مالکیت

مالکیت معنوی – جلسه چهارم – مقدمات – مقدمه چهارم: ماهیت مالکیت معنوی – دیدگاه اول، دوم، سوم و چهارم

در این جلسه، ماهیت مالکیت معنوی با چهار دیدگاه اصلی بررسی شد: دیدگاه اول: (مانند امام خمینی) به‌طور کامل مالکیت معنوی را به عنوان حق یا مالکیت شرعی نپذیرفته و هرگونه تصرف در اثر خریداری‌شده را مجاز می‌داند، مگر با شرط ضمن عقد یا حکم حاکم. دیدگاه دوم: (مانند آیت‌الله مکارم) آن را هم یک «حق شرعی» و هم یک «مالکیت» مشروع می‌داند که عقلای جهان به رسمیت شناخته‌اند. دیدگاه سوم: (مانند شاهرودی) بین حق و مالکیت تفکیک قائل شده، حقوق معنوی را به عنوان حقی غیرمالی اما لازم‌الرعایه برای جلوگیری از ضرر می‌پذیرد، اما آن را در زمره امال و مالکیت نمی‌داند. دیدگاه چهارم: نیز صرفاً یک «حق اخلاقی» برای تجلیل از صاحب اثر قائل است، بدون اینکه حق

کاهش ارزش پول و بررسی آثار فقهی آن – جلسه هشتم – موضوع‌شناسی: ۱. پول – بررسی دیدگاه‌های مختلف درباره مثلیت یا قیمیت پول – بررسی دیدگاه چهارم – اشکال سوم و بررسی آن – اشکال چهارم و بررسی آن    

جلسه ۸ – PDF جلسه هشتم موضوع‌شناسی: ۱. پول – بررسی دیدگاه‌های مختلف درباره مثلیت یا قیمیت پول – بررسی دیدگاه چهارم – اشکال سوم و بررسی آن – اشکال چهارم و بررسی آن ۱۴۰۳/۰۷/۲۵                       خلاصه جلسه گذشته بحث درباره دیدگاه چهارم از دیدگاه‌های مربوط به مثلی بودن یا قیمی بودن پول‌های اعتباری بود. محصل دیدگاه چهارم که شهید صدر و برخی دیگر به آن ملتزم شده‌اند، این است که مثلیت پول‌های اعتباری و اسکناس‌های کاغذی که به نوعی پول اعتباری محسوب می‌شوند، به قدرت خرید است. به عبارت دیگر، قدرت خرید مقوم مثلیت این پول‌هاست؛ لذا صرف همانندی ظاهری اسکناس‌ها یا همانندی اعداد و ارقام در فضای الکترونیک، موجب

قواعد فقهیه – جلسه ششم – ادله عدم ولایت بر غیر – دلیل دوم: آزادی انسان – دلیل سوم: توحید در خالقیت و مالکیت دلیل چهارم: تساوی انسان‌ها در عبودیت

جلسه ۶ – PDF جلسه ششم  ادله عدم ولایت بر غیر – دلیل دوم: آزادی انسان – دلیل سوم: توحید در خالقیت و مالکیت دلیل چهارم: تساوی انسان‌ها در عبودیت ۱۴۰۱/۰۸/۰۱ خلاصه جلسه گذشته عرض شد برای قاعده عدم ولایت بر غیر به چند دلیل تمسک شده که بسته به اینکه این ادله چه نوع دلیلی باشند، معلوم خواهد شد این به عنوان یک اصل است یا اماره. دلیل اول این بود که این مقتضای فطرت است و طبیعتاً هر چه که با این مخالف باشد، مردود است و لذا سلطنت و سلطه دیگران بر انسان و شئون او، برخلاف فطرت است. سؤال: منظور از فطرت یا وجدان است یا عقل عملی، شما کدام را می‌گویید و اینکه چه ضابطه‌ای