اخلاق

می‎خواهم ازدواج کنم؛ شرایط یک مرد ایده آل از نظر اسلام چیست؟

سوال: می‎خواهم ازدواج کنم؛ شرایط یک مرد ایده آل از نظر اسلام چیست؟ پاسخ: یک از نعمتهای الهی همسر شایسته است پیامبر فرمودند: انسان مسلمان بعد از نعمت اسلام هیچ فایده ای از نعمتهای الهی نبرده است که بهتر از همسر مسلمان و صالح باشد (وسائل الشیعه ج ۱۴ ص۲۳) استاد شهید مطهری پیرامون نقش تربیتی ازدواج می گوید: …. یک پختگی هست که جز در پرتو ازدواج پیدا نمی‎شود، از مدرسه پیدا نمی‎شود، در جهاد با نفس پیدا نمی شود، در نماز شب پیدا نمی‎شود، با ارادات به نیکان پیدا نمی شود … ( تعلیم و تربیت اسلامی ص ۳۹۸) مهمترین مسئله در ازدواج انتخاب همسری شایسته است اینکه با چه خصوصیات و صفاتی می توانیم یک عمر در

خارج اصول – جلسه شصت و هشتم – ۵. حجیت خبر واحد – ادله حجیت خبر واحد –دلیل اول: کتاب – آیه نفر – – بررسی اشکالات استدلال به آیه نفر – اشکال دوم و بررسی آن – اشکال سوم و بررسی آن

جلسه ۶۸ – PDF جلسه شصت و هشتم  ۵. حجیت خبر واحد – ادله حجیت خبر واحد –دلیل اول: کتاب – آیه نفر – – بررسی اشکالات استدلال به آیه نفر – اشکال دوم و بررسی آن – اشکال سوم و بررسی آن ۱۴۰۳/۱۰/۲۴ خلاصه جلسه گذشته نظر مختار درباره کیفیت استدلال به آیه نفر بیان شد. عرض کردیم اشکالاتی نسبت به استدلال به این آیه مطرح است که باید مورد بررسی قرار بگیرد. یک اشکال را دیروز ذکر کردیم و پاسخ دادیم. اشکال دوم اساسا آیه دلالت بر حجیت خبر راوی نمی‎کند بلکه بر اساس این آیه قول فقیه حجت می‎شود. یعنی اگر کسی تفقه در دین پیدا کرد و انذار کرد آنچه را که تفقه کرده، آنگاه انذارش

قواعد فقهیه – جلسه نوزدهم – مقام اول: بررسی وجود و عدم کرامت ذاتی در انسان – مبانی کرامت ذاتی انسان – دسته اول: ۶. عواطف اخلاقی – فرق عواطف انسانی و حیوانی – شواهد – شاهد اول، دوم و سوم  

جلسه ۱۹ – PDF جلسه نوزدهم مقام اول: بررسی وجود و عدم کرامت ذاتی در انسان – مبانی کرامت ذاتی انسان – دسته اول: ۶. عواطف اخلاقی – فرق عواطف انسانی و حیوانی – شواهد – شاهد اول، دوم و سوم   ۱۴۰۳/۱۰/۰۱      ۶. عواطف اخلاقی در دسته اول از مبانی کرامت ذاتی انسان، پنج امر را که می‌تواند به عنوان مبنا برای کرامت انسانی ذکر شود را مطرح کردیم و مورد بررسی قرار دادیم. ششمین مورد عبارت است از عواطف اخلاقی یا وجدان اخلاقی و تعبیراتی مشابه آن مثل خیر اخلاقی یا احساسات و عواطف انسانی. منظور از عواطف و احساسات و وجدان اخلاقی یا عواطف اخلاقی، این است که انسان بدون ملاحظه ایمان و عقیده و با

شرح رساله حقوق – جلسه هشتاد و یکم – حق پا – بیان اجمالی

جلسه ۸۱ – PDF جلسه هشتاد و یکم  حق پا – بیان اجمالی ۱۴۰۱/۱۰/۲۱ رساله الحقوق ما تا اینجا درمورد چندین حق بحث کردیم، یکی حق الله بود، یکی حق النفس بود (حق الانسان علی نفسه) که به تفصیل بیان شد، بعد سراغ حق الاعضاء رفتیم، گوش را فرمودند، زبان و چشم حقشان بیان شد. چهارمین عضوی که حضرت در مورد آن صحبت می‏کند حق پا است حق پا «وَ أَمَّا حَقُّ رِجْلَیْکَ فَأَنْ لَا تَمْشِیَ بِهِمَا إِلَى مَا لَا یَحِلُّ لَکَ وَ لَا تَجْعَلَهَا مَطِیَّتَکَ فِی الطَّرِیقِ الْمُسْتَخِفَّةِ بِأَهْلِهَا فِیهَا فَإِنَّهَا حَامِلَتُکَ وَ سَالِکَةٌ بِکَ مَسْلَکَ الدِّینِ وَ السَّبْقِ لَکَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» البته در برخی نسخه ها ،نسخه من لایحضر و خصال یک جمله‏ای اضافه دارد

دنیا سرای سختی

دنیا سرای سختی روایتی است از رسول گرامی اسلام(ص) می‌فرماید: «أَيُّهَا النَّاسُ هَذِهِ دَارُ تَرَحٍ لَا دَارُ فَرَحٍ وَ دَارُ الْتِوَاءٍ لَا دَارُ اسْتِوَاءٍ فَمَنْ عَرَفَهَا لَمْ يَفْرَحْ لِرَجَاءٍ وَ لَمْ يَحْزَنْ لِشَقَاءٍ». ای مردم، این دنیا خانه دشواری و سختی است، نه سرای آسودگی؛ خانه غم است و نه خانه سرور؛ خانه دشواری است و نه سرای آسودگی؛ پس کسی که این دنیا را بشناسد، از امیدها و خوشی‌هایی که دارد سرمست نمی‌شود و از ناخوشی‌ها و سختی‌ها و گرفتاری‌ها افسرده و غمگین نمی‌شود، گرفتار حزن نمی‌شود. این اشاره به یک امر بسیار مهم در زندگی انسان می‌کند؛ اگر این قانون و قاعده را انسان بپذیرد، باید قبول کند که سختی از زندگی انسان جداشدنی نیست؛ «لقد خلقنا الانسان

رساله حقوق – جلسه هفتادم – شرح رسالة الحقوق – حق ایجابی گوش

جلسه ۷۰ – PDF جلسه هفتادم شرح رسالة الحقوق – حق ایجابی گوش ۱۴۰۰/۱۲/۱۸ شرح رسالة الحقوق بحث به حق سمع رسید و گفتیم سمع و شنیدن در حقیقت یک حقی است که هم جنبه سلبی دارد و هم جنبه ایجابی. علت اینکه گوش هم دارای اهمیت است، توضیح دادیم؛ به تعبیر امام سجاد(ع) «فَإِنَّهُ بَابُ الْكَلَامِ إِلَى الْقَلْبِ»، دروازه قلب آدمی است که «يُؤَدِّي إِلَيْهِ ضُرُوبُ الْمَعَانِي عَلَى مَا فِيهَا مِنْ خَيْرٍ أَوْ شَرٍّ»، باب کلام به سوی قلب است که انواع معانی خیر و شر، انواع مفاهیم خیر و شر را وارد قلب می‌کند. طبیعتاً قلبی که راه در آن برای شرور باز باشد، نمی‌توان آن را حرم الهی نامید. طبق روایات «الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ

رساله حقوق – جلسه شصت و نهم – شرح رسالة الحقوق – حق اول گوش

جلسه ۶۹ – PDF جلسه شصت و نهم  شرح رسالة الحقوق – حق اول گوش ۱۴۰۰/۱۲/۰۴ شرح رسالة الحقوق بحثی که در رسالة الحقوق داشتیم رسید به حق السمع؛ اینکه امام سجاد(ع) می‌فرماید: «وَ أَمَّا حَقُ‏ السَّمْعِ‏ فَتَنْزِيهُهُ…»؛ حق گوش به عنوان یکی از اعضای مهمی است که امام سجاد(ع) به آن اشاره کرده‌اند. ما تا اینجا مطالبی را راجع‌به این عضو گفتیم که گوش چرا اینقدر مهم است و حتی مقدم بر چشم است. اینکه گوش چه جایگاهی دارد در انسان، دروازه قلب انسان و ابزار آگاهی و معرفت انسان است. حالا می‌رسیم به دو حقی که امام سجاد(ع) در این بخش ذکر کرده‌اند. این دو حق را در واقع در قالب یک جمله‌ای بیان کرده‌اند که می‌تواند منحل

رساله حقوق – جلسه شصت و هشتم – تقدم گوش بر چشم

جلسه ۶۸ – PDF جلسه شصت و هشتم  تقدم گوش بر چشم ۱۴۰۰/۱۱/۲۰ شرح رسالة الحقوق عرض کردیم امام سجاد(ع) در این فرازی که به حق گوش مربوط است می‌فرماید: «وَ أَمَّا حَقُ‏ السَّمْعِ‏ فَتَنْزِيهُهُ عَنْ أَنْ تَجْعَلَهُ طَرِيقاً إِلَى قَلْبِكَ إِلَّا لِفُوَّهَةٍ كَرِيمَةٍ تُحْدِثُ فِي قَلْبِكَ خَيْراً أَوْ تَكْسِبُ خُلُقاً كَرِيماً فَإِنَّهُ بَابُ الْكَلَامِ…»، که دلیلش را ذکر می‌کند. عرض کردیم حق گوش از دید امام سجاد(ع) دو چیز است؛ کأن گوش دو حق بر انسان دارد. ولی قبل از اینکه به بیان این دو حق بپردازیم، تا اینجا گفتیم که گوش و چشم ابزارهای معرفت و آگاهی انسان هستند؛ و نیز گفتیم گوش دروازه قلب انسان است، قلعه است، نگهبان و مرزبان قلعه قلب و دل انسان است.

رساله حقوق – جلسه شصت و هفتم – گوش، دروازه قلب

جلسه ۶۷ – PDF جلسه شصت و هفتم  گوش، دروازه قلب ۱۴۰۰/۱۱/۰۶ شرح رسالة الحقوق درباره حق گوش سخن می‌گفتیم؛ حضرت فرمودند: «وَ أَمَّا حَقُ‏ السَّمْعِ‏ فَتَنْزِيهُهُ عَنْ أَنْ تَجْعَلَهُ طَرِيقاً إِلَى قَلْبِكَ إِلَّا لِفُوَّهَةٍ كَرِيمَةٍ تُحْدِثُ فِي قَلْبِكَ خَيْراً أَوْ تَكْسِبُ خُلُقاً كَرِيماً». جلسه گذشته درباره این حق و اهمیت آن و اینکه گوش و چشم ابزارهای آگاهی و معرفت و شناخت انسان هستند، سخنان و مطالبی را عرض کردیم. حضرت اینجا اشاره می‌کند به نقش گوش و تأثیراتی که در انسان دارد و مراقبتی که انسان باید از گوش داشته باشد. عمده مأموریت گوش به ضمیمه چشم این است که اینها دروازه‌های قلب انسان هستند، دروازه‌های دل انسان هستند؛ اینکه می‌گوییم ابزار آگاهی و معرفت هستند، نه اینکه

شرح رساله حقوق – جلسه شصت و ششم – حق گوش – گوش و چشم، ابزارهای آگاهی انسان

جلسه ۶۶ – PDF جلسه شصت و ششم حق گوش – گوش و چشم، ابزارهای آگاهی انسان ۱۴۰۰/۱۰/۲۹ بحث ما تا اینجا درباره حق الله و حق الانسان نفسه و حق الاعضاء که تا به حال یک حق را ذکر کردیم، حق اللسان؛ حق الله به طور کلی یک حقی بود که بیان شد. حق انسان بر خودش هم به صورت کلی توضیح داده شد. بعد حضرت سراغ اعضاء انسان آمدند؛ اولین عضوی که حق آن بیان شد، زبان بود. علت تقدم زبان بر سایر اعضا هم ذکر شد که چرا امام سجاد(ع) زبان را مقدم بر سایر اعضا کرد؛ به خاطر آن نقش محوری و اصلی که در انسان دارد. در درجه اول حضرت کأن خروجی انسان را کنترل

شرح رساله حقوق – جلسه شصت و پنجم – حق ششم زبان: سنجیده سخن گفتن

جلسه ۶۵ – PDF جلسه شصت و پنجم  حق ششم زبان: سنجیده سخن گفتن ۱۴۰۰/۱۰/۲۲ شرح رسالة الحقوق حق ششم زبان: سنجیده سخن گفتن تا اینجا پنج حق از حقوق زبان را متعرض شدیم. ششمین حقی که زبان بر انسان دارد این است که انسان برای سخن گفتن، برای تکلم، از عقل و فکرش مدد بگیرد و به کمک عقل سخن بگوید. یعنی سنجیده سخن گفتن یک حق است، حق زبان است بر گردن انسان. می‌فرماید: «وَ يُعَدُّ شَاهِدَ الْعَقْلِ وَ الدَّلِيلَ عَلَيْهِ وَ تَزَيُّنُ‏ الْعَاقِلِ‏ بِعَقْلِهِ حُسْنُ سِيرَتِهِ فِي لِسَانِهِ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‏ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ»، این در ادامه آن مطلبی که فرمود «وَ إِعْفَاؤُهُ عَنِ الْفُضُولِ الشَّنِعَةِ»، اینجا می‌گوید «وَ يُعَدُّ شَاهِدَ الْعَقْلِ». اگر بخواهیم ترجمه تحت

شرح رساله حقوق – جلسه شصت و چهارم – حق پنجم زبان

جلسه ۶۴ – PDF جلسه شصت و چهارم حق پنجم زبان ۱۴۰۰/۱۰/۰۸ شرح رسالة الحقوق بحث در رساله حقوق به حق پنجم زبان رسید. تا اینجا به چهار حق اشاره کردیم: «اکرامه عن الخنا»، یعنی بزرگداشت و گرامیداشت زبان از بدزبانی که برخی مصادیق آن را ذکر کردیم؛ عادت دادن زبان به خیر؛ تربیت و پرورش زبان، و سرانجام اینکه زبان جز در مواقع حاجت و نیاز دینی و دنیایی و منفعت دینی و دنیایی باز نشود. حق پنجم زبان اما پنجمین حق این است: «وَ إِعْفَاؤُهُ عَنِ الْفُضُولِ الشَّنِعَةِ الْقَلِيلَةِ الْفَائِدَةِ الَّتِي‏ لَا يُؤْمَنُ‏ ضَرَرُهَا مَعَ قِلَّةِ عَائِدَتِهَا»، معاف داشتن زبان از زیاده‌گویی‌های زشت و کم فایده که انسان از ضرر آن در امان نیست، در حالی که درآمد

شرح رساله حقوق – جلسه شصت و دوم – حق سوم زبان

جلسه ۶۲ – PDF جلسه شصت و دوم  شرح رسالة الحقوق – حق سوم زبان ۱۴۰۰/۰۹/۲۴ شرح رسالة الحقوق بحث ما در مورد حق لسان بود، گفتیم چرا امام سجاد(ع) لسان را مقدم به ذکر کرد و حقوقی که برای لسان قرار داده شده، چند حق است. اولی، «اکرامه عن الخنا»، یعنی بزرگداشت و گرامیداشت زبان از بدگویی. دوم، «و تعویده الخیر» عادت دادن زبان به خیر؛ این از حقوق زبان است. حق سوم زبان «و حمله علی الادب»، این یکی از حقوق زبان است. منظور از حمل اللسان علی الادب یعنی چه؟ یعنی تربیت زبان، پرورش دادن زبان، یعنی این عضو به عنوان یکی از مهم‌ترین اعضا که ویترین شخصیت انسان است و بدن برای کارهایی که می‌خواهد انجام

شرح رساله حقوق – جلسه پنجاه و چهارم – نکات مهم آیات ۱۱ تا ۱۹ سوره نور

جلسه ۵۴ – PDF جلسه پنجاه و چهارم شرح رسالة الحقوق – نکات مهم آیات ۱۱ تا ۱۹ سوره نور ۱۴۰۰/۰۷/۲۸ شرح رسالة الحقوق این بحثی بود که درباره فرع پنجم مطرح بود. چون امروز چهارشنبه است و شرح رسالة الحقوق را داریم و فرصت هم کم است. … ان‌شاءالله روز شنبه درس تعطیل است؛ یکشنبه هم تعطیل رسمی است. ان‌شاءالله روز دوشنبه درس خواهیم داشت. عرض شد یکی از مهم‌ترین مصادیق بدزبانی که امام سجاد(ع) اکرام زبان را از چنین صفت زشتی (بدزبانی) از حقوق این عضو برشمرده، عبارت است از بهتان و تهمت. به همین مناسبت گفتیم در طلیعه بحث از بهتان خوب است اشاره‌ای شود به داستان افک و ماجرایی که در آیات ۱۱ تا ۱۹ سوره

جلسه پنجاه و سوم – شرح رسالة الحقوق – ۳. تهمت – آیات ۱۱ تا ۱۹ سوره نور

جلسه ۵۳ – PDF جلسه پنجاه و سوم  شرح رسالة الحقوق – ۳. تهمت – آیات ۱۱ تا ۱۹ سوره نور ۱۴۰۰/۰۷/۲۱ شرح رسالة الحقوق بحث ما در حقوق اعضای بدن انسان بود. اولین عضوی که امام سجاد(ع) به بیان حقوق آن پرداخته‌اند، حق اللسان بود. یک حق کلی برای لسان و زبان فرمودند: «وَ أَمَّا حَقُ‏ اللِّسَانِ‏ فَإِكْرَامُهُ‏ عَنِ الْخَنَا»، بزرگداشت و تکریم زبان از بدزبانی؛ یعنی آن را از بدزبانی حفظ کنند؛ این اصل این حق بود. به همین مناسبت اشاره‌ای داشتیم به برخی از مصادیق بدزبانی؛ یکی از مهم‌ترین مصادیق بدزبانی، غیبت بود. تا حد ممکن و به مقداری که این جلسات اقتضا می‌کرد، درباره آن سخن گفتیم. دومین مصداق آن دروغ بود که درباره آن هم

بنیادهای اخلاق اجتماعی اهل بیت(ع)

ناشر: بوستان کتاب؛ سال انتشار: ۱۳۹۹شمسی . این کتاب مشتمل بر سخنرانی های ایشان است که در دهه اول محرم سال۱۳۹۵ شمسی ایراد و دارای ۱۸۶ صفحه و در قطع رقعی منتشر شده است.   اجتماع چونان بستر تکامل انسان، اهمیتی بس والا دارد. دین که یکی از مهم ترین امور جاری در متن اجتماع است با توجه به منبع وحیانی خود می تواند برای درک صحیح هنجارها و ناهنجاری ها و تشخیص برداشت سره از ناسره بازیگر عقل باشد، اما چه می توان کرد اگر دانای مغرض یا نادان بی فکر نگاه دین به این مقوله را تحریف کرده و خواسته یا ناخواسته سبب عدم رغبت به دین، بلکه گریز از آن شده باشد؟ به نظر می رسد در

شرح رساله حقوق – جلسه پنجاه و دوم – آثار اخروی دروغ – ۱. سیاهی چهره – ۲. بوی بسیار نامطبوع و تنفر و لعن ملائکه

جلسه ۵۲ – PDF جلسه پنجاه و دوم آثار اخروی دروغ – ۱. سیاهی چهره – ۲. بوی بسیار نامطبوع و تنفر و لعن ملائکه ۱۴۰۰/۰۳/۱۲ شرح رسالة الحقوق در مورد برخی از مصادیق مهم بدزبانی و بدگویی سخن می‌گفتیم و اینکه حق زبان بر انسان این است که زبانش را از بدگویی حفظ کند؛ بزرگداشت زبان از سوی انسان به حفظ آن از بدزبانی و بدگویی است. گفتیم غیبت یکی از مصادیق مهم بدزبانی است؛ دروغ هم یکی از مصادیق مهم بدزبانی است. دروغ یک آثار دنیوی دارد و یک آثار اخروی؛ آثار اخروی باقی مانده که به طور خلاصه به یکی دو اثر اخروی دروغ اشاره می‌کنم. آثار اخروی دروغ دروغ به عنوان یک سیئه حتماً چهره‌ای حقیقی

شرح رساله حقوق – جلسه چهل و نهم – دروغ – ناسازگاری دروغ با ایمان – دروغ کلید همه پلیدی‌ها

جلسه ۱۹ – PDF جلسه چهل و نهم دروغ – ناسازگاری دروغ با ایمان – دروغ کلید همه پلیدی‌ها ۱۴۰۰/۰۱/۱۸ شرح رسالة الحقوق عرض کردیم اولین حقی که برای زبان در این کلام نورانی امام سجاد(ع) نقل شده، «فَإِكْرَامُهُ‏ عَنِ‏ الْخَنَى‏»، بزرگداشت زبان از بدگویی و بدزبانی؛ یعنی زبان نباید بدگو و بدزبان باشد. به همین مناسبت گفتیم به برخی از مصادیق رایج و مهم بدزبانی اشاره می‌کنیم که آثار مخربی در جامعه دارد. اولین مورد غیبت بود که اجمالاً مطالبی در مورد آن گفته شد. ۲. دروغ دومین مورد، کذب و دروغ است. ما اینجا اگر بخواهیم درباره هر یک از این مصادیق بحث‌های متنوعی که می‌توان اینجا مطرح کرد سخن بگوییم، خیلی به درازا می‌کشد. فرض بفرمایید غیبت