پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرمایند: «رَأْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الدِّينِ التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ وَ اصْطِنَاعُ الْخَيْرِ إِلَى كُلِّ بَرٍّ وَ فَاجِرٍ»[۱]
رسول خدا (ص) میفرماید: رأس، سر و اساس عقل بعد از دینداری دو چیز است:
- «التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ»؛ محبت و خیرخواهی و دوست داشتن مردم. تودّد نسبت به مردم.
- «اصْطِنَاعُ الْخَيْرِ إِلَى كُلِّ بَرٍّ وَ فَاجِرٍ»؛ خوبی کردن، خیر خواهی کردن نسبت به همه از نیکوکار و غیر نیکوکار.
این خیلی مهم است که همان عقلی که انسان را دیندار میکند، همان حکم میکند به «التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ وَ اصْطِنَاعُ الْخَيْرِ إِلَى كُلِّ بَرٍّ وَ فَاجِرٍ»؛ دینداری نشانه عقل است؛ کسی که دیندار است معلوم است که عاقل است زیرا چنانچه در روایات هم آمده «الْعَقْلُ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ»[۲] آن عقل واقعی و حقیقی نه این عقل محاسبهگر سیاست بازِ معاویهای و عمر عاصی است که امیرالمؤمنین (ع) فرمود: اگر من بخواهم مانند اینها عمل بکنم عقل من از این جهت بیشتر است. ولی این عقل، عقل حقیقی و واقعی و آن عقلی که خدا با آن عبادت میشود نیست.
پس اولاً دینداری خودش یک نشانه مهمی برای عقل میباشد ولی این کافی نیست؛ کسی که دیندار است اگر بخواهد دینداریش را تکمیل کند و بخواهد گام بعدی را بردارد، گام بعدی که عقل او را به سوی آن راهنمایی میکند «التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ».
وجود خود پیامبر اکرم (ص) پر بود از «التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ» کسی که مردم را دوست میداشت و از صمیم قلب به مردم محبت داشت از جنس محبت پدر به فرزند؛ چطور کسی میتواند پدر باشد ولی تودّد به فرزند نداشته باشد! کسی پدر باشد ولی اصطناع الخیر نداشته باشد. اگر فرزندش به بیراهه میرود و منحرف میشود و خطا میکند چگونه دچار غم و غصه میشود، پیامبر (ص) نسبت به امتش چنین حالتی را داشت و هیچ گاه خودش را در مقابل مردم و حتی معارضینش نمیدید و نسبت به آنها دل سوز و نگران بود. این خصوصیت رحمت للعالمین است که نسبت به بر و فاجر خیر میخواست و اسباب خیر فراهم میکرد.
اصطناع الخیر نسبت به بر با اصطناع الخیر نسبت به فاجر فرق میکند؛ کسی که فاجر است بیشتر نیازمند اصطناع الخیر است؛ انسان حتی تا آخرین لحظات باید این اصطناع خیر را داشته باشد. پیامبر (ص) این دو امر را بعد از دین رأس عقل دانسته است.
ما باید ببینیم آیا واقعاً از این روحیه برخورداریم؟ مخصوصاً در شرایط حاضر که انواع زمینهها برای گریز از دین و عقاید ناب فراهم شده و تبلیغات سوء زیاد شده روحانیت خیلی نیازمند این رأس عقل است (التودّد الی الناس و الاصطناع الخیر الی کلّ برٍّ أو فاجرٍ) اگر دوست داشتن و تودد به مردم قلبی باشد آنگاه خواهید دید که چگونه نسبت به مشکلات و گرفتاریها (اعم از رفتاری، عقیدتی، زندگی) مردم و سایرین نگران خواهید بود مثل پدر نسبت به فرزند.
کسی نباید فکر کند که خیر او فقط باید شامل کسانی شود که او را احاطه کردهاند و غیر متدینین را از دایره محبت و دلسوزی خودش خارج میکند؛ باید با عمل، مهربانی، ادب، رفتار و کمک او را جذب کرد. گاهی دیده میشود که بعضاً برخی با کسانی که مقداری کمی با ما تفاوت دارند به گونه دیگری رفتار میکنند. واقعاً چطور فکر میکنیم، قضاوت میکنیم این رفتارها است که دلها را از کینه و نفرت انباشته میکند. بعضی از ما حاضر نیستیم سلام یکدیگر را پاسخ دهیم. آیا این سیره و منش نبوی (ص) و روش علوی (ع) میباشد؟ در حالی که ما مشترکات زیادی داریم از دین و لباس و عقیده و امثال اینها؛ آیا واقعاً انسان باید این گونه باشد؟ اختلافات وجود دارد اما در عین حال باید انسانها با یکدیگر دوست و رفیق و مهربان باشند.
کسانی که تودّد الی الناس و اصطناع الخیر الی کل برٍّ و فاجر ندارند بنابر گفته پیامبر (ص) از این رأس العقل محروم هستند. خداوند إن شاء الله عقل ما را بیشتر کند.
[۱]. الإمامة و التبصرة من الحيرة، المقدمة، ص۳۷؛ صحيفة الإمام الرضا عليه السلام، ص ۵۲؛ بحار الانوار، ج۷۴، ص۴۰۱، حدیث۴۴؛ رواه الشيخ الصدوق في عيون أخبار الرضا، ج۲، ص۳۵، حديث ۷۷؛ و ابن زهرة في الاربعين الحديث الرابع.
[۲]. هداية الأمّة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام، ج۱، ص۴.
نظرات