آیت الله سید مجتبی نورمفیدی در درس خارج اصول: صدق و کذب سبب نجات و هلاکت

صدق و کذب سبب نجات و هلاکت

حضرت علی ع می فرمایند: «الصِّدقُ يُنجِيكَ و إن خِفتَهُ ، الكِذبُ يُردِيكَ و إن أمِنتَهُ»
راستی و صدق نجات دهنده توست هرچند از آن بیم و خوف داشته باشی و کذب و دروغ تو را نابود می‏کند اگر چه خطری از آن ناحیه برای خود حس نکنی.
این از غرر کلام حضرت علی(ع) است هرچند همه آنها اینچنین است. گاهی از اوقات انسان بر اساس محاسبات ظاهری و دو دوتا چهارتا کردن فکر می‏کند اگر راست بگوید به ضررش تمام می‏شود، خوف و بیم دارد از اینکه این راست گفتن موجب سلب بعضی از منافع شود یا موجب خطر برای او شود. البته این غیر از آن مواردی است که استثناء شده مثلا برای نجات یک نفر یا پیامبر یا ولی خدا، بخواهد مرتکب کذب شود، مستثنیات بحث دیگری است ولی به طور کلی کذب و دروغ ناشی از این امر است که یک بیم و خوفی انسانی را احاطه می‏کند. حال این ممکن است بیشتر در بین کسانی باشد که یک مراقبت‎هایی فی الجمله‏ای دارند، وگرنه بعضی اصلا لاابالی هستند در صدق و کذب که بحث دیگری است.
حضرت علی(ع) می‏فرماید: به حسب ظاهر و بر اساس محاسبات ظاهری ممکن است صدق و راستی به نفع متکلم نباشد، خوفناک باشد و بیم داشته باشد از اینکه اگر این راست و کلمه صادقه را بیان کند مستلزم بعضی از محرومیت‎ها و یا خطرها و امثال اینهاست، اما اشتباه می‏کند، این سنت الهی است که صدق منجی است، امکان ندارد در کلام حضرت علی(ع) مطلبی بیان شود که خلاف واقعیت باشد، صدق منجی است، این قاعده است ولو به ظاهر مهلک باشد و می‏فرماید: کذب نابود کننده و مهلک است، هرچند به ظاهر موجب امن و آرامش باشد، هر چند به ظاهر انسان فکر کند اگر من این کذب را بگوییم در امان و امنیت و آسایش هستم و از خطرات حفظ می‏شوم، اما این بر اساس محاسبات ظاهری است. کذب مهلک و نابود کننده انسان است.
این کلام، کلام عمیق و مهمی است که اگر یک مسلمان، اگر افراد جامعه اسلامی همین را سر لوحه زندیگی خودشان قرار دهند که بر اساس صدق سخن بگویند و از کذب اجتناب کنند جامعه سالم و صالح می‏شود. زیرا خود حضرت فرموده «الصِّدقُ صَلاحُ كُلِّ شيءٍ ، الكِذبُ فَسادُ كُلِّ شَيءٍ»، اگر ما جامعه صالح و سالم می‏خواهیم باید صدق را ترویج کنیم. «الصِّدقُ صَلاحُ كُلِّ شيءٍ ، الكِذبُ فَسادُ كُلِّ شَيءٍ»، اگر در یک جامعه‏ای دروغ رواج پیدا کند، معلوم می‏شود که این جامعه فاسد است، زیرا دروغ فقط یک گناه نیست بلکه لازمه‎اش ده‏ها گناه دیگر است. برای همین است که موجب فساد می‏شود. پس باید توجه کنیم که صدق هر چند به ظاهر برایمان بیمناک باشد اما نجات دهنده است و از کذب خودداری کنیم ولو برای ما یک حاشیه امن درست کند.
متولیان امر، حاکمان و مسئولین و ما که به نوعی با مردم سر و کار داریم باید زمینه را برای امنیت و آرامش راستگویان و صادقان فراهم کنیم و دنیای دروغگویان را نا امن کنیم. اگر بخواهیم به این فرمایش عمل کنیم باید این مسئله تبدیل شود به یک فرهنگ و در تمام جامعه شیوع پیدا کند، نباید بگذاریم راستگو بابت راستگوییش احساس ناامنی کند و دروغگو بابت دروغگوییش احساس امنیت کند. روشن‎تر از « الكِذبُ فَسادُ كُلِّ شَيءٍ» می‎شود گفت؟ از اینجا بسیاری از فسادها ناشی می‏شود. همه ما در خانه اگر می‏خواهیم فرزندانمان را تربیت درست کنیم، از اول به هیچ وجه نباید خودمان خدای نکرده دروغ بگوییم و باید فضا را برای فرزند و بچه‏ای که در خانه راست می‏گوید یک فضای امنی کنیم. جرأت راستگویی به او بددهیم و او هیچ وقت نباید احساس کند که از راستگویی ضرر می‎کند. این بهترین تربیت درخانه است، همسر و فرزند همه باید این را رعایت کنند، علی الخصوص ما طلبه‏ها، این بهانه‏ها و توجیه‎ها و حیله‎های شرعی را باید کنار بگذاریم. این چیز خوبی نیست که به اندک بهانه‎ای توجیه درست می‎کنیم که اینجا توریه است و اینجا لازم است و … این مستثنیات است، استثناء یعنی در یک موارد خاص؛ نباید قبح کذب و دروغ در محیط خانه ریخته شود در جامعه ریخته شود و ما باید این شجاعت و جسارت را به فرزندانمان بدهیم که اهل صدق باشند، محیط خانواده باید یک محیطی باشند که فرزندان از پدر و مادر جز صدق نبینند. البته صدق معنایش این نیست که هر راستی را باید گفت، چیزی را که لازم نمی‏دانید نگویید، نه اینکه خلافش را بگویید یا دروغ بگویید خدای نکرده. هر چیزی را لازم نیست که انسان بگوید اما خلاف گویی معنا ندارد.