جلسه هشتاد و یکم
حق پا – بیان اجمالی
۱۴۰۱/۱۰/۲۱
رساله الحقوق
ما تا اینجا درمورد چندین حق بحث کردیم، یکی حق الله بود، یکی حق النفس بود (حق الانسان علی نفسه) که به تفصیل بیان شد، بعد سراغ حق الاعضاء رفتیم، گوش را فرمودند، زبان و چشم حقشان بیان شد. چهارمین عضوی که حضرت در مورد آن صحبت میکند حق پا است
حق پا
«وَ أَمَّا حَقُّ رِجْلَیْکَ فَأَنْ لَا تَمْشِیَ بِهِمَا إِلَى مَا لَا یَحِلُّ لَکَ وَ لَا تَجْعَلَهَا مَطِیَّتَکَ فِی الطَّرِیقِ الْمُسْتَخِفَّةِ بِأَهْلِهَا فِیهَا فَإِنَّهَا حَامِلَتُکَ وَ سَالِکَةٌ بِکَ مَسْلَکَ الدِّینِ وَ السَّبْقِ لَکَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» البته در برخی نسخه ها ،نسخه من لایحضر و خصال یک جملهای اضافه دارد «فبهما تقف على الصراط، فانظر أن لا تزلّا بك فتؤدى في النار». ما ابتدا یک بیان اجمالی از این فقره ارائه میدهیم وبعد جزئیات آن را شرح خواهیم داد.
بیان اجمالی
«وَ أَمَّا حَقُّ رِجْلَیْکَ» و اما حق پاهای تو این است که:
1. «أَنْ لَا تَمْشِیَ بِهِمَا إِلَى مَا لَا یَحِلُّ لَکَ»: حق پای تو این است که با این دو پا، چیزی را که بر تو حلال نیست نپیمایی. یعنی با این دو پا حرکت نکنی به سوی چیزی که برای تو حلال نیست، که البته اینها را توضیح میدهیم.
2. «وَ لَا تَجْعَلَهَا مَطِیَّتَکَ فِی الطَّرِیقِ الْمُسْتَخِفَّةِ بِأَهْلِهَا ِفیهَا»، اینکه پاهای خود را مرکب راهی که باعث زبونی و خواری خودت میشود نکنی. این فرق میکند با اولی؛ در مورد چشم هم اگر یادتان باشد اولین حق را فرمودند این است که نگاه حرام نداشته باشی، این حرام، همه امور محرمه را در بر میگیرد و بعد فرمودند « وَ تَرْکُ ابْتِذَالِهِ إِلَّا لِمَوْضِعِ عِبْرَةٍ » رها و یله هم نباشد که به هر چیزی نگاه کند، نگاه باید به موضع عبرت باشد، برای انسان باید یک نفع و فایدهای داشته باشد. اینجا نیز در مورد پا، اول میگویند با این پا کار حرام نباید بکنی، راه حرام نباید بروی، بعد میگویند با این پاها در مسیری قدم نگذاری که موجب خواری و زبونی تو شود. زیرا یک کارهایی ممکن است حرام نباشد اما الْمُسْتَخِفَّةِ بِأَهْلِهَا باشد، تعبیر به مرکب به کار برده، گاهی پای انسان مرکب انسان میشوند برای اینکه انسان را به جایی ببرند که موجب خواری و زبونی شود، این کاملات متفاوت از آن فراز اول است.
بعد میفرماید »فَإِنَّهَا حَامِلَتُکَ وَ سَالِکَةٌ بِکَ»، میگوید چرا نباید در این مسیر حرکت کنی؟ این چرا نباید نگاه ناروا داشته باشی؟ یا به تعبیر دیگر چرا این دو کار را نباید بکنی؟ پس چه کار باید کرد با پا؟ بخش ایجابی است، آن دو سلبی بود و این ایجابی؛ میگوید برای اینکه این دو پا حمل کننده توست و این دوتا تو را در این مسیرها باید قرار بدهد، کدام مسیر؟ در راه دین، «سَالِکَةٌ بِکَ مَسْلَکَ الدِّینِ» پا باید مرکب انسان باشد و انسان را در مسیر دین حرکت دهد و سبقت گرفتن و پیشی گرفتن در کارهای خیر و نیکو «وَ السَّبْقِ لَکَ»، سبق در خیرات، «وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» و این جز با کمک پروردگار محقق نخواهد داشت.
بعد آن اضافهای که در نسخه من لایحضر آمده خیلی مطلب بلندی است، «فبهما تقف على الصراط» با این دو پا بر صراط میایستی، «فانظر» پس دقت کن «أن لا تزلّا بك» این دو موجب لغزش تو نشوند، این دو نلغزند که اگر بلغزند «فتؤدی فی النار» به آتش افکنده خواهی شد.
حال بعد خواهم گفت اینکه می گوید «فبهما تقف على الصراط» مراقب باش نغلزند، آیا اشاره به این دارد که در قیامت صراطی است که تو باید این پاهات سالم باشند که آن پل را رد کنی؟ نه، این اشاره دارد به اینکه همین الان ما روی پل صراط حرکت میکنیم، ما همین الان از روی پل صراط عبور میکنیم، هر کسی در دنیا دارد از روی پل صراط عبور میکند مراقب باشد که این پاها در مسیر ناروا و حرام و چیزی که موجب استخفاف و زبونی باشد، حرکت نکند.
نظرات