آیتالله سید مجتبی نورمفیدی: تدبیر، هوشمندی و موقعشناسی نصرالله را به یک چهره ممتاز در منطقه تبدیل کرده بود
جماران: علاقهمند هستیم قبل از اینکه وارد گفتگو شویم، درباره شخصیت شهید سید حسن نصرالله و ابعاد مردمی ایشان که این چنین محبوب مردم لبنان است، اعم از شیعه، سنی، دروزیها، مسیحیها و غیر مسلمانان بود، بشنویم.
آیت الله سید مجتبی نورمفیدی: بسم الله الرحمن الرحیم؛ من ابتداءً مصیبت شهادت سید بزرگوار و جلیلالقدر که انصافاً ثلمه بزرگی برای جهان اسلام، عالم تشیّع و محور مقاومت بود را تسلیت عرض میکنم. امیدوارم که خون این شهید ریشه ظلم و سرکشی و جنایت صهیونیسم را در این منطقه از بین ببرد.
آنچه که در مورد این شهید میتوانم ذکر کنم، این است که او فرزند راستین اسلام و برآمده از حوزه علمیه بود که در مکتب اهلبیت(ع)، آموزههای ناب اسلام و تشیّع را با جان و دل فرا گرفت. رشد و نمو او در مکتب امام خمینی و مقارن با انقلاب اسلامی ایران، او را تبدیل کرد به یک شخصیت جامع و آشنای به زمان و دردمند نسبت به مسائل جهان اسلام.
با این زیرساخت شخصیتی، ویژگیهایی در او جمع شده بود که این چنین او را تبدیل کرد به یک چهره محبوب، فراتر از مذهب و فراتر از دین؛ یک چهره محبوب برای همه ادیان و اقوام در لبنان که به یک معنا مرکز اجتماع همه ادیان و اقوام است و تنوع قومی و مذهبی و دینی فراوانی دارد. او یک شخصیت کاملاً متواضع، با صفا و صمیمی بود که وقتی انسان با او برخورد میکرد، این صفا و صمیمیت و تواضع را در چهره و رفتار او کاملاً قابل لمس بود. مهمتر اینکه اخلاص داشت و برای خدا قدم برمیداشت؛ و کسی که برای خدا قدم بردارد قطعاً خدا این چنین او را محبوب قلوب مردم میکند. شجاعت او در برابر دشمنان، آن هم دشمنی مثل اسرائیل که تقریباً همه دولتهای عربی به نوعی در مواجهه با آن رژیم طریقه احتیاط را در پیش گرفته و میگیرند، استقامت و پایمردی او بر مقاومت در برابر این رژیم جنایتکار، او را تبدیل کرد به یک اسوه و الگو برای ملتهای مسلمان و برای جوانان کشورهای اسلامی.
اینکه یک عالم دینیِ شیعه اینچنین به سرنوشت سایر مسلمانان علیرغم تفاوت مذهبی اهتمام داشته باشد و در برابر اسرائیل و در دفاع از مردم مظلوم فلسطین و لبنان این چنین ایستادگی کند، این نشان میدهد که شاگرد بسیار خوبی در مکتب امام خمینی و همچنین مقام معظم رهبری بوده است. تلاشهایی که برای وحدت بین امت اسلامی و نیز مردم لبنان کرد، فراموش نشدنی است.
او سی و اندی سال در رأس حزبالله در مواقع خطر مردانه در مقابل تجاوزات رژیم صهیونیستی ایستادگی کرد. یک وقتی خود ایشان سالها قبل، شاید بیست و چند سال پیش که هنوز شرایط اینقدر سخت نشده بود، میگفت هنوز نشده که دو شب در یک مکان استراحت کنم؛ تمام عمرش به مبارزه و جهاد گذشت. فرزندش در این راه شهید شد. واقعاً من فکر میکنم کمتر کسی این چنین شبانهروزش را وقف مردم، وقف اسلام، وقف مقاومت کرده باشد. خدا هم پاداش این همه تلاش و کوشش خستگیناپذیر و جهاد در راه خودش را با شهادت به او داد.
در کنار همه اینها، تدبیر و هوشمندی و موقعشناسی او را به یک چهره ممتاز در منطقه تبدیل کرده بود. یک اتفاقی که در آن منطقه میافتاد همه مطبوعات، دولتها و سیاسیون منتظر این بودند که او چه موضعی اتخاذ خواهد کرد. در سخنرانی همه را مجذوب خودش میکرد؛ سخنان او بسیار قوی و محکم و در عین حال مؤثر بود. خدا انشاءالله این شهید را با اجداد طاهرینش، با امیرالمؤمنین(ع)، با امام حسین(ع)، محشور کند و انشاءالله راه او و این جریانی که در آن منطقه به برکت تلاشهای او و در پرتو انقلاب اسلامی و هدایتهای امام خمینی(ره) و حمایتهای مقام معظم رهبری شکل گرفته، روز به روز قویتر و فروزندهتر خواهد شد و علیرغم تصور باطل و توهم دشمنان که با شهادت او این حرکت متوقف خواهد شد، این جریان قدرتمندتر، محکمتر و انشاءالله با صلابت بیشتر به راه خود ادامه میدهد.
جماران: عکس العملی که ایران انجام داد و تأثیری که داشته یا خواهد داشت را چگونه ارزیابی میکنید؟
آیت الله سید مجتبی نورمفیدی:آنها ابتدا وعدههایی دادند، دعوت به خویشتنداری کردند و ایران هم برای اینکه آتشبس در غزه به وقوع بپیوندد و جلوی تخریب و کشتار و نسلکشی این جانیان گرفته شود، علیرغم تخلی که داشت صبر کرد، اما متأسفانه اینها به وعدههای خودشان عمل نکردند و ایران ناچار شد به اقدام متقابل دست بزند. به نظر من این اقدام منطبق بر همه موازین عقلی، عرفی، عقلائی، شرعی و بینالمللی است؛ ما میتوانیم چند عنوان فقهی را بر این عملیات غرورآفرین و اساساً هر نوع حمایت از جریان مقاومت منطبق کنیم؛ دفاع از بلاد اسلامی در برابر تجاوز دشمنان اسلام، دفاع از مظلوم که ندای استغاثه آنها به گوش همه میرسد؛ و اینکه اسرائیل مادة الفساد در این منطقه است و قطع ماده فساد واجب است، و از برخی جهات دیگر میتوانیم این عمل را یک عمل کاملاً مشروع از نظر دینی بدانیم.
از نظر موازین حقوقی بینالمللی هم همانطور که امروز مقام معظم رهبری در نماز جمعه با شکوه جمعه فرمودند، این هم به چند جهت یک عمل کاملاً مشروع بوده است. از نظر عقلی و عقلائی و عرفی هم وقتی نگاه میکنیم، واقع این است که این عملیات کاملاً قابل دفاع است. لذا این کار منطبق بر همه موازین حقوقی و دینی و شرعی و بینالمللی و عرفی است. تجربه هم نشان داده که در برابر متجاوزانی همچون نتانیاهو و رژیم جنایتکار اسرائیل، اگر مسامحه صورت بگیرد قطعاً آنها را جریتر میکند.
ما این تجربه را در جریان جنگهای اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷ دیدیم؛ آن زمان به خاطر جوّ رعبی که در بین کشورهای اسلامی پدید آمد، گمان کردند که ما قدرت مقابله با اسرائیل را نداریم و کمکم تفکر مقاومت جای خود را به تفکر سازش داد. از آن زمان تا امروز که تقریباً بیش از نیم قرن میگذرد، ما میبینیم روز به روز جرأت و جسارت رژیم صهیونیستی بیشتر شده و در مقابل، در دولتهای اسلامی احساس ضعف بیشتر شده است. اگر آن روز دولتهای اسلامی دست به دست هم میدادند و مقاومت میکردند، مسلماً به نتیجه میرسید.
بنابراین، ما ضمن اینکه از همه نیروهای مسلح به ویژه سپاه غیرتمند تشکر میکنیم، مطمئن هستیم این اقدام جنبه بازدارندگی خواهد داشت، چه اینکه تا به حال داشته و انشاءالله متجاوزان را سر جای خودشان را بنشاند.
جماران: بعضیها معتقدند که این اتفاقات باعث تضعیف جبهه مقاومت و به نوعی شکست جبهه مقاومت بود.
آیت الله سید مجتبی نورمفیدی:در اینکه در این مدت آنها با همکاری تمامی سرویسهای اطلاعاتی مهم دنیا، آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و با استفاده از ابزارهای پیشرفته، توانستند ضربههای سختی به پیکره حزبالله و جریان مقاومت بزنند تردیدی نیست؛ اما آیا این ضربهها باید ما را به سوی تسلیم و سازش سوق دهد یا ما را مقاومتر کند؟! من سؤال شما را به استناد قرآن پاسخ میدهم؛ خداوند متعال میفرماید: فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَکُمْ وَلَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمَالَکُمْ»، سست نشوید و آنها را به سازش و صلح نخوانید؛ شما برترید و خدا با شماست و اعمال شما از بین نمیرود. یا در آیه دیگر میفرماید: «وَالَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ * سَیَهْدِیهِمْ وَیُصْلِـحُ بَالَهُمْ * وَیُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ». خداوند میفرماید: کسانی که در راه خدا کشته میشوند، اعمال آنها مسلماً گم نخواهد شد و از بین نمیرود؛ خداوند آنها را هدایت میکند؛ خداوند برنامههای مؤمنان را به نتیجه میرساند.
این وعده خداوند در قرآن است که اگر کسی در راه خدا استقامت و جهاد کند و کشته شود، باعث به نتیجه رساندن برنامههای آنها بر روی زمین خواهد شد. در جایجای قرآن وقتی ما قصص انبیا را میخوانیم و سرنوشت ملتهای گذشته را میبینیم، جز این نیست که آنهایی که ظلم کردند، همه آنها از بین رفتهاند؛ «أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلِلْکَافِرِینَ أَمْثَالُهَا». میفرماید: چرا اینها در زمین سیر نمیکنند که آنهایی که قبل از اینها بودند، خداوند چگونه آنها را نابود کرده است. خدا به پیامبر(ص) میفرماید: «و للکافرین أمثالها» یعنی این نابود کردن کفار و دشمنان فقط برای امتهای گذشته نیست؛ عذابهایی که خداوند برای برخی از اقوام در زمان انبیاء پیشین نقل میکند، به پیامبر(ص) میفرماید اینها در مورد کافرین زمان شما هم حتماً انجام میشود. یعنی این سنت خداوند است.
بنابراین، وعده الهی حق است. خداوند خود میفرماید: «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ»، ما اگر معتقدیم که وعده خدا حق است، باید صبر کنیم و به جهاد ادامه دهیم. این خسارتها و ضربهها در طول مبارزه و جهاد پیش میآید؛ گاهی پیروزی و فراز است و گاهی فرود است. اما آنچه مسلّم است، این است که در پی این سختیها و مشقتهایی که برای مجاهدان فیسبیلالله پیش میآید، چنانچه استقامت بورزند، طبق آیات قرآن و براساس سنت الهی این نهایتاً منجر به زوال و نابودی دشمنان خواهد شد. من گمان میکنم اگر در برابر این فشارها ما گرفتار رعب و وحشت شویم، اگر در برابر این ضربهها به فکر سازش و تسلیم بیفتیم، خودمان را از نصرت الهی محروم کردهایم.
به هرحال این خسارت واقعاً خسارت بزرگی بود؛ اما در حزبالله که یک مجموعه قدرتمند است، نیروهای بسیار ارزشمند تربیت شدهاند که به سرعت جای شهدا را پر خواهند کرد؛ حتماً خون این شهید و سایر شهیدان باعث میشود که در میان نوجوانان و جوانان انگیزههای پیوستن به این مجموعه بیشتر شود و با استفاده از تجربههای گذشته، انشاءالله قویتر خواهد شد و به رسالت خود در برابر رژیم صهیونیستی و پشتیبانانش عمل میکند.
نظرات