امیرالمؤمنین علی (ع) درباره أمل و آرزو میفرمایند: «اقرب شیءٍ الأجل و ابعد شیءٍ الأمل»[۱]؛ نزدیکترین چیزها اجل و دورترین چیزها آرزوهای انسان است. انسان بدون عمل و آرزو نیست و به تعبیر رسول گرامی اسلام «الامل رحمة لأمتی»؛ آرزو داشتن برای امت من رحمت است و باز در جای دیگری میفرمایند: «لو لا الامل لما ارضعت والدةٌ ولدها»؛ اگر أمل و آرزو نبود مادر به بچه خود شیر نمیداد و هیچ باغبانی درخت باغش را غرس نمیکرد.
از یک طرف امل و آروز به جهت تعیین یک نقطهای برای هدف زندگی لازم است و تا حدی هم فطری است که رسول اکرم (ص) فرمودند: اینکه مادر به بچه خود شیر میدهد به خاطر امل و آرزوهایی است که دارد. اگر بخواهند به بهترین و بالاترین تعلقات در عالم دنیوی مثال بزنند به تعلق مادر به فرزندش مثال میزنند تا جایی که حاضر است به خاطر فرزندش جان خود را فدا کند، البته ریشه این هم حب ذات است، یعنی چون فرزند متعلق به اوست حاضر است خودش را برای او فدا کند اما به خاطر بچه دیگران این کار را نمیکند.
پس أمل و آرزو تا حدی در نهاد و فطرت انسان نهفته است و اساس بسیاری از کارهایی که انسان انجام میدهد بر همین آمال و آرزوهایی که دارد استوار است اما طبق روایاتی که در این زمینه وارد شده اگر این آمال و آرزوها به سمت امور باطل برود عقل را زایل و موجب غفلت و حسرت میشود و این گونه آرزوها بعید و دست نیافتنی است کما اینکه آرزوهای زیادی بودند که بر باد رفتند و آرزو کننده به هیچ یک از آنها نرسید اما آنچه قریب و نزدیک است اجل انسان است.
لذا به استناد این روایات عرض میکنیم انسان باید آروز و أمل داشته باشد اما جهت این آمال و آرزوها مهم است، یعنی باید انسان آرزوهای خود را به گونهای تنظیم کند که حسرت نخورد و موجب غفلت او نشود و عقل او را زائل نکند.
[۱]. غرر الحکم، حدیث۲۹۲۰.
نظرات