جلسه چهل و دوم-معنای صراط مستقیم- مقدمه

دانلود-جلسه چهل و دوم-PDF

جلسه چهل و دوم
معنای صراط مستقیم- مقدمه
۰۱/۱۲/۱۳۹۵


خلاصه جلسه گذشته

برای اینکه معنای صراط مستقیم معلوم شود مقدمتاً مطالبی را باید عرض کنیم، سه مطلب را دیروز عرض کردیم، مطلب اول اینکه بطور کلی همه موجودات و به ویژه انسان¬ها راهی به سوی پروردگار متعال دارند و این اعم است از مسلمان و کافر، دوم اینکه چه راه¬های اصلی و چه فرعی به سوی پروردگار در یک تقسیم بندی کلی به دو قسم تقسیم می‌شود، یکی راه به سوی خدا و دیگری راه به سوی شیطان، و گفتیم این منافاتی با آن مطلب اول هم ندارد، سوم اینکه راه¬ها ویژگی¬ها و صفات متفاوتی برای آن بیان شده است، گاهی راهی به سوی خدا نزدیک است و گاهی راه دور است، گاهی راه به سوی بلندی است و گاهی راه به سوی پایین دارد.

مطلب چهارم: تفاوت صراط و سبیل
مطلب چهارم درباره معنای صراط مستقیم و تفاوت آن با سبیل است، ما در قرآن می‌بینیم هم از صراط سخن به میان آمده است و هم سبیل، مکرراً از صراط و سبیل بحث شده است و این واژه¬ها در آیات قرآنی استعمال شده است.

تفاوت اول
یک فرق عمده که از نظر لفظی بین صراط و سبیل در استعمالات قرآنی می‌بینیم این است که سبیل به صورت مفرد و تثنیه و جمع به کار رفته است ولی صراط در همه جا به صورت مفرد به کار رفته است، ما صراطین یا صراطات نداریم، حال این صراط که مفرداً استعمال شده است، گاهی به وصف استقامت و مستقیم و اخری به وصف جحیم و غیر آن متصف شده است. در مورد صراط البته تعبیر «کل صراط» وارد شده است، یعنی وحدت و کثرت برای توصیف صراط استعمال شده است اما به صورت تثنیه و جمع نیامده است، مثلاً در آیه «وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ» شعیب قوم خود را نهی می‌کند از نشستن بر هر صراطی، تا مردم بتوانند راه خدا را طی کنند، در اینجا«کُلّ» بر سر «صراط» آمده است ولی صراط به صورت جمع نیست، در این آیه«وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ»، در واقع نهی است در مقابل سخن شیطان که به خدای سبحان عرض کرد«لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» ، من بر سر راه انسان¬ها کمین می‌کنم تا راهزنی کنم، وقتی شیطان این را می‌گوید، شعیب قوم خود را نهی می‌کند، لذا نهی او ناظر به کمینی است که شیطان در کنار صراط مستقیم برای رهزنی دارد، می‌گوید: شما از شیاطین نباشید، « وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ»، که رهزنی کنید و مانع عمل و رفتار خیر و مانع فهم صحیح یا آراسته شدن به فضایل اخلاقی شوید،« وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ» در حقیقت یک نهی است در مقابل آن سخن شیطان، این¬گونه نباشد که رهزنی کنید، کسی را به سمت رذایل ببرید، مانع عمل خیر کسی شوید، مانع درک و فهم صحیح کسی از خداوند و هستی و این عالم شوید، به هر حال در حقیقت این خطاب است به قوم خودش که مبادا شما عمله شیطان شوید و همان کاری را که شیطان می‌خواست برای رهزنی و کمین کردن در کنار صراط مستقیم انجام دهد به وسیله شما انجام دهد.
علی ای حال استعمالات صراط و سبیل در قرآن متفاوت است، مهم¬ترین تفاوت لفظی این دو این است که سبیل به صورت جمع می¬آید ولی صراط به صورت جمع نمی¬آید، هرچند وحدت و کثرت در صراط راه دارد«کل صراط» استعمال شده است، اما بعد خواهیم گفتم که در صراط مستقیم دیگر تعدد و کثرت معنا ندارد.

تفاوت دوم
یکی دیگر از تفاوت¬هایی که از خود آیات بدست می¬آید این است که، خداوند ضمن اینکه صراط را به خود نسبت داده و سبیل را هم به خود نسبت داده است، اما وقتی می‌خواهد صراط را به خود نسبت دهد یک صراط را بیشتر ذکر نمی¬کند اما وقتی سبیل را به خود نسبت می¬دهد، سبیل¬های متعددی به خود نسبت می‌دهد، این نشان می‌دهد بین انسان و خداوند یک صراط مستقیم است، و چند سبیل مثلاً آیه« وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا» ، کسی که در راه ما مجاهدت کند ما سبل خود را به او نشان خواهیم داد و آنها را به سوی سبیل¬های خودمان هدایت می‌کنیم.
پس تفاوت دوم این است که وقتی می‌خواهد صراط را به خود نسبت دهد یک صراط را نسبت می‌دهد ولی وقتی می‌خواهد سبیل را نسبت دهد چند سبیل هم بکار می¬برد، ضمن اینکه ممکن است سبیل واحد هم استعمال شود. ولی در مورد صراط هیچوقت نمی‌گوید: صراط¬های ما، «ان هذا صراطی مستقیم»، صراط را فقط به خودش نسبت می‌دهد.

تفاوت سوم
تفاوت سوم اینکه صراط را به غیر خود نسبت نمی‌دهد، اما سبیل را هم به خود نسبت می‌دهد و هم به دیگران. مثلاً در یکجا به رسول خدا نسبت می‌دهد« قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ» ، به پیامبر می¬فرماید بگو این راه من است که مردم را با بصیرت به سوی خدا دعوت کنم، در اینجا سبیل به پیامبر نسبت داده شده است، در بعضی مواضع سبیل نسبت داده می‌شود به توبه کاران، مثل آیه« وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ» ، راه کسی که به سوی من رجوع و انابه کند، در بعضی از جاها سبیل به مؤمنین انتساب پیدا می‌کند «سبیل المؤمنین»، ممکن است غیر مؤمنین، بعضی گروه¬های دیگر هم سبیل به آنها نسبت داده شود.
پس فرق دوم اینکه سبیل به غیر خدا هم انتساب پیدا می‌کند ولی صراط فقط به خدا نسبت داده شده است و به غیر خدا در قرآن به هیچکس نسبت داده نشده است.

تفاوت چهارم
صراط با شرک و ضلالت قابل جمع نیست، اما سبیل با شرک ضلالت قابل جمع است، این همان است که قبلاً عرض کردیم که در صراط اختلاف نیست، ولی در سبیل ممکن است باشد، در صراط آفت نیست ولی در سبیل این آفت وجود دارد، حال چطور می‌شود که در صراط شرک و ضلالت نباشد ولی در سبیل باشد.
در آیه« وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ » ، می‌گوید، بیشترشان به خدا ایمان نمی¬آورند مگر با شرک، یعنی ایمان توأم با شرک، از این آیه بدست می¬آید که ایمان و شرک در جاهایی باهم قابل جمع هستند، حال این شرک که گفته می‌شود بالاخره یک نوع ضلالت است، دیگر هدایت نیست، وقتی کسی شرک دارد نمی¬توان گفت که این هدایت دارد، در سبیل این اتفاق میافتد که شرک و ایمان با هم جمع شوند اما در صراط این اتفاق نمی¬افتد، حال چگونه می‌شود که در جایی هم ایمان باشد و هم شرک، ایمان توأم با شرک، یعنی ایمان ناقص، ایمانی که شرک در آن نباشد یعنی ایمان کامل، اگر کسی ایمان داشته باشد ولی در عین حال عقاید و رفتارهای شرک آلود داشته باشد، نمی¬توان گفت که بطور کلی در مسیر نیست، ایمان او نقص دارد و گرفتار آفت است، گاهی هم ایمان با ضلالت هم جمع می‌شود، ضلالت غیر از شرک است، ضلالت در واقع یعنی گم¬گشتگی، در آیه بعد در سوره حمد می‌گوییم« صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ»، در اینجا سه گروه معرفی شده است، یکی«الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» و یکی« أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» و یکی« الضَّالِّينَ»، « الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» کسانی هستند که مورد غضب قرار گرفتند و در صراط جحیم هستند، «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» کسانی هستند که در صراط مستقیم هستند و به سوی خدا می¬روند، اما یک گروهی هم هستند به نام «ضالین» یعنی ره گم کردگان، آن¬هایی که نه در این مسیر هستند و نه در آن مسیر، پس ضلالت یعنی سرگشتگی، گم¬گشتگی، راه گم کردن، گم شده، کسی نمی¬داند چکار می‌کند، نه در مسیر شیطان حرکت می‌کند و نه در مسیر خداوند، اما یک گروهی مشرک هستند، یعنی در نقطه مقابل آن مقصدی که باید طی کنند حرکت می‌کنند، آنوقت این دو خصوصیت و دو نقص، یعنی نقص شرک و نقص ضلالت، در سبیل پیدا می‌شود ولی در صراط چنین چیزی نیست، صراط به طور کلی مبرای از این نقص¬ها می¬باشد.
در آیه« يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ » ، خداوند در این آیه خطاب به مسلمین و مؤمنین می¬فرماید: از ناحیه خداوند به سوی شما یک کتاب و نور روشنی آمد خداوند به وسیله آن هر کسی را که در پی خشنودی او باشد به سبل سلام، راه¬های سلامت راهنمایی می‌کند و آنها را از ظلمات به سوی نور میبرد، و « يَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» بعد هدایت می‌کند به صراط مستقیم، معلوم می‌شود که قبل از صراط مستقیم این سبل وجود دارد، بعد در نتیجه¬گیری خواهیم گفت که نسبت این سبل با صراط مستقیم چیست،(دو احتمال در اینجا متصور است که عرض خواهیم کرد)، اما مسئله این است که وقتی به صراط مستقیم می¬رسد، خروج از ظلمت به نور است، یعنی دیگر هیچ نقصی و ظلمتی در آن نیست، در قبل از رتبه صراط مستقیم هنوز خروج از ظلمت به نور به معنای کامل اتفاق نیفتاده است، هدایت است، هدایت به سبل سلام و راه¬های امن است ولی این راه¬ها هنوز گرفتار آفت و خطر است اما در مورد صراط این¬گونه نیست، چون در آنجا اصلاً شرک و ضلالت به هیچ وجه راه ندارد.

تفاوت پنجم
فرق دیگر این است که حرکت در سبیل مستلزم رسیدن به مقصد نیست اما حرکت در صراط مستقیم، قطعاً رهرو در آن راه را به مقصد می¬رساند، لذا می‌گویند سبیل تخلف پذیر است اما صراط تخلف ناپذیر است.

تفاوت ششم
آخرین فرق این است که در صراط اختلاف نیست ولی در سبل اختلاف است، اینکه گفتیم در صراط تعدد نیست ولی در سبیل تعدد است این را می¬توان به یک بیان وتعبیر دیگر هم گفت و یک معنای دیگر از آن اراده کرد در صراط مستقیم اختلاف نیست ولی در سبیل اختلاف هست.

«والحمد للّه ربّ العالمین»