جلسه بیست و هشتم
آیه ۴۳ _ تکلیف دوم: «آتوا الزّکاه» _ معنای زکات در آیه _ معنای ایتاء زکات _ وجه ذکر زکات پس از نماز
۱۴۰۰/۰۹/۲۴
تکلیف دوم: «آتوا الزّکاه»
در آیه ۴۳ سه تکلیف بیان شده که در جلسه گذشته درباره تکلیف اول مطالبی را عرض کردیم.
تکلیف دوم «وَ آتوا الزّکاۀ» است. همان پرسش هایی که در مورد تکلیف اول مطرح بود، در اینجا هم مطرح است و باید به آن پرداخته شود.
معنای زکات در آیه
اولا باید دید زکات در اینجا به چه معناست. زکات در اینجا به معنای انفاق مالی خاصی است که در عالم اسلام تشریع شد. همان زکاتی که بین مسلمانان شایع است. این مطلب مخصوصا با ملاحظه چند نکته بیشتر معلوم میشود.
اولا: اینکه در بین یهودیان زکات به این شکل وجود نداشت. و چنین سابقه ای برای زکات در بین یهود ذکر نشده است.
ثانیا: اینکه این آیه مدنی است، یعنی در مدینه نازل شده و بعد از اینکه پیامبر حکومت اسلامی تشکیل داد. لذا وقتی که خطاب به آنها میفرماید: «وَ آتوا الزّکاۀ»، میتوانیم بگوییم حاکم به عنوان متصدی دریافت، جمع آوری و مصرف آن است. بنابراین زکات در اینجا به همان معناست که در بین مسلمانان شایع است. مانند صلاۀ که گفتیم به معنای متعارف و معهود بین مسلمین است.
معنای ایتاء زکات
مطلب دیگر اینکه اگر تعبیر به ایتاءُ الزکاۀ شده، بر وزان اقامۀ الصلاۀ است، یعنی بین ایتاءُ الزّکاۀ یا اعطاء الزّکاۀ میتوانیم بگوییم فرق است. اینجا خداوند نفرموده زکّوا اموالکم، بلکه فرموده «آتوا الزکاۀ». ایتاء در حقیقت شاید متضمن معنای احیاء این امر باشد همانطور که «أقیموا الصلاۀ» متضمن چنین معنایی بود.
وجه ذکر زکات پس از نماز
مطلب سوم اینکه چرا خداوند معال در بین اینهمه واجبات و مناسک زکات را ذکر کرده است؟ اول فرموده «أقیموا الصلاۀ» و سپس فرموده «آتوا الزکاۀ». البته در بسیاری از آیات قرآن این همراهی وجود دارد. مانند آیه ای که جلسه گذشته هم اشاره شد «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ»، یعنی اگر ما اینها را بر روی زمین صاحب قدرت و مکنت کنیم، اقامه نماز میکنند و ایتاء زکات دارند. حال چرا ایتاء زکات نوعا همراه با اقامه صلاۀ آمده و قهرا این سوال در خصوص این آیه هم جریان پیدا میکند. چند وجه شاید بتوان در اینجا ذکر کرد.
اولا: این دو واژه به دو حیث از رابطه انسان با دیگران در این عالم اشاره دارد. دو جهتی که اگر در انسان تقویت شود، میتواند به کمال انسانی کمک کند و شخصیت او را ارتقاء دهد. اولین رابطه، رابطه ای است که انسان با خدا دارد. نماز عالی ترین و برجسته ترین شکل روابط بین انسان و خدا است. اینکه انسان خدا را هر روز بستاید، منزه کند، در برابر او پرستش کند، خضوع داشته باشد و… باعث میشود یک رابطه درست و خوبی بین انسان و خالق هستی شکل بگیرد. اگر این رابطه درست باشد، هم به اعتقاد انسان و هم به اخلاق انسان بسیار کمک میکند. نماز صحیح است که شخصیت او را سامان میدهد و او را از فحشاء باز میدارد و او را به سوی خداوند سوق میدهد.
حیث دیگری که در انسان اهمیت دارد، روابط او با دیگران است. انسان طبعا شخصیت اجتماعی دارد؛ عالی ترین جلوه ارتباط انسان با دیگران این است که بخشی از اموال خود را در اختیار دیگران بگذارد مخصوصا آنهایی که نیازمندند. اینکه انسان حاضر باشد بخشی از اموال خود را به فقرا و مستمندان و نیازمندان بدهد و آنها را هم به عنوان مخلوقات خداوند ببیند، خیلی مهم است. مهمترین واجب پس از نماز، زکات است. زکات که تشریع شد، در حقیقت برای این بود که توجه به دیگران در انسان احیاء شود. پس نماز احیاء میکند توجه به خدا را و تنظیم میکند رابطه انسان را با خدا. زکات احیاء میکند توجه به دیگران را و تنظیم میکند رابطه انسان را با مردم مخصوصا با نیازمندان. یعنی بیشتر مصارفش نیازمندان هستند. اینکه انسان به کمبود های دیگران توجه کند، خیلی مهم است.
پس این دو عمل در حقیقت پرورش دهنده دو بعد از شخصیت انسان است و هر دو برای کاستن از منیت ها و خودخواهی ها و خود محوری ها است. وقتی در مقابل خدا قرار میگیرد، خود را باید هیچ بداند، یعنی از خودش عبور کند و منیت را کنار بگذارد. وقتی موظف میشود که به نیازمندان رسیدگی کند، یعنی مرتبه ای دیگر از خودخواهی را آن هم به نحو عملی کنار بگذارد. ممکن است ادعا کند به دیگران توجه میکنم و غمخوار دیگران هستم، اما این باید در عمل به اثبات برسد و اثبات عملی هم به این است که بخشی از اموال خودش را در این راه هدیه و نثار کند.
ثانیا: اینکه افراد جامعه در یک سطح نیستند. امکانات انسان ها در زندگی یکسان نیست، بهره مندی آنها در یک مرتبه نیست، برخی نیازمند و فقیر اند. رسیدگی به فقرا یکی از مسئولیت های اجتماعی انسان است. تلاش برای رفع فقر و تهی دستی در جامعه مسئله ای بسیار مهم است و خداوند متعال زکات را به این عنوان در کنار نماز ذکر کرده که اصلاح کند وضعیت زندگی و معیشتی مردم و جامعه را.
ثالثا: این جهت هم که میتواند با بخش آخر آیه پیوند پیدا کند، این است که ایتاء زکات الفت ها را در جامعه بیشتر میکند. جامعه ای که در آن فاصله طبقاتی باشد، جامعه ای که در آن برخی برخوردار و برخی غیر برخوردار یا کم برخوردار باشند، خود به خود سبب کدورت و دوری دلها از یکدیگر میشود. تلاش برای کم کردن این فاصله ها به الفت و محبت بیشتر بین مردم کمک میکند و خداوند متعال در حقیقت با امر به ایتاء زکات میخواهد پیوند های درونی جامعه و پیوند های عاطفی بین مسلمین قوی تر شود.
رابعا: مسئله دیگر این است که بنی اسرائیل به عنوان انسان های حریص و طمع ورز شناخته شده اند. البته بنی اسرائیل و یهودیان حالا هم به این معروفند که هم ممسک اند و هم مال دوست؛ روحیه امساک و خساست در آنها قوی است و غالبا اینطور است. خداوند متعال دقیقا برای مقابله با این روحیه و این خصوصیت امر به ایتاء زکات کرده است.
پس اگر امر شده به دادن زکات و فرموده «آتوا الزّکاۀ» آنهم بعد از اقامه نماز، میتواند به دلیل همین وجوهی باشد که ذکر شد.
آنگاه بعد از این دو، یعنی بعد از تکلیف به صلاۀ و تکلیف به زکات، میفرماید «وارکعوا مع الرّاکعین». در اینکه «وَارکعوا مع الرّاکعین» به چه معناست بحث هایی وجود دارد که انشاءالله در جلسه آینده بیان خواهد شد.
نظرات