْفَعُ جَنَاحَ الْحِجَابِ»؛ و اگر تو اعضا را رها کنی که به اختیار خود هر کاری بکنند، آنها را کنترل نکنی، چشم و زبان و گوش و شکم و … را تحت اختیار خود درنیاوری و بگذاری هر طور میخواهند عمل کنند، در حجاب خویش اضطراب و پریشانی پیشه کرده و پرده حجاب را بالا میزنند. یعنی میخواهند از پشت پرده بیرون بیایند، این پرده را پاره کنند؛ این پردهای که خدا با روزه بین انسان و این اعضا، بین انسان و گناه میکشد. آنگاه اگر این اعضا از پشت این پرده بیرون بیایند، این پرده را کنار بزنند و به کارهای غیرمتعارف؛ یعنی غیرعادی و خارج از قاعده ادامه دهند، «فَتَطَّلِعُ إِلَى مَا لَیْسَ لَهَا» پس به آنچه حق آنها نیست طمع میورزند. یعنی وقتی در پشت پرده قرار گیرند، از برخی امور بیخبر میشوند، از حرام بیاطلاع میمانند. اما اگر پرده را کنار بزنند و اطلاع پیدا کنند بر چیزی که نباید اطلاع پیدا کنند، مثلاً چشم بخواهد نگاه شهوانی کند؛ این روزه جلوی چشم را میگیرد، حالا اگر چشم نخواهد در پشت این حجاب بماند مثلاً روزه نگیرد، یا حتی ممکن است ظاهراً روزه بگیرد، ولی به حقیقت روزه توجه نکند و بگوید: من میخواهم بدانم چه خبر است، همه چیز را ببینم، استفاده کنم، نظر شهوانی داشته باشد، « والقُوَّةُ الْخَارِجَةُ خَارِجَةٌ عَنْ حَدِّ تَقْوَى اللَّهِ»؛ یعنی بخواهد آن اعضا و جوارح را از حد تقوای الهی خارج کند، «لَمْ تَأمن أَنْ تَخْرِقَ الْحِجَابَ وَ تَخْرُجَ مِنْهُ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»؛ ایمن نیست از دریده شدن آن پرده.
چه میشود اگر آن پرده دریده شود؟ میفرماید: «وَ تَخْرُجُ مِنْهُ»؛ از آن پرده خارج میشود. یعنی چه؟ یعنی آتش به سراغش مییاید. چون در ابتدا فرمود: «لِیَسْتُرَكَ مِنَ النَّارِ»؛ این پرده، پردهای است که انسان را از آتش حفظ میکند؛ عایقی است که انسان را از آتش نگه میدارد. حالا اگر انسانی نخواست مراقب اعضای خود باشد، این اعضا از حد خود خارج شده و پا را از حدود تقوای الهی فراتر میگذارند و دیگر هیچ مصونیتی ندارند. اگر این پرده دریده شود و از آن بیرون بیایند، دیگر معلوم است چه سرانجامی خواهد داشت. دیگر پردهای که او را از آتش بپوشاند وجود ندارد. «وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»؛ و برای این منظور هیچ کمککاری جز خداوند نیست. کار سختی است؛ خدا باید کمک کند. این یک بیان اجمالی بود از این فراز. انشاءالله بعدا نکات آن را شرح خواهیم داد.